Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 211 (11 milliseconds)
English
Persian
march column
ستون راهپیمایی
route column
ستون راهپیمایی
Search result with all words
pace setter
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
pace-setter
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
pace-setters
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
column
صف ستون راهپیمایی یاموتوری
columns
صف ستون راهپیمایی یاموتوری
double staggered column
ستون راهپیمایی دوبله
march outpost
نگهبان ستون راهپیمایی پاسدار ستون طلایه یا جلودارستون راهپیمایی
release point
نقطه رهایی ستون راهپیمایی
trail formation
ارایشات ستون راهپیمایی ارایش حرکت در ستون راهپیمایی
Other Matches
route march
راهپیمایی در روی جاده راهپیمایی پیاده فرمان قدم راه
route marches
راهپیمایی در روی جاده راهپیمایی پیاده فرمان قدم راه
motor march
راهپیمایی موتوری راهپیمایی با خودرو
travelling overwatch
راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
marching
راهپیمایی کردن قدم رو کردن موزیک نظامی راهپیمایی
marches
راهپیمایی کردن قدم رو کردن موزیک نظامی راهپیمایی
marched
راهپیمایی کردن قدم رو کردن موزیک نظامی راهپیمایی
march
راهپیمایی کردن قدم رو کردن موزیک نظامی راهپیمایی
approach march
راهپیمایی برای تقرب به دشمن راهپیمایی برای تماس با دشمن
pilaster
هرچیزی شبیه ستون یا استوانه دیواریا جرز ستون نما
moving pivot
نفر لولای گردش ستون چرخش لولایی حرکت یک ستون
Composite Order
[شیوه ی ترکیبی ستون سازی رمی با ستون های پیچکی تزئین شده]
pilaster
شبه ستون ستون چهارگوش یانیمدایره در بدنه بنا
herma
ستون هرمس :ستون سنگی چارپرکه پیکربربالای ان بود
blocked
[ستون، نیم ستون و پشته بند محافظ]
baluster
ستون کوچک گچ بری شده ستون نرده
eustyle
[دهنه بین ستون ها بر حسب قطر ستون]
columna rostrata
[ستون های توسکانی با پایه ستون]
there is many a slip between the cup and the lip
<proverb>
از این ستون به آن ستون فرج است
rudder post
ستون تیغه سکان یا ستون پاشنه
personal column
ستون فردی ستون خصوصی در روزنامه
road movement
راهپیمایی
hike
راهپیمایی
hiked
راهپیمایی
hikes
راهپیمایی
hiking
راهپیمایی
travelling
راهپیمایی
cells
دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
cell
دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
sighting bar
ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
band of shaft
[چنبره سر ستون اطراف ستون ها]
from pillar to post
از این ستون بان ستون
march unit
یکان راهپیمایی
administrative march
راهپیمایی اداری
foot race
مسابقه راهپیمایی
travelling
راهپیمایی کردن
march order
ترتیب راهپیمایی
walks
مسابقه راهپیمایی
walk
مسابقه راهپیمایی
quick march
راهپیمایی تند
rate of march
نواخت راهپیمایی
road movement graph
گرافیک راهپیمایی
walked
مسابقه راهپیمایی
road movement table
جدول راهپیمایی
drill marching
راهپیمایی تمرینی
race walking
مسابقه راهپیمایی
tabulate
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulated
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
angle-leaf
[یکی از چهارشاخه، گوشه ستون ها یا برگ های بیرون زده کنده کاری شده در ته ستون های معماری قرون وسطی]
tabulates
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
march unit
قسمتی ازستون راهپیمایی
road movement graph
منحنی مسیر راهپیمایی
road movement table
جدول حرکت و راهپیمایی
walkers
شرکت کننده در مسابقه راهپیمایی
walker
شرکت کننده در مسابقه راهپیمایی
serial
سریال راهپیمایی یااب خاکی سری
serials
سریال راهپیمایی یااب خاکی سری
cadre strength column
ستون مربوط به استعدادپرسنل یکان ستون استعدادپرسنل کادر
piled
ستون ستون لنگرگاه
pile
ستون ستون لنگرگاه
line haul
زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
bubble cap plate column
ستون تقطیر بشقابک فنجانک دار ستون تقطیر با بشقابک وفنجانک حباب
socle
پایه ستون برامدگی پایه ستون وامثال ان
acentrous
فاقد ستون پشتی فاقد ستون فقرات
orphan
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphaned
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphans
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
bubble tray column
ستون تقطیر بشقابک دار ستون تقطیر با بشقابک حباب
barbette
ستون نگهدارنده قبضه توپ ستون نگهدارنده قنداق توپ
close march
راهپیمایی با فاصله جمع فرمان " فاصله جمع " درراهپیمایی
stud
ستون
column
ستون
piled
ستون
column by column
ستون به ستون
pile
ستون پل
columnar
در ستون ها
indian or single file
ستون یک
pillar
ستون
cantilever bridge
ستون پل
piled
ستون پل
shafts
ستون
indian file
ستون یک
beams
ستون
pile
ستون
fasciculus gracilis
ستون گل
column base
ته ستون
overhead
سر ستون
shaft
ستون
plinths
ته ستون
pillars
ستون
columns
ستون
plinth
ته ستون
file
ستون
staple
ستون
acroterion
پا ستون
acroter
پا ستون
acroterium
پا ستون
army corpa
ستون
astylar
بی ستون
stanchion
ستون
single file
به ستون یک
single file
ستون یک
stapled
ستون
stapling
ستون
columns
ستون ها
filed
ستون
column
ستون
acantha
ستون
hypophyge
پا ستون
escape
ستون
beam
ستون
jamb
ستون
bar
ستون
posts
ستون
posted
ستون
struts
ستون
strut
ستون
post
ستون
bars
ستون
post-
ستون
jambs
ستون
pier
ستون
piers
ستون
strutted
ستون
column base
پایه ستون
absorption column
ستون جذب
colonnades
ستون بندی
absorbing column
ستون جذب
column formation
آرایش ستون
colonnades
ردیف ستون
column head
بار ستون
colonnade
ستون بندی
column gap
شکاف ستون
bar sight
ستون درجه
close column
ستون بسته
chromatographic column
ستون کروماتوگرافی
chapiter
تاج ستون
close column
ستون جمع
closed file
ستون بسته
colonnette
ستون فرعی
arc boutant
ستون قوسی
buckstay
ستون انکر
colonnette
ستون کوچک
column cover
پوشش ستون
architrave
گچبری سر ستون
an engaged column
نیم ستون
airmobile column
ستون هوارو
air movement column
ستون هوایی
card column
ستون کارت
baluster
ستون نرده
applied
توکار ستون
vigreaux cloumn
ستون ویگرو
vertebral column
ستون مهره
vertebral column
ستون فقرات
stylar
ستون وار
streeing column
ستون فرمان
storming column
ستون حمله
stelar
ستون دار
stelar
ستون وار
single file
یک ردیف ستون
route column
ستون راه
rachis
ستون فقرات
principal balustre
زیر ستون
pott's disease
سل ستون فقرات
positive column
ستون مثبت
pillar post of battery
ستون باتری
barley-sugar
ستون مارپیچی
colonnette
ستون تزئینی
conge
[بالشتکی سر ستون]
advertising column
ستون آگهی
advertising pillar
ستون آگهی
jamb-shaft
میله ستون
jamb-shaft
ستون فرعی
isoculculating column
دسته ستون
half-column
نیمه ستون
gaine
پایه ستون
estipite
نیم ستون
entasis
[برآمدگی در ستون ها]
die
ازاره ستون
detached
ستون مستقل
semi-column
نیم ستون
cora
[ستون پیکر زن]
pillar of the faith
ستون دین
pile foundation
فونداسیون ستون
fasciculus gracilis
ستون باریک
hypostyle
ستون دار
fasciculus cuneatus
ستون بورداخ
engaged column
ستون مقید
engaged column
نیم ستون
echellon
ستون پله
demand side
ستون تقاضا
demicolumn
نیم ستون
debit side
ستون بدهکار
composite column
ستون مرکب
comment column
ستون توضیحی
columniform
ستون مانند
columniation
ستون بندی
columned
ستون دار
columnar
ستون دار
column ways
راهنمای ستون
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com