English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
English Persian
column ستون نظامی
columns ستون نظامی
Search result with all words
missing movement غیبت از ستون نظامی
missing movement ترک ستون نظامی
Other Matches
militarism روح سربازی یا نظامی گری نظامی گری توسل به قدرت نظامی
judge advocate دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
facings یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
facing یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
manoeuvre تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvres تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvred تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvring تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
terminal command فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
maneuvres تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvred تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvring تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
rank and file صفوف مختلف نظامی سلسله مراتب نظامی
terminals سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
terminal سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
pilaster هرچیزی شبیه ستون یا استوانه دیواریا جرز ستون نما
moving pivot نفر لولای گردش ستون چرخش لولایی حرکت یک ستون
Composite Order [شیوه ی ترکیبی ستون سازی رمی با ستون های پیچکی تزئین شده]
pilaster شبه ستون ستون چهارگوش یانیمدایره در بدنه بنا
herma ستون هرمس :ستون سنگی چارپرکه پیکربربالای ان بود
eustyle [دهنه بین ستون ها بر حسب قطر ستون]
blocked [ستون، نیم ستون و پشته بند محافظ]
baluster ستون کوچک گچ بری شده ستون نرده
rudder post ستون تیغه سکان یا ستون پاشنه
there is many a slip between the cup and the lip <proverb> از این ستون به آن ستون فرج است
columna rostrata [ستون های توسکانی با پایه ستون]
personal column ستون فردی ستون خصوصی در روزنامه
phantom order قرارداد تولید وسایل نظامی درزمان جنگ قرارداد تبدیل کارخانههای شخصی به کارخانجات نظامی
military government حکومت نظامی فرمانداری نظامی
military channel چانل نظامی مجرای نظامی
cells دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
cell دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
sighting bar ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
band of shaft [چنبره سر ستون اطراف ستون ها]
from pillar to post از این ستون بان ستون
angle-leaf [یکی از چهارشاخه، گوشه ستون ها یا برگ های بیرون زده کنده کاری شده در ته ستون های معماری قرون وسطی]
tabulate مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulated مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulates مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
pace-setters نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
march outpost نگهبان ستون راهپیمایی پاسدار ستون طلایه یا جلودارستون راهپیمایی
pace-setter نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
pace setter نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
army terminals باراندازهای نظامی سکوهای نظامی باراندازهای نیروی زمینی
military impedimenta شماره بارنامه نظامی شماره حمل بار نظامی
trail formation ارایشات ستون راهپیمایی ارایش حرکت در ستون راهپیمایی
cadre strength column ستون مربوط به استعدادپرسنل یکان ستون استعدادپرسنل کادر
pile ستون ستون لنگرگاه
piled ستون ستون لنگرگاه
line haul زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
bubble cap plate column ستون تقطیر بشقابک فنجانک دار ستون تقطیر با بشقابک وفنجانک حباب
socle پایه ستون برامدگی پایه ستون وامثال ان
acentrous فاقد ستون پشتی فاقد ستون فقرات
orphan خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphans خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphaned خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
hand salute سلام نظامی دادن سلام نظامی
martial law مقررات حکومت نظامی حکومت نظامی
court martial محاکمه نظامی محاکمه نظامی کردن
barbette ستون نگهدارنده قبضه توپ ستون نگهدارنده قنداق توپ
bubble tray column ستون تقطیر بشقابک دار ستون تقطیر با بشقابک حباب
foreign military sales فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
martial نظامی
military نظامی
soldier نظامی
fort دژ نظامی
soldiers نظامی
serviced نظامی
warlike نظامی
mil نظامی
martin نظامی
service نظامی
posts پست نظامی
guest house مهمانسرای نظامی
neck cloth کاشکول نظامی
strategic map نقشه نظامی
guest houses مهمانسرای نظامی
necker chief کاشکول نظامی
the sabre نیروی نظامی
forcing نیروی نظامی
the sabre حکومت نظامی
soldiery نیروی نظامی
spirit de corps غرور نظامی
word of command فرمان نظامی
soldiers فرد نظامی
paramilitary شبه نظامی
khaki لباس نظامی
cadets دانشجوی نظامی
posted پست نظامی
military training تعلیم نظامی
saluting احترام نظامی
the military profession کار نظامی
camp اردوگاه نظامی
drill مشق نظامی
drilled مشق نظامی
drills مشق نظامی
truck vehicle خودرو نظامی
camped اردوگاه نظامی
post پست نظامی
salutes احترام نظامی
camps اردوگاه نظامی
tunc پیراهن نظامی
post- پست نظامی
saluted احترام نظامی
salute احترام نظامی
forces نیروی نظامی
force نیروی نظامی
civilians غیر نظامی
soldier نظامی شدن
military service خدمت نظامی
martial law حکومت نظامی
provost marshal قاضی نظامی
prisidio قلعه نظامی
to attain a great age به سن بالارسیدن [نظامی ]
standing orders امریه نظامی
standing order امریه نظامی
district ناحیه نظامی
districts ناحیه نظامی
soldier فرد نظامی
civilian غیر نظامی
soldiers نظامی شدن
militarist نظامی گرا
militarists نظامی گرا
stronghold قلعه نظامی
councils of war شورای نظامی
strongholds قلعه نظامی
council of war شورای نظامی
ceremonies مراسم نظامی
Military operations. عملیات نظامی
ceremony مراسم نظامی
paramilitaries شبه نظامی
militarily از لحاظ نظامی
militias نیروی نظامی
civil غیر نظامی
militia نیروی نظامی
drilling تمرین نظامی
cadet دانشجوی نظامی
installations موسسه نظامی
court martiall دادگاه نظامی
court martiall شورای نظامی
court material دادگاه نظامی
military comission هیئت نظامی
defense information اطلاعات نظامی
detention barrack بازداشتگاه نظامی
military body هیئت نظامی
dressing parade مشق نظامی
court martial دادگاه نظامی
installations قسمت نظامی
installation موسسه نظامی
installation قسمت نظامی
military court دادگاه نظامی
military convention اتحاد نظامی
council ofwar شورای نظامی
military comission کمیسیون نظامی
counter military ضد عملیات نظامی
regions ناحیه نظامی
region ناحیه نظامی
military attache وابسته نظامی
active نظامی کادر
general outpatient clinic درمانگاه نظامی
militarization نظامی کردن
marched گام نظامی
march گام نظامی
martial spirit روح نظامی
martial rule حکومت نظامی
invasion currency پول نظامی
fortresses استحکامات نظامی
military tribunal دادگاه نظامی
fortress استحکامات نظامی
martial court دادگاه نظامی
party عده نظامی
garrison state ایالت نظامی
marches گام نظامی
militarize نظامی کردن
military assistance کمک نظامی
military area منطقه نظامی
military advisor مستشار نظامی
military adviser مستشار نظامی
field colors پرچم نظامی
field colours پرچم نظامی
marching گام نظامی
maneuver تمرین نظامی
military psychology روانشناسی نظامی
citadels قلعه نظامی
citadel قلعه نظامی
military justice دادرسی نظامی
intelligence اطلاعات نظامی
by military force با نیروی نظامی
campound کمپ نظامی
military intervention مداخله نظامی
military intelligence اطلاعات نظامی
military grid شبکه نظامی
military governor حاکم نظامی
military justice دادسرای نظامی
attache وابسته نظامی
military occupational speciality کد تخصصی نظامی
exercises مشق نظامی
exercises مانور نظامی
exercised مشق نظامی
exercised مانور نظامی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com