English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
air hardening سخت گردانی زمانی در دمای معمولی
Other Matches
age hardening سخت گردانی زمانی
aging سخت گردانی زمانی
strain age hardening سخت گردانی کرنشی زمانی
age hardening susceptibility تقبل سخت گردانی زمانی
celsius temperature scale مقیاس دمای سلسیوس مثیاس دمای سانتی گراد
strain hardenability قابلیت سخت گردانی کششی قابلیت سخت گردانی تغییربعدی قابلیت سخت گردانی سرد
centigrade temperature scale مقیاس دمای سانتی گراد مقیاس دمای سلیسوس
strain hadening سخت گردانی کششی سخت گردانی تغییر بعدی
slice مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
slices مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
short cycle annealing سخت گردانی در زمان کم سخت گردانی در مدت زمان کوتاه
uptime پریود زمانی که در طول ان یک سیستم کامپیوتر فعال است یا صحیح عمل میکندیک دوره زمانی که تجهیزات بدون خرابی کار می کنند
ppm Position Pulse مدولاسیون یا تلفیق زمانی پالس که دران مقدار نمونه لحظهای موج موقعیت زمانی یک پالس را مدوله میکندodulation
assembly 1-زمانی که طول می کشد تا برنامه اسمبلی یک برنامه را ترجمه کند. 2-زمانی که اسمبلر برنامه را از زبان اسمبلی به کد ماشین تبدیل میکند
total temperature دمای کل
neel temperature دمای نل
ramble سر گردانی
rambled سر گردانی
rambles سر گردانی
regimental گردانی
critical isotherm هم دمای بحرانی
brittleness temperature دمای شکنندگی
specific heat دمای ویژه
boyle's temperature دمای بویل
brightness temperature دمای درخشایی
brittle temperature دمای شکنندگی
critical temperature دمای بحرانی
room temperature دمای اتاق
kelvin temperature دمای کلوین
high temperature دمای بالا
maximum temperature دمای ماکزیمم
mixture temperature دمای اختلاط
operating temperature دمای عملیاتی
optimum temperature دمای بهینه
equiviscous temperature دمای همدوسندگی
effective temperature دمای موثر
curie temperature دمای کوری
cryogenic temperature دمای سرمازایی
reduced temprature دمای کاهیده
inversion temperature دمای وارونگی
annealing temperature دمای تابکاری
transition temperature دمای تبدیل
ambient temperature دمای محیط
internal temperature دمای درونی
aniline point دمای انیلینی
wet bulb temperature دمای تر مخزن
white heat دمای سفید
annealing point دمای تابکاری
transition temperature دمای فراگذری
barrel temperature دمای پاتیل
transition temperature دمای تحول
absolute temperature دمای مطلق
hardening سخت گردانی
runaround دور سر گردانی
repeal باز گردانی
repeals باز گردانی
magnetization مغناطیس گردانی
rim drive لبه گردانی
transliteration نویسه گردانی
thinning رقیق گردانی
rectification راست گردانی
data handling داده گردانی
file handling پرونده گردانی
revolvable دور گردانی
exception handling استثنا گردانی
rankine temperature scale مقیاس دمای رانکین
isothermal process تحول در دمای ثابت
rankin temperature scale مقیاس دمای رانکین
absolute boiling point دمای جوش مطلق
heat deflection temperature دمای انحراف گرمایی
glasy trainsition temperature دمای تبدیل شیشهای
glass transition temperature دمای تبدیل شیشهای
geothermal gradient شیب دمای زمین
exhaust gas temperature دمای گاز خروجی
absolute scale مقیاس دمای مطلق
absolute temperature scale مقیاس دمای مطلق
gamma transition temperature دمای تبدیل شیشهای
dry bulb temperature دمای خشک مخزن
geothermal gradient گرادیان دمای زمین
blackbody temperature دمای جسم سیاه
rubbery transition temperature دمای تبدیل لاستیکی
thershold temperature استانه دمای ذرات
t.g دمای تبدیل شیشهای
approximate absolute temperature دمای مطلق تقریبی
condensed mercurytemperature دمای جیوه متراکم
softening temperature دمای نرم شدن
thermodynamic temperature scale مقیاس دمای ترمودینامیکی
critical isotherm منحنی هم دمای بحرانی
hardening crake ترک سخت گردانی
strain hadening سخت گردانی سرد
austemper سخت گردانی باینیت
broken hardening سخت گردانی شکسته
case harden سخت گردانی سطحی
case hardening سخت گردانی سطحی
cementation سیمانکاری سخت گردانی
nitrogen hardening سخت گردانی ازتی
hardening constituent جزء سخت گردانی
hardening distortion شکستگی سخت گردانی
hardening room اطاق سخت گردانی
induction harening سخت گردانی القائی
induced magnetization مغناطیس گردانی القائی
temper hardening سخت گردانی بازپخت
hot tempering سخت گردانی درجهای
magnetic biasing مغناطیس گردانی مقدماتی
strain hadening سخت گردانی کرنشی
magnetization characteristic منحنی مغناطیس گردانی
magnetizing field میدان مغناطیس گردانی
hard surfacing سخت گردانی سطحی
softening point نقطه نرم گردانی
electrolytic deposition متالیزه گردانی گالوانیکی
austemper سخت گردانی حرارتی
magnetizing current جریان مغناطیس گردانی
quench age hardening سخت گردانی و ترساندن
hardening furnace کوره سخت گردانی
toughen by sparks سخت گردانی با جرقه
ausformig سخت گردانی اوستینیتی
radiation hardening سخت گردانی تابشی
selective hardening سخت گردانی انتخابی
curing vessel فرف سخت گردانی
direct quenching سخت گردانی مستقیم
curing oven کوره سخت گردانی
cure rate سرعت سخت گردانی
partial jurisdiction حق خود گردانی محدود
double hardening سخت گردانی مضاعف
work hardening سخت گردانی سرد
softening furnace کوره نرم گردانی
precipitation hardening سخت گردانی رسوبی
quenching and tempering ترساندن و سخت گردانی
creep strength at elevated temperatures مقاومت خزشی در دمای بالا
yield point at elevated temperatures نقطه تسلیم در دمای بالا
compressor inlet temperature دمای گازهای ورودی کمپرسور
yield point at normal temperature نقطه تسلیم در دمای بالا
salt bath hardening سخت گردانی حمام نمک
depth of hardening zone عمق ناحیه سخت گردانی
reinstatement of revolving credit اعتبار گردانی را تجدید کردن
quenched and tempered condition حالت ترساندن و سخت گردانی
gas case hardening سخت گردانی پوسته گازی
hardening strain تغییر طول سخت گردانی
oil hardening steel فولاد سخت گردانی روغنی
simplifcation ساده گردانی مختصر سازی
carburizer ماده ویژه سخت گردانی
hard facing alloy الیاژ سخت گردانی سطحی
cold upsetting die حدیده چاق گردانی سرد
mold drying oven کوره خشک گردانی قالبی
simplification ساده گردانی مختصر سازی
simplifications ساده گردانی مختصر سازی
battalion landing team تیم پیاده شونده گردانی
self hardening steel فولاد خود سخت گردانی
ambient متوسط دمای طبیعی اطراف یک وسیله
ice point دمای تعادل مخلوط اب و یخ در فشار استاندارد
high frequency induction hardening سخت گردانی القایی فرکانس بالا
quenching and tempering furnace کوره ویژه سخت گردانی و ترساندن
salt bath case hardening سخت گردانی سطحی حمام نمک
gas fired hardening tempering furnace کوره سخت گردانی و بازپخت گازسوز
flame hardening سخت گردانی سطح فلز توسط شعله
bayonet thermocouple probe قسمت حس کننده دمای سرسیلندر که داخل ان پیچ میشود
cryogenic memory رسانه ذخیره سازی که در دمای خیلی پایین کار میکند
reference junction اتصالی در سیستم ترموکوپل که دمای اتصال دیگر نسبت به ان سنجیده میشود
dispersion hardening سخت گردانی فلزات با پراکندن ذرات ریزی با فازهای مختلف داخل ان
burn in فرایندازمایش مدارها و مولفههای الکتریکی از طریق قراردادن انها در دمای زیاد یک کوره
austempering تغییرات فیزیکی که در دمای ثابت برای بدست اوردن باینات از استنیت انجام می گیرد
longhand خط معمولی
standards معمولی
received معمولی
run-of-the-mill <idiom> معمولی
open cheque چک معمولی
ferial معمولی
standard معمولی
ordinary معمولی
faceless معمولی
copybook معمولی
routines معمولی
routinely معمولی
routine معمولی
wonted معمولی
usu معمولی
conventional معمولی
normal معمولی
light water اب معمولی
cyaniding سخت گردانی سطح قطعات فولادی با غوطه ورسازی انهادر حمام نمکهای سیانید
icebox rivet میخ پرچهای الومینیوم که تاموقع مصرف باید در دمای زیر صفر نگه داشته شوند
undress جامه معمولی
the a merchant سوداگر معمولی
complements تعارفات معمولی
undresses جامه معمولی
medium lampholder سرپیچ معمولی
complementing تعارفات معمولی
undressing جامه معمولی
common link حلقه معمولی
standard gauge اندازه معمولی
civil time ساعت معمولی
mulberry توت معمولی
mulberries توت معمولی
standard motor موتور معمولی
standard trench سنگر معمولی
workaday معمولی عادی
normal عادی معمولی
complemented تعارفات معمولی
complement تعارفات معمولی
white mulatto توت معمولی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com