English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
timber dam سدی که اسکلت ان از چوب ساخته شده باشد
Other Matches
hangers اسکلت یاچهارچوبهای که از سقف اویتخه ودارای بلبرینگ برای حرکت دادن ماشین باشد
hanger اسکلت یاچهارچوبهای که از سقف اویتخه ودارای بلبرینگ برای حرکت دادن ماشین باشد
specification یات مشخصات ساخته نشده باشد
corniche جادهای که بر لبه پرتگاهی ساخته شده باشد
iambic verse شعری که بحر ان بر وتدمجموع ساخته شده باشد
product محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد
products محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد
gopher wood چوبی که کشتی نوح ازان ساخته شدوحدس میزنندسرویاکاج باشد
an iconic statue مجسمهای که از روی نمونه و مطابق قرارداد صنعتی ساخته شده باشد
printwheel چرخی که از چندین بازو ساخته شده باشد به هر شکل حروف در انتهای بازو قرار دارد که در چاپگر claing wheel به کار می رود
offensive weapon در CL به هر نوع وسیلهای اطلاق میشود که برای ازار بدنی ساخته یاتغییر داده شده باشد یا حامل ان را برای این منظور حمل کند
cost plus contracts قسمتی از کالا را که به سفارش کسی ساخته میشود و هنوزعملا " ساخته نشده
carcasses اسکلت
carcass اسکلت
carcse اسکلت
carcases اسکلت
carcass اسکلت
staging اسکلت
skeletons اسکلت
skeleton اسکلت
atomy اسکلت انسان
frame منطق اسکلت
frameworks اسکلت خرپا
chassis اسکلت کالبد
carcase اسکلت فلزی
cracassing اسکلت سازی
carcassing اسکلت سازی
centering اسکلت چوبی
cross-rail اسکلت چوبی
airframe اسکلت هواپیما
truss bridge پل اسکلت فلزی
framework اسکلت خرپا
building steel lathing اسکلت فلزی ساختمان
structures ساختمان اسکلت فلزی
reinforced concrete carcase اسکلت بتن فولادی
structuring ساختمان اسکلت فلزی
truss bridge پل دارای اسکلت اهنی
structure ساختمان اسکلت فلزی
stonewall formation اسکلت پیادهای دیوار سنگی
structural steel work اسکلت بندی فلزی ساختمان
carcase استخوان بندی اسکلت ساختمان
belt frame اسکلت محیطی بدنه هواپیما
pawn structure ساختار یا اسکلت پیادهای شطرنج
hulls بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
hull بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
foundation اسکلت اصلی فرش [شامل تار و پود]
a closed mouth catches no flies <proverb> تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
moored mine مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
hotter شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
escutcheon سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
production ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
productions ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
hotbeds بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbed بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
imperfect competition حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
modular construction ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
open back [نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
angle-post [تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
laptop کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
lapheld کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
ground section بدنه و پیکر اصلی فرش [که از در هم رفتگی نخ های تار و پود بدست می آید و اسکلت فرش را بوجود می آورد.]
wellŠsuppose it is so خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
Zel-i Sultan vase طرح گلدان ظل السلطان [این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
karachoph design لچک ترنج کاراچف [این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
wrought ساخته
framed ساخته
self made خود ساخته
irowork اهن ساخته
self-made خود ساخته
soi disant خود ساخته
self constituted خود ساخته
i do not have it in me از من ساخته نیست
it is made ساخته میشود
makable ساخته شدنی
self formed خود ساخته
fecit ساخته است
hand made ساخته دست
prefabricated پیش ساخته
immature نیم ساخته
haniwork دست ساخته
ruled surface سطح خط ساخته
manufactured head سر ساخته شده
pukka ساخته شده
prefab پیش ساخته
paved ford گدار ساخته
made ساخته شده
prefabricate پیش ساخته
pucka ساخته شده
bamboos ساخته شده از نی
bamboo ساخته شده از نی
precast پیش ساخته
prefabs پیش ساخته
simulated شبیه ساخته
artificalism ساخته پنداری
officinal ساخته واماده
wolframic ساخته شده ازتنگستن
semi finished goods کالاهای نیمه ساخته
build up beam تیر ساخته شده
pre cast concrete بتن پیش ساخته
man made ساخته دست انسان
unregenerated دوباره ساخته نشده
unregenerate دوباره ساخته نشده
heparin که در کبد ساخته میشود
man-made ساخته دست انسان
intermediate product محصول نیم ساخته
blueprint نقشه پیش ساخته
blueprints نقشه پیش ساخته
tubular ساخته شده ازلوله
synthetic tar قطران باز ساخته
teacher made test ازمون معلم ساخته
pre fabricated پیش ساخته شده
stanchion ستون پیش ساخته
high wrought با استادی ساخته شده
finished goods کالاهای ساخته شده
modular design مدل پیش ساخته
marmoreal ساخته شده از مرمر
zipgun طپانچه دست ساخته
fabrication کالاهای ساخته شده
india rubbers ساخته شده از لاستیک
it is made ساخته شده است
india rubber ساخته شده از لاستیک
built up beam تیر ساخته شده
cellulosic ساخته شده از سلول
marmorean ساخته شده از مرمر
on site concrete بتن ساخته شده در کارگاه
reed قصب ساخته شده ازنی
modular design مدل ساختمانی پیش ساخته
Who has composed this tune? این آهنگ راکی ساخته ؟
ice crete بتون یک پارچه یا پیش ساخته
boxes are made of wood جعبه ها از چوب ساخته میشوند
broadloom ساخته شده درکارگاه وسیع
icehouse خانه وساختمان ساخته شده از یخ
home-made <adj.> در خانه ساخته [تهیه] شده
wickerwork ساخته شده از ترکه سبدسازی
slatted ساخته شده از تکههای باریک
wooden از چوب ساخته شده خشن
rebuild چیز دوباره ساخته شده
alligators ساخته شده ازپوست تمساح
alligator ساخته شده ازپوست تمساح
pinwale ساخته شده ازالیاف باریک
sculpturesque ساخته شده بشکل مجسمه
rebuilds چیز دوباره ساخته شده
whole wheat ساخته شده از گندم ساییده
gimmal ساخته شده از حلقههای تودرتو
herbal ساخته شده از علف وگیاه
fictile فرف سفالی ساخته شده از گل
piragua ساخته شده ازتنه درخت
finish stock موجودی کالای ساخته شده
half timber ساخته شده از الوار کوتاه
plate girder تیر ساخته شده از تسمه
spar bridge پل ساخته شده ازگرده چوب
sapphirine ساخته شده ازیاقوت کبود
charge عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charges عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
rool crush اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
orthogonal ساخته شده از پارامترها یا بخشهای مستقل
one address computer دستور ساخته شده از اپراتور و آدرس
on chip مدار ساخته شده روی یک قطعه
productive مدت زمانی که یک محصولی ساخته میشود
site concrete بتنی که در پای کار ساخته شود
waxen ساخته شده از موم مومی شکل
gyle مقدارابجوی که دریک وهله ساخته میشود
oaken ساخته شده از چوب بلوط بلوطی
hand made brick اجر ساخته شده با قالب دستی
He is cut out for it ( this job ). برای اینکار ساخته شده است
paisley ساخته شده از پشم نرم کشمیری
Is there anything I can do to help? آیا کاری از دست من ساخته است ؟
twice laid ساخته شده از انتهای رشتههای طناب
trabeated ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
trabeation ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
Ethiopian architecture معماری حبشی [معبدهایی که از سنگ ساخته می شد]
original آنچه اول استفاده یا ساخته شود
originals آنچه اول استفاده یا ساخته شود
collapsible form work قالب قطعات پیش ساخته بتونی
alpaca پارچهء ساخته شده ازپشم الپاکا
prototypes اولین کالاهایی که بعنوان نمونه ساخته میشود
persepolis شهر باستانی که بعداشهر استخر بجای ان ساخته شد
Golden House [سرای رومی ساخته شده توسط نرو]
shack خانه کوچک وسردستی ساخته شده کاشانه
durn [تیر عمودی در ساخته شده از چوب بائو]
technology قط عات الکترونیکی که تازه ساخته شده اند
technologies قط عات الکترونیکی که تازه ساخته شده اند
nitrosulphuric ساخته شده از امیزش تیزاب و جوهر گوگرد
viaduct پلی که جهت عبورومرورروی دره ساخته میشود
widdy طناب یا بند ساخته شده ازترکه نرم
custom-built آنچه مخصوص یک مشتری ساخته شده است
fibre ribbon ریبون مخصوص ساخته شده برای چاپگر
shacks خانه کوچک وسردستی ساخته شده کاشانه
viaducts پلی که جهت عبورومرورروی دره ساخته میشود
duett قطعهای که برای دوخواننده یادونوازنده ساخته باشند
prototype اولین کالاهایی که بعنوان نمونه ساخته میشود
There is nothing I can do about it. از دست من دراین باره کاری ساخته نیست
hydro هتل یامهمانخانهای که مجاور اب معدنی ساخته میشود
cobb doglas production function ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
guard rail نرده هائیکه در دوطرف پل جهت عابرین ساخته میشود
stationery کاغذی که برای استفاده در چاپگر ساخته شده است
beige پارچهای که از پشم طبیعی رنگ نشده ساخته شود
greek fire ماده اتشگیری که یونانیان استانبول ساخته بودندوزیراب میسوخت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com