Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
geode
سنگ پوکی که درون ان ازموادبلورین یا مواد معدنی پوشیده باشد
Other Matches
pseudomorph
جسم معدنی که نمودجسم معدنی دیگر ر را بخود گرفته باشد
mineral
مواد معدنی
mineralize
مواد معدنی جمع کردن
magma
خمیر مواد معدنی یا الی
terra alba
مواد معدنی سفید رنگ
embedded code
مثل تصویر درون متن یا فایل دیگر باشد
catchall
بخشی که شامل مواد مختلف وبدون دسته بندی باشد
waterbath
[ظرفی که ظرف کوچک تری در آن قرار بگیرد و مواد درون آن ظرف بطور غیر مستقیم گرم شود.]
double boiler
[ظرفی که ظرف کوچک تری در آن قرار بگیرد و مواد درون آن ظرف بطور غیر مستقیم گرم شود.]
bain-marie
[ظرفی که ظرف کوچک تری در آن قرار بگیرد و مواد درون آن ظرف بطور غیر مستقیم گرم شود.]
water bath
[ظرفی که ظرف کوچک تری در آن قرار بگیرد و مواد درون آن ظرف بطور غیر مستقیم گرم شود.]
water quench
[ظرفی که ظرف کوچک تری در آن قرار بگیرد و مواد درون آن ظرف بطور غیر مستقیم گرم شود.]
hollowness
پوکی
hollownes
پوکی استخوان
osteoporosis
پوکی استخوان
[پزشکی]
of an unknown parentage
پوشیده تبار پوشیده گهر
intercoastal
رفت و امد داخل مملکتی درون ساحلی درون مرزی
ptomaine
مواد الی قلیایی سمی که دراثر پوسیدگی باکتریها برروی مواد ازتی تشکیل میگردد
durable material
مواد غیراستهلاکی مواد بادوام زیاد
transudate
مواد فرانشت شده مواد مترشحه
dye-stuff
ماده رنگی در رنگرزی الیاف
[این رنگینه ها یا بصورت سنتی از مواد طبیعی مانند اکثر گیاهان و بعضی حیوانات و یا از مواد شیمیایی تهیه می شوند]
snow capped
دارای قله پوشیده از برف برف پوشیده
magnaflux
نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
enzymes
مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
enzyme
مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
occupational disease
امراض شغلی
[نظیر بیماری های برونشیت در رنگرزان و بافندگان، پوکی استخوان، خمیدگی ستون مهره ها در بافندگان، ضعف چشم و غیره]
in line processing
پردازش درون برنامهای پردازش درون خطی
a closed mouth catches no flies
<proverb>
تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
moored mine
مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
slated items
مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
hot
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
escutcheon
سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
min
معدنی
spas
اب معدنی
spa
اب معدنی
mineral water
آب معدنی
mineral
اب معدنی
inorganic
معدنی
mineral
معدنی
mineral water
اب معدنی
desiccant
مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
hotbed
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbeds
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
mineral dye
رنگینه معدنی
inorganic base
باز معدنی
bitumen
قیر معدنی
inorganic polymer
بسپار معدنی
asphalt
زفت معدنی
paraffin
موم معدنی
galenite
سرب معدنی
inorganic acid
اسید معدنی
mineral pitch
قیر معدنی
asphaltite
قیر معدنی
mineral oil
روغن معدنی
ozokerit
موم معدنی
mineral pigment
رنگ معدنی
mineral spring
چشمه معدنی
mineral trass
تراس معدنی
mineral wax
موم معدنی
mineralize
معدنی کردن
mineral
ماده معدنی
obsidian
شیشه معدنی
asphaltum
زفت معدنی
asphaltum
قیر معدنی
pit sand
ماسه معدنی
pumice stone
اسفنج معدنی
spas
چشمه معدنی
spa
چشمه معدنی
scoria
تفاله معدنی
mineral coal
ذغال معدنی
ore
سنگ معدنی
deposit
ذخیره معدنی
deposits
ذخیره معدنی
mineral material
ماده معدنی
ores
سنگ معدنی
muscovy glass
شیشه معدنی
imperfect competition
حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
inorganic pigment
رنگدانه های معدنی
pockety
دارای چالههای معدنی
kaolinite
سنگ معدنی بفرمول 4
mineral oil
روغن معدنی یانفت
wollastonite
سنگ معدنی "وولستونایت "
watering place
محل چشمه اب معدنی
table waters
ابهای معدنی سر سفره
malthite
نوعی موم معدنی
maltha
نوعی موم معدنی
montan wax
موم سخت معدنی
ores
معدنیات کلوخه معدنی
bioinorganic chemistry
شیمی معدنی زیستی
ore
معدنیات کلوخه معدنی
antimony
توتیای معدنی انتیمون
to abandon a mine
ترک کردن معدنی
willemite
سنگ معدنی رنگارنگ متبلور
mica
تلق نسوز شیشه معدنی
to abandon a mine
دست کشیدن از کار در معدنی
pyroxene
ماده معدنی بلوری وسفید
mica
سنگ طلق شیشه معدنی
picrate
نمک الی یا معدنی اسیدپیکریک
open back
[نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
goethite
اکسید اهن معدنی ئیدرژن دار
to descend
[into a mine]
وارد معدنی شدن
[مثال با آسانسور]
earth pigment
رنگینه های معدنی مثل خاک رس
to enter
[into a mine]
وارد معدنی شدن
[مثال با آسانسور]
geysers
چشمه جوشان اب گرم و معدنی اتشفشان
geysers
چشمه معدنی که اب گرم از ان فوران میکند
geyser
چشمه جوشان اب گرم و معدنی اتشفشان
maltha
چسب قیر وموم زفت معدنی
abiston
سنگ معدنی دارای رشتههای بلند
mineralization
تبدیل به حالت معدنی یا سنگ معدن
knockstone
کندهای که روی ان سنگهای معدنی راخردمیکنند
workings
همه بخشهای حفاری شده معدنی
malthite
چسب قیر وموم زفت معدنی
geyser
چشمه معدنی که اب گرم از ان فوران میکند
asbestos
سنگ معدنی دارای رشتههای بلند
nitrate
نمک معدنی یانمک الی جوهر شوره
schiller
تلالو وزرق وبرق ذرات سنگ معدنی
hydro
هتل یامهمانخانهای که مجاور اب معدنی ساخته میشود
gahnite
ماده معدنی برنگ سبزتیره بفرمول 4O 2Al Zn
nitrates
نمک معدنی یانمک الی جوهر شوره
lapheld
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
laptop
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
ashless dispersant oil
نوعی روغن معدنی که مانع تجمع ناخالصیها میگردد
divining rod
میله یا عصای مخصوص کشف اب ومواد معدنی درزمین
crazing mill
اسیاب یا کارخانهای که قلع معدنی رادران خرد میکنند
wellŠsuppose it is so
خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
grades
الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
blasting machine
دستگاهی که برای منفجرکردن سنگهای معدنی جهت استخراج انها
grade
الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
furriest
خز پوشیده
latent
پوشیده
furry
خز پوشیده
larvated
پوشیده
painted
پوشیده
shaded
پوشیده
covert
پوشیده
private
پوشیده
privates
پوشیده
feathered
پوشیده
crested
پوشیده
crypto
پوشیده
overcast
پوشیده
veiled
پوشیده
dressed
پوشیده
impenetrable
پوشیده
florid
پوشیده از گل
defilade
پوشیده
recondite
پوشیده
inapparent
پوشیده
occult
پوشیده
gopher
موش کیسه دار کارگر حفار واستخراج کننده سنگهای معدنی
Zel-i Sultan vase
طرح گلدان ظل السلطان
[این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
grassy
پوشیده از چمن
plumbeous
پوشیده از سرب
masked epilepsy
صرع پوشیده
rolling country
زمین پوشیده
sadly dressed
جامه غم پوشیده
scanned image
تصویر پوشیده
concealed
پوشیده شده
scurvy
پوشیده از شوره
shrubby
پوشیده از بوته
robed in bleck
سیاه پوشیده
solvated
حلال پوشیده
cloudy
پوشیده از ابر
beetles
پوشیده شدن
snow clad
برف پوشیده
acloud
پوشیده از ابر
mystic sense
معنی پوشیده
armor basis
پوشیده با زره
beetle
پوشیده شدن
overgrown with plants
پوشیده از گیاه
panoplied
زره پوشیده از سر تا پا
surmounted with snow
پوشیده از برف
defiladed area
منطقه پوشیده
uncovered
غیر پوشیده
glace
پوشیده ازشکر
secrets
اسرارامیز پوشیده
secret
اسرارامیز پوشیده
indoor swimming pool
استخر سر پوشیده
icy
پوشیده از یخ بسیارسرد
iciest
پوشیده از یخ بسیارسرد
blotchy
پوشیده از لکه
habilitate
لباس پوشیده
enclosed bridge
پل فرماندهی سر پوشیده
stubbly
پوشیده از کاهبن
cryptonym
نام پوشیده
cryptonimous
پوشیده نام
cryptogenous
پوشیده سبب
cryptical
پوشیده مرموز
efflorescent
پوشیده ازگرداملاح
covered space
فضای پوشیده
bosky
پوشیده ازبیشه
snowy
پوشیده از برف
latent defect
نقض پوشیده
covert
پوشیده پوشپر
storehouses
انبار سر پوشیده
storehouse
انبار سر پوشیده
ivied
پوشیده از پاپیتال
shod
کفش پوشیده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com