English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
English Persian
bottom hole سوراخ اصلی
Search result with all words
choke bore روکشی برای سوراخ کردن یاتراش دادن داخل سیلندر که قسمت بالای ان دارای قطری کمتر از قطر اصلی سیلندرمیباشد
Other Matches
centered سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centred سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centre سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
center سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centers سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
clair-voie [پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
to pink out leather چرم را برای زیبایی سوراخ سوراخ کردن
dilly bag کیف دستی یا کیسه سوراخ سوراخ زنانه
VL bus مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL local bus مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
perforation عمل سوراخ کردن ایجاد سوراخ
sight سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
sights سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
float stone سنگ اجرسای یکجورسنگ سوراخ سوراخ
fenestration چیزی که سوراخ سوراخ یاروزنه داراست
cancellate سوراخ سوراخ سوراخ سوراخ کردن
thirl سوراخ سوراخ کردن دریدن
pink سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pinker سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
foraminate ثقبه دار سوراخ سوراخ
gruyere cheese پنیر سوراخ سوراخ سوئیسی
pinkest سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
master سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
masters سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master data file پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
mastered سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
acciaccatura نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود
on board که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
grid دریچه سوراخ سوراخ
riddle سوراخ سوراخ کردن
riddles سوراخ سوراخ کردن
millepore مرجان سوراخ سوراخ
swage block قالب سوراخ سوراخ
cancellate سوراخ سوراخ اسفنجی
grids دریچه سوراخ سوراخ
cancellous سوراخ سوراخ اسفنجی
cancellated سوراخ سوراخ اسفنجی
initial reserves ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
stapling جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
generations کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
staple جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
first generation computer کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
generation کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
stapled جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
main guard نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
prototypal وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
prototypic وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
breached سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breaches سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breach سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
mainstay مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstays مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
anastylosis [واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
fundamental unit یکای اصلی واحد اصلی
base camp پایگاه اصلی کمپ اصلی
master file فایل اصلی پرونده اصلی
base unit یکای اصلی واحد اصلی
expansion slots شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
mattered بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matters بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattering بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matter بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
DIMM سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
external که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
externals که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
elegant یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند
FEP پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند
pilot tunnel تونل کوچکی که جلو تونل اصلی حفر میشود تا شیب وسمت واقعی تونل اصلی که بایستی حفر گردد تعیین شودو به تونل راهنما معروف است
bodies 1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
authentic document اصل سند مدارک اصلی سند اصلی
body 1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
source 1-لیست کردن متن به صورت اصلی . 2-لیست کردن برنامه اصلی
standby سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standbys سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
echo check بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
master compass قطبنمای الکتریکی اصلی قطبنمای اصلی
holing سوراخ
columbarium سوراخ
mure سوراخ
openings سوراخ
perforation سوراخ
puncture سوراخ
boring سوراخ
eyelet سوراخ
punctured سوراخ
drill hole سوراخ
holes سوراخ
punches سوراخ کن
slots سوراخ
punched سوراخ کن
slotting سوراخ
punch سوراخ کن
cribriform سوراخ سوراخ
hole سوراخ
thirl سوراخ
taphole سوراخ
holed سوراخ
spy hole سوراخ
slot سوراخ
punctures سوراخ
pecker سوراخ کن
perforator سوراخ کن
foramen سوراخ
loop سوراخ
foraminated سوراخ سوراخ
foraminiferous سوراخ سوراخ
pitting سوراخ سوراخ
pinking سوراخ
looped سوراخ
borehole سوراخ
boreholes سوراخ
loops سوراخ
pertusion سوراخ
piercer سوراخ کن
eyelets سوراخ
overtures سوراخ
imperforate بی سوراخ
finger hole سوراخ
tapping سوراخ
puncturing سوراخ
leaks سوراخ
leaked سوراخ
punctulate سوراخ سوراخ
leak سوراخ
pumiceous سوراخ سوراخ
opening سوراخ
overture سوراخ
outages سوراخ
outage سوراخ
edge perforated لب سوراخ
tap سوراخ
fenestra سوراخ
tapped سوراخ
peep hole سوراخ
pigenhole سوراخ
broach سوراخ کن
orifice سوراخ
meshing سوراخ
alveolar سوراخ سوراخ
meshes سوراخ
broached سوراخ کن
lace پر از سوراخ
waterholes سوراخ
abroach سوراخ
broaching سوراخ کن
awl سوراخ کن
broaches سوراخ کن
waterhole سوراخ
orifices سوراخ
laces پر از سوراخ
broacher سوراخ کن
mesh سوراخ
input/output فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
leaky سوراخ دار
eyebolt پیچ سر سوراخ
hole circle گردی سوراخ
f. of the ear سوراخ گوش
feed hole سوراخ پیش بر
hammer drill سوراخ کن ضربه ای
broaches سوراخ کردن
pitted سوراخ سوراخ چاله چاله
gonopore سوراخ تناسلی
broaching سوراخ کردن
tunnels سوراخ کوه
impenetrable سوراخ نشدنی
tunnel سوراخ کوه
tunneled سوراخ کوه
tunneling سوراخ کوه
burrow سوراخ زیرزمینی
tunnelled سوراخ کوه
burrowed سوراخ زیرزمینی
burrowing سوراخ زیرزمینی
burrows سوراخ زیرزمینی
perforated سوراخ شده
boreholes سوراخ مته
foraminate سوراخ کردن
puncher سوراخ کننده
foraminate سوراخ دار
foraminated سوراخ دار
meshing :سوراخ تور
formed hole سوراخ نیمرخ
pory پر سوراخ پر منفذ
meshes :سوراخ تور
broached سوراخ کردن
drill سوراخ کردن
drilled سوراخ کردن
perforated سوراخ دار
borehole سوراخ مته
broach سوراخ کردن
pools سوراخ کردن
pooled سوراخ کردن
pool سوراخ کردن
drills سوراخ کردن
mesh :سوراخ تور
pore fungus اغاریقون پر سوراخ
hub bore سوراخ توپی
slot سوراخ طویل
anus سوراخ کون
anuses سوراخ کون
nostril سوراخ بینی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com