English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 210 (12 milliseconds)
English Persian
hammer drill سوراخ کن ضربه ای
Search result with all words
putt ضربه برای انداختن به سوراخ
putted ضربه برای انداختن به سوراخ
putts ضربه برای انداختن به سوراخ
away بازی در زمین حریف گویی که دورتر ازگوی دیگر از سوراخ قراردارد و حق تقدم برای ضربه زدن پیدا میکند
deuce انداختن گوی گلف به سوراخ با دو ضربه دیوس
chippie ضربه کوتاه هوایی که به سوراخ میافتد
hole in one گوی ضربه خورده از نقطه اغاز که به سوراخ میافتد
shank ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
tap in والیبالی زدن توپ بسکتبال انداختن گوی گلف با ضربه ارام به سوراخ
Other Matches
hit ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hitting ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
centre سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
center سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centers سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centered سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centred سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
clair-voie [پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
dilly bag کیف دستی یا کیسه سوراخ سوراخ زنانه
to pink out leather چرم را برای زیبایی سوراخ سوراخ کردن
sight سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
perforation عمل سوراخ کردن ایجاد سوراخ
sights سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
float stone سنگ اجرسای یکجورسنگ سوراخ سوراخ
fenestration چیزی که سوراخ سوراخ یاروزنه داراست
cancellate سوراخ سوراخ سوراخ سوراخ کردن
punted ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punts ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punt ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
impluse response پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
pinkest سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pinker سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pink سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
thirl سوراخ سوراخ کردن دریدن
gruyere cheese پنیر سوراخ سوراخ سوئیسی
foraminate ثقبه دار سوراخ سوراخ
crosses ضربه هوک پس از ضربه حریف
cross ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosser ضربه هوک پس از ضربه حریف
crossest ضربه هوک پس از ضربه حریف
grids دریچه سوراخ سوراخ
swage block قالب سوراخ سوراخ
cancellated سوراخ سوراخ اسفنجی
millepore مرجان سوراخ سوراخ
cancellous سوراخ سوراخ اسفنجی
grid دریچه سوراخ سوراخ
riddles سوراخ سوراخ کردن
cancellate سوراخ سوراخ اسفنجی
riddle سوراخ سوراخ کردن
sclaff ضربه چوب به زمین و سپس به گوی بجای ضربه مستقیم به گوی
breached سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breaches سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breach سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
placekick ضربه به توپ کاشته شده ضربه کاشته
outage سوراخ
thirl سوراخ
perforation سوراخ
piercer سوراخ کن
awl سوراخ کن
puncture سوراخ
edge perforated لب سوراخ
punctured سوراخ
tap سوراخ
overture سوراخ
looped سوراخ
pitting سوراخ سوراخ
outages سوراخ
pecker سوراخ کن
broacher سوراخ کن
taphole سوراخ
mure سوراخ
pinking سوراخ
leak سوراخ
pumiceous سوراخ سوراخ
overtures سوراخ
pertusion سوراخ
columbarium سوراخ
peep hole سوراخ
perforator سوراخ کن
spy hole سوراخ
loops سوراخ
boreholes سوراخ
eyelet سوراخ
eyelets سوراخ
opening سوراخ
borehole سوراخ
openings سوراخ
leaked سوراخ
abroach سوراخ
loop سوراخ
boring سوراخ
tapped سوراخ
punctures سوراخ
tapping سوراخ
puncturing سوراخ
pigenhole سوراخ
cribriform سوراخ سوراخ
alveolar سوراخ سوراخ
drill hole سوراخ
leaks سوراخ
meshes سوراخ
foramen سوراخ
finger hole سوراخ
punch سوراخ کن
fenestra سوراخ
laces پر از سوراخ
broached سوراخ کن
broaching سوراخ کن
foraminated سوراخ سوراخ
hole سوراخ
slot سوراخ
punched سوراخ کن
lace پر از سوراخ
meshing سوراخ
broaches سوراخ کن
slotting سوراخ
mesh سوراخ
punches سوراخ کن
slots سوراخ
foraminiferous سوراخ سوراخ
orifice سوراخ
holes سوراخ
imperforate بی سوراخ
holing سوراخ
punctulate سوراخ سوراخ
waterholes سوراخ
orifices سوراخ
waterhole سوراخ
holed سوراخ
broach سوراخ کن
center mark مرکز سوراخ
hub bore سوراخ توپی
perforate سوراخ کردن
pore fungus اغاریقون پر سوراخ
perforates سوراخ کردن
center punch مرکز سوراخ
chimney flow سوراخ تنور
core hole سوراخ هسته
pory پر سوراخ پر منفذ
punched hole سوراخ منگنه
puncher سوراخ کننده
drilled سوراخ کردن
drills سوراخ کردن
pool سوراخ کردن
pooled سوراخ کردن
slot درج یک شی در سوراخ
pools سوراخ کردن
borehole سوراخ مته
boreholes سوراخ مته
slots سوراخ طویل
index hole سوراخ شاخص
slots درج یک شی در سوراخ
slot سوراخ طویل
slotting درج یک شی در سوراخ
impierceable سوراخ نشدنی
punches سوراخ کردن
drill سوراخ کردن
keyholes سوراخ کلید
f. of the ear سوراخ گوش
feed hole سوراخ پیش بر
of proof سوراخ نشدنی
foraminate سوراخ کردن
tunnel سوراخ کوه
penetrable سوراخ شدنی
tunneled سوراخ کوه
tunneling سوراخ کوه
lancinating سوراخ کننده
drill hole سوراخ مته
eyebolt پیچ سر سوراخ
millepore هزار سوراخ
keyhole سوراخ کلید
imperforable سوراخ نشدنی
apertures دهانه یا سوراخ
aperture دهانه یا سوراخ
on tap سوراخ دار
grout hole سوراخ تزریق
drilled grout hole سوراخ تزریق
tunnelled سوراخ کوه
tunnels سوراخ کوه
foraminated سوراخ دار
nostril سوراخ بینی
keyway سوراخ کلید
punch سوراخ کردن
anuses سوراخ کون
anus سوراخ کون
hole circle گردی سوراخ
punched سوراخ کردن
perforating سوراخ کردن
cross hole سوراخ عرضی
deep hole boring سوراخ عمیق
deep hole drilling سوراخ عمیق
formed hole سوراخ نیمرخ
perforative سوراخ کننده
diameter of bore قطر سوراخ
gonopore سوراخ تناسلی
depth of hole عمق سوراخ
nostrils سوراخ بینی
depth of borehole عمق سوراخ
leaky سوراخ دار
foraminate سوراخ دار
buttonholes سوراخ دکمه
plug سوراخ گیره
zero punch سوراخ صفر
porthole سوراخ برج
portholes سوراخ برج
scuttle سوراخ کردن
scuttled سوراخ کردن
scuttles سوراخ کردن
scuttling سوراخ کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com