English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (12 milliseconds)
English Persian
scaffolding سکوب بندی
Search result with all words
scaffold سکوب یا چهار چوب تخته بندی کردن
scaffolds سکوب یا چهار چوب تخته بندی کردن
Other Matches
palletize روی سکوب بلند قراردادن بوسیله سکوب متحرک
plateform سکوب
stool سکوب
podiums سکوب
podium سکوب
turntables سکوب چرخنده
turntable سکوب چرخنده
pulpit سکوب خطابه
pulpits سکوب خطابه
ramps سکوب سراشیب سرازیر
ramp سکوب سراشیب سرازیر
stand سکوب تماشاچیان مسابقات
plateform scale قپان سکوب دار
scaffolds سکوب زدن بدار اویختن
scaffold سکوب زدن بدار اویختن
tribune سکوب سخنرانی کرسی یامیز خطابه
dais سکوب مخصوص جلوس اشخاص برجسته
gangplanks سکوب قابل حمل ونقل کشتی و غیره
gangplank سکوب قابل حمل ونقل کشتی و غیره
soapbox جعبه یا سکوب چوبی مخصوص نطق در کنارخیابانها ومیدانهای عمومی
soapboxes جعبه یا سکوب چوبی مخصوص نطق در کنارخیابانها ومیدانهای عمومی
evaluation rating درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
word warp فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
ratings طبقه بندی کردن درجه بندی
rating طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification طبقه بندی [درجه بندی] فرش
telescopic دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
classifications طبقه بندی رده بندی
wording جمله بندی کلمه بندی
lineament طرح بندی صورت بندی
lineaments طرح بندی صورت بندی
classification طبقه بندی رده بندی
laggin اب بندی کردن اب بندی ناوها
downgrade کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
gift wrap بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
topgallant سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
line astern صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
security classification طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
declassification از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
black designation علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
transparent نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparently نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
groups دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grades درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grades دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
group دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
insulation testing apparatus دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
unitized load بار بسته بندی شده یا باردست چین شده بار تقسیم بندی شده
approach formation صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
army class manager activity سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
classifications طبقه بندی کردن طبقه بندی
classification طبقه بندی کردن طبقه بندی
phasing مرحله بندی مرحله بندی عملیات
black concept علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
phased attack تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
taping ته بندی
queuing صف بندی
laced بندی
queing صف بندی
neuration رگ بندی
nailed up سر هم بندی
patching سر هم بندی
sealing off اب بندی
waterproofing اب بندی
snack ته بندی
snacks ته بندی
mud sill ته بندی
lapping اب بندی
commissural بندی
commisural بندی
seal اب بندی
vanation رگ بندی
striation خط بندی
trimerous سه بندی
seals اب بندی
articular بندی
alignments صف بندی
alignment صف بندی
hermetic sealing اب بندی
funicular بندی
humidity insulation اب بندی
humidity insulation نم بندی
funiculars بندی
packages بسته بندی
taxonomies طبقه بندی
rank رتبه بندی
queuing theory نظریه صف بندی
ranked رتبه بندی
typification سنخ بندی
ranks رتبه بندی
packages عدل بندی
reticulation شبکه بندی
sealing اب بندی کردن
trelliswork داربست بندی
paging صفحه بندی
package عدل بندی
regimentalation گروه بندی
package بسته بندی
packaged عدل بندی
triangularization مثلث بندی
triangulation مثلث بندی
packaged بسته بندی
premunition پیش بندی
formulation صورت بندی
sealing wax موم اب بندی
piling ستون بندی
paragraphic بندی فقرهای
vertebration مهره بندی
vertebration فقره بندی
wainscoting تخته بندی
waterproofing course اندود اب بندی
waterproofing course لایه اب بندی
watertight core هسته اب بندی
wagering شرط بندی
gambled شرط بندی
regimentation گروه بندی
taxonomy طبقه بندی
totalization جمع بندی
pluralization جمع بندی
underpins پی بندی کردن
underpinned پی بندی کردن
underpin پی بندی کردن
venation رگه بندی
phantasma چشم بندی
vernation برگ بندی
patchery سرهم بندی
tabulate جدول بندی
syllabication هجا بندی
syllabicity هجا بندی
syllabification هجا بندی
skelton استخوان بندی
systemization طبقه بندی
single sling باربردار یک بندی
shuttering تخته بندی
shoring شمع بندی
self dramatization بخود بندی
summation جمع بندی
gambles شرط بندی
subsumption رده بندی
stratification چینه بندی
stratification لایه بندی
stratification قشر بندی
steining طوقه بندی
stratification طبقه بندی
staping مرحله بندی
somatotyping سنخ بندی تن
snow job سرهم بندی
gamble شرط بندی
tabulation جدول بندی
toe protection پاشنه بندی
sealing joint اتصال اب بندی
seal bars میلههای اب بندی
grade درجه بندی
scheme of colour رنگ بندی
scheduling queue صف زمان بندی
grades درجه بندی
partitioning جزء بندی
rootage ریشه بندی
ring clossure حلقه بندی
to take a snack ته بندی کردن
to pin up بی بندی کردن
typification طبقه بندی
segmentation قطعه بندی
tariff classification تعرفه بندی
terracing تراس بندی
to make a mess of سر هم بندی کردن
to make a muddle of سر هم بندی کردن
sealings بتونه اب بندی
sealing screw پیچ اب بندی
to mull a mull of سر هم بندی کردن
to nails up سر هم بندی کردن
sealing liquid مایع اب بندی
rhyme scheme قافیه بندی
quota سهمیه بندی
jerry built سر هم بندی شده
jerry-built سر هم بندی شده
colonnade ستون بندی
gradin پله بندی
gipsyhood غربال بندی
gipsydom غربال بندی
gemmulation جرثومه بندی
rationing جیره بندی
rationing سهمیه بندی
division طبقه بندی
divisions طبقه بندی
formwork قالب بندی
spacing فاصله بندی
granulating دانه بندی
groupage دسته بندی
quotas سهمیه بندی
line graduation تقسیم بندی خط
justification صفحه بندی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com