English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
jovian planets سیارههای مشتری مانند
Other Matches
terrestrial planets سیارههای زمین مانند
knocked down کالاهایی که بصورت باز به مشتری داده میشود و خود مشتری انرانصب مینماید مانند مبلمان
superior planets سیارههای علوی سیارههای فراگرد
inferior planets سیارههای سفلی سیارههای فروگرد
charges forward هزینه هایی که بوسیله مشتری پرداخت خواهد شد مخارج حمل که بعد از تحویل کالا به مشتری از او دریافت میشود
proto planets سیارههای اولیه
superior planets سیارههای خارجی
inferior planets سیارههای داخلی
solar system planets سیارههای منظومه خورشیدی
to t. a cusomer for goods کالای نسیه به مشتری دادن توگلایاردوی اعتباعجنس به مشتری دادن
caveatemptor به معنی " بگذار مشتری حذرکند یا بگذار مشتری موافب باشد "
client side داده یا برنامهای روی کامپیوتر مشتری ونه روی سرور اجرا میشود مثلاگ یک برنامه java script روی جستجوگر و کاربر اجرا میشود و برنامه کربردی مشتری است یا داده ذخیره شده ریو دیسک سخت کابر است
bushbaby گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbabies گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
fossiliferous فسیل مانند سنگواره مانند
lamellate لایه مانند ورقه مانند
customer مشتری
jupiter مشتری
account مشتری
vendee مشتری
purchaser مشتری
shopper مشتری
vendee مشتری
patron مشتری
patrons مشتری
customers مشتری
buyer مشتری
buyers مشتری
purchaser مشتری
client مشتری
clients مشتری
purchasers مشتری
custom مشتری
custom ic IC مشتری
bargainee مشتری
buyer مشتری
shoppers مشتری ها
evening star مشتری
vendees مشتری ها
buyers مشتری ها
purchasers مشتری ها
prospect مشتری احتمالی
prospected مشتری احتمالی
prospecting مشتری احتمالی
chap مشتری مرد
Jove ستاره مشتری
habitue مشتری مانوس
John [American E] [prostitute's client] مشتری [فاحشه ای]
prospects مشتری احتمالی
catch phrase of catchline شعار جذب مشتری
charge account حساب بدهی مشتری
shop lifter دزد مشتری نما
tout مشتری جلب کردن
custom ROM مین نیاز مشتری
touted مشتری جلب کردن
client server network شبکه خدمتگزار- مشتری
accosts مشتری جلب کردن
customer service technician تکنسین سرویس مشتری
custom software نرم افزار مشتری
accost مشتری جلب کردن
accosted مشتری جلب کردن
accosting مشتری جلب کردن
patron مشتری یا ارباب رجوع
touting مشتری جلب کردن
touts مشتری جلب کردن
patrons مشتری یا ارباب رجوع
customer نگهداری و تعمیر یک وسیله مشتری
patronize نگهداری کردن مشتری شدن
patronized نگهداری کردن مشتری شدن
patronises نگهداری کردن مشتری شدن
patronizes نگهداری کردن مشتری شدن
patronised نگهداری کردن مشتری شدن
customers نگهداری و تعمیر یک وسیله مشتری
status enquiry پرسش درخصوص وضعیت مشتری
customer ول نیاز ها و سفارشات و درخواستهای مشتری است
patron-driven acquisition [PDA] [library] کسب بر طبق [درخواست] مشتری [کتابخانه]
customers ول نیاز ها و سفارشات و درخواستهای مشتری است
tramp steamer کشتی که به هرمحلی که مشتری بخواهدسفر میکند
deliverable state کالاهایی که در وضعیت تحویل به مشتری میباشند
adjustable wheel چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
asteroids سیارات صغارمابین مریخ و مشتری شهاب اسمانی
custom-built آنچه مخصوص یک مشتری ساخته شده است
self selection انتخاب کالا توسط مشتری خود گزینی
asteroid سیارات صغارمابین مریخ و مشتری شهاب اسمانی
canvasses مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
canvassed مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
canvass مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
canvassing مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
back order قسمتی از کالای مشتری که به علتی تحویل نشده
customizing بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
customizes بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
customized بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
customize بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
customises بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
customised بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
customising بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
dummy محصول کپی برای بررسی عکس العمل مشتری به طرح
dummies محصول کپی برای بررسی عکس العمل مشتری به طرح
demo قطعهای در مغازه که به مشتری نحوه کار آن وسیله را نشان میدهد
demonstration قطعهای در مغازه که به مشتری نحوه کار آن وسیله را نشان میدهد
demonstrations قطعهای در مغازه که به مشتری نحوه کار آن وسیله را نشان میدهد
cash and carry نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
cash-and-carries نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
tie in فروش جنسی بشرط انکه مشتری کالای دیگری را هم بخرد
tie-in فروش جنسی بشرط انکه مشتری کالای دیگری را هم بخرد
tie-ins فروش جنسی بشرط انکه مشتری کالای دیگری را هم بخرد
cash-and-carry نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
They have come out with a new gimmick to attract customers . کلک جدیدی برای جلب مشتری پیدا کرده اند
cost absoption هزینهای که در قیمت تولید کالا منظورنمیشود و از مشتری دریافت نمیگردد
contango بهره دیرکرد تسلیم قرضه وسهام مهلت تحویل مبیع به مشتری
mid user اپراتوری که اطلاعات مربوطه را از پایگاه داده ها دریافت میکند برای مشتری یا کاربر
back end server کامپیوتر متصل به شبکه که امور مربوط به ایستگاههای کاری مشتری را انجام میدهد
caveatemptor اصطلاحی است که متضمن بیان حق مشتری درامتحان کردن و بررسی مبیع میباشد
buyer's option to duble خیار مشتری در این که درصورت ترقی ارزش پول پیش از تسلیم مبیع
marketing بررسی روشهای پخش و توزیع کالااز لحظه خروج از کارخانه تا رسیدن به دست مشتری
duble option خیار مشتری و بایع در موردتغییر دادن مقدار ثمن و مبیع در صورت تغییر ارزش پول
EFTPOS ترمینالی در POS که به یک کامپیوتر مرکزی وصل است که پول را مستقیماگ از حساب مشتری به مغازه منتقل میکند
canvass جمع اوری ارا کردن جستجوی سفارش و مشتری کردن
canvassed جمع اوری ارا کردن جستجوی سفارش و مشتری کردن
canvassing جمع اوری ارا کردن جستجوی سفارش و مشتری کردن
canvasses جمع اوری ارا کردن جستجوی سفارش و مشتری کردن
turnkey system سیستم کامل که طبق نیاز مشتری طراحی شده است و آماده استفاده است
loss leader بفروش میرسد کالایی که به منظور جلب توجه مشتری زیر قیمت تمام شده بفروش می رسد
ULA قطعهای که حاوی تعداد مدار منط قی جدا و دروازه هایی که سپس توسط مشتری وصل می شوند تا تابع مورد نظررا انجام دهند
fractional T روش تقسیم فرفیت از خط ارتباطی T با نرخ مگابیت در ثانیه به کانالهای کوچکتر کیلوبایت در ثانیه که مناسب تر و ارزانتر برای استفاده مشتری هستند
microsoft برنامهای که روی سرور ویندوز NT ماکرو سافت اجرا میشود و توابعی که برای تعویض نرم افزار مشتری در ویندوز به کار می رود
capillaceous مانند نخ
after the example of مانند
similiar مانند
similar مانند
tendinous بی مانند
unapproachable بی مانند
fulidal اب مانند
foggiest مانند مه
reedier نی مانند
reediest نی مانند
reedy نی مانند
foggy مانند مه
etc و مانند آن
vide مانند
thready نخ مانند
filiform نخ مانند
analogous مانند
analogue مانند
unequaled بی مانند
uniquely بی مانند
mammilary مانند
etcetera و مانند ان
encephaloid مخ مانند
mammilliform مانند
threadlike نخ مانند
floriform گل مانند
fluty نی مانند
toughest پی مانند
foggier مانند مه
tougher پی مانند
aquiform اب مانند
impish جن مانند
tough پی مانند
blotchy لک مانند
womanlike زن مانند
without an e. بی مانند
frothy کف مانند
unique بی مانند
string نخ مانند
gypsiferous گچ مانند
near مانند
as مانند
icily یخ مانند
unequalled بی مانند
argillaceous رس مانند
liplike لب مانند
penniform پر مانند
analogues مانند
plumelike پر مانند
near- مانند
argillaceous گل مانند
neared مانند
inapproachable بی مانند
goatish بز مانند
pipelike نی مانند
nearest مانند
nearer مانند
myrtle formed اس مانند
arundinaceous نی مانند
nearing مانند
simulant مانند
incomparable بی مانند
nears مانند
unparalleled بی مانند
capitate مانند سر
unprecedentedly بی مانند
plumose پر مانند
unprecedented بی مانند
analog مانند
and so on و مانند ان
inimitable بی مانند
castellated دژ مانند
anthoid گل مانند
lambdoid مانند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com