| Total search result: 203 (21 milliseconds) | 
			 | 
		
		
			 | 
			 | 
		
		
			| English | 
			Persian | 
		
		
		| modulate     | 
		سیگنال ارسالی برای توابع منتقل شونده   | 
		
	
		
		| modulates     | 
		سیگنال ارسالی برای توابع منتقل شونده   | 
		
	
		
		| modulating     | 
		سیگنال ارسالی برای توابع منتقل شونده   | 
		
	
		| 
 | 
	
	
		| 	
 | 
	
				
				
					| Other Matches | 
				
				
					 | 
				
		
		| carriers     | 
		سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است   | 
		
	
		
		| carrier     | 
		سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است   | 
		
	
		
		| reverse     | 
		سیگنال ارسالی با گیرنده برای درخواست خاتمه ارسال   | 
		
	
		
		| reversed     | 
		سیگنال ارسالی با گیرنده برای درخواست خاتمه ارسال   | 
		
	
		
		| reverses     | 
		سیگنال ارسالی با گیرنده برای درخواست خاتمه ارسال   | 
		
	
		
		| reversing     | 
		سیگنال ارسالی با گیرنده برای درخواست خاتمه ارسال   | 
		
	
		
		| carriers     | 
		سیگنال RSC از مودم به کامپیوتر برای بیان دریافت یک موج داده ارسالی   | 
		
	
		
		| carrier     | 
		سیگنال RSC از مودم به کامپیوتر برای بیان دریافت یک موج داده ارسالی   | 
		
	
		
		| negatives     | 
		سیگنال ارسالی گیرنده برای بیان اینکه داده نادرست یا ناکامل دریافت شده است   | 
		
	
		
		| negative     | 
		سیگنال ارسالی گیرنده برای بیان اینکه داده نادرست یا ناکامل دریافت شده است   | 
		
	
		
		| autosync     | 
		خصوصیت یک مودم برای ارسال سیگنال دادههای یکسان به کامپیوتری که فقط سیگنالهای غیر یکسان را منتقل میکند   | 
		
	
		
		| IRQ     | 
		سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه   | 
		
	
		
		| fibre optics     | 
		لایه شیشهای یا پلاستیکی نازک که قادر به ارسال سیگنالهای نوری است . سیگنال نوری یا لیزری برای نمایش داده ارسالی تقسیم میشود   | 
		
	
		
		| sensitivities     | 
		کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است   | 
		
	
		
		| sensitivity     | 
		کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است   | 
		
	
		
		| shields     | 
		هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد   | 
		
	
		
		| shield     | 
		هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد   | 
		
	
		
		| wireless network     | 
		شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند   | 
		
	
		
		| echoes     | 
		برگرداندن سیگنال دریافتی در همان مسیر ارسالی   | 
		
	
		
		| echo     | 
		برگرداندن سیگنال دریافتی در همان مسیر ارسالی   | 
		
	
		
		| echoed     | 
		برگرداندن سیگنال دریافتی در همان مسیر ارسالی   | 
		
	
		
		| echoing     | 
		برگرداندن سیگنال دریافتی در همان مسیر ارسالی   | 
		
	
		
		| leveled     | 
		کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند   | 
		
	
		
		| levels     | 
		کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند   | 
		
	
		
		| source     | 
		نقط های که سیگنال ارسالی وارد میشود به شبکه   | 
		
	
		
		| levelled     | 
		کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند   | 
		
	
		
		| signalled     | 
		اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط   | 
		
	
		
		| mark     | 
		سیگنال ارسالی که نشان دهنده یک منط قی یا درست است   | 
		
	
		
		| marks     | 
		سیگنال ارسالی که نشان دهنده یک منط قی یا درست است   | 
		
	
		
		| signaled     | 
		اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط   | 
		
	
		
		| signal     | 
		اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط   | 
		
	
		
		| level     | 
		کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند   | 
		
	
		
		| ADPCM     | 
		استاندارد CCITT برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتالی   | 
		
	
		
		| DCD     | 
		سیگنال RSC ازمودم به کامپیوتر برای بیان اینکه سیگنال دریافت شده است   | 
		
	
		
		| handshaking     | 
		سیگنال ارسالی بین دو وسیله ارتباطی شامل آماده ارسال   | 
		
	
		
		| adaptive channel allocation     | 
		استاندارد CCITT که بیان کننده یک روش برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتال است   | 
		
	
		
		| sample size     | 
		بیتی استفاده میشود. بدست آوردن اندازهای از سیگنال که برای تامین اطلاعات درباره سیگنال به کار می رود   | 
		
	
		
		| jabbers     | 
		سیگنال ارسالی پیاپی و تصادفی توسط کارت آداپتور خراب یا گرهای در شبکه   | 
		
	
		
		| jabbering     | 
		سیگنال ارسالی پیاپی و تصادفی توسط کارت آداپتور خراب یا گرهای در شبکه   | 
		
	
		
		| in band signalling     | 
		ارسال داده که سیگنال حمل آن در پهنای باند کابل یا رسانه ارسالی است   | 
		
	
		
		| jabber     | 
		سیگنال ارسالی پیاپی و تصادفی توسط کارت آداپتور خراب یا گرهای در شبکه   | 
		
	
		
		| jabbered     | 
		سیگنال ارسالی پیاپی و تصادفی توسط کارت آداپتور خراب یا گرهای در شبکه   | 
		
	
		
		| baud     | 
		خصوصتی در مودم که دادهای که دریافت میکند نرخ سیگنال متفاوتی با داده ارسالی دارد   | 
		
	
		
		| baud rate     | 
		خصوصتی در مودم که دادهای که دریافت میکند نرخ سیگنال متفاوتی با داده ارسالی دارد   | 
		
	
		
		| scanned     | 
		فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB   | 
		
	
		
		| scans     | 
		فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB   | 
		
	
		
		| scan     | 
		فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB   | 
		
	
		
		| parallels     | 
		داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند   | 
		
	
		
		| parallelled     | 
		داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند   | 
		
	
		
		| paralleled     | 
		داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند   | 
		
	
		
		| paralleling     | 
		داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند   | 
		
	
		
		| parallelling     | 
		داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند   | 
		
	
		
		| parallel     | 
		داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند   | 
		
	
		
		| cue     | 
		پیام ارسالی روی صفحه نمایش برای یاد آوری به کاربر برای درخواست یک ورودی   | 
		
	
		
		| cues     | 
		پیام ارسالی روی صفحه نمایش برای یاد آوری به کاربر برای درخواست یک ورودی   | 
		
	
		
		| asynchronous     | 
		ارسال داده با استفاده از سیگنال hadshaking به جای سیگنال ساعت برای یکنواخت کردن باسهای داده   | 
		
	
		
		| graphics     | 
		استاندارد برای دستورات نرم افزاری و توابع شرح ورودی /خروجی گرافیکی برای تامین تابع یکسان روی هر نوع سخت افزار   | 
		
	
		
		| timed     | 
		روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد   | 
		
	
		
		| times     | 
		روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد   | 
		
	
		
		| time     | 
		روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد   | 
		
	
		
		| looped     | 
		آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله   | 
		
	
		
		| loops     | 
		آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله   | 
		
	
		
		loop       | 
		آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله   | 
		
	
		
		| wideband     | 
		روش ارسال که حاوی چندین کانال داده روی سیگنال انتقال است و میتواند داده را در مسافت طولانی منتقل کند   | 
		
	
		
		| request     | 
		سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.   | 
		
	
		
		| requested     | 
		سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.   | 
		
	
		
		| requesting     | 
		سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.   | 
		
	
		
		| requests     | 
		سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.   | 
		
	
		
		| bras     | 
		سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند   | 
		
	
		
		| bra     | 
		سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند   | 
		
	
		
		| busy     | 
		1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست   | 
		
	
		
		| busier     | 
		1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست   | 
		
	
		
		| busied     | 
		1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست   | 
		
	
		
		| busying     | 
		1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست   | 
		
	
		
		| busies     | 
		1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست   | 
		
	
		
		| busiest     | 
		1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست   | 
		
	
		
		| tdm     | 
		روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ارسال سریع . هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود. گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد   | 
		
	
		
		| arithmetic     | 
		توانایی یک وسیله برای انجام توابع ریاضی   | 
		
	
		
		| mathematical     | 
		توابع کتابخانهای که حاوی توابع ریاضی استاندارد هستند   | 
		
	
		
		| baseband     | 
		1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس   | 
		
	
		
		| base band     | 
		1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس   | 
		
	
		
		| time     | 
		1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش   | 
		
	
		
		| timed     | 
		1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش   | 
		
	
		
		| times     | 
		1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش   | 
		
	
		
		| composite video     | 
		سیگنال تصویری که سیگنال تک رنگ و رنگی را در یک سیگنال ترکیب میکند   | 
		
	
		
		| modes     | 
		وضعیت تقسیم که در آن سیگنالهای کنترلی برای انتخاب توابع دریافت می شوند   | 
		
	
		
		| brouter     | 
		وسیلهای که توابع bridge , router را برای اتصال به شبکه ترکیب میکند   | 
		
	
		
		| mode     | 
		وضعیت تقسیم که در آن سیگنالهای کنترلی برای انتخاب توابع دریافت می شوند   | 
		
	
		
		| electronic     | 
		توانایی کلمه پرداز برای انجام توابع پردازش داده مشخص   | 
		
	
		
		| horizontal     | 
		روش تشخیص خطا برای داده ارسالی   | 
		
	
		
		| modulating     | 
		تغییر موج ارسالی برای حمل داده   | 
		
	
		
		| modulates     | 
		تغییر موج ارسالی برای حمل داده   | 
		
	
		
		| modulate     | 
		تغییر موج ارسالی برای حمل داده   | 
		
	
		
		| sync     | 
		حرف ارسالی برای سنکرون کردن وسایل   | 
		
	
		
		| sync     | 
		بیت ارسالی برای سنکرون کردن وسایل   | 
		
	
		
		service       | 
		بیت ارسالی برای کنترل ونه داده   | 
		
	
		
		| serviced     | 
		بیت ارسالی برای کنترل ونه داده   | 
		
	
		
		| expansion board     | 
		برد مدار چاپی برای افزایش قابلیتها و توابع به سخت افزار کامپیوتر   | 
		
	
		
		| hierarchical communications system     | 
		روش اختصاص توابع کنترلی و پردازش در شبکهای از کامپیوتر که برای کارها مناسبند   | 
		
	
		
		| introducing     | 
		شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.   | 
		
	
		
		| introduces     | 
		شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.   | 
		
	
		
		| introduced     | 
		شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.   | 
		
	
		
		| adlib     | 
		نوعی کارت صدا برای کامپیوترهای شخصی با نوارگردان ابتدایی و توابع MIDI   | 
		
	
		
		| kernel     | 
		توابع دستوری ابتدایی اصلی که پایهای برای هر عملی در سیستم کامپیوتری است   | 
		
	
		
		| introduce     | 
		شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.   | 
		
	
		
		| kernels     | 
		توابع دستوری ابتدایی اصلی که پایهای برای هر عملی در سیستم کامپیوتری است   | 
		
	
		
		| device     | 
		کد مخصوص ارسال شده به وسیلهای برای مشخص کردن انجام یک سری توابع خاص   | 
		
	
		
		| devices     | 
		کد مخصوص ارسال شده به وسیلهای برای مشخص کردن انجام یک سری توابع خاص   | 
		
	
		
		| IEC connector     | 
		استانداردی برای اتصال سر سوزنه در سوکتی که الکتریسیته اصلی را به کامپیوتر منتقل میکند   | 
		
	
		
		| GKS     | 
		استاندارد دستورات نرم افزاری و توابع که ورودی /خروجی گرافیکی را شرح میدهد تا توابع مشابه را روی هر نوع سخت افزار تامین کند   | 
		
	
		
		| inquiries     | 
		کد ارسالی توسط کامپیوتر به ترمینال راه دور و تقاضا برای پاسخ   | 
		
	
		
		| cancels     | 
		کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود   | 
		
	
		
		| cancelling     | 
		کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود   | 
		
	
		
		| cancel     | 
		کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود   | 
		
	
		
		| checks     | 
		رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها   | 
		
	
		
		| check     | 
		رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها   | 
		
	
		
		| sync     | 
		باس ارسالی برای اطمینان از این که گیرنده با فرستنده سنکرون است   | 
		
	
		
		| checked     | 
		رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها   | 
		
	
		
		| synchronization     | 
		باس ارسالی برای اطمینان از این که گیرنده با فرستنده سنکرون است   | 
		
	
		
		| stopping     | 
		بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف   | 
		
	
		
		| inquiry     | 
		کد ارسالی توسط کامپیوتر به ترمینال راه دور و تقاضا برای پاسخ   | 
		
	
		
		| stop     | 
		بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف   | 
		
	
		
		| signal     | 
		پاس ولتاژ رسانه جانبی ارسالی به pcu برای در خواست توجه   | 
		
	
		
		| text     | 
		کد ارسالی برای بیان خاتمه کنترل و اطلاعات آدرسی و شروع پیام   | 
		
	
		
		| stopped     | 
		بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف   | 
		
	
		
		| texts     | 
		کد ارسالی برای بیان خاتمه کنترل و اطلاعات آدرسی و شروع پیام   | 
		
	
		
		| parity     | 
		برای خطاها و اینکه داده دودویی ارسالی آسیب ندیده است   | 
		
	
		
		| stops     | 
		بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف   | 
		
	
		
		| signaled     | 
		پاس ولتاژ رسانه جانبی ارسالی به pcu برای در خواست توجه   | 
		
	
		
		| digits     | 
		عدد اضافی درمتن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها   | 
		
	
		
		| digit     | 
		عدد اضافی درمتن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها   | 
		
	
		
		| signalled     | 
		پاس ولتاژ رسانه جانبی ارسالی به pcu برای در خواست توجه   | 
		
	
		
		| graphical user interface     | 
		واسط بین سیستم عامل و برنامه و کاربر از تصاویر گرافیکی و نشانه ها برای نمایش توابع یا فایل   | 
		
	
		
		| synchronous     | 
		ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دو وسیله با یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسالی هم سان با سیگنال ساعت است   | 
		
	
		
		| DSR     | 
		سیگنال از وسیلهای که آماده دریافت داده است , این سیگنال پس از دریافت سیگنال DTR رخ میدهد   | 
		
	
		
		| languages     | 
		زبان برنامه نویسی ساخته شده از توابع برای کارهای مختلف که توسط مجموعه دستوراتی فراخوانی میشود   | 
		
	
		
		| language     | 
		زبان برنامه نویسی ساخته شده از توابع برای کارهای مختلف که توسط مجموعه دستوراتی فراخوانی میشود   | 
		
	
		
		| print     | 
		حروف خاص ارسالی به چاپگر که آنرا هدایت میکند برای انجام یک تابع یاعمل   | 
		
	
		
		| querying     | 
		پیام ارسالی به یک شی برای یافتن مقدار یکی از خصوصیات شی مثل نام , وضعیت یا محل   | 
		
	
		
		| query     | 
		پیام ارسالی به یک شی برای یافتن مقدار یکی از خصوصیات شی مثل نام , وضعیت یا محل   | 
		
	
		
		| queries     | 
		پیام ارسالی به یک شی برای یافتن مقدار یکی از خصوصیات شی مثل نام , وضعیت یا محل   | 
		
	
		
		| queried     | 
		پیام ارسالی به یک شی برای یافتن مقدار یکی از خصوصیات شی مثل نام , وضعیت یا محل   | 
		
	
		
		| prints     | 
		حروف خاص ارسالی به چاپگر که آنرا هدایت میکند برای انجام یک تابع یاعمل   | 
		
	
		
		| printed     | 
		حروف خاص ارسالی به چاپگر که آنرا هدایت میکند برای انجام یک تابع یاعمل   | 
		
	
		
		| sample     | 
		مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود   | 
		
	
		
		| sampled     | 
		مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود   | 
		
	
		
		| multimedia     | 
		محصول ماکروسافت که امکان تولید برنامههای کاربردی چند رسانهای با استفاده از کتابخانه توابع برای کنترل گردش ویدیو   | 
		
	
		
		| fibre optics     | 
		لایههای مناسب شیشهای یا پلاستیکی محافظت شده برای ارسال سیگنالهای نوری که داده سریع منتقل می کنند   | 
		
	
		
		| invites     | 
		حرف خاص ارسالی برای بیان به وسیلهای که کامپیوتر میزبان آماده دریافت پیام است   | 
		
	
		
		| invite     | 
		حرف خاص ارسالی برای بیان به وسیلهای که کامپیوتر میزبان آماده دریافت پیام است   | 
		
	
		
		| handshakes     | 
		سیگنالهای ارسالی بین دو وسیله ارتباطی که آمادگی ارسال را بیان می کنند و نیز برای دریافت   | 
		
	
		
		handshake       | 
		سیگنالهای ارسالی بین دو وسیله ارتباطی که آمادگی ارسال را بیان می کنند و نیز برای دریافت   | 
		
	
		
		| invited     | 
		حرف خاص ارسالی برای بیان به وسیلهای که کامپیوتر میزبان آماده دریافت پیام است   | 
		
	
		
		| circuits     | 
		مدار منط قی که روی ورودیهای دودویی برای تولید خروجی طبق مجموعه توابع سخت افزاری عملیات انجام میدهد   | 
		
	
		
		| circuit     | 
		مدار منط قی که روی ورودیهای دودویی برای تولید خروجی طبق مجموعه توابع سخت افزاری عملیات انجام میدهد   | 
		
	
		
		| pre imaging     | 
		تولید فریم نقاشی متحرک یا ویدیو در بافر حافظه پیش از آنکه روی صفحه منتقل شود برای نمایش   | 
		
	
		
		| frame     | 
		1-فضایی روی نوار مغناطیسی برای یک کد حرف . 2-بسته داده ارسالی حاوی اطلاعات کنترلی و مسیر   | 
		
	
		
		| tails     | 
		کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام   | 
		
	
		
		| tail     | 
		کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام   | 
		
	
		
		| tailed     | 
		کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام   | 
		
	
		
		| precipitated     | 
		غیرمحلول وته نشین شونده جسم تعلیق شونده یامتراسب   | 
		
	
		
		| precipitates     | 
		غیرمحلول وته نشین شونده جسم تعلیق شونده یامتراسب   | 
		
	
		
		| precipitate     | 
		غیرمحلول وته نشین شونده جسم تعلیق شونده یامتراسب   | 
		
	
		
		| precipitating     | 
		غیرمحلول وته نشین شونده جسم تعلیق شونده یامتراسب   | 
		
	
		
		| self reacting     | 
		بطور خودکار متعادل شونده خود بخود تطبیق شونده   | 
		
	
		
		| graphics     | 
		تعداد توابع ذخیره شده در فایل کتابخانهای که به هر برنامه کاربر اضافه میشود برای ساده کردن عمل نوشتن برنامههای گرافیکی   | 
		
	
		
		| token bus network     | 
		EEEL استاندارد برای شبکههای محلی به صورت کابل توپولوژی باس . ایستگاههای کاری داده را با عبور Token منتقل می کنند   | 
		
	
		
		| halving     | 
		نیم حباب منطبق شونده درانواع دوربینها و مسافت یابها برای تراز کردن   | 
		
	
		
		acknowledge       | 
		1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است   | 
		
	
		
		| acknowledging     | 
		1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است   | 
		
	
		
		| acknowledges     | 
		1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است   | 
		
	
		
		| scratchpad     | 
		حافظه پنهان برای بافر کردن داده ارسالی بین پردازنده سریع و وسیله ورودی / خروجی کند.   | 
		
	
		
		| reperforator     | 
		ماشینی که نوارکاغذی را سوراخ میکند برای دریافت سیگنال   | 
		
	
		
		| signaled     | 
		پردازش سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها   | 
		
	
		
		| Manchester coding     | 
		و نیمه دوم برای سیگنال زمان بندی است   | 
		
	
		
		| signal     | 
		پردازش سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها   | 
		
	
		
		| signalled     | 
		پردازش سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها   | 
		
	
		
		| input/output     | 
		سیگنال تقاضا از CPU برای داده ورودی یا خروجی   | 
		
	
		
		| status     | 
		سیگنال کامپیوتری برای درخواست اطلاعات از وضعیت خط ی ترمینال   | 
		
	
		
		| databases     | 
		برنامهای که یک واسط بین برنامه نوشته شده برای دستیابی به توابع DBMS است و خود DBMS   | 
		
	
		
		| database     | 
		برنامهای که یک واسط بین برنامه نوشته شده برای دستیابی به توابع DBMS است و خود DBMS   | 
		
	
		
		| hold     | 
		پاسهای زمان بندی سفکرون برای سیگنال زمانی تلویزیون   | 
		
	
		
		| signal     | 
		تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها   | 
		
	
		
		| signalled     | 
		تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها   | 
		
	
		
		| externals     | 
		سیگنال وقفه از رسانه جانبی برای بیان توجه لازم   | 
		
	
		
		| signaled     | 
		تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها   | 
		
	
		
		| holds     | 
		پاسهای زمان بندی سفکرون برای سیگنال زمانی تلویزیون   | 
		
	
		
		| external     | 
		سیگنال وقفه از رسانه جانبی برای بیان توجه لازم   | 
		
	
		
		| dtr     | 
		سیگنال از وسیلهای که آمادگی خود را برای ارسال داده بیان میکند   | 
		
	
		
		| result code     | 
		پیام ارسالی از مودم به کامپیوترمحلی برای بیان وضعیت مودم   | 
		
	
		
		| fee tail     | 
		تقسیم مالکیت اراضی بین مالک و دیگری به نحوی که نصف ان برای خود مالک ونیم دیگر به منتقل الیه   | 
		
	
		
		| letters     | 
		نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..   | 
		
	
		
		| piggybacking     | 
		استفاده از پیام ارسالی برای انتقال تصدیق از یک پیام که زودتر دریافت شده است   | 
		
	
		
		| letter     | 
		نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..   | 
		
	
		
		| at     | 
		استاندارد باس IBM که برای انتقال بیتهای داده و اطلاعات آدرس از لبه متصل شونده استفاده میکند   | 
		
	
		
		| answer     | 
		سیگنال فرستاده شده توسط کامپیوتر گیرنده برای مشخص کردن خودش   | 
		
	
		
		| answering     | 
		سیگنال فرستاده شده توسط کامپیوتر گیرنده برای مشخص کردن خودش   | 
		
	
		
		| answered     | 
		سیگنال فرستاده شده توسط کامپیوتر گیرنده برای مشخص کردن خودش   | 
		
	
		
		| answers     | 
		سیگنال فرستاده شده توسط کامپیوتر گیرنده برای مشخص کردن خودش   | 
		
	
		
		| dataset     | 
		سیگنال RSC ازمودم به کامپیوتر برای بیان اینکه آماده استفاده است   |