| Total search result: 203 (21 milliseconds) |
|
|
|
| English |
Persian |
| modulate |
سیگنال ارسالی برای توابع منتقل شونده |
| modulates |
سیگنال ارسالی برای توابع منتقل شونده |
| modulating |
سیگنال ارسالی برای توابع منتقل شونده |
|
|
|
|
| Other Matches |
|
| carriers |
سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است |
| carrier |
سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است |
| reverse |
سیگنال ارسالی با گیرنده برای درخواست خاتمه ارسال |
| reversed |
سیگنال ارسالی با گیرنده برای درخواست خاتمه ارسال |
| reverses |
سیگنال ارسالی با گیرنده برای درخواست خاتمه ارسال |
| reversing |
سیگنال ارسالی با گیرنده برای درخواست خاتمه ارسال |
| carriers |
سیگنال RSC از مودم به کامپیوتر برای بیان دریافت یک موج داده ارسالی |
| carrier |
سیگنال RSC از مودم به کامپیوتر برای بیان دریافت یک موج داده ارسالی |
| negatives |
سیگنال ارسالی گیرنده برای بیان اینکه داده نادرست یا ناکامل دریافت شده است |
| negative |
سیگنال ارسالی گیرنده برای بیان اینکه داده نادرست یا ناکامل دریافت شده است |
| autosync |
خصوصیت یک مودم برای ارسال سیگنال دادههای یکسان به کامپیوتری که فقط سیگنالهای غیر یکسان را منتقل میکند |
| IRQ |
سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه |
| fibre optics |
لایه شیشهای یا پلاستیکی نازک که قادر به ارسال سیگنالهای نوری است . سیگنال نوری یا لیزری برای نمایش داده ارسالی تقسیم میشود |
| sensitivities |
کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است |
| sensitivity |
کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است |
| shields |
هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد |
| shield |
هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد |
| wireless network |
شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند |
| echoes |
برگرداندن سیگنال دریافتی در همان مسیر ارسالی |
| echo |
برگرداندن سیگنال دریافتی در همان مسیر ارسالی |
| echoed |
برگرداندن سیگنال دریافتی در همان مسیر ارسالی |
| echoing |
برگرداندن سیگنال دریافتی در همان مسیر ارسالی |
| leveled |
کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند |
| levels |
کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند |
| source |
نقط های که سیگنال ارسالی وارد میشود به شبکه |
| levelled |
کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند |
| signalled |
اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط |
| mark |
سیگنال ارسالی که نشان دهنده یک منط قی یا درست است |
| marks |
سیگنال ارسالی که نشان دهنده یک منط قی یا درست است |
| signaled |
اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط |
| signal |
اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط |
| level |
کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند |
| ADPCM |
استاندارد CCITT برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتالی |
| DCD |
سیگنال RSC ازمودم به کامپیوتر برای بیان اینکه سیگنال دریافت شده است |
| handshaking |
سیگنال ارسالی بین دو وسیله ارتباطی شامل آماده ارسال |
| adaptive channel allocation |
استاندارد CCITT که بیان کننده یک روش برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتال است |
| sample size |
بیتی استفاده میشود. بدست آوردن اندازهای از سیگنال که برای تامین اطلاعات درباره سیگنال به کار می رود |
| jabbers |
سیگنال ارسالی پیاپی و تصادفی توسط کارت آداپتور خراب یا گرهای در شبکه |
| jabbering |
سیگنال ارسالی پیاپی و تصادفی توسط کارت آداپتور خراب یا گرهای در شبکه |
| in band signalling |
ارسال داده که سیگنال حمل آن در پهنای باند کابل یا رسانه ارسالی است |
| jabber |
سیگنال ارسالی پیاپی و تصادفی توسط کارت آداپتور خراب یا گرهای در شبکه |
| jabbered |
سیگنال ارسالی پیاپی و تصادفی توسط کارت آداپتور خراب یا گرهای در شبکه |
| baud |
خصوصتی در مودم که دادهای که دریافت میکند نرخ سیگنال متفاوتی با داده ارسالی دارد |
| baud rate |
خصوصتی در مودم که دادهای که دریافت میکند نرخ سیگنال متفاوتی با داده ارسالی دارد |
| scanned |
فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB |
| scans |
فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB |
| scan |
فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB |
| parallels |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
| parallelled |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
| paralleled |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
| paralleling |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
| parallelling |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
| parallel |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
| cue |
پیام ارسالی روی صفحه نمایش برای یاد آوری به کاربر برای درخواست یک ورودی |
| cues |
پیام ارسالی روی صفحه نمایش برای یاد آوری به کاربر برای درخواست یک ورودی |
| asynchronous |
ارسال داده با استفاده از سیگنال hadshaking به جای سیگنال ساعت برای یکنواخت کردن باسهای داده |
| graphics |
استاندارد برای دستورات نرم افزاری و توابع شرح ورودی /خروجی گرافیکی برای تامین تابع یکسان روی هر نوع سخت افزار |
| timed |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
| times |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
| time |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
| looped |
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله |
| loops |
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله |
loop |
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله |
| wideband |
روش ارسال که حاوی چندین کانال داده روی سیگنال انتقال است و میتواند داده را در مسافت طولانی منتقل کند |
| request |
سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر. |
| requested |
سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر. |
| requesting |
سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر. |
| requests |
سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر. |
| bras |
سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند |
| bra |
سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند |
| busy |
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست |
| busier |
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست |
| busied |
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست |
| busying |
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست |
| busies |
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست |
| busiest |
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست |
| tdm |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ارسال سریع . هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود. گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
| arithmetic |
توانایی یک وسیله برای انجام توابع ریاضی |
| mathematical |
توابع کتابخانهای که حاوی توابع ریاضی استاندارد هستند |
| baseband |
1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس |
| base band |
1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس |
| time |
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش |
| timed |
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش |
| times |
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش |
| composite video |
سیگنال تصویری که سیگنال تک رنگ و رنگی را در یک سیگنال ترکیب میکند |
| modes |
وضعیت تقسیم که در آن سیگنالهای کنترلی برای انتخاب توابع دریافت می شوند |
| brouter |
وسیلهای که توابع bridge , router را برای اتصال به شبکه ترکیب میکند |
| mode |
وضعیت تقسیم که در آن سیگنالهای کنترلی برای انتخاب توابع دریافت می شوند |
| electronic |
توانایی کلمه پرداز برای انجام توابع پردازش داده مشخص |
| horizontal |
روش تشخیص خطا برای داده ارسالی |
| modulating |
تغییر موج ارسالی برای حمل داده |
| modulates |
تغییر موج ارسالی برای حمل داده |
| modulate |
تغییر موج ارسالی برای حمل داده |
| sync |
حرف ارسالی برای سنکرون کردن وسایل |
| sync |
بیت ارسالی برای سنکرون کردن وسایل |
service |
بیت ارسالی برای کنترل ونه داده |
| serviced |
بیت ارسالی برای کنترل ونه داده |
| expansion board |
برد مدار چاپی برای افزایش قابلیتها و توابع به سخت افزار کامپیوتر |
| hierarchical communications system |
روش اختصاص توابع کنترلی و پردازش در شبکهای از کامپیوتر که برای کارها مناسبند |
| introducing |
شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند. |
| introduces |
شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند. |
| introduced |
شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند. |
| adlib |
نوعی کارت صدا برای کامپیوترهای شخصی با نوارگردان ابتدایی و توابع MIDI |
| kernel |
توابع دستوری ابتدایی اصلی که پایهای برای هر عملی در سیستم کامپیوتری است |
| introduce |
شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند. |
| kernels |
توابع دستوری ابتدایی اصلی که پایهای برای هر عملی در سیستم کامپیوتری است |
| device |
کد مخصوص ارسال شده به وسیلهای برای مشخص کردن انجام یک سری توابع خاص |
| devices |
کد مخصوص ارسال شده به وسیلهای برای مشخص کردن انجام یک سری توابع خاص |
| IEC connector |
استانداردی برای اتصال سر سوزنه در سوکتی که الکتریسیته اصلی را به کامپیوتر منتقل میکند |
| GKS |
استاندارد دستورات نرم افزاری و توابع که ورودی /خروجی گرافیکی را شرح میدهد تا توابع مشابه را روی هر نوع سخت افزار تامین کند |
| inquiries |
کد ارسالی توسط کامپیوتر به ترمینال راه دور و تقاضا برای پاسخ |
| cancels |
کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود |
| cancelling |
کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود |
| cancel |
کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود |
| checks |
رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها |
| check |
رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها |
| sync |
باس ارسالی برای اطمینان از این که گیرنده با فرستنده سنکرون است |
| checked |
رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها |
| synchronization |
باس ارسالی برای اطمینان از این که گیرنده با فرستنده سنکرون است |
| stopping |
بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف |
| inquiry |
کد ارسالی توسط کامپیوتر به ترمینال راه دور و تقاضا برای پاسخ |
| stop |
بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف |
| signal |
پاس ولتاژ رسانه جانبی ارسالی به pcu برای در خواست توجه |
| text |
کد ارسالی برای بیان خاتمه کنترل و اطلاعات آدرسی و شروع پیام |
| stopped |
بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف |
| texts |
کد ارسالی برای بیان خاتمه کنترل و اطلاعات آدرسی و شروع پیام |
| parity |
برای خطاها و اینکه داده دودویی ارسالی آسیب ندیده است |
| stops |
بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف |
| signaled |
پاس ولتاژ رسانه جانبی ارسالی به pcu برای در خواست توجه |
| digits |
عدد اضافی درمتن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها |
| digit |
عدد اضافی درمتن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها |
| signalled |
پاس ولتاژ رسانه جانبی ارسالی به pcu برای در خواست توجه |
| graphical user interface |
واسط بین سیستم عامل و برنامه و کاربر از تصاویر گرافیکی و نشانه ها برای نمایش توابع یا فایل |
| synchronous |
ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دو وسیله با یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسالی هم سان با سیگنال ساعت است |
| DSR |
سیگنال از وسیلهای که آماده دریافت داده است , این سیگنال پس از دریافت سیگنال DTR رخ میدهد |
| languages |
زبان برنامه نویسی ساخته شده از توابع برای کارهای مختلف که توسط مجموعه دستوراتی فراخوانی میشود |
| language |
زبان برنامه نویسی ساخته شده از توابع برای کارهای مختلف که توسط مجموعه دستوراتی فراخوانی میشود |
| print |
حروف خاص ارسالی به چاپگر که آنرا هدایت میکند برای انجام یک تابع یاعمل |
| querying |
پیام ارسالی به یک شی برای یافتن مقدار یکی از خصوصیات شی مثل نام , وضعیت یا محل |
| query |
پیام ارسالی به یک شی برای یافتن مقدار یکی از خصوصیات شی مثل نام , وضعیت یا محل |
| queries |
پیام ارسالی به یک شی برای یافتن مقدار یکی از خصوصیات شی مثل نام , وضعیت یا محل |
| queried |
پیام ارسالی به یک شی برای یافتن مقدار یکی از خصوصیات شی مثل نام , وضعیت یا محل |
| prints |
حروف خاص ارسالی به چاپگر که آنرا هدایت میکند برای انجام یک تابع یاعمل |
| printed |
حروف خاص ارسالی به چاپگر که آنرا هدایت میکند برای انجام یک تابع یاعمل |
| sample |
مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود |
| sampled |
مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود |
| multimedia |
محصول ماکروسافت که امکان تولید برنامههای کاربردی چند رسانهای با استفاده از کتابخانه توابع برای کنترل گردش ویدیو |
| fibre optics |
لایههای مناسب شیشهای یا پلاستیکی محافظت شده برای ارسال سیگنالهای نوری که داده سریع منتقل می کنند |
| invites |
حرف خاص ارسالی برای بیان به وسیلهای که کامپیوتر میزبان آماده دریافت پیام است |
| invite |
حرف خاص ارسالی برای بیان به وسیلهای که کامپیوتر میزبان آماده دریافت پیام است |
| handshakes |
سیگنالهای ارسالی بین دو وسیله ارتباطی که آمادگی ارسال را بیان می کنند و نیز برای دریافت |
handshake |
سیگنالهای ارسالی بین دو وسیله ارتباطی که آمادگی ارسال را بیان می کنند و نیز برای دریافت |
| invited |
حرف خاص ارسالی برای بیان به وسیلهای که کامپیوتر میزبان آماده دریافت پیام است |
| circuits |
مدار منط قی که روی ورودیهای دودویی برای تولید خروجی طبق مجموعه توابع سخت افزاری عملیات انجام میدهد |
| circuit |
مدار منط قی که روی ورودیهای دودویی برای تولید خروجی طبق مجموعه توابع سخت افزاری عملیات انجام میدهد |
| pre imaging |
تولید فریم نقاشی متحرک یا ویدیو در بافر حافظه پیش از آنکه روی صفحه منتقل شود برای نمایش |
| frame |
1-فضایی روی نوار مغناطیسی برای یک کد حرف . 2-بسته داده ارسالی حاوی اطلاعات کنترلی و مسیر |
| tails |
کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام |
| tail |
کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام |
| tailed |
کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام |
| precipitated |
غیرمحلول وته نشین شونده جسم تعلیق شونده یامتراسب |
| precipitates |
غیرمحلول وته نشین شونده جسم تعلیق شونده یامتراسب |
| precipitate |
غیرمحلول وته نشین شونده جسم تعلیق شونده یامتراسب |
| precipitating |
غیرمحلول وته نشین شونده جسم تعلیق شونده یامتراسب |
| self reacting |
بطور خودکار متعادل شونده خود بخود تطبیق شونده |
| graphics |
تعداد توابع ذخیره شده در فایل کتابخانهای که به هر برنامه کاربر اضافه میشود برای ساده کردن عمل نوشتن برنامههای گرافیکی |
| token bus network |
EEEL استاندارد برای شبکههای محلی به صورت کابل توپولوژی باس . ایستگاههای کاری داده را با عبور Token منتقل می کنند |
| halving |
نیم حباب منطبق شونده درانواع دوربینها و مسافت یابها برای تراز کردن |
acknowledge |
1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است |
| acknowledging |
1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است |
| acknowledges |
1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است |
| scratchpad |
حافظه پنهان برای بافر کردن داده ارسالی بین پردازنده سریع و وسیله ورودی / خروجی کند. |
| reperforator |
ماشینی که نوارکاغذی را سوراخ میکند برای دریافت سیگنال |
| signaled |
پردازش سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها |
| Manchester coding |
و نیمه دوم برای سیگنال زمان بندی است |
| signal |
پردازش سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها |
| signalled |
پردازش سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها |
| input/output |
سیگنال تقاضا از CPU برای داده ورودی یا خروجی |
| status |
سیگنال کامپیوتری برای درخواست اطلاعات از وضعیت خط ی ترمینال |
| databases |
برنامهای که یک واسط بین برنامه نوشته شده برای دستیابی به توابع DBMS است و خود DBMS |
| database |
برنامهای که یک واسط بین برنامه نوشته شده برای دستیابی به توابع DBMS است و خود DBMS |
| hold |
پاسهای زمان بندی سفکرون برای سیگنال زمانی تلویزیون |
| signal |
تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها |
| signalled |
تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها |
| externals |
سیگنال وقفه از رسانه جانبی برای بیان توجه لازم |
| signaled |
تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها |
| holds |
پاسهای زمان بندی سفکرون برای سیگنال زمانی تلویزیون |
| external |
سیگنال وقفه از رسانه جانبی برای بیان توجه لازم |
| dtr |
سیگنال از وسیلهای که آمادگی خود را برای ارسال داده بیان میکند |
| result code |
پیام ارسالی از مودم به کامپیوترمحلی برای بیان وضعیت مودم |
| fee tail |
تقسیم مالکیت اراضی بین مالک و دیگری به نحوی که نصف ان برای خود مالک ونیم دیگر به منتقل الیه |
| letters |
نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا.. |
| piggybacking |
استفاده از پیام ارسالی برای انتقال تصدیق از یک پیام که زودتر دریافت شده است |
| letter |
نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا.. |
| at |
استاندارد باس IBM که برای انتقال بیتهای داده و اطلاعات آدرس از لبه متصل شونده استفاده میکند |
| answer |
سیگنال فرستاده شده توسط کامپیوتر گیرنده برای مشخص کردن خودش |
| answering |
سیگنال فرستاده شده توسط کامپیوتر گیرنده برای مشخص کردن خودش |
| answered |
سیگنال فرستاده شده توسط کامپیوتر گیرنده برای مشخص کردن خودش |
| answers |
سیگنال فرستاده شده توسط کامپیوتر گیرنده برای مشخص کردن خودش |
| dataset |
سیگنال RSC ازمودم به کامپیوتر برای بیان اینکه آماده استفاده است |