Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English
Persian
buck passer
شخصی که مسئولیت خود را بدیگران محول میکند
Other Matches
on one's shoulders
<idiom>
مسئولیت شخصی
operator
شخصی که با کامپیوتر کار میکند
analyst
شخصی مسئلهای را بررسی میکند
senders
شخصی که پیام ارسال میکند
operators
شخصی که با کامپیوتر کار میکند
analysts
شخصی مسئلهای را بررسی میکند
sender
شخصی که پیام ارسال میکند
pirate
شخصی که چیزی را کپی میکند و می فروشد
operators
شخصی که یک ماشین یا فرآیندی را اجرا میکند
pirated
شخصی که چیزی را کپی میکند و می فروشد
pirating
شخصی که چیزی را کپی میکند و می فروشد
pirates
شخصی که چیزی را کپی میکند و می فروشد
operator
شخصی که یک ماشین یا فرآیندی را اجرا میکند
thoughtful of others
با ملاحظه نسبت بدیگران
do good to others
بدیگران نیکی کنید
keyboarders
شخصی که اطلاعات را با صفحه کلید وارد میکند
keyboarder
شخصی که اطلاعات را با صفحه کلید وارد میکند
collective guarantee
مسئولیت دسته جمعی مسئولیت تضامنی
go-getter
<idiom>
شخصی کار میکند برایبدست آوردن موقعیتی بهتر
customer
شخصی که از یک سیستم کامپیوتری یا وسیله جانبی استفاده میکند یا آن را می خرد
enterpreneur
شخصی که یک سازمان تجاری را پایه گذاری کرده واداره میکند
no-show
<idiom>
شخصی که جایی را رزرو میکندولی نه آن را کنسل ونه آن را استفاده میکند
customers
شخصی که از یک سیستم کامپیوتری یا وسیله جانبی استفاده میکند یا آن را می خرد
at
استاندارد کامپیوتر شخصی IBM که از پردازنده تک بیتی استفاده میکند
users
1-شخصی از کامپیوتر یا ماشین یا نرم افزار استفاده میکند. 2-به ویژه اپراتورصفحه کلید
user
1-شخصی از کامپیوتر یا ماشین یا نرم افزار استفاده میکند. 2-به ویژه اپراتورصفحه کلید
microsoft
سیستم عامل کامپیوترهای شخصی IBM PC که داده ذخیره شده را روی دیسک مدیریت میکند
answering machines
نرم افزار کاربردی روی یک کامپیوتر شخصی که مودمی را که در ارسال صوت را بر عهده دارد کنترل میکند
answering machine
نرم افزار کاربردی روی یک کامپیوتر شخصی که مودمی را که در ارسال صوت را بر عهده دارد کنترل میکند
nerd
شخصی که صرفا کامپیوتری شده است و به سختی درباره چیزی که مربوط به فناوری نباشد حرف می زند یا فکر میکند
nerds
شخصی که صرفا کامپیوتری شده است و به سختی درباره چیزی که مربوط به فناوری نباشد حرف می زند یا فکر میکند
ani
سیستم تلفن که شماره تلفن شخصی که تماس گرفته را درج میکند
troubleshooter
شخصی که مشکلات سخت افزاری و نرم افزاری را رفع میکند
troubleshooters
شخصی که مشکلات سخت افزاری و نرم افزاری را رفع میکند
invisible hand
فرد در تعقیب منافع شخصی خود بطورخودکار به حداکثر کردن منافع جامعه کمک میکند
f.drss
جامه شخصی که باتفتن شخصی دوخته درمجلس رقص بپوشند
subscriber
1-شخصی که یک تلفن دارد.2-شخصی که مبلغی می پردازد تا به سرویس مثل BBS دستیابی یابد
subscribers
1-شخصی که یک تلفن دارد.2-شخصی که مبلغی می پردازد تا به سرویس مثل BBS دستیابی یابد
c & f
قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
custody
مسئولیت کنترل و انتقال ودسترسی به جنگ افزارها مسئولیت حفافت و کنترل جنگ افزارها و اسناد انها
transformers
محول
transformer
محول
mail server
کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
relegate
محول کردن
vest
محول کردن
vests
محول کردن
lippen
محول کردن
assigned role
نقش محول
relegated
محول کردن
relegates
محول کردن
relegating
محول کردن
to turn over
محول کردن برگرداندن
delegating
وکالت دادن محول کردن به
delegate
وکالت دادن محول کردن به
delegated
وکالت دادن محول کردن به
delegates
وکالت دادن محول کردن به
relegated
محول کردن به جای بدتر فرستادن
relegates
محول کردن به جای بدتر فرستادن
relegating
محول کردن به جای بدتر فرستادن
relegate
محول کردن به جای بدتر فرستادن
trusts
تاسیس به خصوصی است در حقوق انگلوساکسون که در ان شخصی مالی را به شخص دیگری منتقل میکند واین شخص متعهد میشودامور خاصی را نسبت به شخص ثالث انجام دهد و یابه طور کلی اموری را که مورد نظر موسس بوده بجااورد
trusted
تاسیس به خصوصی است در حقوق انگلوساکسون که در ان شخصی مالی را به شخص دیگری منتقل میکند واین شخص متعهد میشودامور خاصی را نسبت به شخص ثالث انجام دهد و یابه طور کلی اموری را که مورد نظر موسس بوده بجااورد
trust
تاسیس به خصوصی است در حقوق انگلوساکسون که در ان شخصی مالی را به شخص دیگری منتقل میکند واین شخص متعهد میشودامور خاصی را نسبت به شخص ثالث انجام دهد و یابه طور کلی اموری را که مورد نظر موسس بوده بجااورد
IBM
اصط لاح کلی برای کامپیوتر شخصی که با سخت افزار و نرم افزار کامپیوتر IBM سازگار است بدون توجه به اینکه پردازنده Intel از کدام استفاده میکند. حاوی با EISA,ISA یا MCA است
MS DOS
سیستم عامل کامپیوترهای شخصی IBM PC که داده ذخیره شده روی دیسک را مدیریت میکند و خروجی و ورودی کاربر را نمایش میدهد.DOS-MS سیستم عامل تک کاربر و تک کار کاره است و توسط واسط خط دستور در کنترل میشود
to delegate one's powers to somebody
اقتدار و اختیار خود را به کسی محول کردن
[اصطلاح رسمی]
dump
نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند
unresponsive
بی مسئولیت
liability to disease
مسئولیت
responsibly
با مسئولیت
irresponsible
بی مسئولیت
onus
مسئولیت
responsibilities
مسئولیت
trust
مسئولیت
menage
مسئولیت
responsibility
مسئولیت
trusts
مسئولیت
burthen
مسئولیت
trusted
مسئولیت
liability
مسئولیت
liabilities
مسئولیت
amenableness
مسئولیت
repeater
وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
constructive trust
مسئولیت قهری
offices
مسئولیت احرازمقام
irresponsibly
بدون حس مسئولیت
office
مسئولیت احرازمقام
primary interest
مسئولیت اصلی
amenability
احساس مسئولیت
posts
مقام مسئولیت
liabilities
الزام مسئولیت
law of tort
مسئولیت مدنی
cark
بار مسئولیت
imputability
مسئولیت اخلاقی
loads
فشار مسئولیت
responsible
مسئولیت دار
load
فشار مسئولیت
implied trust
مسئولیت فرضی
liability
الزام مسئولیت
onmy own responsibility
به مسئولیت خودم
charge
بار مسئولیت
post-
مقام مسئولیت
sector of responsibility
منطقه مسئولیت
area of responsibility
منطقه مسئولیت
post
مقام مسئولیت
posted
مقام مسئولیت
charges
بار مسئولیت
in common
<idiom>
مسئولیت داشتن
irresponsible
عاری از حس مسئولیت
product liability
مسئولیت محصول
To assume responsibility .
قبول مسئولیت کردن
peril
بیم زیان مسئولیت
perils
بیم زیان مسئولیت
irresponsibly
بدون داشتن مسئولیت
The responsibility lies with you.
مسئولیت با شما است.
sponsors
مسئولیت راقبول کردن
sponsor
مسئولیت راقبول کردن
sponsoring
مسئولیت راقبول کردن
limited liability company
شرکت با مسئولیت محدود
without engagement
بدون تقبل مسئولیت
liability for damages
مسئولیت در برابر خسارت
privity of contract
مسئولیت طرفین قرارداد
law of tort
قانون مسئولیت مدنی
unlimited company
شرکت با مسئولیت نامحدود
law of torts
قانون مسئولیت مدنی
over worked man
مهره شطرنج پر مسئولیت
tied down
<idiom>
مسئولیت شغلی یا خانوادگی داشتن
amoral
بدون احساس مسئولیت اخلاقی
pass the buck
<idiom>
مسئولیت خودرا به دیگری دادن
disclaimer
رفع کننده ادعا یا مسئولیت
Responsibility weighed him down
بار مسئولیت کمرش را خم کرد
up to someone to do something
<idiom>
مسئولیت مراقبت از چیزی را داشتن
disclaimers
رفع کننده ادعا یا مسئولیت
caveat subscriptor
مسئولیت به عهده عضو میباشد
loose
از قید مسئولیت ازاد ساختن
loosest
از قید مسئولیت ازاد ساختن
solidarity
بهم پیوستگی مسئولیت مشترک
What do I care?
چطور این مسئولیت من است؟
looser
از قید مسئولیت ازاد ساختن
broad shoulders
نیروی باربری یا طاقت تحمل مسئولیت
sinecures
هر شغلی که متضمن مسئولیت مهمی نباشد
sinecure
هر شغلی که متضمن مسئولیت مهمی نباشد
(in) charge of something
<idiom>
مسئولیت کار یاکسانی را به عهده داشتن
ignorance of law is no excuse
جهل به قانون رافع مسئولیت نیست
to take the fall
[American English]
مسئولیت چیزی
[کاری یا خطایی]
را پذیرفتن
to take the fall for somebody
مسئولیت خطایی را بجای کسی پذیرفتن
see to it
<idiom>
مسئولیت انجام کاری را برعهده گرفتن
I wI'll do it on my own responsibility .
به مسئولیت خودم این کاررا خواهم کرد
to shift off responsibility
مسئولیت را ازخودسلب کردن وبدوش دیگری گذاردن
to shuffle off responsibility
مسئولیت را ازخودسلب کردن بدوش ودیگری گذاردن
accountability
ذیحسابی مسئولیت نگهداری سوابق پولی و مالی
to pass the buck to somebody
مسئولیت ناخوشایند
[تقصیر یا زحمت]
را به کسی دادن
to pass the buck
<idiom>
مسئولیت ناخوشایند
[تقصیر یا زحمت]
را به دیگری دادن
pick up
واگذار کردن مسئولیت مهاریک بازیگر ازاد به کسی
frankpledge
مسئولیت دسته جمعی افراد مالیات پرداز یک ناحیه
To wash ones hands of somebody (something).
دست از کسی (چیزی )شستن (قطع مسئولیت ورابطه )
One insust not step aside and diclaim responsibility .
نبا ید کنا ررفت واز خود سلب مسئولیت کرد
assigned
مامور کردن محول کردن واگذار کردن سهمیه دادن
assigns
مامور کردن محول کردن واگذار کردن سهمیه دادن
assigning
مامور کردن محول کردن واگذار کردن سهمیه دادن
assign
مامور کردن محول کردن واگذار کردن سهمیه دادن
profit centre
قسمتی از سازمان که مسئولیت محاسبه هزینه هاو درامدها را به عهده دارد
devolved
تفویض کردن محول کردن
devolve
تفویض کردن محول کردن
devolves
تفویض کردن محول کردن
devolving
تفویض کردن محول کردن
page
چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
paged
چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
pages
چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
controller
را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
destructive cursor
نشانه گری که متنی را که روی آن حرکت میکند پاک میکند
scsi
بیت ارسال داده را پشتیبانی میکند و وسایل را کنترل میکند
fault
برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
critical error
خطایی که پردازش کامپیوتر را با شکل مواجه میکند یا متوقف میکند
faulted
برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
edited
کلیدی که تابعی را آغاز میکند که استفاده از ویرایشگر را ساده تر میکند
controllers
را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
edit
کلیدی که تابعی را آغاز میکند که استفاده از ویرایشگر را ساده تر میکند
faults
برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
million instructions per second
اندازه سرعت پردازنده که تعداد دستوراتی که در ثانیه اجرا میکند را مشخص میکند
slave
بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
Intel
بسیتی استفاده میکند تا چند گیگا بایت از RAM را آدرس دهی میکند
slaving
بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
slaves
بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
slaved
بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
key
کلید خاص یا ترکیب کلیدها که فرآیندی را آغاز میکند یا برنامه ای را فعال میکند
Intel
بیتی استفاده میکند و تا چند مگا بایت از RAM را آدرس دهی میکند
postbyte
بایت داده که کد اصلی ای را بیان میکند که ثابت مورد استفاده را معرفی میکند
optimize
کامپایلری که کد ماشین را که تولید میکند آنالیز میکند و سرعت و کارایی آنرا افزایش میدهد
hard
یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
opened
برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
plotter
چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
sampler
مدارالکترونیکی که الگوهای سیگنال را نگهداری میکند وآنها را برای آنالیزهای بعدی ذخیره میکند
hardest
یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
dat
درایو مکانیکی که داده را روی نواز DAT ضبط میکند و ازنوار بازیابی میکند
samplers
مدارالکترونیکی که الگوهای سیگنال را نگهداری میکند وآنها را برای آنالیزهای بعدی ذخیره میکند
open
برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
uart
از ترمینال به حالت موازی استفاده میکند و سپس آنرا روی شبکه ارسال میکند
logic
مدار الکترونیکی یک عملوند منط قی اعمال میکند به سیگنال ورودی و خروجی تولید میکند
opens
برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com