English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (17 milliseconds)
English Persian
common carrier شرکتی دولتی که تلفن تلگراف و سایر امکانات مخابراتی را جهت عموم تهیه میکند حامل مشترک
Other Matches
original equipment manufacturer شرکتی که قط عاتی ایجاد میکند با استفاده از قط عات ابتدایی سایر تولیدکنندگان و محصول را برای برنامه خاصی طراحی میکند
anti- سوئیچی که در حین کار مودم از زنگ زدن سایر تلفن ها جلوگیری میکند
proprietary company شرکتی که سهام ی ن دردسترس عموم گذارده نشده است
paperless شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
holding company شرکتی که سایر شرکتها را تحت کنترل دارد
common user net work شبکه مخابراتی مشترک
wireway سیم تلگراف و تلفن
trunks تلگراف یا تلفن بدنه
trunk تلگراف یا تلفن بدنه
surface line خط تلفن و تلگراف تعجیلی
centralized امکانات پردازش داده که در یک محل متمرکز و قابل دستیابی توسط سایر کاربران انجام می شوند
surface line خط تلگراف یا تلفن روی زمینی
common carrier متصدی حمل ونقل حامل مشترک
public سرویس ارسال داده برای عموم . مثل سیستم تلفن اصلی در یک کشور
ani سیستم تلفن که شماره تلفن شخصی که تماس گرفته را درج میکند
howler صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست
howlers صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست
cirvis دستورات مخابراتی که برای گزارش مشاهدات اطلاعاتی تهیه می شوند
acoustic coupler وسیله ای که به یک دستگاه تلفن وصل است و دادههای دوتایی را به سیگنالهای صوتی تبدیل میکند تا در خط تلفن جریان پیدا کند
oem شرکتی ه قط عاتی تولید میکند که بخشهای اصلی را تولید کنندههای دیگر ساخته اند و محصول را برای کاربر خاص ایجاد میکند
telephony مجموعه استانداردها که نحوه کار کامپیوترها باسیستم تلفن را بیان میکند که باعث ایجاد پست الکترونیکی صوتی , پاسخ به تلفن و سرویس فکس میشود
private automatic branch exchange یک سیستم تلفن سوئیچینگ خودکار خصوصی که در یک شرکت مخابرات تلفنی رافراهم می اورد و انتقال مکالمه ها را به درون شبکه تلفن عمومی یا خارج از ان کنترل میکند
clearing houses شرکتی که حسابها راتسویه میکند
clearing house شرکتی که حسابها راتسویه میکند
coupler وسیلهای که به دستگاه تلفن وصل است و داده دودویی را به سیگنالهای صوتی تبدیل میکند که روی یک خط تلفن قابل ارسال است
text نرم افزاری که برای کاربر امکانات ویرایش متن را فراهم میکند
texts نرم افزاری که برای کاربر امکانات ویرایش متن را فراهم میکند
newsgroup خصوصیتی در اینترنت که امکانات ای که برای همه مسیر است را فراهم میکند
holding company شرکتی که مالک سهام یک یاچند شرکت میباشدودرسیاست انان مداخله میکند
topology که کابل بندی و واسط های لازم و امکانات موجود درشبکه را مشخص میکند
to be too poor to afford a telephone line بیش از اندازه تهیدست بودند که بتوانند یک خط تلفن تهیه بکنند.
unix امکانات نرم افزاری که کپی کردن داده را برای کاربر از یک کامپیوتر ساده تر میکند.
breakers وسیله که با قط ع برق سایر اجزا را محافظت میکند
breaker وسیله که با قط ع برق سایر اجزا را محافظت میکند
controlled company شرکتی که تحت کنترل شرکتی باشد
excitation انتشار امواج مخابراتی تغذیه لامپ دستگاههای مخابراتی پخش موج درفرستنده
high class communication set دستگاه مخابراتی با کلاس بالادستگاه مخابراتی پر ارزش
spurious signal علایم مخابراتی مزاحم خارجی در یک دستگاه مخابراتی
office اتاق یا ساختمانی که شرکتی کار میکند یا کار تجاری انجام میشود
offices اتاق یا ساختمانی که شرکتی کار میکند یا کار تجاری انجام میشود
automatics کامپیوتری که امکانات آزمایش را بررسی میکند و میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را برای خطاها بررسی کند
automatic کامپیوتری که امکانات آزمایش را بررسی میکند و میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را برای خطاها بررسی کند
buffer مدار که سیستم را از آسیب ورودی سایر مدارها یا وسایل جانبی حفظ میکند
linkages نرم افزار مخصوص که بخشهای کد برنامه را با توابع کتابخانه یا سایر کدها متصل میکند
bandpass filter فیلتر الکترونیکی که به فرکانسهای خالص اجازه عبور میدهد و سایر فرکانسها را ترد میکند
linkage نرم افزار مخصوص که بخشهای کد برنامه را با توابع کتابخانه یا سایر کدها متصل میکند
the garden provides food باغ خوراک تهیه میکند
make a diplomatic representation به دولتی تذکر دادن یا توجه دولتی را به موضوعی جلب کردن
federal privacy act قانون فدرال که از اشکار شدن پرونده پرسنلی افراد توسط عوامل دولتی یا طرفهای قرارداد ان جلوگیری میکند
dairy قسمتی ازمزرعه که لبنیات تهیه میکند
solicitors کسی که اسنادومدارک عرضحال را تهیه میکند
solicitor کسی که اسنادومدارک عرضحال را تهیه میکند
dairies قسمتی ازمزرعه که لبنیات تهیه میکند
development support library امکانات خودکار که با ان یک منشی برنامه نویسی فایلهای توسعه برنامه را که شامل نسخههای اصلی مجموعههای تست داده واسناد گزارش میباشدنگهداری میکند
documentarian کسیکه فیلم یا مطالب مستندی را تهیه میکند
analog خط ارتباطی که خط وط سیگنالهای آنالوگ مانند خط تلفن را منتقل میکند
coroutine بخشی از برنامه یا تابع که داده را عبور میدهد و سایر توابع همروند را کنترل میکند سپس متوقف میشود
communication link رابطه مخابراتی ربط مخابراتی
itemizer کسیکه مقالات کوچک برای روزنامه تهیه میکند
paragraphist کسیکه مطلب کوتاه برای روزنامه تهیه میکند
ringer equivalence number شمارهای که باریک وسیله روی شبکه تلفن را مشخص میکند
the funds قرضه دولتی سهام وام دولتی
executives برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند
executive برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند
main line program بخشی از یک برنامه که ترتیب اجرای سایر واحدهای موجوددر برنامه را کنترل میکند
wire تلگراف کردن تلگراف زدن
wires تلگراف کردن تلگراف زدن
micropro یک شرکت نرم افزاری کالیفرنیایی که برای ریزکامپیوترها برنامه تهیه میکند
mastered کامپیوتر در سیستم چند پردازنده که سایر پردازنده ها و کارهای اختصاص داده شده را کنترل میکند
masters کامپیوتر در سیستم چند پردازنده که سایر پردازنده ها و کارهای اختصاص داده شده را کنترل میکند
master کامپیوتر در سیستم چند پردازنده که سایر پردازنده ها و کارهای اختصاص داده شده را کنترل میکند
clamper مداری که سطح سیگنال را از نوک اسکن کردن یا سایر وسایل ورودی به بیشترین حد محدود میکند زودتر از وقتی که به یک مقدار عددی تبدیل شود
electronic bulletin board یک سیستم کامپیوتری که لیستی از پیام های تلفن زده شده مردم را نگهداری میکند
crown debt طلب دولتی بستانکاری دولتی
glossarist کسی که در پایان کتابی فهرست یا فرهنگی برای لغات دشوار ان تهیه میکند مفسر
communication security monitoring کنترل تامین مخابراتی نظارت در امر تامین مخابراتی
return گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returns گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returned گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returning گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
adaptive channel allocation روش به کار رفته توسط پروتکل تصحیح خطای MNP که اندازه بستههای داده را طبق خط تلفن تنظیم میکند.
channels واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeling واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeled واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channelled واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channel واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
communication security account میزان تامین مخابراتی اندازه تامین مخابراتی
DTMF روش شماره گیری با دستگاه تلفن که در آن هر شماره یک TONE ایجاد میکند مقایسه شود با Pulse Dialling
joint venture سرمایه گذاری مشترک تجارت مشترک
common divisor مقسوم علیه مشترک بخشیاب مشترک
weapon carrier کامیون حامل جنگ افزار کامیون حامل توپ
options کلیدی روی صفحه کلید که دستیابی به کار سایر کلیدها را فراهم میکند. مشابه کلید ctrl یا Alt در صفحه کلید IBM PC
option کلیدی روی صفحه کلید که دستیابی به کار سایر کلیدها را فراهم میکند. مشابه کلید ctrl یا Alt در صفحه کلید IBM PC
formulae الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulas الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formula الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
metacompilation کامپایل یک برنامه که سایر برنامه را هم در حین اجرا کامپایل میکند
joint نیروهای مشترک عملیات مشترک
subscribers مشترک روزنامه وغیره مشترک
subscriber مشترک روزنامه وغیره مشترک
laying up تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی
magneto exchange مرکز تلفن خودکار با تلفن اندوکتوری
briefer خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
briefed خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
briefest خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
brief خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
controlled net شبکه مخابراتی کنترل شده مدار کنترل شده مخابراتی
whiter پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
white پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
whitest پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
mail server کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
telephone booths کیوسک تلفن کابین تلفن
telephone booth کیوسک تلفن کابین تلفن
purveying تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveyed تهیه اذوقه تهیه سورسات
purvey تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveys تهیه اذوقه تهیه سورسات
skeletonizer تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
assembler یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
light ship کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
universal applause عموم
public عموم
cooperative scorer بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
the public عموم مردم
coram popula درپیش عموم
public spiritedness خیرخواهی عموم
publicly در نظر عموم
open to the public واضح درنظر عموم
commonable قابل استفاده عموم
publicize به اطلاع عموم رساندن
notify the public به اطلاع عموم رساندن
publicised به اطلاع عموم رساندن
publicizes به اطلاع عموم رساندن
By common consent. به تصدیق همه ( عموم )
publicising به اطلاع عموم رساندن
publicises به اطلاع عموم رساندن
for the public good برای خیر عموم
publicizing به اطلاع عموم رساندن
publicly useful سودمند برای عموم
publitize به اطلاع عموم رساندن
publicized به اطلاع عموم رساندن
facilities امکانات
capabilities امکانات
possibilities line خط امکانات
modem وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند
forum بازار محل اجتماع عموم
common goods کالای مورد نیاز عموم
to burst upon the view ناگهان به چشم عموم پدیدارشدن
forums بازار محل اجتماع عموم
discommon ازدسترس عموم بیرون اوردن
dispatches توزیع امکانات
dispatched توزیع امکانات
facilities management مدیریت امکانات
action لیست امکانات
upgrades بهبود امکانات
employment opportunities امکانات اشتغال
upgrade بهبود امکانات
dispatching توزیع امکانات
upgrading بهبود امکانات
consumption possibility line خط امکانات مصرف
despatched توزیع امکانات
despatches توزیع امکانات
despatching توزیع امکانات
dispatch توزیع امکانات
actions لیست امکانات
upgraded بهبود امکانات
participatory شرکتی
domains اطلاع یا برنامه که متعلق به عموم است
paradox عقیدهای که با عقیده عموم مخالف است
paradoxes عقیدهای که با عقیده عموم مخالف است
domain اطلاع یا برنامه که متعلق به عموم است
Open to the publice. ورود برای عموم آزاد است
the public are hereby notified بدین وسیله عموم را اگهی میدهید
common user items کالاهایی که مورد استفاده عموم میباشد
common user supplies کالاهایی که مورد استفاده عموم میباشد
production possibility bondary مرز امکانات تولید
production possibility frontier مرز امکانات تولید
utility possibility curve منحنی امکانات مطلوبیت
utility possibility frontier مرز امکانات مطلوبیت
production possibility curve منحنی امکانات تولید
investment opportunities امکانات سرمایه گذاری
dispatcher اعزام کننده امکانات
dispatcher توزیع کننده امکانات
diagnostics امکانات عیب شناسی
Freepost پرداختبهایتمبرنامهتوسط شرکتی
joint شرکتی مشاع
a company of good standing شرکتی با اعتبار
phones تلفن تلفن زدن
phoning تلفن تلفن زدن
phoned تلفن تلفن زدن
phone تلفن تلفن زدن
system diagnostics امکانات عیب شناسی سیستم
threat study بررسی امکانات رزمی دشمن
out of <prep.> بیرون از [فضایی یا فاصله ای] [امکانات]
ate امکانات بررسی کنترل کامپیوتر
to hold a share in a business در شرکتی سهمی داشتن
cry up نزد عموم ارج ومنزلت یافتن زیاد ستودن
corporative وابسته بشخصیت حقوقی شرکتی
to have a holding in a company در شرکتی دارائی سهام داشتن
Apple Computer Corporation شرکتی که کامپیوترهایی مانند II Apple
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com