English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English Persian
holding company شرکتی که سایر شرکتها را تحت کنترل دارد
Other Matches
controlled company شرکتی که تحت کنترل شرکتی باشد
common carrier شرکتی دولتی که تلفن تلگراف و سایر امکانات مخابراتی را جهت عموم تهیه میکند حامل مشترک
letter-box company شرکتی [درپناهگاه مالیاتی] که تنها صندوق پستی دارد
original equipment manufacturer شرکتی که قط عاتی ایجاد میکند با استفاده از قط عات ابتدایی سایر تولیدکنندگان و محصول را برای برنامه خاصی طراحی میکند
paperless شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
opened 1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
open 1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
opens 1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
serviced شرکتی که سرویس خاص مانند خارج کردن فایلهای DTP به مجموعههای تایپ , تبدیل فایلها یا ایجاد اسلاید از فایلهای گرافیکی را بر عهده دارد
service شرکتی که سرویس خاص مانند خارج کردن فایلهای DTP به مجموعههای تایپ , تبدیل فایلها یا ایجاد اسلاید از فایلهای گرافیکی را بر عهده دارد
coroutine بخشی از برنامه یا تابع که داده را عبور میدهد و سایر توابع همروند را کنترل میکند سپس متوقف میشود
hash الگوریتم تولید کد hash برای ورودی و اطمینان از اینکه با سایر ورودی ها فرق دارد
executives برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند
executive برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند
main line program بخشی از یک برنامه که ترتیب اجرای سایر واحدهای موجوددر برنامه را کنترل میکند
master کامپیوتر در سیستم چند پردازنده که سایر پردازنده ها و کارهای اختصاص داده شده را کنترل میکند
mastered کامپیوتر در سیستم چند پردازنده که سایر پردازنده ها و کارهای اختصاص داده شده را کنترل میکند
masters کامپیوتر در سیستم چند پردازنده که سایر پردازنده ها و کارهای اختصاص داده شده را کنترل میکند
BSI سازمانی که طراحی و کنترل استانداردهای انگلیس را برعهده دارد
MISD معماری کامپیوتر موازی که یک AW و باس داده با تعدادی واحد کنترل دارد
multiple معماری کامپیوتر موازی که یک ALU و باس داده و چندین واحد کنترل دارد
micronucleus یکی از دوهسته کوچکتر مرکزی مژه داران که رویش جانور را تحت کنترل دارد
multi bus system معماری کامپیوتر که باس سریع بین CPU و حافظه اصلی و یک باس کند تر بین CPU و سایر وسایل جانبی دارد
answering machine نرم افزار کاربردی روی یک کامپیوتر شخصی که مودمی را که در ارسال صوت را بر عهده دارد کنترل میکند
answering machines نرم افزار کاربردی روی یک کامپیوتر شخصی که مودمی را که در ارسال صوت را بر عهده دارد کنترل میکند
scroll که نحوه عملیات کلیدهای کنترل نمایشگر را تغییر میدهد , کار آنها بستگی به برنامه کاربردی دارد
scrolls که نحوه عملیات کلیدهای کنترل نمایشگر را تغییر میدهد , کار آنها بستگی به برنامه کاربردی دارد
communism کمونیسم نظام اقتصادی مبتنی براندیشههای مارکسیستی که مالکیت و ابزار تولید عمومی و در کنترل دولت قرار دارد
formulae الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulas الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formula الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
cascade control چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
scalar متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
merge ادغام شرکتها
corporation tax مالیات بر شرکتها
conglomeration اختلاط شرکتها
stockholder سهامدار شرکتها
merges ادغام شرکتها
conglomerations اختلاط شرکتها
stockholders سهامدار شرکتها
stockbrokers دلال سهام شرکتها
amalgamation ادغام یا اختلاط شرکتها
trusts اتحادیه شرکتها ائتلاف
stockbroker دلال سهام شرکتها
trust اتحادیه شرکتها ائتلاف
corporation income tax مالیات بر درامد شرکتها
net business saving پس انداز خالص شرکتها
company law قوانین مربوط به شرکتها
trusted اتحادیه شرکتها ائتلاف
liquidation of company تصفیه امور شرکتها
share list صورت بهای سهام شرکتها
undistributed corporate profit سود تقسیم نشده شرکتها
visitations اداره بازرسی ونظارت بر کار شرکتها
visitation اداره بازرسی ونظارت بر کار شرکتها
control point نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
visitors بازرس و نافر شرکتها مامور بررسی وضع مجانین
visitor بازرس و نافر شرکتها مامور بررسی وضع مجانین
low-tech وابسته به شرکتها و نظام های بازرگانی متکی به کم فنآوری
arm's length مستقل و برابر بودن طرفها [یا شرکتها] در معامله ای [اقتصاد]
courier نوشتاری تک فضایی که مشابه نوشتار ماشین تحریر شرکتها است
couriers نوشتاری تک فضایی که مشابه نوشتار ماشین تحریر شرکتها است
participatory شرکتی
Freepost پرداختبهایتمبرنامهتوسط شرکتی
a company of good standing شرکتی با اعتبار
joint شرکتی مشاع
to hold a share in a business در شرکتی سهمی داشتن
microsoft واسط کاربر چند کاره گرافیکی که برای استفاده ساده طراحی شده است . ویندوز از نشانه ها برای نمایش دادن فایل و قط عات استفاده میکند با mouse قابل کنترل است بر عکس DOS-MS که نیاز به دستورات تایپی دارد
clearing house شرکتی که چکها را نقد می نماید
corporative وابسته بشخصیت حقوقی شرکتی
office grapevine سخن چینی [در دفتری یا شرکتی]
clearing houses شرکتی که چکها را نقد می نماید
clearing houses شرکتی که حسابها راتسویه میکند
to have a holding in a company در شرکتی دارائی سهام داشتن
Apple Computer Corporation شرکتی که کامپیوترهایی مانند II Apple
stockist فرد یا شرکتی که کالای خاصی را
stockists فرد یا شرکتی که کالای خاصی را
clearing house شرکتی که حسابها راتسویه میکند
To lay the foundation of a company. پایه واساس شرکتی راریختن
token بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
tokens بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
electronic مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
task نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
tasks نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
apt زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
control panel صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
processor پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
real time سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
control and reporting center تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
executives دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
executive دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
loops عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loop عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
looped عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
circulation control کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
radio control کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
rolleron کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
developer شخص یا شرکتی که نرم افزار می نویسد
developers شخص یا شرکتی که نرم افزار می نویسد
recapitalize ترکیب سرمایه شرکتی راتغییر دادن
to shake up [a company] <idiom> سازمان [شرکتی را ] اساسا تغییر دادن
flexible کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
freighters فرد یا شرکتی که حمل کالا راانجام میدهد
freighter فرد یا شرکتی که حمل کالا راانجام میدهد
privates متعلق به شخصی یا شرکتی بودن , غیر عمومی
notify party فرد یا شرکتی که باید به اواطلاع داده شود
private متعلق به شخصی یا شرکتی بودن , غیر عمومی
corporator گروه یا شرکتی که شخصیت حقوقی داشته باشد
associated company شرکتی که 05درصد سرمایه ان متعلق به دیگری است
factoring agent فرد یا شرکتی که اسناد تجاری را تنزیل مینماید
IRQ سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
proprietary company شرکتی که سهام ی ن دردسترس عموم گذارده نشده است
thirds شرکتی که سرویس میدهد به سیستمی فروخته شده از یک شخص
to overcapitalize a company سرمایه شرکتی را بیش ازاندازه واقعی ان براورد کردن
third شرکتی که سرویس میدهد به سیستمی فروخته شده از یک شخص
cybercafe شرکتی که حاوی چند ترمینال متوسط به اینترنت است
controls سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
inventory control کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
controlling سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
control سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
mutual funds شرکتی که بکار خرید سهام شرکتهای دیگر مبادرت کند
mutual fund شرکتی که بکار خرید سهام شرکتهای دیگر مبادرت کند
. The car is gathering momentum. اتوموبیل دارد دور بر می دارد
holding company شرکتی که مالک سهام یک یاچند شرکت میباشدودرسیاست انان مداخله میکند
stationery شرکتی که حاوی مط الب نوشتنی , کاغذهای مخصوص , پاکت نامه , برچسب و..... باشد
ctrl کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control sheet صفحه کنترل چارت کنترل
control statement حکم کنترل دستور کنترل
Sun Microsystems شرکتی که سیستم برنامه نویسی gava را توسعه داد که در صفحات وب گسترده به کار میرود
other <adj.> سایر
block plot صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
control stick سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
other people سایر مردم
Other means of transport سایر وسایل نقلیه
Intel شرکتی که اولین ریزپردازنده موجود را ساخت . و نیز پردازنده هایی ساختند که در IBMPC و کامپیوترهای سازگار استفاده میشود
controlled fragmentation مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
tactical air controler افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
Walls have ears <idiom> دیوار موش دارد و موش گوش دارد [اصطلاح]
labor theory of value براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
privates رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
private رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
leader درباره سایر رکوردهای فایل
head توپی کامل و سایر متعلقات
leaders درباره سایر رکوردهای فایل
ceteris paribus ثابت بودن سایر شرایط
subroutine تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
goldie علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
inert که با سایر مواد شیمیایی کار نمیکند
naves سالن کلیسا یا سایر سالنهای بزرگ
nave سالن کلیسا یا سایر سالنهای بزرگ
purest پاکیزه یا ترکیب نشده با سایر چیزها
FMS ربات و سایر وسایل خودکار در تولید
exhaustable resources زغال سنگ و سایر مواد کانی
fill رسم یک فضای بسته با یک رنگ یا سایر
pure پاکیزه یا ترکیب نشده با سایر چیزها
negative diheral تمایل بال یا سایر ایرفویلهابطرف پایین
purer پاکیزه یا ترکیب نشده با سایر چیزها
highlight جدا کردن بخشی از متن از سایر آن
highlighted جدا کردن بخشی از متن از سایر آن
highlights جدا کردن بخشی از متن از سایر آن
fills رسم یک فضای بسته با یک رنگ یا سایر
zero insertion force socket [قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
over capitalised براورد اضافی سرمایه سرمایه شرکتی را بیش ازاندازه اعلام کردن
office اتاق یا ساختمانی که شرکتی کار میکند یا کار تجاری انجام میشود
offices اتاق یا ساختمانی که شرکتی کار میکند یا کار تجاری انجام میشود
remote control کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
climb mode روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
control officer افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
priorities شینالی به کامپیوتر که از سایر کارها پیش می گیرد
priority شینالی به کامپیوتر که از سایر کارها پیش می گیرد
roots بالاترین دایرکتوری که از آن سایر دایرکتورها شاخه می شوند
babbles اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
babbled اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
departmental LAN چاپگرها و سایر منابع اشتراکی استفاده کنند
book message نامهای که سایر گیرندگان دران قید نمیشود
c استفاده مشابه از کامپیوتر و سایر اجزا در فرآیند
breaker وسیله که با قط ع برق سایر اجزا را محافظت میکند
breakers وسیله که با قط ع برق سایر اجزا را محافظت میکند
He is the best physician as physicians go. نسبت به سایر پزشکان از همه بهتر است
root بالاترین دایرکتوری که از آن سایر دایرکتورها شاخه می شوند
babble اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
office of the future ارتباطات داده و سایر تکنولوژیهای الکترونیکی بعمل می اورد
e mail سیستم ارسال و دریافت پیام از سایر کاربران شبکه
opening hours ساعاتی که بانک، کتابخانه و سایر مراکز باز می شود.
electronic سیستم ارسال پیام و دریافت آن از سایر کاربران شبکه
casings جعبه پوشش که کامپیوتر و سایر اجزا در آن قرار دارند
casing جعبه پوشش که کامپیوتر و سایر اجزا در آن قرار دارند
enclave economices اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
simple network management protocol سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
walls here ears دیوار موش دارد موش گوش دارد
anti- ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
identity matrix ماتریسی مربع که در ان کلیه عناصرقطر اصلی یک و سایر عناصرصفر باشند
flexible استفاده از ماشین CNC , ربات یا سایر وسایل خودکار در تولید
interrogatory مجموعه سوالاتی که از شهودیا سایر اطراف دعوی در یک دادگاه میشود
pan germanism نظریه مبتنی بر برتری نژاد اریایی ژرمنی بر سایر نژادها
basic توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basics توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
pounded محل محصور برای نگهداری گله یا سایر اموال توقیف شده
name کامپیوتری در اینترنت که حاوی سرویس نام میدان است به سایر کامپیوترها
pound محل محصور برای نگهداری گله یا سایر اموال توقیف شده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com