English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
nightlife شرکت در تفریحات شبانه
Other Matches
nightlife تفریحات شبانه
black out حرکت با چراغ جنگی در شب خاموشی شبانه استتار شبانه
parlour boarder شاگرد شبانه روزی که نزدخانواده رئیس شبانه روزی زندگی میکند
to live en pension شبانه روزی شدن درمهمانخانه شبانه روزی زندگی کردن
A healthy recreation . Good clean fun. تفریحات سالم
entertainments تفریحات پذیرایی کردن
entertainment تفریحات پذیرایی کردن
apres ski تفریحات بعد از اسکی در پیست
masters of ceremonies متصدی تفریحات یا معرف نطاق جلسه
master of ceremonies متصدی تفریحات یا معرف نطاق جلسه
There are not many amusements in this town. دراین شهر تفریحات زیادی وجود ندارد
lord of misrule متصدی وسرپرست تفریحات ونمایشات مخصوص عید تولد مسیح
night vision دیدبانی در شب دید شبانه دیدبانی شبانه
letterheads مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
letterhead مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
compaq computer corporation شرکت کامپیوتری کامپک شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار باریزکامپیوتر
limited company شرکت با مسئولیت محدود شرکت سهامی
constituent company شرکت وابسته به شرکت یاشرکتهای دیگر
international finance corporation شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
parent company شرکت مادر شرکت مرکزی
privates رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
private رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
outsource به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی
dragger شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
nocturnal شبانه
nightly شبانه
nocturnally شبانه
night schools اموزشگاه شبانه
circadian شبانه روزی
pavor nocturnus وحشت شبانه
nocturnal نمایش شبانه
hostel شبانه روزی
overnight در مدت یک شب شبانه
hostels شبانه روزی
hostelry شبانه روزی
quotidian شبانه روزی
he went by night شبانه رفت
nocturnal prayer نماز شبانه
night school اموزشگاه شبانه
night interception رهگیری شبانه
cracksman دزد شبانه
night operations عملیات شبانه
night landing فرود شبانه
vespertinal شبانه عشایی
vespertine مربوط به شب شبانه
d. and night شبانه روز
night interception کمین شبانه
night order دستور شبانه
night order دستورات شبانه
burglarizes شبانه دزدیدن
burglarized شبانه دزدیدن
burglarizing شبانه دزدیدن
burglarize شبانه دزدیدن
night and day شبانه روز
round-the-clock شبانه روزی
moonshiner قاچاقچی شبانه
nighttide جزر و مد شبانه
floorshow نمایش باشگاههای شبانه
first post شیپور خبر شبانه
schoolwork تکلیف شبانه دانشجو
boarders شاگرد شبانه روزی
watch and ward حق نگهبانی روزانه و شبانه
hosteler مقیم شبانه روزی
circadian rythm ریتم شبانه روزی
night interception استراق سمع شبانه
battle lights چراغ خاموشی شبانه
infrared viewer دوربین دیدبانی شبانه
boarding school اموزشگاه شبانه روزی
boarding schools اموزشگاه شبانه روزی
nocturn سحر خوانی شبانه
boarder شاگرد شبانه روزی
moonlight fliting اسباب کشی شبانه
night شب هنگام برنامه شبانه
nights شب هنگام برنامه شبانه
component اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
paperless شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
sennight یکهفته هفت شبانه روز
friars lantern روشنایی شبانه بر روی باطلاق
se'nnight یکهفته هفت شبانه روز
witch moth پروانه بید شبانه شب پره
night cap گشتی رزمی هوایی شبانه
night line ریسمان ماهی گیری شبانه
boarding مهمانخانه شبانه روزی پانسیون
house 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
housed 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
houses 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
public school دبیرستان شبانه روزی مدرسه عمومی
whippoorwill مرغ شبانه پشه خوارمشرق امریکا
night clothes لباس خواب جامه شبانه برای تو خانه
honky tonk محل رقص یا کلوپ شبانه ارزان قیمت
starlight scope دوربین دید شبانه با استفاده از نور ستارگان
business group شرکت سهامی [شرکت]
body corporate شرکت شرکت سهامی
juniorate مدرسه شبانه روزی متوسطه محصلین دو ساله مقدماتی یسوعیون
serenade ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
serenaded ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
serenading ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
serenades ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
army component نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
cover charges مبلغی که اغذیه فروشی ویاکلوب شبانه علاوه بر پول غذاومشروب از مشتریان دریافت میدارد
cover charge مبلغی که اغذیه فروشی ویاکلوب شبانه علاوه بر پول غذاومشروب از مشتریان دریافت میدارد
component command قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
ignisfatuus روشنایی شبانه بر روی زمینهای باتلاقی که تصور میرفت ازاحتراق گازهای باتلاقی بوجودمیاید
vigils گشت زدن در شب گشت و هشیاری و مراقبت شبانه
vigil گشت زدن در شب گشت و هشیاری و مراقبت شبانه
to fly with the owl کارهای شبانه کردن شبگردی کردن
youth hostel شبانه روزی جوانان مهمانسرای جوانان
youth hostels شبانه روزی جوانان مهمانسرای جوانان
association شرکت
businesses شرکت
firm شرکت
EIS ول شرکت
business شرکت
consociation شرکت
participation شرکت
fellowsh شرکت
concerns شرکت
firms شرکت
associations شرکت
firmer شرکت
handing شرکت
hand شرکت
concern شرکت
cahoot شرکت
incorporation شرکت
contribution شرکت
partnerships شرکت
enterprises شرکت
enterprise شرکت
partnership شرکت
corporation شرکت
houses شرکت
contributions شرکت
companies شرکت
housed شرکت
corporations شرکت
firmest شرکت
house شرکت
company شرکت
society شرکت کمیته
memorandum of association اساسنامه شرکت
dissolution of partner ship فسخ شرکت
memorandom of association اساسنامه شرکت
societies شرکت کمیته
microsoft corporation شرکت مایکروسافت
economic unit خانوار شرکت
cooperative شرکت تعاونی
mutual company شرکت تعاونی
cooperative society شرکت تعاونی
corporate appraisal ارزیابی شرکت
doctor to the company پزشک شرکت
corporately بصورت شرکت
corporativism شرکت گرایی
winding up of a company انحلال شرکت
subsidiary شرکت تابعه
company seal مهر شرکت
subsidiaries شرکت تابعه
company secretary منشی شرکت
company union اتحادیه شرکت
employer's liability insurance company شرکت بیمه
cooperative company شرکت تعاونی
compulsory partnership شرکت قهری
electric company شرکت برق
dissolution of a company انحلال شرکت
champerty شرکت در دعوا
house flag پرچم شرکت
associativity شرکت پذیری
associative شرکت پذیر
associated company شرکت وابسته
artieles of association شرکت ناور
articles of assosiation اساسنامه شرکت
article of association اساسنامه شرکت
article of a company اساسنامه شرکت
commercial company شرکت تجاری
civil partnership شرکت مدنی
certificate of incorporation شرکت نامه
a stand-alone company یک شرکت مستقل
general partnership شرکت تضامنی
branch of a company شعبه شرکت
giant corporation شرکت بزرگ
go into شرکت کردن در
holding company شرکت مرکزی
holding company شرکت مالک
to take part [in] شرکت داشتن [در]
commercial firm شرکت تجارتی
joint stock company شرکت سهامی
company law قوانین شرکت
participating شرکت کننده
corporatism شرکت گرایی
joint-stock company شرکت سهامی
joint-stock companies شرکت سهامی
private enterprise شرکت خصوصی
joint stock شرکت سهامی
insurance company شرکت بیمه
intel corporation شرکت اینتل
aiding and abetting شرکت در جرم
affiliated company شرکت وابسته
datapro یک شرکت تحقیقاتی
acting company شرکت عامل
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com