Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (16 milliseconds)
English
Persian
direct distance dialing
شماره گیری فاصله مستقیم
Search result with all words
ddd
Dialing Distance Direct شماره گیری از فاصله مستقیم
Other Matches
asynchronous
کامپیوتری که به شبکهای وصل است تا شماره گیری مودم ها را کنترل کند و به کاربران در فاصله دور اجازه استفاده از اتصال مودم و دستیابی به شبکه بدهد
DTMF
روش شماره گیری با دستگاه تلفن که در آن هر شماره یک TONE ایجاد میکند مقایسه شود با Pulse Dialling
dashes
خط فاصله مستقیم جلو رفتن
dash
خط فاصله مستقیم جلو رفتن
dashed
خط فاصله مستقیم جلو رفتن
dialing
شماره گیری
dial up
شماره گیری
number dialling
شماره گیری
dial pulse
تپش شماره گیری
dial
شماره گیری با تلفن
inductive dialing
شماره گیری القائی
buzzer signal
ایمپولز شماره گیری
dialed
شماره گیری با تلفن
push button dialing
شماره گیری دکمهای
dial up terminal
ترمینال شماره گیری
dials
شماره گیری با تلفن
dialled
شماره گیری با تلفن
selector dial
صفحه شماره گیری
tone dialing
شماره گیری اهنگی
direct measurement
اندازه گیری مستقیم
buzzer signal
علامت یا سیگنال شماره گیری
dial signal
بوق ازاد برای شماره گیری
direct potentiometric measurement
اندازه گیری پتانسیل سنجی مستقیم
dialled
امکانی درمودم که خودکار شماره گیری میکند.
dial
امکانی درمودم که خودکار شماره گیری میکند.
dials
امکانی درمودم که خودکار شماره گیری میکند.
dialed
امکانی درمودم که خودکار شماره گیری میکند.
pulse dialling
شماره گیری تلفن از طریق ارسال پالسهایی روی خط
phoning
شماره گیری یا تلاش برای صحبت کردن با کسی در تلفن
phone
شماره گیری یا تلاش برای صحبت کردن با کسی در تلفن
phoned
شماره گیری یا تلاش برای صحبت کردن با کسی در تلفن
auto
امکانی در مودم برای شماره گیری مجدد و ضبط داده
phones
شماره گیری یا تلاش برای صحبت کردن با کسی در تلفن
autos
امکانی در مودم برای شماره گیری مجدد و ضبط داده
dials
شماره گیری با تلفن که در طرف دیگر یک مودم و یک کامپیوتر قرار دارند.
dial
شماره گیری با تلفن که در طرف دیگر یک مودم و یک کامپیوتر قرار دارند.
dialled
شماره گیری با تلفن که در طرف دیگر یک مودم و یک کامپیوتر قرار دارند.
dialed
شماره گیری با تلفن که در طرف دیگر یک مودم و یک کامپیوتر قرار دارند.
Dialer
امکانی در ویندوز که در صورت وجود مودم متصل به PC شماره گیری میکند
Phone Dialer
امکانی در ویندوز که به کاربرد مکان شماره گیری از کامپیوتر خود میدهد
coulomb's law
نیروی بین دوبار الکتریکی یا مغناطیسی باحاصل ضرب بارهای انهانسبت مستقیم و با مربع فاصله انها از هم نسبت عکس دارد
autos
امکانی در مودم برای شماره گیری مجدد در صورت اشغال خط تا وقتی که پاسخ دهد
auto
امکانی در مودم برای شماره گیری مجدد در صورت اشغال خط تا وقتی که پاسخ دهد
blind dialling
توانایی مودم برای شماره گیری حتی وقتی که خط به نظر خراب است با استفاده از برخی خط وط خصوصی
ATD
دستور استاندارد برای مودم های سازگار که در شماره گیری تلفن به کار می روند و توسط Hayes ایجاد شده اند
acu
وسیلهای که به کامپیوتر اجازه میدهد ایستگاهها را فراخوانی کند یا خودکار شماره گیری کند
ring
سیستم کامپیوتر راه دور که کاربر به تلفن آن یک بار تماس می گیرد و امکان شماره گیری , قط ع تماس ,انتظار و سپس بماس مجدد دارد.
privates
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
private
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
station number
شماره پست مخابراتی شماره ترتیب محل بارها درداخل هواپیما
dasd
Device Storage DirectAccess اسباب حافظه بادستیابی مستقیم دستگاه انباره دستیابی مستقیم
direct admission
مراجعه مستقیم به بهداری پذیرش یامراجعه مستقیم بیماران
cleek
چوب شماره 4 چوبی یا اهن شماره 1 گلف
count off
شمارش به ترتیب شماره بترتیب شماره " بشمار "
basic
روش به هنگام سازی و بازیابی مستقیم بلاک داده مشخص که در یک وسیله با دستیالی مستقیم ذخیره شده است
basics
روش به هنگام سازی و بازیابی مستقیم بلاک داده مشخص که در یک وسیله با دستیالی مستقیم ذخیره شده است
single space
در میان سطور فقط یک فاصله گذاردن تک فاصله کردن
following distance
فاصله بین وسائط نقلیه فاصله میان خودروها
they exceeded us in number
شماره انها از شماره مابیشتر بود
point blank range
فاصله از محل تیراندازی تاهدف فاصله تا هدف
directs
مستقیم یا بدون پردازش یا حرکت مستقیم
directed
مستقیم یا بدون پردازش یا حرکت مستقیم
direct
مستقیم یا بدون پردازش یا حرکت مستقیم
direct exchange
تعویض مستقیم مبادله مستقیم قطعات
interval
فاصله اختلاف فاصله مدت زمان
cost fraction
نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
an isaiah flower
گلی که شماره و شکل پرچمهای ان با شماره و شکل مادگیهای ان برابر باشد
anisandrous flower
گلی که شماره و شکل پرچمهای ان با شماره و شکل مادگی ان برابر باشد
lay reference number
شماره ترتیب کاشتن مین شماره مشخصات مین کاشته شده
spaces
فاصله دادن فاصله داشتن
space
فاصله دادن فاصله داشتن
collision parameter
در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
direct command
فرماندهی مستقیم فرماندهی بلاواسطه تیراندازی به روش فرمان مستقیم
alleys
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleyways
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alley
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
military impedimenta
شماره بارنامه نظامی شماره حمل بار نظامی
direct fire sights
زاویه یا بهای تیر مستقیم دوربینهای تیر مستقیم
elicitation
کسب اطلاعات غیر مستقیم بازجویی غیر مستقیم
holed
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
hole
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holing
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holes
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
close march
راهپیمایی با فاصله جمع فرمان " فاصله جمع " درراهپیمایی
direct dyes
رنگینه های مستقیم
[که بدون نیاز به دندانه بصورت مستقیم با آب و الیاف پنبه، ابریشم و پشم ترکیب داده شده و رنگ های روشن و براقی را بوجود می آورد ولی در عین حال در برابر شستشو، پایداری خوبی ندارد.]
He's a wet blanket.
او
[مرد]
آدم روح گیری
[نا امید کننده ای یا ذوق گیری]
است.
go no go
اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
direct access storage device
اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
chalk number
شماره سریال بار هوایی شماره سریال حرکت هوایی
stock number
شماره فنی انبار شماره انبار
his severity relaxed
از سخت گیری خود کاست سخت گیری وی کمتر شد
digamy
دو زن گیری دو شوهر گیری
stream gaging
اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
with the utmost rigour
با کمال سخت گیری با سخت گیری هر چه بیشتر
measuring converter
مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
number
شماره
ones
شماره یک
three
شماره 3
file number
شماره صف
threes
شماره 3
six
شماره شش
the t. number
شماره کل
the total number
شماره کل
dyad
شماره دو
one
شماره یک
number
شماره
numerals
شماره
numeral
شماره
number generator
شماره زا
code
شماره
numbers
شماره
ten
شماره 01
line number
شماره خط
sixes
شماره شش
direct
<adj.>
مستقیم
beeline
خط مستقیم
right
مستقیم
level
مستقیم
bee line
خط مستقیم
levelled
مستقیم
levels
مستقیم
attributive
مستقیم
first-hand
مستقیم
directed
مستقیم
righted
مستقیم
leveled
مستقیم
righting
مستقیم
directs
مستقیم
firsthand
مستقیم
straightish
مستقیم
straight
مستقیم
upstanding
مستقیم
straightest
مستقیم
straight line
خط مستقیم
straight line code
کد خط مستقیم
straight line code
کد مستقیم
straight line
مستقیم
straighter
مستقیم
unintermediate
<adj.>
مستقیم
on line
مستقیم
stern rope
طناب شماره شش
item number
شماره جنس
dials
شماره گرفتن
licence number
شماره پروانه
letter no
نامه شماره 5
dialled
شماره گرفتن
numbering
شماره گذاری
job number
شماره کار
item number
شماره ردیف
statement number
شماره حکم
account number
شماره حساب
passport number
شماره گذرنامه
player's number
شماره بازیگر
evaluates
شماره یا عدد
evaluating
شماره یا عدد
pressmark
شماره کتاب
auto
شماره تلفن
numbers
شماره بازیگر
number
شماره بازیگر
device number
شماره دستگاه
evaluate
شماره یا عدد
numerale
شماره بردار
numbered
شماره دار
evaluated
شماره یا عدد
ogdoad
شماره هشت
file number
شماره پرونده
statement number
شماره دستور
extension
شماره فرعی
number plates
پلاک شماره
number plate
پلاک شماره
book
شماره بازیگرخطاکار
booked
شماره بازیگرخطاکار
books
شماره بازیگرخطاکار
octavus
شماره هشت
back number
شماره کهنه
subscriber's number
شماره مشترک
back numbers
شماره کهنه
selector switch
شماره یاب
unity
شماره یک واحد
dial
شماره گرفتن
dialed
شماره گرفتن
autos
شماره تلفن
head rope
طناب شماره یک
Nos
مخفف شماره
upshot
اخرین شماره
document number
شماره درخواست
document number
شماره سند
telephone number
شماره تلفن
by the number
با شماره بشمارید
drive number
شماره گرداننده
forward spring
طناب شماره سه
baffy
چوب شماره 5
grid number n
شبکه شماره ان
personal
شماره تلفن ها
No.
مخفف شماره
logs
شماره تلفن
log
شماره تلفن
brassie
چوب شماره 2
code number
شماره رمز
telephone numbers
شماره تلفن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com