English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 284 (13 milliseconds)
English Persian
Arabic شکل مشابه ...
Search result with all words
field مشابه 4036
fielded مشابه 4036
fields مشابه 4036
round مشابه 8759
roundest مشابه 8759
domain مشابه 3286
domains مشابه 3286
scale مشابه 8865
syntax مشابه 9817
voice وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voice تولید صدا مشابه صوت انسان که نتیجه سنتز صدا است
voice تولید مجدد صدا مشابه صوت انسان
voices وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voices تولید صدا مشابه صوت انسان که نتیجه سنتز صدا است
voices تولید مجدد صدا مشابه صوت انسان
voicing وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voicing تولید صدا مشابه صوت انسان که نتیجه سنتز صدا است
voicing تولید مجدد صدا مشابه صوت انسان
word مشابه 10721
worded مشابه 10721
launch مشابه 5747
launched مشابه 5747
launches مشابه 5747
launching مشابه 5747
language برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
languages برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
task جابجایی برنامهای در حافظه با دیگر که موقتاگ روی دیسک ذخیره شده است . جابجایی کارها مشابه چند کاره بودن نیست چون میتواند چندین برنامه را هم زمان اجرا کند
tasks جابجایی برنامهای در حافظه با دیگر که موقتاگ روی دیسک ذخیره شده است . جابجایی کارها مشابه چند کاره بودن نیست چون میتواند چندین برنامه را هم زمان اجرا کند
status مشابه 9596
carrier مشابه 1595
carriers مشابه 1595
distribute سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
distributes سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
distributing سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
interchange مشابه 5359
interchanged مشابه 5359
interchanges مشابه 5359
interchanging مشابه 5359
except تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
difference تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
differences تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
directly مشابه 3162
register مشابه 8481
registering مشابه 8481
registers مشابه 8481
peripheral مشابه 7489
electronic مشابه 3510
check او نتیجه چاپ و صورتحساب ها را بررسی کند تا ببیند آیا مشابه هم هستند یا خیر
checked او نتیجه چاپ و صورتحساب ها را بررسی کند تا ببیند آیا مشابه هم هستند یا خیر
checks او نتیجه چاپ و صورتحساب ها را بررسی کند تا ببیند آیا مشابه هم هستند یا خیر
recoveries مشابه 8398
recovery مشابه 8398
clone کامپیوتر یا مداری که مشابه گونه اصلی آن کار میکند
cloned کامپیوتر یا مداری که مشابه گونه اصلی آن کار میکند
clones کامپیوتر یا مداری که مشابه گونه اصلی آن کار میکند
cloning کامپیوتر یا مداری که مشابه گونه اصلی آن کار میکند
broadcast تصویر ویدیویی یا سیگنالی که مشابه نمونه آن در ایستگاه تلویزونی است
broadcasts تصویر ویدیویی یا سیگنالی که مشابه نمونه آن در ایستگاه تلویزونی است
pulse مجموعه متمادی پالسهای مشابه
pulsed مجموعه متمادی پالسهای مشابه
design مشابه 2979
designs مشابه 2979
decoding مشابه 2860
synthesised مشابه 9821
synthesises مشابه 9821
synthesising مشابه 9821
synthesize مشابه 9821
synthesized مشابه 9821
synthesizes مشابه 9821
synthesizing مشابه 9821
bridging مشابه 1361
flash حافظه غیر فرار مشابه EEPROM که با بلاکهای داده کار میکند و نه بیتها که معمولاگ در درایور دیسک به کار می رود
flashed حافظه غیر فرار مشابه EEPROM که با بلاکهای داده کار میکند و نه بیتها که معمولاگ در درایور دیسک به کار می رود
flashes حافظه غیر فرار مشابه EEPROM که با بلاکهای داده کار میکند و نه بیتها که معمولاگ در درایور دیسک به کار می رود
dual دو سیستم کامپیوتری که به طور موازی روی داده یکسان کار می کنند با دستورات مشابه برای اطمینان از صمت بالا
breakdown مشابه 1352
breakdowns مشابه 1352
anti- ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
bracket مشابه 1329
slew مشابه 9308
courier نوشتاری تک فضایی که مشابه نوشتار ماشین تحریر شرکتها است
couriers نوشتاری تک فضایی که مشابه نوشتار ماشین تحریر شرکتها است
organises مشابه 7186
organising مشابه 7186
organize مشابه 7186
organizes مشابه 7186
organizing مشابه 7186
manipulation مشابه 6208
print مشابه 7861
printed مشابه 7861
prints مشابه 7861
incorrectly مشابه 5078
native کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
natives کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
option کلیدی روی صفحه کلید که دستیابی به کار سایر کلیدها را فراهم میکند. مشابه کلید ctrl یا Alt در صفحه کلید IBM PC
options کلیدی روی صفحه کلید که دستیابی به کار سایر کلیدها را فراهم میکند. مشابه کلید ctrl یا Alt در صفحه کلید IBM PC
ultra- مشابه 10327
gem IB و اتاری اس تی اضافه میکندرا به ریزکامپیوترهای گوناگونی شامل کامپیوترشخصی acpaintبرنامهای که کیفیتهای مشابه acintosh
gems IB و اتاری اس تی اضافه میکندرا به ریزکامپیوترهای گوناگونی شامل کامپیوترشخصی acpaintبرنامهای که کیفیتهای مشابه acintosh
equivalence تابع منط قی که وقتی درست است همه ورودی ها مشابه باشند
Other Matches
emulation رفتار یک چاپگر یا کامپیوتر که دقیقاگ مشابه دیگری باشد و به برنامههای مشابه اجازه اجرا و به دادههای مشابه اجازه پردازش می دهند
directory روش اطمینان از اطلاعات مشابه و به روز فایلهای دو دایرکتوری مشابه در دو کامپیوتر
directories روش اطمینان از اطلاعات مشابه و به روز فایلهای دو دایرکتوری مشابه در دو کامپیوتر
similar <adj.> مشابه
quasi مشابه
like <adj.> مشابه
similar مشابه
allo مشابه
homogeneous مشابه
semblable مشابه
elementary مشابه
alike <adj.> مشابه
akin <adj.> مشابه
corresponding مشابه
resembling <adj.> مشابه
lossy compression مشابه 6-23
related <adj.> مشابه
analogous مشابه
MHS مشابه 6444
equal مشابه بودن
equivalents برابر مشابه
MByte مشابه 6304
equivalent برابر مشابه
induction مشابه 5128
inductions مشابه 5128
least significant digit مشابه 5781
reconfigure مشابه 8375
epileptiform مشابه صرع
multifunctional مشابه 6716
quantize مشابه 8181
product group کالاهی مشابه
pim مشابه 7515
parity price قیمت مشابه
multi scan monitor مشابه 6632
equaled مشابه بودن
equaling مشابه بودن
look-alikes برنامه مشابه
epileptoid مشابه صرع
assonant مشابه یا متجانس
exclusive مشابه 3824
encryption مشابه 3631
window مشابه 10682
kips مشابه 5677
user مشابه 10322
users مشابه 10322
EMI مشابه 3541
decryption مشابه 2871
correspound مشابه بودن
congener مشابه متجانس
cal مشابه 1502
look-alike برنامه مشابه
look alike برنامه مشابه
equalled مشابه بودن
equalling مشابه بودن
equals مشابه بودن
IRTF مشابه 55423
IBM مشابه 4962
IBM مشابه 4963
rounding مشابه 8762
HMA مشابه 4812
GUI مشابه 4601
gap مشابه 4490
gaps مشابه 4490
EXNOR مشابه 3826
identical دقیقا مشابه
similarly بطور مشابه
storage مشابه 9641
in the same boat <idiom> درشراطی مشابه
in kind <idiom> به طریقی مشابه
uncommitted logic array مشابه 10328
SVGA مشابه 9737
etx توجه مشابه EOT
to correspond to مانند [مشابه] بودن
tonemic دارای تلفظ مشابه
bank مجموعهای از وسایل مشابه
banks مجموعهای از وسایل مشابه
homochromatic دارای رنگهای مشابه
dissimilarly بطور غیر مشابه
lark چکاوک وگونههای مشابه ان
Join the club! من هم درشرایطی مشابه هستم !
quasi- مشابه یا تقریباگ همان
in keeping with <idiom> مشابه ،موافقت کردن
larks چکاوک وگونههای مشابه ان
hand out <idiom> از چیزهایی مشابه به هم دادن
acceptable alter nate product فراورده مشابه قابل قبول
block storing کنار هم چیدن کانتینرهای مشابه
storage pool گروهی از دستگاههای ذخیره مشابه
tweedledum and tweedledee دو فرد یا دو گروه خیلی مشابه
equate مشابه بودن یامشابه ساختن
We're all in the same boat. ما همه در یک موقعیت مشابه هستیم.
relationships نحوه اتصال دو چیز مشابه
relationship نحوه اتصال دو چیز مشابه
cartel اتحادیه صاحبان صنایع مشابه
cartels اتحادیه صاحبان صنایع مشابه
rookery زادگاه زاغ ها و پرندگان مشابه
heterologous غیر مشابه بدون نسبت
equates مشابه بودن یامشابه ساختن
isotropic دارای خواص فیزیکی مشابه
rookeries زادگاه زاغ ها و پرندگان مشابه
equated مشابه بودن یامشابه ساختن
basic type double tier formwork قالب بندی بالارونده با تختههای مشابه
Birds of a feather flock together . <proverb> پرندگان مشابه با یکدیگر پرواز مى کنند .
contour template مشابه سازی یک شکل دو یاسه بعدی
in a rut <idiom> همیشه کار مشابه انجام دادن
equivalent همان مقدار را داشتن یا مشابه بودن
equivalents همان مقدار را داشتن یا مشابه بودن
to be in the same boat <idiom> درشرایطی مشابه بودن [اصطلاح مجازی]
homogamy وجود گلبرگهای مشابه ومتجانس در گیاه
pantomiming <adj.> <pres-p.> [رفتار مشابه با چیز دیگری انجام دادن]
typecasts ارجاع کردن نقشهای مشابه به هنرپیشهی بخصوص
typecasting ارجاع کردن نقشهای مشابه به هنرپیشهی بخصوص
unshielded twisted pair cable مشابه 10294. مراجعه شود به CATEGORY CABLE
c استفاده مشابه از کامپیوتر و سایر اجزا در فرآیند
c استفاده مشابه از کامپیوتر در هر جنبه طراحی و ساخت
gating circuit مداری که مشابه با یک کلیدانتخاب شده عمل میکند
homograft پیوند زنی از بافت وجودی مشابه باخود
typecast ارجاع کردن نقشهای مشابه به هنرپیشهی بخصوص
emulating <adj.> <pres-p.> [رفتار مشابه با چیز دیگری انجام دادن]
mimicking <adj.> <pres-p.> [رفتار مشابه با چیز دیگری انجام دادن]
match جستجو در پایگاه داده برای اطلاع مشابه
matches جستجو در پایگاه داده برای اطلاع مشابه
elements که ازقسمتهای مشابه بسیار تشکیل شده است
element که ازقسمتهای مشابه بسیار تشکیل شده است
cold cuts گوشت سرد با پنیر یخ زده کالباس واغذیه مشابه
chain store فروشگاه زنجیری فروشگاههای مشابه متعلق به یک شرکت یا کالا
chain stores فروشگاه زنجیری فروشگاههای مشابه متعلق به یک شرکت یا کالا
peering هر دو وسیله مشابه که در سطح پروتکل شبکه یکسان باشند
COMAL زبان برنامه نویسی ساخت نیافته مشابه با BASIC
peer هر دو وسیله مشابه که در سطح پروتکل شبکه یکسان باشند
peered هر دو وسیله مشابه که در سطح پروتکل شبکه یکسان باشند
emulate کپی کردن یا رفتار مشابه با چیز دیگری انجام دادن
chip off the old block <idiom> (هرچی گذاشته اون برداشته)رفتار مشابه به والدین داشتن
speech که وقتی باسم اجرا شود و مشابه صحبت افراد میشود
speeches که وقتی باسم اجرا شود و مشابه صحبت افراد میشود
emulates کپی کردن یا رفتار مشابه با چیز دیگری انجام دادن
emulated کپی کردن یا رفتار مشابه با چیز دیگری انجام دادن
emulating کپی کردن یا رفتار مشابه با چیز دیگری انجام دادن
base pitch فاصله بین نیمرخهای مشابه دو دندانه مجاور از یک چرخ دنده
crt وسیله نمایش حروف یا طرح ها یا اطلاعات گرافیکی مشابه دستگاه تلویزیون
estrogen ماده که بطورطبیعی درگیاهان وجوددارد ودارای اثرات حیاتی مشابه است
CD quality چیزی که میتواند کیفیت ضبط مشابه با دیسک فشرده داشته باشد
encoding روش کد گذاری داده در دیسک مغناطیسی برای جلوگیری از مجموعهای از بیتهای مشابه
homogeneous computer network شبکهای که از ماشینهای مشابه ساخته شده است که با هم سازگارند یا از یک تولید کننده هستند
macdraw معماری مهندسی یانقشه کشان و متخصصین مشابه در هنرهای گرافیکی طراحی شده است
cascade connection دو یا چندین دستگاه مشابه که پشت سر هم مرتب شده اند وخروجی یکی به ورودی دیگری وصل میشود
formats 1-مشابه 4354 2-مشخص کردن فضاهای دیسک که برای داده و کنترل در نظر گرفته شده است
thimble printer چاپگر کامپیوتری که از نوک چاپ مشابه wheel-daily استفاده میکند ولی به شکل انگشتانه است
styluses وسیلهای مشابه قلم که در سیستمهای گرافیک کامپیوتری برای بیان محل نشانه گر در صفحه به کار می رود
format 1-مشابه 4354 2-مشخص کردن فضاهای دیسک که برای داده و کنترل در نظر گرفته شده است
styli وسیلهای مشابه قلم که در سیستمهای گرافیک کامپیوتری برای بیان محل نشانه گر در صفحه به کار می رود
stylus وسیلهای مشابه قلم که در سیستمهای گرافیک کامپیوتری برای بیان محل نشانه گر در صفحه به کار می رود
pos سیستمی که از ترمینال کامپیوتری در سایت نقط ه فروش برای ارسال الکترونیکی یا کترول مشابه به قیمت گذاری محصول و... استفاده میکند
isomorph جانور یا گیاه ویاگروهی که مشابه گیاه یاگروه دیگری است
synthesizer وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesisers وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
commodity groups گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
synthesizers وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
corresponds بهم مربوط بودن مانند یا مشابه بودن
correspond بهم مربوط بودن مانند یا مشابه بودن
corresponded بهم مربوط بودن مانند یا مشابه بودن
installable device driver درایور وسیلهای که در حافظه بار شده است و مقیم است و با تابع مشابه به درون سیستم عامل جایگزین میشود
pseudo random قط عات حافظه RAM پویا , که قادر به تنظیم مجدد هستند و بنابراین فاهری مشابه قطعه , RAM ایستا دارند
robots وسیلهای که برای انجام یک سری امور تولیدی که مشابه کارهای انجام شده توسط افراد است برنامه ریزی میشود
coprocessor پردازنده جانبی مخصوص مشابه آرایه یا پردازنده عددی که میتواند با CPU اصلی برای افزایش سرعت اجرا کار کند
robot وسیلهای که برای انجام یک سری امور تولیدی که مشابه کارهای انجام شده توسط افراد است برنامه ریزی میشود
leashes افسار سگ وحیوانات مشابه افسار بستن
leash افسار سگ وحیوانات مشابه افسار بستن
point of sale سیستمی که از ترمینال کامپیوتر در نقط ه فروش سایت برای ارسال الکترونیکی یا کنترل ارسال مشابه قیمت گذاری محصول و.. استفاده میشود
sampler واگیره [تکرار طرح در متن فرش جهت پوشش کل زمینه. در واگیره یا از مشابه بته جقه و یا نگاره های مختلف استفاده می شود.]
real time مدل کامپیوتری یک فرآیند که به هر فرآیند در زمانه مشابه با فرآیند واقعی اجرا میشود
GKS استاندارد دستورات نرم افزاری و توابع که ورودی /خروجی گرافیکی را شرح میدهد تا توابع مشابه را روی هر نوع سخت افزار تامین کند
modes قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
mode قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
program line فرش های همگون [اصطلاحا به فرش های اطلاق می شود که از نظر نقشه مشابه بوده ولی اندازه آنها با یکدیگر متفاوت باشد.]
Temerchin motife نگاره تمرچین [این نقش هشت ضلعی در فرش های افغانی، ترکمنی و قفقازی بکار رفته و ویژگی خاص آن تکرار حالتی از ماهی در طراحی است و بصورت چهار قاب مشابه با تضاد رنگی می باشد.]
offset knots گره نامتقارن [گاه جهت ایجاد سایه و تفاوت ظاهری طرح با دیگر قسمت ها به جای تکرار گره زدن بر روی دو تار مشابه در ردیف بافت بعدی از سه تار شماره یک، دو، سه و یا یک، سه، دو استفاده می کنند.]
retorsion عملی است که یک دولت در مقابل عمل دولت دیگری انجام میدهد وعمل اخیر کاملا" مشابه رفتاری است که از دولت اولی سر زده بوده است
forms 1-متن چاپ شده با فضای خالی که اطلاعات می توانند وارد شوند. 2-نمایش گرافیکی که مشابه حالت چاپ موجود است و برای ورود داده به پایگاه داده است
formed 1-متن چاپ شده با فضای خالی که اطلاعات می توانند وارد شوند. 2-نمایش گرافیکی که مشابه حالت چاپ موجود است و برای ورود داده به پایگاه داده است
form 1-متن چاپ شده با فضای خالی که اطلاعات می توانند وارد شوند. 2-نمایش گرافیکی که مشابه حالت چاپ موجود است و برای ورود داده به پایگاه داده است
spandrel لچک [در فرش های لچک ترنج، لچک ها معمولا یک چهارم ترنج بوده و یا دارای نقشه مشابه و یا نقشه متفاوت می باشند.]
exjunction تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
EXOR تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com