English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
almonry صدقه خانه کلیسا
Other Matches
charity begins at home. <proverb> صدقه از خانه شروع می شود .
ara محراب کلیسا [در خانه های شخصی برای توسل به خدا]
galilee نماز خانه کوچک نزدیک کلیسا شهرستان جلیل در فلسطین
exonarthex [هشتی ورودی کلیسا خارج از نمای اصلی کلیسا]
prebendary دریافت مقرری از کلیسا وفیفه خوار کلیسا
elder ارشد کلیسا شیخ کلیسا
dole صدقه
an act of charity صدقه
alms صدقه
charities صدقه
charitable gift صدقه
charity صدقه
handout صدقه
alms deed صدقه
eleemosynary صدقه
almggiver صدقه پخش کن
almoner صدقه پخش کن
almsgiving صدقه دادن
almsman صدقه گیر
eleemosynary وابسته به صدقه
breadline صف صدقه بگیران
almsman صدقه دهنده
eleemosynary صدقه خوری
eleemosinary وابسته به صدقه
eleemosinary صدقه خور
eleemosynary صدقه دهنده
charitableness خیرخواهی صدقه بخشی
To be all over some one . To plead with someone . قربا ؟ صدقه کسی رفتن
lady help زنی که بابانوی خانه هم صحبت است واورادرکارهای خانه یاری میکن
pigenhole کاغذ دان جعبه مخصوص نامه ها خانه خانه کردن
knife boy خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
it is but a step to my house تا خانه ما گامی بیش نیست یک قدم است تا خانه ما
mansion house خانه بزرگ خانه رسمی شهردار لندن
honeycombs ارایش شش گوش خانه خانه کردن
homebody ادم خانه نشین یا علاقمند به خانه
honeycomb ارایش شش گوش خانه خانه کردن
our neighbour door کسیکه خانه اش پهلوی خانه ماست
houndstooth check طرح خانه خانه مورب پارچه
hound's tooth check طرح خانه خانه مورب پارچه
toft عرصه خانه ومتعلقات ان خانه رعیتی
tricotine پارچه زبر لباسی خانه خانه
Honey comb design طرح خانه زنبوری [یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
bagnio فاحشه خانه جنده خانه
weigh house قپاندار خانه ترازودار خانه
garde manger سرد خانه اشپز خانه
cellular لانه زنبوری خانه خانه
cells جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
i do not know your house خانه شما را بلد نیستم نمیدانم خانه شما کجاست
cell جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
formula الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulae الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulas الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
ranges یک خانه یا تعدادی خانه
honey comb خانه خانه کردن
range یک خانه یا تعدادی خانه
ranged یک خانه یا تعدادی خانه
churches کلیسا
kirk کلیسا
bethel کلیسا
stair towers turrets کلیسا
churchgoer کلیسا رو
churchgoers کلیسا رو
church کلیسا
the house is in my possession خانه در تصرف من است خانه در دست من است
territoriality کلیسا سالاری
presbyter شیخ کلیسا
territorialism کلیسا سالاری
camarin معبد در کلیسا
ambulacrum صحن کلیسا
ostiary دربان کلیسا
kirkman عضو کلیسا
tympanon جبهه کلیسا
tympanum جبهه کلیسا
lay reader قاری کلیسا
undercroft اتاق کلیسا
nave portal مدخل کلیسا
kirk به کلیسا رفتن
steeple مناره کلیسا
churchmen نگهبان کلیسا
tympan جبهه کلیسا
congregations حضاردر کلیسا
Ecclesilogy کلیسا شناسی
double church کلیسا دو طبقه
congregation حضاردر کلیسا
crowde سرداب کلیسا
churchman نگهبان کلیسا
ecclesiastical منسوب به کلیسا
steeple برج کلیسا
steeples مناره کلیسا
steeples برج کلیسا
crypt سرداب کلیسا
crypts سرداب کلیسا
churchyard حصار کلیسا
churchyard حیاط کلیسا
churchyards حصار کلیسا
churchyards حیاط کلیسا
crowd سرداب کلیسا
croude سرداب کلیسا
sexton خادم کلیسا
blind storey تریبون کلیسا
transept بازویی کلیسا
transept جناح کلیسا
transepts بازویی کلیسا
transepts جناح کلیسا
facing the church روبروی کلیسا
nave رواق کلیسا
naves رواق کلیسا
chancel محراب کلیسا
god's acre محوطه کلیسا
sextons خادم کلیسا
chapelry حوزه کلیسا
croud سرداب کلیسا
churchly مربوط به کلیسا
tazza سنگاب بزرگ کلیسا
pastorium مقر شبان کلیسا
bans اعلان ازدواج در کلیسا
pastorate مقام شبانی کلیسا
banning اعلان ازدواج در کلیسا
chanter سرود خوان کلیسا
parvis حیاط یا دیوارجلو کلیسا
parament تزئینات اویختنی کلیسا
spire تاجک مخروطی کلیسا
campanile محل ناقوس کلیسا
spires تاجک مخروطی کلیسا
presbyter کشیش سرپرست کلیسا
narthex ایوان غربی کلیسا
narthex هشتی ورودی کلیسا
crossing tower برج تقاطع در کلیسا
the church e. سازمان قانونی کلیسا
lay clerk سرود خوان کلیسا
church warden متصدی دارایی کلیسا
campanile برج کلیسا منار
ban اعلان ازدواج در کلیسا
shepherdess شبان کلیسا که زن باشد
epi [مناره مخروطی کلیسا]
belfry برج ناقوس کلیسا
belfries برج ناقوس کلیسا
ante-church پیش ناو کلیسا
Deans رئیس کلیسا یادانشکده
Dean رئیس کلیسا یادانشکده
chancelor جداره مشبک [کلیسا]
chancel-rail دیواره مشبک [کلیسا]
chancel-arch قوسی شبستان کلیسا
altar-table میز مقدس در کلیسا
cathedra [صندلی اسقف در کلیسا]
back-aisle راهرو پشت کلیسا
aumbry [تورفتگی در دیوار کلیسا]
chancel-rail نرده مشبک [کلیسا]
shepherdesses شبان کلیسا که زن باشد
esonarthex [هشتی ورودی کلیسا]
cross-aisle [گوشواره عرضی کلیسا]
helm [تاج مخروطی کلیسا]
disestablishing کلیسا را از ازادی محروم کردن
beadle مستخدم جزء کلیسا یادانشگاه
disestablishes کلیسا را از ازادی محروم کردن
disestablish کلیسا را از ازادی محروم کردن
bema [بلندترین قسمت شبستان کلیسا]
piscina حوض شنا سنگاب کلیسا
impropriator تفریط کننده دارایی کلیسا
churchgoer کسی که مرتب به کلیسا میرود
auditory [نام قدیمی شبستان کلیسا]
churchgoers کسی که مرتب به کلیسا میرود
feretory [صندوق آثار مقدس کلیسا]
epistle side [محراب در گوشه جنوبی کلیسا]
Gospel side [قسمت شمالی محراب یا کلیسا]
hagioscope [گشادگی اریب در دیوار کلیسا]
deambulatory [راهرو یا گردشی در صدر کلیسا]
choir loft جای مخصوص خواندن کلیسا
deanship مقام ریاست دانشکده یا کلیسا
disestablished کلیسا را از ازادی محروم کردن
ecclesiastics علم ادارهء کلیساها مربوط به کلیسا
fore [جایگاه مخصوص روحانیون و سرایندگان در کلیسا]
antechoir جایگاه مخصوص روحانیون وسرایندگان در کلیسا
nave سالن کلیسا یا سایر سالنهای بزرگ
abbeys کلیسا نام کلیسای وست مینستر
naves سالن کلیسا یا سایر سالنهای بزرگ
ecclesiastic علم ادارهء کلیساها مربوط به کلیسا
credence [قفسه یا میز در حرم مقدس کلیسا]
bridal door [مدخل مزین در گوشه های کلیسا]
inquisitions تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
inquisition تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
chancel-screen [پرده ای که محراب را از کلیسا جدا می کند.]
abbey کلیسا نام کلیسای وست مینستر
mninster دیر عبادتگاه رئیس راهبان کلیسا
anthems سرودی که دسته جمعی در کلیسا میخوانند
sacristan متصدی حفافت فروف مقدسه کلیسا
sacristy محل نگاهداری فروف مقدسه کلیسا
sedilia یکی از سه صندلی محراب یاصدر کلیسا
parishes بخش یا ناحیه قلمرو کشیش کلیسا
sacrist متصدی نگهداری فروف مقدسه کلیسا
lichgate طاق نمای مشرف بحیاط کلیسا
parish بخش یا ناحیه قلمرو کشیش کلیسا
acrus choralis [جدار بین گروه کر و شبستان کلیسا]
anthem سرودی که دسته جمعی در کلیسا میخوانند
quirister دسته سرودخوانان کلیسا باهم خواندن
agape غذای سبک پس ار جشنی در کلیسا [دین]
parishes قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
parish قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
poppy head خشخاش ارایش گلدسته واردربالای صندلیهای کلیسا
cellure [قسمت تزئین شده و رنگی سقف کلیسا]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com