English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (5 milliseconds)
English Persian
baffle صفحه انعکاس از پیشرفت بازداشتن
baffled صفحه انعکاس از پیشرفت بازداشتن
baffles صفحه انعکاس از پیشرفت بازداشتن
baffling صفحه انعکاس از پیشرفت بازداشتن
Other Matches
becalming از پیشرفت بازداشتن
becalms از پیشرفت بازداشتن
becalmed از پیشرفت بازداشتن
becalm از پیشرفت بازداشتن
reflection plane صفحه انعکاس
radar return انعکاس امواج در روی صفحه رادار علایم صفحه رادار
fixed echo انعکاس ثابت روی صفحه رادار
terrain return انعکاس تشعشع امواج زمینی روی صفحه رادار
sky glow انعکاس نور یک جنگ افزار یاشعله دهانه ان در صفحه اسمان
glares انعکاس نور بسیار درخشان به ویژه روی صفحه نمایش VDU
glared انعکاس نور بسیار درخشان به ویژه روی صفحه نمایش VDU
glare انعکاس نور بسیار درخشان به ویژه روی صفحه نمایش VDU
skin paint نوعی علایم راداری روی صفحه رادار که از انعکاس امواج رادار تولید میشود
echoing انعکاس صدا انعکاس موج
echoes انعکاس صدا انعکاس موج
echo انعکاس صدا انعکاس موج
echoed انعکاس صدا انعکاس موج
qwerty keyboard ترتیب صفحه کلید که روی بسیاری از صفحه کلیدهای موجود در ماشین تحریر وکامپیوتر و کلمه پردازهااستاندارد میباشد صفحه کلید کورتی
pens نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
penning نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
penned نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
pen نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
clatters تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clattering تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clatter تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clattered تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
replication انعکاس
reflexion انعکاس
reflectance انعکاس
reflectiveness انعکاس
reactional انعکاس
reaction انعکاس
reflection انعکاس
reactions انعکاس
reflectance ink جوهر انعکاس
echoes انعکاس صدا
internal reflection انعکاس درونی
reflexivity انعکاس پذیری
echoed انعکاس صدا
reflexible انعکاس پذیر
repercussion انعکاس برگشت
atmospheric refraction انعکاس جوی
echo انعکاس صدا
bottom bounce انعکاس از کف دریا
echoing انعکاس صدا
reflectance قابلیت انعکاس
reflecting power قدرت انعکاس
reflector الت انعکاس
reflectors الت انعکاس
anechoic بدون انعکاس
reflexible قابل انعکاس
first order reflection انعکاس مرتبه یک
zigzag reflection انعکاس متعدد
reflexibility انعکاس پذیری
reflectorize ایجاد انعکاس کردن
catacoustics مبحث انعکاس صوت
reflecterize ایجاد انعکاس کردن
rotational reflection axis محور چرخش انعکاس
echo sounder انعکاس سنج صدا
to set back بازداشتن
proscribe بازداشتن از
proscribed بازداشتن از
proscribes بازداشتن از
deter بازداشتن
proscribing بازداشتن از
deterred بازداشتن
impede بازداشتن
prevent بازداشتن
contained بازداشتن
contains بازداشتن
deters بازداشتن
hindered بازداشتن
hinder بازداشتن
debar بازداشتن
detains بازداشتن
detaining بازداشتن
contain بازداشتن
debarring بازداشتن
hinders بازداشتن
detained بازداشتن
detain بازداشتن
containment بازداشتن
to keep back بازداشتن
debars بازداشتن
debarred بازداشتن
hindering بازداشتن
prevented بازداشتن
preventing بازداشتن
prevents بازداشتن
stow بازداشتن
interdict بازداشتن
stay بازداشتن
stayed بازداشتن
emcumber بازداشتن
impeded بازداشتن
impedes بازداشتن
overslaugh بازداشتن
stowed بازداشتن
stowing بازداشتن
stows بازداشتن
paper white monitor صفحه نمایش که متن سیاه را روی صفحه سفید نمایش میدهد و نه مثل متنهای معمولی درخشان روی صفحه سیاه
homing mine مین حساس به انعکاس امواج
coastal refraction انعکاس ساحلی امواج رادیویی
catadioptrics مبحث انعکاس و انکسار نور
echo sounding عمق یابی انعکاس صوت
echo suppression جلوگیری یا تضعیف انعکاس صوت
antiphony انعکاس یا جواب سرود وموسیقی
brightness تغییر شدت انعکاس نور
ice blink سفیدی افق از انعکاس دریا
suppressing بازداشتن ازعملیات
hampering از کار بازداشتن
to keep open house درخانه بازداشتن
trig از حرکت بازداشتن
to keep up ازتنزل بازداشتن
suppresses بازداشتن ازعملیات
suppress بازداشتن ازعملیات
skid از سریدن بازداشتن
skidded از سریدن بازداشتن
skidding از سریدن بازداشتن
skids از سریدن بازداشتن
to cop somebody کسی را بازداشتن
chock از حرکت بازداشتن
hampers از کار بازداشتن
hampered از کار بازداشتن
hamper از کار بازداشتن
pin down <idiom> از حرکت بازداشتن
scans درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
scanned درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
scan درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
plasma display صفحه نمایش با استفاده از خاصیت نورانی بدون گازهای متن صفحه
consol دستگاه ناوبری رادیویی صفحه کلید دستگاههای ارتباطی صفحه رادار
ksr ترمینالی که صفحه کلید و صفحه نمایش دارد و به CPU متصل است
raster گرافیکی که تصاویر آن روی خط وطی در صفحه نمایش یا صفحه ساخته می شوند
portraits جهت صفحه یا یک ورق صفحه که بلندترین لبه عمودی است
autos متنی که خودکار اطراف یک تصویر یا از یک صفحه به صفحه دیگر می چرخد
auto متنی که خودکار اطراف یک تصویر یا از یک صفحه به صفحه دیگر می چرخد
portrait جهت صفحه یا یک ورق صفحه که بلندترین لبه عمودی است
tabling لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش
tables لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش
lead in page صفحه ویدیویی که کاربر را به صفحه مورد نظر هدایت میکند
table لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش
raster یک حرکت افقی اشعه روی صفحه در مقابل صفحه CRT
tabled لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش
multiviewports صفحه نمایشی که دو یاچندین صفحه قابل دید رانمایش میدهد
routing صفحه ویدیو متنی که مسیر سایر صفحه ها را شرح میدهد
conning نام معرفی کننده کنسول : صفحه کلید و صفحه تصویر
cons نام معرفی کننده کنسول : صفحه کلید و صفحه تصویر
conned نام معرفی کننده کنسول : صفحه کلید و صفحه تصویر
con نام معرفی کننده کنسول : صفحه کلید و صفحه تصویر
data tablet یک وسیله ورودی دستی برای صفحه نمایش گرافیکی صفحه داده دهی
flat صفحه نمایشی که با یک صفحه مقابل مسط ح با لبههای مربعی ایجاد شده باشد
flattest صفحه نمایشی که با یک صفحه مقابل مسط ح با لبههای مربعی ایجاد شده باشد
glare صفحه شیشهای یا پلاستیکی در مقابل صفحه نمایش برای قط ع انعکاسی شدید نور
glared صفحه شیشهای یا پلاستیکی در مقابل صفحه نمایش برای قط ع انعکاسی شدید نور
glares صفحه شیشهای یا پلاستیکی در مقابل صفحه نمایش برای قط ع انعکاسی شدید نور
snowblink انعکاس نور خورشید بر روی برف یا یخ
sunlight تابش افتاب انعکاس نور خورشید
photogene انعکاس یا تصویر بعدی چیزی در شبکیه
notebook computer که به راحتی قابل حمل است ولی صفحه کلید و صفحه نمایش کوچک دارد
blocked مانع شدن از بازداشتن
blocks مانع شدن از بازداشتن
dissuade منصرف کردن بازداشتن
dissuaded منصرف کردن بازداشتن
forbid منع کردن بازداشتن
dissuades منصرف کردن بازداشتن
dissuading منصرف کردن بازداشتن
inoxidize از زنگ زدن بازداشتن
block مانع شدن از بازداشتن
bloc مانع شدن از بازداشتن
bar بازداشتن ممنوع کردن
bars بازداشتن ممنوع کردن
arrest توقیف کردن بازداشتن
blocs مانع شدن از بازداشتن
arrests توقیف کردن بازداشتن
keeps توقیف کردن بازداشتن
keep توقیف کردن بازداشتن
forbids منع کردن بازداشتن
arrested توقیف کردن بازداشتن
to bar one from his action بازداشتن کسی از کاری
to exelude any one from the p کسیرا ازرای بازداشتن
keying interval فاصله زمانی بین دو انعکاس موج رادار
active mine مین منفجر شونده از طریق انعکاس امواج
to the echo چنان بلند که تولید انعکاس صدا می نماید
projective طرحی ایجاد شده بوسیله انعکاس یاتصویر
stationed میز به همراه کامپیوتر , صفحه کلید , صفحه نمایش , چاپگر و غیره که کسی در آنجا کار میکند
stations میز به همراه کامپیوتر , صفحه کلید , صفحه نمایش , چاپگر و غیره که کسی در آنجا کار میکند
backlight چراغ پشت صفحه کریستال مایع که شدت حروف صفحه را بهبود می بخشد وآنها را خوانا تر میکند
station میز به همراه کامپیوتر , صفحه کلید , صفحه نمایش , چاپگر و غیره که کسی در آنجا کار میکند
hyperlink کلمه یا تصویر یا دگمهای در صفحه وب یا عنوان چند رسانهای که در صورت انتخاب کاربر را به صفحه دیگری می برد
refresh buffer یک مکان حافظه موقت که درهنگام تازه کردن یک صفحه تصویر اصلاعات نمایش صفحه را نگاهداری میکند
device CON برای صفحه کلید و صفحه نمایش
disc صفحه کلاج صفحه دیسک تیغ اره
discs صفحه کلاج صفحه دیسک تیغ اره
devices CON برای صفحه کلید و صفحه نمایش
choking مسدود کردن از حرکت بازداشتن
injunctive وابسته به نهی و بازداشتن تاکیدی
stalling به اخور بستن از حرکت بازداشتن
stall به اخور بستن از حرکت بازداشتن
sky man انعکاس عکس برف یا زمین یاشکل ابها در ابرها
feedback پس دهی فیدبک انعکاس انرژی ازمداری به مدار دیگر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com