Dictiornary-Farsi | صفحه مدرج درجه طبلک درجه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (3 milliseconds)

English	Persian
elevation indicator	صفحه مدرج درجه طبلک درجه


Other Matches

graduated circle of an alidade	دایره مدرج زاویه یاب صفحه درجه دار زاویه سنج
elevation scale	طبلک درجه
scale	طبلک درجه
grand division	مقیاس درجه بندی بزرگ طبلک
gaduate	لوله مدرج درجه دار
beam attack	تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
elevation indicator	صفحه نمودار درجه
shoulder patch	درجه روی بازوی درجه داران
sighting bar	ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
superelevation	درجه ارتفاع درجه بلندی
third-class	درجه سوم بلیط درجه 3
third class	درجه سوم بلیط درجه 3
dialled	تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dials	تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dial	تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dialed	تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
sighting leaf	ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
brevet	درجه افتخاری دادن فرمان درجه افتخاری
division police petty officer	درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
master at arms	درجه دار انتظامات ناو درجه دار ارشد ناو
dialed	صفحه مدرج
graduated dial	صفحه مدرج
dial	صفحه مدرج
dialled	صفحه مدرج
dials	صفحه مدرج
slide rule dial	صفحه مدرج خط کش محاسبهای
vernier dial	صفحه مدرج ورنیهای
dial cable	کابل صفحه مدرج
dial indicator micrometer	میکرومتر با صفحه مدرج
dial light	لامپ صفحه مدرج
titles	درجه
degrees	درجه
clinical thermometer	درجه
elevation	درجه
proportion	درجه
proportions	درجه
third rate	درجه سه
classy	درجه یک
gauge=gage	درجه
third-rate	درجه سه
gauge glass	درجه اب
gage=gauge	درجه
degree	درجه
elevations	درجه
pitch	درجه
second class	درجه دو
first class	درجه یک
aquastat	درجه
top-notch	درجه یک
slap-up	درجه یک
number one	درجه یک
high-class	درجه یک
scalage	درجه
second class	درجه 2
pitches	درجه
run of the mine	بی درجه
gage	درجه
first string	درجه یک
title	درجه
second rate	درجه دو
rate	درجه
copacetic	درجه یک
grades	درجه
gauges	درجه
gauged	درجه
gauge	درجه
echelons	درجه
nobby	درجه یک
rates	درجه
second-rate	درجه دو
marks	درجه
grade	درجه
mark	درجه
just as well <adv.>	به یک درجه
equally <adv.>	به یک درجه
copesetic	درجه یک
echelon	درجه
chinical t.	درجه
top	درجه یک
lengths	درجه
kyu	درجه
tophole	درجه یک
topnotch	درجه یک
ranks	درجه
top hole	درجه یک
rank	درجه
ranked	درجه
length	درجه
low grade	کم درجه
scale	درجه
drummed	طبلک بخار طبلک
drum	طبلک بخار طبلک
degree of dissociation	درجه تفکیک
boiling points	درجه جوش
dot pitch	درجه نقطه
crest	بالاترین درجه
degree of freedom	درجه ازادی
crests	بالاترین درجه
degree of relationship	درجه خویشاوندی
peak	منتها درجه
alloys	درجه ماخذ
cresting	بالاترین درجه
peaking	منتها درجه
degree of precision	درجه دقت
speeding	درجه تندی
peaks	منتها درجه
alloy	درجه ماخذ
boiling point	درجه جوش
degree of polymerization	درجه بسپارش
degree opulence	درجه توانگری
degree of saturation	درجه اشباع
primery amine	امین 1 درجه
Fahrenheit	درجه فارنهایت
magna cum laude	با درجه عالی
lieutenancy	درجه ستوانی
kelvin degree	درجه کلوین
to the utmost	به منتها درجه
in the highest d.	به منتها درجه
honor	درجه نشان
high grade	درجه اعلی
freezing point	درجه یخ بندان
measuring glass	درجه دار
minimum elevation	حداقل درجه
primary carbon	کربن 1 درجه
primary alcohol	الکل 1 درجه
permanent rank	درجه دایمی
penetration point	درجه نفوذ
oxidation degree	درجه اکسایش
velocity	درجه تندی
oil guage	درجه روغن
octan rating	درجه اکتان
degradation	تنزل درجه
freezing points	درجه یخ بندان
optimum	درجه لازم
graduator	درجه گذار
first class	درجه اول
elevation stop	حد نهایی درجه
elevation scale	مقیاس درجه
elevation circle	قطاع درجه
elevating arc	قطاع درجه
electrical degree	درجه الکتریکی
speed	درجه تندی
speeds	درجه تندی
eldership	ارشدیت درجه
first class brick	اجر درجه یک
first rate	درجه اول
grade	درجه بندی
grade of channel	درجه کانال
gradational	به ترتیب درجه
high grade product	محصول درجه یک
tertiary alcohol	الکل 3 درجه
gaduate	درجه دار
fuel grade	درجه سوخت
first water	درجه اول
first rate	نخستین درجه
efficacity	درجه تاثیر
doctorate	درجه دکتری
third-rate	درجه سوم
third rate	درجه سوم
inferiors	درجه دوم
inferior	درجه دوم
stages	درجه مرحله
stage	درجه مرحله
first-class	درجه اول
third degree	درجه سوم
petty officer	درجه دار
petty officers	درجه دار
whither	بکدام درجه
berate	خلع درجه
honorary	درجه افتخاری
graduation	درجه بندی
graduation	درجه گرفتن
grading	درجه بندی
largely	تا درجه زیادی
ninths	درنهمین درجه
ninth	درنهمین درجه
berating	خلع درجه
berates	خلع درجه
berated	خلع درجه
second-class	درجه دوم
by	درجه دوم
shelving	درجه شیب
gradations	درجه تدریج
gradations	ارتقای درجه
grade	درجه شدت
secondary	درجه دوم
stepping	رتبه درجه
step	رتبه درجه
ratings	درجه بندی
rating	درجه رتبه
rating	درجه بندی
gradations	درجه بندی
gradation	ارتقای درجه
grades	درجه بندی
grades	درجه رتبه
grades	درجه شدت
grade	درجه رتبه
upgrade	از درجه بالا
upgraded	از درجه بالا
upgrades	از درجه بالا