English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (12 milliseconds)
English Persian
hack ضربه خطای دست به بازوی حریف
hacked ضربه خطای دست به بازوی حریف
hacks ضربه خطای دست به بازوی حریف
Other Matches
icing ضربه خطای مدافع از نیمه زمین خودی به خط دروازه حریف
hitting ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
underhook گرفتن سر حریف با دست راست دست چپ زیر بازوی راست حریف قلاب و با حرکت قدرتی حریف را از بغل به روی تشک پرت کردن
charging خطای مهاجم خطای ناشی از یورش به حریف
gain ground ضربه با پا به امید بل گرفتن ان نزدیک دروازه حریف پیشروی شمشیرباز بسوی حریف
armlock گرفتن بازوی حریف و کشیدن ان با فشار به پشت ارنج
olympic lift and cross face گرفتن بازوی چپ حریف از جلو وران پای راست از پشت
beats تعدادضربات پا دریکسری ضربات بازوی شناگر ضربه زدن
beat تعدادضربات پا دریکسری ضربات بازوی شناگر ضربه زدن
crosses ضربه هوک پس از ضربه حریف
crossest ضربه هوک پس از ضربه حریف
cross ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosser ضربه هوک پس از ضربه حریف
personal foul خطای بدنی به حریف
kneeing خطای سد کردن راه حریف بازانو
multiple foul خطای همزمان چند بازیگرروی یک حریف
appeal play تقاضای بازیگر برای اعلام رای داور نسبت به خطای حریف
shoulder block سد کردن حریف با ضربه شانه
hinder جلوگیری از ضربه زدن حریف
double hi ضربه شمشیر دو حریف در یک لحظه
holding and hitting گرفتن حریف و ضربه زدن
hindered جلوگیری از ضربه زدن حریف
hindering جلوگیری از ضربه زدن حریف
hinders جلوگیری از ضربه زدن حریف
double touch ضربه شمشیر دو حریف در یک لحظه
trompement گریز شمشیرباز از ضربه حریف
pulls ضربه زدن بطوری که گوی به سمت مخالف دست گلف باز برود حرکت بازوی شناگر در اب کشیدن دهنه اسب
pull ضربه زدن بطوری که گوی به سمت مخالف دست گلف باز برود حرکت بازوی شناگر در اب کشیدن دهنه اسب
high sticking بالابردن چوب و ضربه زدن به حریف
stationary tactics دردروازه ضربه ازاد از حریف گرفتن
loop drive ضربه باپیچش زیاد نزدیک تور حریف
put away ضربه محکم از بالای سر حذف حریف اسمش
spear ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
speared ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
spearing ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
spears ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
hit به هدف زدن ضربه شمشیرباز به بدن حریف
hits به هدف زدن ضربه شمشیرباز به بدن حریف
hitting به هدف زدن ضربه شمشیرباز به بدن حریف
force تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
forces تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
rear takedown with outside leg tackle گارد مخفی که حریف با میانکوب ضربه میشود
forcing تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
gimme ضربه اهدایی به حریف روی چمن کوتاه گلف
squib kick ضربه کوتاه با پا که به اسانی به دست تیم حریف نیفتد
knockout با ضربت بیهوش کنندهای حریف رابزمین زدن ضربه فنی
knockouts با ضربت بیهوش کنندهای حریف رابزمین زدن ضربه فنی
hold گرفتن غیرمجاز حریف ضربه به گوی اصلی بیلیاردکه مسیر معمولی را طی نکند
holds گرفتن غیرمجاز حریف ضربه به گوی اصلی بیلیاردکه مسیر معمولی را طی نکند
clinching نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinches نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinched نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinch نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
pivot arm بازوی گردان بازوی اتصال
away بازی در زمین حریف گویی که دورتر ازگوی دیگر از سوراخ قراردارد و حق تقدم برای ضربه زدن پیدا میکند
obstructions خطای قرارگرفتن بین گوی و حریفی که به سمت گوی می دودبقصد ممانعت حریف نه گرفتن گوی هر مانع بزرگ در مسیر قایق
obstruction خطای قرارگرفتن بین گوی و حریفی که به سمت گوی می دودبقصد ممانعت حریف نه گرفتن گوی هر مانع بزرگ در مسیر قایق
take croquet ضربه زدن با گذاشتن گوی خود کنار گوی حریف
indian check سد کردن راه حریف با بالابردن چوب بالای سر او برای ضربه زدن به چوب او
fault خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
faults خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
faulted خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
head and arm هنگام حمله حریف به دو خم دست و سر حریف را گرفته او رامی پیچانیم
croquet بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
loops حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
loop حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
looped حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
horizontal error خطای بر دو سمت خطای افقی
errors خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود
error خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود
side sweep and over under گرفتن دست و کمرحریف کشیدن وی بطرف خودو با پای چپ زیر پای راست حریف را خالی کردن و پرتاب حریف
butts ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
magnetic deviation میزان خطای قرائت عقربه مغناطیسی خطای عقربه
punted ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punts ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punt ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
impluse response پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
face off رویارویی دو حریف در اغاز رویارویی دو حریف در اغازبازی لاکراس اغاز بازی باپرتاب توپ واترپولو
string arm بازوی زه کش
gateposts بازوی در
gatepost بازوی در
a broken arm بازوی شکسته
lever arm بازوی اهرم
rocker arm بازوی اسبک
boomed بازوی بیل
yardarm بازوی افقی
access arm بازوی دستیابی
access arm بازوی دسترسی
rocker arm بازوی ننویی
gatepost بازوی دروازه
drawbar بازوی کشش
gateposts بازوی دروازه
booming بازوی متحرک
whips بازوی بار
jib=boom بازوی جرثقیل
jib بازوی متحرک
jibbing بازوی متحرک
jibbed بازوی متحرک
jibs بازوی متحرک
boomed بازوی متحرک
boom بازوی متحرک
booming بازوی بیل
crank arm بازوی لنگ
shank بازوی لنگر
booms بازوی متحرک
booms بازوی بیل
whip بازوی بار
whipped بازوی بار
boom بازوی بیل
moment arm بازوی گشتاور
roadwheel arm بازوی غلطک شنی
crank web بازوی میل لنگ
wiper arm بازوی برف پاک کن
bottom boom بازوی متحرک جراثقال
bracer محافظ بازوی کمانگیر
yardarm بازوی دکل ناو
ram بازوی انتقال نیرو سگدست
stockade دودکش بازوی لنگر کشتی
yards بازوی افقی دکل ناو
rammed بازوی انتقال نیرو سگدست
stockades دودکش بازوی لنگر کشتی
rams بازوی انتقال نیرو سگدست
yard بازوی افقی دکل ناو
overarm خارج شدن بازوی شناگر ازاب
topping off بازوی بلند کننده بوم جرثقیل
trucked خودرو نظامی بالاترین بازوی دکل ناو
trucks خودرو نظامی بالاترین بازوی دکل ناو
truck خودرو نظامی بالاترین بازوی دکل ناو
trucking خودرو نظامی بالاترین بازوی دکل ناو
roadwheel arm بازوی چرخ جاده اهرم موازنه شنی
drawbar pull فشار وارد به بازوی اتصال یابازوی کشش
rosette گوشت قسمت پشت بازوی گاو طوقی
rosettes گوشت قسمت پشت بازوی گاو طوقی
sclaff ضربه چوب به زمین و سپس به گوی بجای ضربه مستقیم به گوی
catch نیروی اولیه بازوی شناگر در شروع حرکت ماهی گرفتن
deceleration time زمانی که بازوی دستیابی پس از حرکت به محل صحیح دیسک سخت متوقف میشود
shank ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
turnstiles تیری که چهار بازوی گردنده داردوهرکس میخواهد از ان بگذرد کوپن خود را درسوراخ ان انداخته وانراچرخانده وارد میشود
turnstile تیری که چهار بازوی گردنده داردوهرکس میخواهد از ان بگذرد کوپن خود را درسوراخ ان انداخته وانراچرخانده وارد میشود
placekick ضربه به توپ کاشته شده ضربه کاشته
prints بازوی متحرک در چاپگر wheel-daisy که حروف آهنی را روی ریبون چاپگر قرار میدهد ورودی کاغذ علامت می گذارد
printed بازوی متحرک در چاپگر wheel-daisy که حروف آهنی را روی ریبون چاپگر قرار میدهد ورودی کاغذ علامت می گذارد
print بازوی متحرک در چاپگر wheel-daisy که حروف آهنی را روی ریبون چاپگر قرار میدهد ورودی کاغذ علامت می گذارد
actuator محرک بازوی عامل مکانیسم عامل
drawbar بازوی اتصال سهم اهرم اتصال
shoulder patch درجه روی بازوی درجه داران
foot fault خطای پا
cumulative error خطای کل
rivalling حریف
rivalled حریف
adversaries حریف
opponent حریف
rivals حریف
opponents حریف
challenger حریف
challengers حریف
foe حریف
foes حریف
matches حریف
match حریف
rival حریف
rivaled حریف
d. cut d. حریف
adversarial حریف
competitor حریف
competitors حریف
adversary حریف
rivaling حریف
standard error خطای معیار
backcourt violation خطای 01 ثانیه
parity error خطای مقایسه
burst error خطای قطاری
spherical aberration خطای کروی
breaches خطای رد یک توافق
personal error خطای شخصی
permanent error خطای ماندنی
breach خطای رد یک توافق
permanent error خطای دائمی
soft error خطای ملموس
he did me a great wrong خطای بزرگی .....
hand out خطای سرویس
breached خطای رد یک توافق
space error خطای فضایی
recording error خطای ضبط
standard error خطای استاندارد
standard error خطای معدل
handling خطای دست
fatal error خطای جدی
common foul خطای عادی
observation error خطای مشاهده
offensive foul خطای حمله
money illusion خطای پولی
relative error خطای نسبی
residual error خطای مانده
backcourt foul خطای شخصی
parallax distortion خطای پارالکس
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com