English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
heat transfer coefficient ضریب انتقال گرما
Other Matches
heat transmission انتقال گرما
convection انتقال گرما
heat transfer انتقال گرما
convector جسم انتقال دهنده گرما
convectors جسم انتقال دهنده گرما
internal transmittance ضریب انتقال
image propagation factor ضریب انتقال
internal transmission factor ضریب انتقال داخلی
coefficient of transmissibility ضریب قابلیت انتقال
thermostat :الت تعدیل گرما دستگاه تنظیم گرما
thermostats :الت تعدیل گرما دستگاه تنظیم گرما
modulus of elasticity ضریب ارتجاعی ضریب فنری ضریب جهندگی
availability factor ضریب امادگی عملیاتی هواپیماها یا ناوها ضریب قابلیت استفاده
attenuation factor ضریب فرسایش انرژی موج ضریب افت قدرت امواج
convergence factor ضریب تقارب نصف النهارات ضریب انحراف شبکه
design stress resultant تلاشی که در محاسبات بکار میرود وبرابر است با حاصلضرب تلاش در ضریب تشدید یادرصورت لزوم ضریب تصغیر
reduction coefficient ضریب کاهش استعداد ضریب دیدبانی
probability factor ضریب احتمال وقوع ضریب احتمالات
charactristics مشخصات مقدماتی یا اصلی که عبارتند از ضریب براضریب پسا نسبت برا به پساموقعیت مرکز فشار و ضریب گشتاور برای هر زاویه حمله
biquinary notation دستگاه نمادسازی که در ان هر رقم اعشاری توسط یک جفت رقم متشکل از یک ضریب 5 و یک ضریب 1 نشان داده میشود
runoff coefficient ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
factor of safety ضریب تامین ضریب اطمینان
partition coefficient ضریب توزیع ضریب تقسیم
gini coefficient شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
indeterminate change of station انتقال اجباری و موقتی انتقال پیش بینی شده
electronic funds transfer انتقال الکترونیکی داده ها انتقال الکتریکی سرمایه ها
transfers انتقال دادن نقل کردن انتقال
transferring انتقال دادن نقل کردن انتقال
transfer انتقال دادن نقل کردن انتقال
baseband transmission روشی که برای بکارگیری انتقال سیگنالهای فرکانس پایین از میان کابل کواکسیال جهت انتقال داده در شبکه بامحلی با فاصله کوتاه
scale factor ضریب مقیاس نقشهای ضریب تبدیل مقیاس نقشه
transfer processing امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
upload انتقال یک کپی از یک برنامه انتقال داده از یک سیستم استفاده کننده به یک سیستم کامپیوتری راه دور
signalled 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signaled 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signal 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
xmodem یک پروتکل انتقال فایل غیرهمزمان برای کامپیوترهای شخصی که انتقال سالم فایل ها را از طریق سیستم تلفن اسان تر می سازد
transfer rate نسبت انتقال سرعت انتقال
transfer ladle کفچه انتقال چمچمه انتقال
slices ضریب محاسبات لجستیکی ضریب نیازمندیهای لجستیکی
slice ضریب محاسبات لجستیکی ضریب نیازمندیهای لجستیکی
ballistic coefficient ضریب زاویه بالیستیکی ضریب تاثیر بالیستیکی
negative acknowledgement کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
isotherm خط هم گرما
heats گرما
heat گرما
radiation of heat گرما
cauma گرما
radiator گرما افکن
non conducting عایق گرما
radiator گرما تاب
thermal مربوط به گرما
cold is merely privative گرما نیست
radiators گرما افکن
radiators گرما تاب
thermoelectric گرما برقی
intensity of heat شدت گرما
melted از گرما سوختن
hot cabinet قفسه گرما
incalescence گرما جویی
pyromagnetic گرما- مغناطیس
thermo electricity گرما برق
heat radiation تابش گرما
heat loss تلف گرما
thermal flux شار گرما
heat flux شار گرما
heat flow جریان گرما
heat exchange تبادل گرما
heat absorbing جذب گرما
pyro electricity گرما برق
incalescent گرما گرای
heats گرما حرارت
thermometer گرما سنج
thermosphere گرما سپهر
calorification پیدایش گرما
heat گرما حرارت
I am absolutely baked. از گرما پختم
adiabatic عایق گرما
thermomagnetic گرما مغناطیس
thermal unit واحدسنجش گرما
thermal effect اثر گرما
thermal agitation voltage اثر گرما
thermoelasticity گرما کشسانی
thermochemistry گرما شیمی
thermometers گرما سنج
thermal reservoir منبع گرما
thermosphere گرما کره
btu واحدبریتانیایی گرما
temperature درجه گرما
temperatures درجه گرما
temperature independent paranagnetism پارامغناطیس گرما مستقل
sweltered از گرما بیحال شدن
b.t.u. واحد بریتانیایی گرما
swelter از گرما بیحال شدن
heat fast paint رنگ مقاوم گرما
thermoelectric effect اثر گرما- برق
thermotropic علاقمند به گرما دماگرای
to resist heat تاب گرما اوردن
heat flux density چگالی شار گرما
thermotropism حساسیت نسبت به گرما
to evolve heat گرما بیرون دادن
thermoforming شکل دادن با گرما
thermolytic وابسته به تحلیل گرما
swelters از گرما بیحال شدن
therms حمام عمومی گرما
therm حمام عمومی گرما
therm واحد گرما حمام
thermonuclear reaction واکنش گرما- هستهای
british thermal unit واحد بریتانیایی گرما
calory واحد سنجس گرما
chinical t. گرما سنج طبی
hot shorteness شکنندگی حاصل از گرما
mechanical equivalent of heat هم ارز مکانیکی گرما
baking enamel لعاب دادن با گرما
thermotaxis تحرک در اثر گرما
therms واحد گرما حمام
she cannot bear heat طاقت گرما را ندارد
she cannot bear heat تاب گرما رانمیاورد
calorie واحد سنجس گرما
radiator بیرون دهنده گرما
calories واحد سنجس گرما
resistant to heat مقاوم در برابر گرما
radiators بیرون دهنده گرما
warmth تعادل گرما ملایمت
cooling water thermometer گرما سنج اب سرد
diathermacy خاصیت هدایت گرما
heat stroke گرماگرفتگی غش در اثر گرما
heat-stroke گرماگرفتگی غش در اثر گرما
fehrenheit thermometer گرما سنج فارنهایت
electricity مین نور یا گرما یا نیرو
warm spot اندامها و مراکزاحساس گرما در پوست
calorie واحد گرما در سیستمهای غیرمتریک
stew خیس عرق شدن [در گرما]
heater بخاری دستگاه تولید گرما
thermographic وابسته به گرما سنجی یادمانگاری
thermolytic وابسته به تجزیه در اثر گرما
conductibility of heat قابلیت هدایت گرما گرمارسانی
heat radiates from the stove گرما ازبخاری متشعشع میشود
heaters بخاری دستگاه تولید گرما
calories واحد گرما در سیستمهای غیرمتریک
trans shipment انتقال بکشتی دیگر انتقال بنقلیه دیگر
register ثبت امار دستگاه تعدیل گرما
registers ثبت امار دستگاه تعدیل گرما
registering ثبت امار دستگاه تعدیل گرما
variations of temperature اختلافات گرما درجات مختلف گرماوسرما
thermostat تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
epicritic تمیز دهنده گرما وسرما حساس بسرماوگرما
thermostats تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
chromometer ساعت دقیقی که گرما و سرمادر ان اثر نمیکند
In the heat of the moment <idiom> [در گرما گرم کار] [بحث ومجادله لفظی]
IrDA روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
thermostatics اصول نظری یا فرضیه علمی درباره موازنه گرما
advection جابجایی و حرکت طبقات اتمسفری بصورت افقی و تحت تاثیر گرما
material theory of heat پندار مادیت نسبت بگرما تصور اینکه گرما ماده است
glass wool تودهای ازرشتههای شیشهای که بعنوان عایق گرما یا درتصفیه هوا بکار میر ود
cracking وارد کردن گرما و معمولافشار برای شکستن هیدروکربنهای کمپلکس گاه درحضور کاتالیزور
stirling cycle سیکل موتور گرمایی که در ان گرما در حجم ثابت افزوده میشود و سبب انبساط همدمامیگردد
thermodynamics علم مربوط به تبادل کار وحرارت و جریان گرما وتغییر دما بویژه در سیالات متحرک
thermal کاغذ مخصوص که پوشش آن در اثر گرما سیاه میشود و امکان چاپ حروف با استفاده از یک ماتریس با عناصرگرمایی کوچک میدهد
ratios ضریب
ratio ضریب
modulus ضریب
module ضریب
modules ضریب
coefficients ضریب
factor ضریب
phi coefficient ضریب فی
coefficient ضریب
factors ضریب
supercompressibility factor ضریب انحراف
specific resistance ضریب مقاومت
space factor ضریب فضاگیری
gas deviation factor ضریب انحراف
specific emission ضریب صدور
confidence coefficicent ضریب اطمینان
specific capacity ضریب فرفیت
confidence coefficicent ضریب اعتماد
confidence coefficient ضریب اعتماد
compression ratio ضریب تراکم
connection factor ضریب انشعاب
contingency coefficient ضریب وابستگی
consistency coefficient ضریب همسانی
conductivity ضریب هدایت
spring constant ضریب فنریت
storage coefficient ضریب ذخیره
tailing factor ضریب دنباله
coefficient of uniformity ضریب یکنواختی
uniformity coefficient ضریب یکنواختی
absorptivity ضریب جذب
compressibility factor ضریب انحراف
coefficient of utility ضریب مصرف
coefficient of variation ضریب پراکندگی
structural factor ضریب ساختمانی
coefficient of variation ضریب تغییر
coefficient of variation ضریب تغییرات
coefficient of viscosity ضریب ناروانی
stiffness coefficient ضریب سفتی
coefficient of viscosity ضریب کندروانی
stability coefficient ضریب استواری
coefficient of viscosity ضریب دوسناکی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com