Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
air start
طرز قرارگرفتن هواپیما درهوا در شروع مسابقه هواپیمابری
Other Matches
air racing
مسابقه هواپیمابری
airplane racing
مسابقه هواپیمابری
approach end
نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
roll in point
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
handicaps
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicap
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
hash mark
خط شروع مسابقه
trig
خط شروع مسابقه
scratch line
خط شروع مسابقه
flying start
شروع مسابقه اتومبیلرانی
kick off
شروع مسابقه فوتبال
bomb out
شروع شیرجه از هواپیما
offsetting
مبدا نقطه شروع مسابقه
offset
مبدا نقطه شروع مسابقه
grid
موقعیت اتومبیلها در شروع مسابقه
grids
موقعیت اتومبیلها در شروع مسابقه
daclare
حذف نام اسب پیش از شروع مسابقه
holed
نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
holing
نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
hole
نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
holes
نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
threshold
نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
thresholds
نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
threshholds
نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
departure end
نقطه شروع کنده شدن هواپیما از زمین
block time
زمان سپری شده ا لحظه شروع حرکت هواپیما تالحظه توقف
tailgate party
[American E]
پیکنیک روی درب عقب ماشینها در توقفگاه خودرو قبل از شروع مسابقه ورزشی
[در آمریکا]
to sail the sky
پروازکردن درهوا
shoot up
<idiom>
درهوا شلیک کردن
hydro sol
قطرات وذرات ریز اب درهوا
humidity
میزان بخار اب موجود درهوا
ballistic
مربوط بعلم حرکت اجسامی که درهوا پرتاپ میشوند
hitch kick
پرش طول با دو گام برداشتن درهوا و دست بالای سر
aerodynamics
شاخهای از علوم در موردتولید نیروها در اثر حرکت سطوح و اشکال مختلف درهوا یا سایر گازها
set up
مدت زمان بین سیگنال شروع یک برنامه و شروع آن
skull practice
کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
hooligans
مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligan
مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
to rangeoneself
قرارگرفتن
sits
قرارگرفتن
sit
قرارگرفتن
perch
قرارگرفتن
perched
قرارگرفتن
perches
قرارگرفتن
perching
قرارگرفتن
sack race
مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
tug of war
مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
landing gear
چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
altitude sickness
حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
touchdown
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
touchdowns
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
barometric leveling
تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
salchow
پرش از لبه داخلی یک پا باچرخش کامل درهوا وبرگشت روی لبه خارجی پای دیگر
aircraft scrambling
دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
bring up the rear
<idiom>
آخرهمه قرارگرفتن
centred
درمرکز قرارگرفتن
centered
درمرکز قرارگرفتن
formation
ترتیب قرارگرفتن
heels
درپاشنه قرارگرفتن
centre
درمرکز قرارگرفتن
centers
درمرکز قرارگرفتن
center
درمرکز قرارگرفتن
air mileage indicator
کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
aircraft arresting barrier
وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
aft
قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
plane director
نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
situation of a building
وضع قرارگرفتن بنا
draw fire
<idiom>
مورد انتقاد قرارگرفتن
back
برپشت چیزی قرارگرفتن
disposal
در معرض دید قرارگرفتن
call on to the carpet
<idiom>
مورد مواخذه قرارگرفتن
backs
برپشت چیزی قرارگرفتن
spoiler
صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
opener
مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
selling plater
اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
crowd the plate
نزدیک به پایگاه اصلی قرارگرفتن
run the gauntlet
<idiom>
درمعرفی آزمایش سخت قرارگرفتن
setup
وضع قرارگرفتن میلههای بولینگ
space charter
اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
screwpropeller
پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
start off
شروع کردن شروع شدن
use up
تحلیل بردن مورد استفاده قرارگرفتن
impressionability
امادگی برای تحت تاثیر قرارگرفتن
hull defilade
تا ارتفاع لوله در پشت حفاظ قرارگرفتن
coordinated turn
دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
senior
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
seniors
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
tucks
درجای دنج قرارگرفتن یاقرار دادن شمشیر نازک
tucking
درجای دنج قرارگرفتن یاقرار دادن شمشیر نازک
expose
در معرض دید قرارگرفتن یا دادن فاهر شدن یاکردن
exposes
در معرض دید قرارگرفتن یا دادن فاهر شدن یاکردن
exposing
در معرض دید قرارگرفتن یا دادن فاهر شدن یاکردن
novice
جزء برندگان قرارگرفتن شمشیربازی که امتیاز منفی ندارد
novices
جزء برندگان قرارگرفتن شمشیربازی که امتیاز منفی ندارد
tuck
درجای دنج قرارگرفتن یاقرار دادن شمشیر نازک
moment
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moments
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
holding point
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
match play
مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
transition altitude
ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
azimuth indicator
شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
arresting gear
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
launching area
منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
aprons
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
apron
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aircraft cross servicing
سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
problem program
برنامهای که به هنگام قرارگرفتن واحد پردازش مرکزی در حالت مسئله اجرا میشودبرنامه مسئلهای
troop space
جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
initiation
شروع کار شروع
goldie
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
clear way
محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
stable
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stables
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stymies
قرارگرفتن گوی بازیگر درمسیر گوی حریف روی چمن نرم
stymie
قرارگرفتن گوی بازیگر درمسیر گوی حریف روی چمن نرم
stymied
قرارگرفتن گوی بازیگر درمسیر گوی حریف روی چمن نرم
stymieing
قرارگرفتن گوی بازیگر درمسیر گوی حریف روی چمن نرم
altitude height
سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
command speed
سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
go around mode
روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
aircraft block speed
سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
apparent altitude
ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
flight control
دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
possitive stagger
ترتیب قرارگرفتن بالهای هواپیمای دوباله بطوریکه لبه حمله بال بالایی جلوترازبخش متنافر بال پایینی باشد
dragway
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragstrip
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
quadrangular meet
مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی
negative stagger
ترتیب قرارگرفتن بالهای هواپیماهی دوباله بطوریکه لبه حمله بال پایینی جلوتراز بخش متنافر بال بالایی قرارگیرد
point of no return
نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
obstructions
خطای قرارگرفتن بین گوی و حریفی که به سمت گوی می دودبقصد ممانعت حریف نه گرفتن گوی هر مانع بزرگ در مسیر قایق
obstruction
خطای قرارگرفتن بین گوی و حریفی که به سمت گوی می دودبقصد ممانعت حریف نه گرفتن گوی هر مانع بزرگ در مسیر قایق
slalom
مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
slaloms
مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
ice racing
مسابقه سرعت روی یخ مسابقه روی یخ
ramp
سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
ramps
سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
altitude azimuth
عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
dragger
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
azimuth guidance
هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما
air transportable sonar
سونار مخصوص هواپیما سونار قابل حمل با هواپیما سونار قابل حمل هوایی
beginnings
شروع
kick off
شروع
inchoation
شروع
incipience or ency
شروع
open fire
شروع
inception
شروع
kick-off
<idiom>
شروع
beginning
شروع
right of begin
حق شروع
Redo it. Do it over again.
از سر شروع کن
get-go
<idiom>
شروع
onset
شروع
opening
شروع
openings
شروع
kick off
شروع حمله
zeroes
محل شروع
zero
محل شروع
zeros
محل شروع
germinating
شروع به رشدکردن
germinates
شروع به رشدکردن
germinated
شروع به رشدکردن
germinate
شروع به رشدکردن
value
نقط ه شروع
put in hand
شروع کردن
set in
شروع کردن
burgeons
شروع برشدکردن
starting platform
سکوی شروع
starting gate
دروازه شروع
launch an attack
شروع حمله
dozy
شروع به فسادکرده
start bit
بیت شروع
initialling
نقط ه شروع
initialed
نقط ه شروع
lis mota
شروع دعوی
initialing
نقط ه شروع
line of departure
خط شروع حمله
doziest
شروع به فسادکرده
dozier
شروع به فسادکرده
start element
عنصر شروع
starting block
سکوی شروع
initial
نقط ه شروع
splash line
خط شروع غواصی
start signal
علامت شروع
initials
نقط ه شروع
start of taxt
شروع متن
start of heading
شروع عنوان
start key
کلید شروع
initialled
نقط ه شروع
burgeoning
شروع برشدکردن
resumption
تجدید شروع
alphas
اغاز شروع
alpha
اغاز شروع
origins
نقطه شروع
origin
نقطه شروع
to strike into
شروع کردن
kick off
<idiom>
شروع کردن
embark
شروع کردن
embarked
شروع کردن
embarking
شروع کردن
embarks
شروع کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com