English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
English Persian
life line طناب نجات
Search result with all words
lifeline طناب یارسن نجات غواص
lifelines طناب یارسن نجات غواص
life line طناب وصل به حلقه نجات
Other Matches
lifebuoy کمربند یاحلقه نجات شناوری که برای نجات غریق بر روی اب شناور میباشد
lifebuoys کمربند یاحلقه نجات شناوری که برای نجات غریق بر روی اب شناور میباشد
air sea rescue عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air-sea rescue عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
pay out the rope طناب را شل کنیدتاباز شود طناب رابدهیدبیاید
lanyards طناب کوتاه طناب کمر
lanyard طناب کوتاه طناب کمر
cargo sling طناب بستن محمولات به زیرهلی کوپتر طناب باربندی هلی کوپتر یا خودرو
how long is the rope درازی طناب چقدر است طناب چند متر است
bight حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
non rotating wire rope طناب سیمی یک سو با مغزی طناب سیمی نپیچ
rescued نجات
rescue نجات
rescues نجات
life vest کت نجات
life jacket کت نجات
escape line خط نجات
rescuing نجات
livery نجات
liberation نجات
salvation نجات
safety نجات
liveries نجات
parachutes چتر نجات
parachuting چتر نجات
salvation سبب نجات
safety belt کمربند نجات
life vest جلیقه نجات
plane guard ناوگارد نجات
breeches buoy بویه نجات
safety belts کمربند نجات
parachuted چتر نجات
saviour نجات دهنده
saviours نجات دهنده
recovers نجات دادن
recovering نجات دادن
recover نجات دادن
surviving نجات دادن
survives نجات دادن
survived نجات دادن
survive نجات دادن
delivers نجات دادن
deliver نجات دادن
resuscitation نجات غریق
lifeguard نجات غریق
lifeguards نجات غریق
survivors نجات یافتگان
parachute چتر نجات
crash boat قایق نجات
life float قایق نجات
life boad قایق نجات
lifebelts کمربند نجات
lifebelt کمربند نجات
survival suit لباس نجات
survival pack بسته نجات
savior نجات دهنده
salvageable قابل نجات
salvable نجات یافتنی
rescue operation عملیات نجات
rescue basket زنبیل نجات
life jacket جلیقه نجات
life buoy بویه نجات
life buoy حلقه نجات
life belt کمربند نجات
life boat کرجی نجات
deep submergence زیردریایی نجات
life line بند نجات
life net تور نجات
refugee relief نجات پناهندگان
redeliver از نو نجات دادن
plane guard ناو نجات
parachut چتر نجات
lifesaving نجات غریق
liferaft شناوه نجات
lifeguard submarine زیردریایی نجات
life raft قایق نجات
safety boat قایق نجات
fire escapes نردبان نجات
saves نجات دروازه
saved نجات دروازه
save نجات دروازه
lifeboat قایق نجات
lifeboats قایق نجات
stole جلیقه نجات
fire escape نردبان نجات
life belt لاستیک نجات غریق
survivors نجات یافتگان از مرگ
helicopter rescue strop کمربند نجات هلیکوپتر
fire and rescue نجات و اطفای حریق
salvage از خطرنابودی نجات دادن
pararescue team تیم تجسس و نجات
pararaft وسایل نجات چتربازی
rescue chamber اطاقک نجات زیردریایی
rescue and assistance عملیات نجات و مددکاری
salvaged از خطرنابودی نجات دادن
salvaging از خطرنابودی نجات دادن
life buoy حلقه نجات غریق
paradrop بارریزی باچتر نجات
salvages از خطرنابودی نجات دادن
helicopter rescue net تور نجات هلیکوپتر
life belt کمربند نجات غریق
lifeguard گارد نجات دریایی
liferaft قایق نجات لاستیکی
lifesaver نجات دهنده زندگانی
life vest لباس نجات غریق
lifeguards گارد نجات دریایی
lifesaving وسیله نجات غریق
lifesaving نجات دهنده زندگی
search and rescue عملیات تجسس و نجات
lifeguard مامور نجات غریق
mae west جلیقه نجات فشاری
soteriology مبحث نجات رستگاری
lifeguards مامور نجات غریق
salvage اموال نجات یافته از خطر
salvage money جایزه نجات کشتی یا محموله
helicopter double rescue harness کمربند نجات دو نفره هلیکوپتر
unsaved محفوظ نشده نجات نیافته
lifesaver عضودسته نجات غریق وامثال ان
salvaged اموال نجات یافته از خطر
save one's neck/skin <idiom> نجات خوداز خطر ومشکل
salvages اموال نجات یافته از خطر
saves نجات دادن پس انداز کردن
fire and rescue عملیات نجات و اطفای حریق
redeemer رهایی بخش نجات دهنده
salvaging اموال نجات یافته از خطر
lifeguard نجات غریق محافظ شخصی
redeemers رهایی بخش نجات دهنده
save نجات دادن پس انداز کردن
lifeguards نجات غریق محافظ شخصی
saved نجات دادن پس انداز کردن
deep submergence زیردریایی نجات کشتیهای غرق شده
escape فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
escapes فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
ski patrolman عضو گروه نجات در پیست اسکی
survived ممانعت از تلف شدن نجات از مرگ
survives ممانعت از تلف شدن نجات از مرگ
andromeda از دست غولی نجات یافت وزن او شد
surviving ممانعت از تلف شدن نجات از مرگ
escaping فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
escaped فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
salvor نجات دهنده کشتی یا کالاهای ان در دریا
survive ممانعت از تلف شدن نجات از مرگ
make a run for it <idiom> برای نجات جان فرار کردن
life raft قایق چوبی [برای نجات غریق]
life jacket سینه بند نجات جلیقه ضد گلوله
to rescue people from the water مردم را [از غرق شدن ] در آب نجات دادن
to rescue somebody from drowning کسی را از غرق شدن نجات دادن
jettisons به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
salvage نجات کشتی غرق شده یاصدمه دیده
jettison به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
life preservers وسیله نجارت غریق وغیره اسباب نجات
life preserver وسیله نجارت غریق وغیره اسباب نجات
salvages نجات کشتی غرق شده یاصدمه دیده
jettisoning به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
jettisoned به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
reclaims نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
salvaging نجات کشتی غرق شده یاصدمه دیده
reclaim نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
reclaimed نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
reclaiming نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
salvaged نجات کشتی غرق شده یاصدمه دیده
para bomb بمب قابل پرتاب به وسیله چتر نجات
ski patrol گروه نجات و حمل مصدومان در پیست اسکی
escape line مسیر نجات پرسنل درگیر در عملیات پنهانی وچریکی
vents سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
venting سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
vented سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
vent سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
anchor line extension kits جعبه وسایل افزودن به طول کابل چتر نجات
particularism اعتقادباینکه نجات فقط برای برگزیدگان میسر است
roll forward تابع پایگاه داده ها که کاربر را ازیک آسیب نجات میدهد.
aviation life support equipment وسایل حفظ جان مسافرین درپرواز سینه بند نجات
salvaged نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
salvage نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
salvaging نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
salvages نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
footrope طناب پا
tows طناب
fag end ته طناب
cord طناب
line طناب خط
headlines طناب
headline طناب
guy طناب
ropes طناب
towline طناب
running end سر طناب
cords طناب
fag ends ته طناب
lines طناب خط
tow طناب
guys طناب
hawse laid rope طناب سه لا
roped طناب
upper end of the rope سر طناب
tackline طناب تک
guide rope طناب
rope طناب
manila rope طناب مانیلی
life line طناب ایمنی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com