English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
gangling طولانی و دراز
Search result with all words
protracted war جنگ طولانی جنگ دراز مدت
Other Matches
fibre که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fibres که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fiber که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
extension طولانی تر کردن چیزی .افزودن چیزی به چیزی دیگر برای طولانی تر کردن آن
extensions طولانی تر کردن چیزی .افزودن چیزی به چیزی دیگر برای طولانی تر کردن آن
shorter طولانی نه
greatest طولانی
shortest طولانی نه
prolix طولانی
short طولانی نه
great- طولانی
long طولانی
longest طولانی
long- طولانی
protracted طولانی
longs طولانی
prolongs طولانی
agelong طولانی
prolonging طولانی
longer طولانی
prolong طولانی
longed طولانی
great طولانی
longsome طولانی
of long standing طولانی
soricine موش پوزه دراز شبیه موش پوزه دراز
long طولانی طویل
longed طولانی طویل
longs طولانی طویل
long- طولانی طویل
prolonging طولانی کردن
longest طولانی طویل
longer طولانی طویل
as long as بمدت طولانی
blue moon مدت طولانی
extends طولانی تر کردن
long play صفحه طولانی
elongation طولانی کردن
prolong طولانی کردن
prolongs طولانی کردن
telephoned در یک مسافت طولانی
telephones در یک مسافت طولانی
telephoning در یک مسافت طولانی
hold over <idiom> طولانی نگهداشتن
periphrastically بطور طولانی
extending طولانی تر کردن
extend طولانی تر کردن
telephone در یک مسافت طولانی
marathon جلسه گروهی طولانی
marathons جلسه گروهی طولانی
long thrust تک نفوذی طولانی یادوردست
livelong طولانی وخسته کننده
prolongation طولانی کردن تطویل
slotting سوراخ طولانی و باریک
degressive burning سوختن طولانی خرج
slots سوراخ طولانی و باریک
slot سوراخ طولانی و باریک
gabfest محاوره طولانی و مفصل
protracted war استراتژی نبرد طولانی
prolegomenous دارای مقدمه طولانی
lengthen طولانی کردن کشیدن
long tail liability تعهد طولانی مدت
symphonies قطعه طولانی موسیقی
long recoil عقب نشینی طولانی
long-drawn-out بیش از اندازهی طولانی
lengthens طولانی کردن کشیدن
heatwaves هوای گرم طولانی
heatwave هوای گرم طولانی
strip ماده طولانی نازک
lengthening طولانی کردن کشیدن
lengthened طولانی کردن کشیدن
scrolls نوشته یافهرست طولانی
scroll نوشته یافهرست طولانی
symphony قطعه طولانی موسیقی
long game بازی با لزوم ضربههای طولانی
trench استحکامات خندقی شیار طولانی
macrobiotics دانش طولانی کردن عمر
trenches استحکامات خندقی شیار طولانی
long distance با شعاع عمل زیاد طولانی
swig جرعه طولانی نوشیدن اشامیدن
long-distance با شعاع عمل زیاد طولانی
streams جریان طولانی داده سری
streamed جریان طولانی داده سری
swigging جرعه طولانی نوشیدن اشامیدن
swigs جرعه طولانی نوشیدن اشامیدن
swipe حرکت جاروبی جرعه طولانی
swiped حرکت جاروبی جرعه طولانی
swiping حرکت جاروبی جرعه طولانی
stream جریان طولانی داده سری
To live a long life . عمر طولانی (زیاد ) کردن
prolongate طولانی کردن امتداد دادن
prolonger تاخیر دهنده طولانی کننده
T link اتصال سریع و طولانی داده
We have a long journey before us . مسافرت طولانی در پیش داریم
go long تلاش درپاس طولانی بجلو
swigged جرعه طولانی نوشیدن اشامیدن
grand touring car نوعی اتومبیل مسابقه مسافتهای طولانی
dromos [راهروی باریک و طولانی به گذرگاه کندویی]
stall حفظ گوی برای مدت طولانی
long iron چوبهای شماره 1 و 2 و 3برای ضربههای طولانی
to give a long recital of something دادن یک شرح مفصل و طولانی از چیزی
The outcome of the long struggle . نتیجه این مبا رزه طولانی
stalling حفظ گوی برای مدت طولانی
phoned تلفن یا ماشین برای صحبت با کی در مسافت طولانی
phones تلفن یا ماشین برای صحبت با کی در مسافت طولانی
phoning تلفن یا ماشین برای صحبت با کی در مسافت طولانی
storage ذخیره داده برای مدت زمان طولانی
phone تلفن یا ماشین برای صحبت با کی در مسافت طولانی
extension طولانی کردن اتصالی شعبه فروشگاه یااداره
outstay بیش از حد لزوم ماندن اقامت طولانی کردن
point race مسابقه دوچرخه سواری طولانی چند مرحلهای
archive ذخیره سازی داده برای مدت طولانی
extensions طولانی کردن اتصالی شعبه فروشگاه یااداره
He swigged the beer in four gulps. او [مرد] آبجو را با چهار تا جرعه طولانی قورت داد.
stationery صفحات چاپگر که یک سری ورقههای طولانی را تشکیل می دهند
long base method روش تقاطع نقشه برداری بااستفاده از یک باز طولانی
skip breathing حبس نفس برای طولانی کردن مدت غواصی
phugoid oscillation نوسانهای با پریود طولانی هواپیما حول محور عرضی
hyphenation تنظیم خط وط با پهنای مشخص به تقسیم کلمات طولانی در انتهای هر خط به درستی
pseudo random رشته تولید شده تصادفی که در مدت طولانی تکرار بشود
off roader شرکت کننده در مسابقه مخصوص در مسیر طولانی در زمینهای ناهموار
dolichomorphic دراز تن
long headed سر دراز
oblongs دراز
oblong دراز
lengthwise دراز
prolix دراز
linear دراز
longed دراز
longs دراز
oblongated دراز
long دراز
toom دراز
long- دراز
to eke out دراز
to piece out دراز
macro دراز
longer دراز
to be prolonged دراز
verbose دراز
longest دراز
lengthy دراز
longish دراز
longheaded دراز سر
prescription دستورالعمل نسخه حق مالکیت در نتیجه تصرف طولانی و بلامعارض مرور زمان
prescriptions دستورالعمل نسخه حق مالکیت در نتیجه تصرف طولانی و بلامعارض مرور زمان
elongates دراز کردن
proboscises پوزه دراز
long term <adj.> دراز مدت
to stretch out دراز کردن
couchant دراز کشیده
long run [American E] <adj.> دراز مدت
elongation دراز شدگی
in the long run در دراز مدت
drag on <idiom> دراز کردن
long-time دراز مدت
long-drawn-out دور و دراز
verbalization دراز گویی
proboscis پوزه دراز
at full length دراز کشیده
morella cherry گیلاس دم دراز
long run دراز مدت
long bill نوک دراز
long billed نوک دراز
long bone استخوانهای دراز
longhead کله دراز
longeval دراز عمر
long wind دراز نفسی
long term دراز مدت
long necked گردن دراز
long range دراز مدت
tender fleshed cherry گیلاس دم دراز
oblonated دراز :درازنا
pintail اردک دم دراز
blue moon زمان دراز
codlin یکجورسیب دراز
codling یکجورسیب دراز
long eared گوش دراز
streek دراز کردن
protract دراز کردن
prolongate دراز کردن
prolixity دراز نویسی
ileum روده دراز
inductile دراز نشو
lantern jawed چانه دراز
lanternjaws چانه دراز
long shunt شنت دراز
narrowed دراز وباریک
long-life عمر دراز
long life عمر دراز
snipes نوک دراز
extend دراز کردن
sniping نوک دراز
string چسبناک دراز
elongate دراز کردن
elongate دراز شدن
wader مرغ دراز پا
long-winded دراز نفس
elongates دراز شدن
snipe نوک دراز
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com