English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
vertical equity عدالت عمودی
Other Matches
justice عدالت
even handedness عدالت
unjust بی عدالت
equitableness عدالت
equanimity عدالت
righteousness عدالت
uprightness عدالت
to a justice عدالت کردن
to d. justice عدالت کردن
righteously از روی عدالت
tax equity عدالت مالیاتی
justness حقانیت عدالت
in the name of justice بنام عدالت
immanent justice عدالت طبیعی
administration of justice اجرای عدالت
law حقوق عدالت
laws حقوق عدالت
administer justice اجرای عدالت
uprightaess درستی راستی عدالت
fair play <idiom> عدالت ،مساوی ،عمل درست
standards دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
standard دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
to do one right عدالت در باره کسی بجا اوردن
vertical redundancy check بررسی عمودی اشتباهات بررسی افزونگی عمودی
unijust غیر عادلانه غیر منصفانه بی عدالت بی انصاف
to impinge on justice از عدالت تجاوز کردن بیعدالتی کردن
unesco (= united nations educational ه افزایش احترام ملل نسبت به عدالت و حکومت قانون وحقوق انسانی و ازادیهای اساسی انچنان که موردتصویب منشور ملل متحد است بشود
righting حق عمودی
vertical عمودی
upright عمودی
perpendecular عمودی
erects عمودی
erecting عمودی
erected عمودی
erect عمودی
straighter عمودی
straight عمودی
plumb lines خط عمودی
plumb line خط عمودی
straightest عمودی
on end عمودی
othogonal عمودی
lineal عمودی
right حق عمودی
righted حق عمودی
perpendicular عمودی
plumb شاقول عمودی
brise-soleil کرکره عمودی
brise-soleil پرده عمودی
nosediving فرود عمودی
nosedives فرود عمودی
joint drain زهکش عمودی
nosedived فرود عمودی
linal descent وارث خط عمودی
nosedive فرود عمودی
Y direction حرکت عمودی
y axis محور عمودی
normal acceleration شتاب عمودی
whip stall حرکت عمودی
crown-post تیرک عمودی
door-post [تیر عمودی در]
hammer-post تیر عمودی
riser سیم عمودی
normal axis محور عمودی
vertical عمودی [ریاضی]
angle socket سرپیچ عمودی
apeak عمودی قائم
near vertical تقریبا عمودی
apeak بحالت عمودی
erectness حالت عمودی
verticality حالت عمودی
vertical synchronizing همزمانساز عمودی
perpendecular خط عمودی یا قائم
perpendicularity حالت عمودی
plumbness حالت عمودی
portraint orientation تمایل عمودی
vertical growth رشد عمودی
tap root ریشه عمودی
vertical force نیروی عمودی
vertical expansion گسترش عمودی
vertical equity برابرسازی عمودی
vertical combines ترکیب عمودی
vertical antenna انتن عمودی
vertical axis محور عمودی
vertical integration ادغام عمودی
out of the perpendicular غیر عمودی
normal force تلاش عمودی
normal force نیروی عمودی
vertical scrolling چرخش عمودی
vertical recording ضبق عمودی
vertical mobility تحرک عمودی
vertical justification تنظیم عمودی
vertical justification تطابق عمودی
off plmb غیر عمودی
out of plumb غیر عمودی
vertical interval فاصله عمودی
orthogonal rotation چرخش عمودی
orthogonality حالت عمودی
orthotropism رویش عمودی
vertical merger ادغام عمودی
vertical adjustment تنظیم عمودی
aplomb حالت عمودی
profiling برش عمودی
profile برش عمودی
lineal عمودی اجدادی
profiled برش عمودی
boom ستون عمودی
boomed ستون عمودی
cliff صخره عمودی
booms ستون عمودی
profiles برش عمودی
cliffs صخره عمودی
booming ستون عمودی
stringer تراورس عمودی
stringers تراورس عمودی
Y coordinate مختصات بردار عمودی
munting الت عمودی پنجره
lucarne پنجره عمودی خوابگاه
profiling نیمرخ برش عمودی
crown-strut [شمع پشتبند عمودی]
taproot ریشه عمودی اصلی
vertical application برنامه کاربردی عمودی
stanchion میلههای عمودی ناو
jambs تیر عمودی چارچوپ
jamb تیر عمودی چارچوپ
serrated vertical pulse ضربه عمودی دندانهای
vertical stabilizer تیغه یا باله عمودی
vertically adjustable قابلیت تنظیم عمودی
vrc بررسی افزایش عمودی
y axis بردار عمودی گراف
rudder مکان عمودی متحرک
vertical tab جدول بندی عمودی
rudders مکان عمودی متحرک
plumb : راست بطور عمودی
upright تیرک عمودی دروازه
door-jamb [تیر عمودی چارچوب در]
vertical cliffs صخره های عمودی
goalpost تیرک عمودی دروازه
profiled نیمرخ برش عمودی
profile نیمرخ برش عمودی
goalposts تیرک عمودی دروازه
stairwells پله کان عمودی
erectly بطور ایستاده یا عمودی
hoops میله عمودی کروکه
profiles نیمرخ برش عمودی
hoop میله عمودی کروکه
gules خطوط موازی عمودی
anchor at short stay لنگر طولی عمودی
stairwell پله کان عمودی
sternpost تیر عمودی عقب کشتی
axis برای مختصات عمودی در گراف
slash pocket جیب عمودی درجهت درزلباس
vertical speed سرعت صعود عمودی هواپیما
stump هر کدام از سه میله عمودی کریکت
stumped هر کدام از سه میله عمودی کریکت
bulkhead دیواره عمودی روی قایق
stumping هر کدام از سه میله عمودی کریکت
stumps هر کدام از سه میله عمودی کریکت
vertical events numbering شماره گذاری عمودی وقایع
escoinson [گوشه تیر عمودی چارچوب]
profiles برش عمودی تصویر جانبی
chimney-jamb [تیر عمودی چارچوب دودکش]
profiled برش عمودی تصویر جانبی
adjustment for vertical-circle image تنظیم عمودی مرکز تصویر
profiling برش عمودی تصویر جانبی
pitch چرخش عمودی وعرضی ناو
pitches چرخش عمودی وعرضی ناو
flute [شیار عمودی روی ستون]
king-pendant [تیر عمودی در خرپای میانی]
bulkheads دیواره عمودی روی قایق
orthotropic دارای محور اصلی عمودی
profile برش عمودی تصویر جانبی
hanging-post [تیرک عمودی که در یا دروازه به آن آویزان می شود.]
lubber line خط عمودی بر روی صفحه قطب نما
stiles باهو چوب عمودی چهارچوب درب
stile باهو چوب عمودی چهارچوب درب
y amplifier تقویت کننده با سیستم انحراف عمودی
uprights تیرهای عمودی دروازه فوتبال امریکایی
y axis محور عمودی روی یک صفحه مختصات
masse ضربه عمودی به یک طرف گوی بیلیارد
paper حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
plumb عمق پیمودن عمودی قرار دادن
papered حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
papering حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
simple shear دراین برش تنش عمودی وجودندارد
papers حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
springing teal تیراندازی به هدفهایی که بطور عمودی بالا می ایند
high tailed aircraft هواپیمایی که دم افقی ان بالای سکان عمودی قرارگرفته
orientation جهت صفحه یا به صورت لبه افقی یا عمودی
columns خط عمودی که محل و پهنای ستون را مشخص میکند
intertie تیرافقی که تیرهای عمودی رابهم نگاه میدارد
munnion جرز الت عمودی در میان قسمتهای پنجره
durn [تیر عمودی در ساخته شده از چوب بائو]
stick هریک از سه میله عمودی کریکت چوبدست اسکی
column خط عمودی که محل و پهنای ستون را مشخص میکند
capriole پرش عمودی اسب با پاهای کشیده به عقب
mullion جرز یا الت عمودی میان قسمتهای پنجره
vertical replenishment تجدید تدارکات از راه هوا صعود و فرود عمودی
bollard تیر عمودی ساحل برای بستن قایق منقاری
two-dimensional آرایهای که عناصر افقی و عمودی محل دهی میکند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com