Total search result: 201 (18 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
decemvir |
عضو دسته ده تنی که اختیارحکومت و قانون گذاری بایشان داده شده بود |
|
|
Other Matches |
|
legislation |
قانون گذاری |
nomographer |
قانون گذاری |
nomography |
فن قانون گذاری |
assembly |
هیئت قانون گذاری |
land tag |
مجلس قانون گذاری پروس لاندتاک |
house of assembly |
مجلس درجه دوم قانون گذاری |
congressmen |
عضو کنگره یا مجلس قانون گذاری امریکا |
congressman |
عضو کنگره یا مجلس قانون گذاری امریکا |
them |
بایشان |
public |
روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند |
alderman |
نام قضات نام مستخدمین شهرداری عضوهیئت قانون گذاری یک شهر |
aldermen |
نام قضات نام مستخدمین شهرداری عضوهیئت قانون گذاری یک شهر |
decoded |
تبدیل داده کد گذاری شده به حالت اصلی آن |
decodes |
تبدیل داده کد گذاری شده به حالت اصلی آن |
decrypt |
تبدیل داده کد گذاری شده به حالت اصلی اش |
decode |
تبدیل داده کد گذاری شده به حالت اصلی آن |
encryption |
استاندارد برای سیستم رمز گذاری داده بلاک |
encoding |
روش کد گذاری داده در دیسک مغناطیسی برای جلوگیری از مجموعهای از بیتهای مشابه |
decemvirate |
ده تن قانون گزاران روم که دراختیارحکومت نیزبه ایشان داده شده بود |
self- |
که هر قطعه جدید اطلاع را یا قانون را به پایگاه داده اضافه میکند تا دانش مهارت و کارایی آن افزوده شود |
cryptographic |
قوانین رمز گذاری و رمز گشایی داده |
streamer |
یک دسته نوار که بجای شروع و توقف در میان بلوکهای مجزای داده با سرعتی بالا ومستمر عمل میکند |
streamers |
یک دسته نوار که بجای شروع و توقف در میان بلوکهای مجزای داده با سرعتی بالا ومستمر عمل میکند |
detecting |
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند |
detect |
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند |
detects |
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند |
detected |
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند |
enquiry |
تقاضا برای داده یا اطلاع از وسیله یا پایگاه داده . دستیابی به داده در حافظه کامپیوتر بدون تغییر داده |
batch processing |
سیستم پردازش داده ها که در آن اطلاعات در دسته هایی جمع آوری می شوند و سپس در یک ماشین اجرا می شوند |
forced sale |
فروش چیزی به حکم قانون و به طریقی که قانون معین کرده است |
legalism |
رستگاری از راه نیکوکاری افراط در مراعات قانون اصول قانون پرستی |
code |
قانون بصورت رمز دراوردن مجموعه قانون تهیه کردن |
the law is not retroactive |
قانون شامل گذشته نمیشود قانون عطف بماسبق نمیکند |
declaratory statute |
قانون تاکیدی قانونی است که محتوی مطلب جدیدی نیست بلکه لازم الاجرابودن یک قانون سابق را تاکیدو تصریح میکند |
law of procedure |
قانون اصول محاکمات قانون شکلی |
residential investments |
سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی |
mounting |
دسته و پشت بند دسته شمشیر |
penal statute |
قانون جزایی قانون مجازات |
canon |
قانون کلی قانون شرع |
canons |
قانون کلی قانون شرع |
say's law |
قانون سی . براساس این قانون |
acceleration principle |
یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید |
paralleled |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
parallelled |
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند |
paralleled |
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند |
paralleling |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
parallelled |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
parallel |
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند |
paralleling |
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند |
parallels |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
parallel |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
parallels |
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند |
parallelling |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
parallelling |
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند |
source |
حرکت داده بین دو شبکه که داده را با Taken بررسی میکند و داده را به ایستگاه صحیح می فرستد |
punctuation mark |
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری |
overcapitalization |
سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی |
punctuation marks |
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری |
desired investment |
سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر |
search |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند |
searching storage |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند |
searches |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند |
searchingly |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند |
searched |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند |
iron law of wage |
قانون مفرغ دستمزدها براساس این نظریه که بوسیله مالتوس ارائه شده نرخ بالای زاد و ولد عرضه نیروی کار را در سطحی بالاتر از تقاضا و فرفیت تولیدی جامعه قرار داده و لذادستمزدها بسطح کاهش معیشت تقلیل میابد |
marginal productivity law |
قانون بازدهی نهائی قانون بهره وری نهائی ب_راساس این ق__انون با اف_زایش یک عامل تولید با ف_رض ثابت بودن سایر ع__وامل تولیدنهائی نهایتا کاهش خواهدیافت |
cooperative scorer |
بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک |
nosegay |
دسته گل یایک دسته علف |
lost cluster |
تعداد شیارهای دیسک که بیت شناسایی آنها خراب شده است . سیستم عامل این ناحیه را علامت گذاری کرده تا توسط فایل استفاده شود ولی داده آنها توسط فایل مشخصی قابل شناسایی نیست |
lorgnette |
ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند |
lorgnettes |
ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند |
unintended investment |
سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده |
conversions |
1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند |
conversion |
1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند |
data preparation |
امایش داده ها اماده سازی داده مهیاسازی داده ها |
data processing |
پبشرفت تدریجی داده ها فرایند داده ها روند داده ها |
tail |
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده |
tails |
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده |
tailed |
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده |
implied trust |
امانت فرضی حالتی است که کسی به حکم مندرج در قانون و یاجمع شدن شرایطی که قانون پیش بینی کردن عنوان امین می یابد و یا در موردی مسئول تلقی میشود بدون انکه شخصا" به این امرتمایل داشته باشد |
privacy |
قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند |
the law does not apply to him |
او مشمول قانون نمیشود قانون شامل او نمیشود |
CDs |
دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند |
CD |
دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند |
in detail |
مفصلا دسته دسته |
windrow |
دسته دسته کردن |
sect |
دسته دسته مذهبی |
sects |
دسته دسته مذهبی |
distribute |
دسته دسته کردن |
regiment |
دسته دسته کردن |
groups |
دسته دسته کردن |
troop |
دسته دسته شدن |
trooped |
دسته دسته شدن |
streams of people |
دسته دسته مردم |
shoals of people |
دسته دسته مردم |
scores of people |
دسته دسته مردم |
group |
دسته دسته کردن |
sort |
دسته دسته کردن |
sorted |
دسته دسته کردن |
they came in bands |
دسته دسته امدند |
trooping |
دسته دسته شدن |
classify |
دسته دسته کردن |
assort |
دسته دسته کردن |
assort |
دسته دسته شدن |
regiments |
دسته دسته کردن |
sorts |
دسته دسته کردن |
sql |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود |
structure |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
structuring |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
structures |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
fuze |
ماسوره گذاری کردن چاشنی مواد منفجره چاشنی چاشنی گذاری کردن |
fuzing |
چاشنی گذاری چاشنی گذاری کردن |
queries |
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود |
querying |
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود |
queried |
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود |
query |
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود |
to form into groups |
دسته دسته کردن طبقه بندی کردن |
coaction |
عمل دسته جمعی همکاری دسته جمعی |
the long arm of the law |
دست قانون [دست قدرتمند قانون] |
QBE |
زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود |
lie |
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها |
lied |
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها |
lies |
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها |
cell |
در صفحه گسترده روشی که نتیجه یا داده در یک خانه نمایش داده میشود |
source |
فرم یا تنی که داده از آن بازیابی میشود تا وارد پایگاه داده ها شود |
initialling |
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است |
cells |
در صفحه گسترده روشی که نتیجه یا داده در یک خانه نمایش داده میشود |
associative addressing |
روش باز یابی داده که از بخش داده و نه از آدرس آن استفاده میکند |
transmissions |
مجموعه خط وط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان اجرا می کنند |
forward pointer |
اشاره گری که محل داده بعدی در یک ساختار داده را بیان میکند |
transmission |
مجموعه خط وط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان اجرا می کنند |
initials |
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است |
initialed |
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است |
entity |
موضوعی که داده ذخیره شده در فایل یا پایگاه داده ها به آن مراجعه میکند |
initialing |
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است |
serials |
یک دادهای که با خواندن لیست داده و رسیدن به داده صحیح بدست آید. |
initialled |
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است |
entities |
موضوعی که داده ذخیره شده در فایل یا پایگاه داده ها به آن مراجعه میکند |
check |
محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند |
content addressable addressing |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده ونه آدرس آن استفاده میکند |
serial |
یک دادهای که با خواندن لیست داده و رسیدن به داده صحیح بدست آید. |
checked |
محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند |
mass storage |
سیستم ذخیره داده که بیشتر از یک میلیون بیت داده را نگهداری میکند |
strobe |
سیگنالی که بیان میکند داده معتبر در باس داده قرار دارد |
checks |
محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند |
gremlin |
خطای شرح داده نشده در هنگام گم شدن داده در حین ارسال |
gremlins |
خطای شرح داده نشده در هنگام گم شدن داده در حین ارسال |
initial |
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است |
storage |
ذخیره سازی داده به صورتی که به آن امکان پردازش دیرتر داده میشود |
digital |
آنچه داده یاکمیتهای فیزیکی را به صورت داده بیان میکند |
paralleling |
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند |
parallel |
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند |
paralleled |
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند |
receives |
ترمینال کامپیوتری که فقط داده نمایش داده شده را می پذیرد |
receive |
ترمینال کامپیوتری که فقط داده نمایش داده شده را می پذیرد |
ascends |
مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست |
ascended |
مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست |
ascend |
مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست |
parallelling |
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند |
wait time |
خیر بین یک درخواست برای داده و ارسال داده از حافظه |
parallels |
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند |
serial |
وسیلهای که داده سری می پذیرد و داده موازی ارسال میکند |
long integer |
عدد صحیح که با چندین بایت داده نمایش داده شود |
parallelled |
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند |
serials |
وسیلهای که داده سری می پذیرد و داده موازی ارسال میکند |
ddl |
بخشی از نرم افزارسیستم پایگاه داده ها ساختار سیستم و داده را شرح میدهد |
verification |
بررسی تایپ صحیح داده یا سمت ارسال داده ازیک رسانه به دیگری |
tree |
سیستم ساختار داده که هر داده به دادههای دیگر بوسیله انشعابها وصل است . |
bureaus |
ادارهای که متخصص تایپ داده و پردازش دستهای داده ادارههای کوچکتر است |
retrieval |
مکان دهی به حجمی از داده ذخیره شده درپایگاه داده ها وتولیداطلاعات ازداده |
loop |
برسی اینکه داده به درستی در خط منتقل شده با برگرداندن داده به ارسال کننده |
looped |
برسی اینکه داده به درستی در خط منتقل شده با برگرداندن داده به ارسال کننده |
preparation |
تبدیل داده به حالت قابل خواندن ماشین بیش از وارد کردن داده |
bureau |
ادارهای که متخصص تایپ داده و پردازش دستهای داده ادارههای کوچکتر است |
loops |
برسی اینکه داده به درستی در خط منتقل شده با برگرداندن داده به ارسال کننده |
preparations |
تبدیل داده به حالت قابل خواندن ماشین بیش از وارد کردن داده |
output bound |
وسیلهای که عمل به خارج فرستادن داده ها را باسرعتی کمتر از ورود داده هاانجام بدهد |
analogue |
ارسال داده که در آن داده به عنوان یک مجموعهای از تغییرات در سیگنال ممتد متغیر فرستاده میشود |
analogues |
ارسال داده که در آن داده به عنوان یک مجموعهای از تغییرات در سیگنال ممتد متغیر فرستاده میشود |
onion skin language |
زبان عملیات پایگاه داده ها که میتواند ساختار داده سلسله مراتبی را پردازش کند |
soft clip area |
محدودیتهای ناحیهای که در ان داده میتواند روی دستگاه ترسیم کننده نمایش داده شود |
input bound |
وسیلهای که عمل به خارج فرستادن داده ها را با نرخی سریعتر از ورود داده هاانجام بدهد |
cim |
استفاده هماهنگ از میکروفیلم برای ذخیره سازی داده کامپیوتر و روشهای خواندن داده |
substitute character |
حرفی که در صورتی که حرف دریافت شده تشخیص داده نشود نمایش داده میشود |
control total |
جمع فیلدهای عددی برای بررسی صحت ورودی پردازش داده یا داده خروجی |
batches |
ارسال سریع حجم بزرگی از داده بدون نیاز به تصدیق گیرنده برای هر داده |
batch |
ارسال سریع حجم بزرگی از داده بدون نیاز به تصدیق گیرنده برای هر داده |
parallelling |
ارسال بیتهای داده همزمان در امتداد تعدادی خط وط داده |
parallelled |
ارسال بیتهای داده همزمان در امتداد تعدادی خط وط داده |
parallels |
ارسال بیتهای داده همزمان در امتداد تعدادی خط وط داده |
doubled up |
دو بایت داده به عنوان یک کلمه برای داده آدرس |
paralleling |
ارسال بیتهای داده همزمان در امتداد تعدادی خط وط داده |
parallel |
ارسال بیتهای داده همزمان در امتداد تعدادی خط وط داده |
doubled |
دو بایت داده به عنوان یک کلمه برای داده آدرس |
extract |
حذف داده مورد نیاز یااطلاع از پایگاه داده ها |
extracted |
حذف داده مورد نیاز یااطلاع از پایگاه داده ها |
extracting |
حذف داده مورد نیاز یااطلاع از پایگاه داده ها |
extracts |
حذف داده مورد نیاز یااطلاع از پایگاه داده ها |
plex database |
ساختار پایگاه داده ها که داده ها بهم متصل می شوند |
headers |
اطلاعات ابتدای لیست داده مربوط به بقیه داده |