Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
best
عظیم ترین
Other Matches
ended
با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
ends
با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
end
با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
nethermost
پایین ترین زیر ترین
carries
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carrying
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carried
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carry
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
combat resolution
تعیین جزئی ترین رده رزمی جزئی ترین رده شرکت کننده در رزم
court rug
فرش تالاری یا درباری
[این نوع فرش از نفیس ترین و گران ترین فرش ها می باشد و دارای نقش ها و طرح های عالی با نخ ممتاز بوده و فقط بصورت سفارشی برای محل های خاص بافته می شود.]
enormous
عظیم
wallopings
عظیم
decuman
عظیم
glorious
عظیم
breast bone
عظیم قص
massively
عظیم
astronomic
عظیم
astronomical
عظیم
massive
عظیم
walloping
عظیم
highest
عظیم
great
عظیم
great-
عظیم
greatest
عظیم
stour
عظیم
tremendous
عظیم
highs
عظیم
high
عظیم
boomed
توسعه عظیم
boom
توسعه عظیم
monsters
عظیم الجثه
monster
عظیم الجثه
whale
عظیم الجثه
whales
عظیم الجثه
booming
توسعه عظیم
whackings
بسیار عظیم
booms
توسعه عظیم
whacking
بسیار عظیم
galactic
عظیم الجثه
hidings
عظیم الشان
full bodied
عظیم الجثه
colossuses
عظیم الجثه
gargantua
عظیم الجثه
grand larceny
سرقت عظیم
terrific
مهیب عظیم
chasms
پرتگاه عظیم
colossus
عظیم الجثه
chasm
پرتگاه عظیم
hiding
عظیم الشان
vast
زیاد عظیم
grand slams
توفیق عظیم
grand slam
توفیق عظیم
berg
قطعه عظیم یخ
slashing
عظیم چاک
elephantine
عظیم الجثه
swith
خیلی عظیم
whoppers
از اندازه بزرگتر عظیم
whopper
از اندازه بزرگتر عظیم
cataclysmic
وابسته بتحولات عظیم
hugely
بطور عظیم الجثه
august
عظیم عالی نسب
rogue
حیوان عظیم الجثه سرکش
rogues
حیوان عظیم الجثه سرکش
avalanche
نزول ناگهانی و عظیم هر چیزی
macroevoluyion
تحولات عظیم سیر تکامل
avalanches
نزول ناگهانی و عظیم هر چیزی
titanism
عظیم الجثگی شورش گرایی
gargantuan
غول پیکر عظیم الجثه
behemoth
کرگدن هرچیز عظیم الجثه و نیرومند
sauropod
سوسمارهای عظیم الجثه و گیاهخواردوران ژوراسیک و کرتاسه
nebula
تودههای عظیم گازو گرد مابین فواصل ستارگان جاده شیری
backmost
پس ترین
back end network
اتصال بین کامپیوتر main frame و یک رسانه ذخیره سازی عظیم با سرعت بالا یا سرور فایل
undermost
پایین ترین
lattermost
عقب ترین
foremost
پیش ترین
hindmost
عقب ترین
undermost
زیر ترین
first and foremost
<adv.>
پیش ترین
bottommost
پایین ترین
most important
<adj.>
مهم ترین
backmost
عقب ترین
downmost
پایین ترین
westernmost
غربی ترین
arrant
بدنام ترین
lowest
پایین ترین
drier
: خشک ترین
lattermost
پست ترین
aftmost
عقب ترین
topmost
اعلی ترین
driest
خشک ترین
rearmost
عقب ترین
proto
مهم ترین
nethermost
پست ترین
meritorious
شایسته ترین
middlemost
میان ترین
midmost
میان ترین
more like;most like
شبیه ترین
most significant
پراهمیت ترین
lowermost
پایین ترین
lower most
پایین ترین
rightmost
راست ترین
eldest
مسن ترین
least significant
کم اهمیت ترین
furthest
پیشرفته ترین
leftmost
سمت چپ ترین
most significant digit
با ارزش ترین رقم
most significant digit
با اهمیت ترین رقم
least significant digit
کم اهمیت ترین رقم
most significant bit
با ارزش ترین بیت
neap
خفیف ترین جزر و مد
most significant bit
با اهمیت ترین بیت
neap tide
پائین ترین جزر و مد
tenth rate
از پایین ترین جنس
tenth rate
پایین ترین درجه
heartstring
عمیق ترین احساسات دل
lsb
کم اهمیت ترین بیت
top flight
اعلی ترین مرتبه
least significant bit
کم اهمیت ترین بیت
royal road
اسان ترین راه
bottom price
پائین ترین قیمت
next
نزدیک ترین پس ازان
tick
سخت ترین مرحله
best
شایسته ترین پیشترین
innermost
داخلی ترین دراعماق
easternmost
شرقی ترین نقطه
ticked
سخت ترین مرحله
ticks
سخت ترین مرحله
aftermost
عقب ترین واپسین
eastermost
شرقی ترین نقطه
full-backs
عقب ترین بازی کن
full-back
عقب ترین بازی کن
admirals
عالی ترین افسرنیروی دریایی
admiral
عالی ترین افسرنیروی دریایی
primitive data type
ساده ترین شکل داده
lasts
پایین ترین درجه یا مقام
last
پایین ترین درجه یا مقام
main battle tank
قوی ترین تانک رزمی
lower high water
پایین ترین پیشرفت اب دریا
combat resolution
پایین ترین رده رزمی
troposphere
پایین ترین بخش اتمسفر
upmost
عالی ترین بالاترین درجه
Put your warmest clothes on .
گرم ترین لباسهایت را تن کرد
curtal step
پایین ترین پله پلگان
exosphere
خارجی ترین لایه اتمسفر
lasted
پایین ترین درجه یا مقام
fullback
جای عقب ترین بازی کن
thermosphere
خارجی ترین لایه اتمسفر
curtail step
پایین ترین پله پلگان
culminant
درمرتفع ترین موضع کامل
sternmost
عقب ترین قسمت کشتی
bellies
کلفت ترین قسمت قلاب ماهیگیری
last but not least
<idiom>
آخرین موقعیت وپر اهمیت ترین
belly
کلفت ترین قسمت قلاب ماهیگیری
lowest common multiple
[LCM]
کوچک ترین مضرب مشترک
[ک.م.م]
[ریاضی]
This is the easisrt way.
این آسان ترین راه است
skirting armor
ضخیم ترین قسمت زره تانک
supremum
کوچک ترین کران بالا
[ریاضی]
least upper bound
[lub, LUB]
کوچک ترین کران بالا
[ریاضی]
subcutis
عمیق ترین قسمت زیر پوست
least common multiple
کوچک ترین مضرب مشترک
[ک.م.م]
[ریاضی]
bottom
با پایین ترین نرخ تنزیل کردن
least common multiple
کوچک ترین مضرب مشترک
[ریاضی]
bottoms
با پایین ترین نرخ تنزیل کردن
least developed countries
پائین ترین کشورهای در حال توسعه
heart strings
عمیق ترین احساسات دل رشته هایاریسمانهای دل
lower low water
پایین ترین پست رفت اب دریا
next of kin
نزدیک ترین خویشاوندان منسوب بلافصل
smallest common multiple
کوچک ترین مضرب مشترک
[ریاضی]
master pick
پایین ترین دندانه تیغه اسکیت
lowest common multiple
کوچک ترین مضرب مشترک
[ریاضی]
master tooth
پایین ترین دندانه تیغه اسکیت
juggernaut
نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
juggernauts
نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
best-seller
پرفروش ترین مال التجاره پرتیراژترین کتاب
greatest common divisor
[gcd]
بزرگ ترین مقسوم علیه مشترک
[ریاضی]
greatest common factor
[GCF]
بزرگ ترین مقسوم علیه مشترک
[ریاضی]
endodermis
داخلی ترین بافت پوسته ریشه وساقه
water collecting sump
پایین ترین نقطه در یک سیستم که در ان اب جمع میشود
This is the oldest Persian script in existence.
این قدیمی ترین خط فارسی موجود است
rock bottom
کمترین و نازلترین قیمت پایین ترین قسمت
rock-bottom
کمترین و نازلترین قیمت پایین ترین قسمت
best-sellers
پرفروش ترین مال التجاره پرتیراژترین کتاب
white wool
[مرغوب ترین نوع پشم از لحاظ رنگ]
knight bachelor
پایین ترین مرتبه سلحشوری قدیم انگلیس
best seller
پرفروش ترین مال التجاره پرتیراژترین کتاب
aftermost
نزدیکترین دگل عقب کشتی پست ترین
highest common factor
[HCF]
بزرگ ترین مقسوم علیه مشترک
[ریاضی]
msb
با اهمیت ترین بیت Bit Significant ost
greatest common divisor
بزرگ ترین مقسوم علیه مشترک
[ریاضی]
msd
با اهمیت ترین رقم Digit Significant ost
Milco
میلکو
[مرغوب ترین فرش رومانی با چله پنبه ای]
ahmad
اسم حضرت رسول اکرم -ستوده تر- برگزیده ترین
The box office star of 1980.
پول ساز ترین هنر پیشه سال 1980
dynamic
ن ترین مسیر داده از بین تغییرات در زمان اتصال
dynamically
ن ترین مسیر داده از بین تغییرات در زمان اتصال
intima
درونی ترین غشاء پوششی رگها و سایررباطهای بدن
physical
پایین ترین لایه استاندارد شبکه ISO/OSI
geodetic
کوتاه ترین خط ترسیم شده بین دو نقطه در روی سطح
masters
مهمترین شخص یا وسیله در سیستم . به روزترین و درست ترین فایل
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com