Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (12 milliseconds)
English
Persian
facing
علائم ریاضی
facings
علائم ریاضی
mathematical symbols
علائم ریاضی
Other Matches
legends
شرح علائم و اختصارات فهرست علائم یا اختصارات
legend
شرح علائم و اختصارات فهرست علائم یا اختصارات
zaph dignbats
علائم زف
symbols
علائم
signal fidelity
وفاداری علائم
signal man
متصدی علائم
supervisory signals
علائم نظارتی
shading symbols
علائم سایهای
control signals
علائم کنترلی
symbolic table
جدول علائم
epiphenomenon
علائم ثانویه
erection marks
علائم نصب
schematic symbols
علائم الگویی
hazard signs
علائم خطر
identification signs
علائم تشخیص
indication signs
علائم راهنمائی
signalman
متصدی علائم
character set
مجموعه علائم
signal transformation
ترادیسی علائم
The symptoms ( of a disease) .
علائم بیماری
sound signal
علائم صدا
economic indicator
علائم اقتصادی
symptom
علائم مرض
symbolic string
رشته علائم
sinusoidal signals
علائم سینوسی
signal regeneration
باززایی علائم
symptoms
علائم مرض
number plate
پلاک علائم مشخصه
syndrome
علائم مشخصه مرض
syndromes
علائم مشخصه مرض
baud rate
نسبت علائم درثانیه
legends
فهرست علائم واختصارات
nomenclature
فهرست علائم واختصارات
symptomatic
حاکی از علائم مرض
number plates
پلاک علائم مشخصه
dual intensity
تاکید علائم خاص
legend
فهرست علائم واختصارات
emblazonment
تزئین با نشان و علائم
tablature
نوعی علائم موسیقی
semiotic
وابسته به علائم مرض
staggy
دارای علائم ونشانههای نر
semiotic
مکتب علائم رمزی
semeiotic
وابسته به علائم مرض
semeiotic
مکتب علائم رمزی
prodrome
علائم اولیه مرض
pictograph
نشان یا علائم تصویری
Road signs
علائم راهنمایی و رانندگی جاده
signal box
توقف گاه متصدی علائم
accent mark
یکی از علائم تکیه در موسیقی
symbolization
استعمال علائم ونشانهای رمزی
discriminates
با علائم مشخصه ممتاز کردن
discriminated
با علائم مشخصه ممتاز کردن
signal boxes
توقف گاه متصدی علائم
discriminate
با علائم مشخصه ممتاز کردن
sign of aggregation
علائم مخصوص جمله جبری
sigil
علامت نجومی علائم رمزی
epiphenomenon
علائم بعدی و ثانوی مرض
morsecode
علائم رمز تلگرافی مرس
syndrome
مجموعه علائم بدنی وذهنی مرض
syndromes
مجموعه علائم بدنی وذهنی مرض
Follow signs for York.
به علائم شهر یورک توجه کنید.
accidentalism
تشخیص علائم گمراه کننده مرض
traffic signal
علائم مخصوص عبور وسائط نقلیه
symbology
مبحث مطالعه علائم ونشانههای رمزی
symbolism
نمایش بوسیله علائم مکتب رمزی
insigne
علائم ونشانهای مشخص کننده هرچیزی
insignia
علائم ونشانهای مشخص کننده هرچیزی
signalment
تعیین هویت باشرح علائم فاهری شخص
monitored
به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
zoomorphism
استعمال اشکال حیوانات در هنربعنوان علائم مخصوص
lights out
علائم مخابرات بوسیله نور هنگام خاموشی
monitors
به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
monitor
به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
pragmatics
مطالعه و بررسی روابط میان علائم و استفاده انها
typography
فن بیان وتعریف چیزی بصورت علائم ونشانههای رمزی
typographies
فن بیان وتعریف چیزی بصورت علائم ونشانههای رمزی
annular
وسایل و ابزار حلقه دار دارای علائم و اشکال حلقوی
flowchart text
اطلاعات توضیحی که مربوط است به علائم نمودار گردش کار
closed circuit
تصویر تلویزیونی که علائم ان بوسیله سیم به چندگیرنده منتقل میشود
closed circuits
تصویر تلویزیونی که علائم ان بوسیله سیم به چندگیرنده منتقل میشود
mathematical notation
نشانه گذاری ریاضی
[ریاضی]
front panel
مجموعهای از کلیدها و علائم برای کنترل سیستم کامپیوتری توسط اپراتور
homeopathy
معالجه امراض بوسیله تجویزدارویی که دراشخاص سالم علائم ان مرض را بوجوداورد
phonetician
متخصص استعمال علائم وحروف خاصی برای نشان دادن طرزتلفظ کلمات صوت شناس
umbrella
طرح چتر
[یکی از علائم هشتگانه بودا که در فرش های چینی بکار رفته و نشانه قدرت و اقتدار دولت است.]
mathematical logic
منطق ریاضی
[ریاضی]
lockjaw
قفل شدن یا کلید شدن دهان که از علائم زودرس کزاز است
external symbol dictionary
فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
von neuman morgensterm utility index
شاخص مطلوبیت ون نیومن مورگن استرن منظورشاخص عددی برای مطلوبیت مورد انتظار استکه دروضعیت ریسک و نامطمئنی ازاین شاخص استفاده میشود .ازنظر ریاضی این شاخص درحقیقت امید ریاضی مژلوبیت کل است
wire matrix printer
یک چاپگر برخوردی که علائم ماتریس نقطهای را در هربار علامت با فشردن انتهای سیم معینی بر روی نوارمرکبی و کاغذ چاپ میکند چاپگر ماتریسی سیمی
flowchart template
یک راهنمای پلاستیکی که حاوی بریده هایی از علائم گردش کار بوده و در تهیه یک نمودار گردش کار بکاربرده میشود
assembles
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assemble
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembled
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
punctuation marks
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation mark
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
slide rules
خط کش ریاضی
mathematical
ریاضی
slide rule
خط کش ریاضی
limit
حد
[ریاضی]
inducing
ریاضی
induces
ریاضی
induce
ریاضی
induced
ریاضی
product
[the result of multiplying]
حاصلضرب
[ریاضی]
infinity
بی نهایت
[ریاضی]
to the power of
[three]
به توان
[سه]
[ریاضی]
vertex
رأس
[ریاضی]
equilateral quadrilateral
لوزی
[ریاضی]
secant line
خط متقاطع
[ریاضی]
one-to-one correspondence
[bijection]
تناظر یک به یک
[ریاضی]
secant line
خط قاطع
[ریاضی]
rhombus
لوزی
[ریاضی]
power
توان
[ریاضی]
number
رقم
[ریاضی]
odd
<adj.>
فرد
[ریاضی]
uneven
<adj.>
فرد
[ریاضی]
unlevel
<adj.>
فرد
[ریاضی]
vertical
عمودی
[ریاضی]
sum of the terms of an infinite sequence
سری
[ریاضی]
series
سری
[ریاضی]
mathematical term
جمله
[ریاضی]
division
تقسیم
[ریاضی]
divergence
دیورژانس
[ریاضی]
sequence
دنباله
[ریاضی]
term
عبارت
[ریاضی]
mathematical term
عبارت
[ریاضی]
term
جمله
[ریاضی]
divergence
واگرایی
[ریاضی]
power
قوه
[ریاضی]
volume
حجم
[ریاضی]
accruacy
صحت
[ریاضی]
calculus
[infinitesimal calculus]
حسابان
[ریاضی]
infinitesimal calculus
حسابان
[ریاضی]
in the neighborhood of
در حدود
[ریاضی]
range of doubt
گستره شک
[ریاضی]
minor
کهاد
[ریاضی]
gradient
شیو
[ریاضی]
deviations
انحرافات
[ریاضی]
partial quantity
زیرمجموعه
[ریاضی]
subset
زیرمجموعه
[ریاضی]
function
تابع
[ریاضی]
range
دامنه
[ریاضی]
Venn diagram
نمودار ون
[ریاضی]
gradient
گرادیان
[ریاضی]
Venn's diagram
نمودار ون
[ریاضی]
pi
[π]
عدد پی
[ریاضی]
relationship
رابطه
[ریاضی]
proof
اثبات
[ریاضی]
straight line
خط
[هندسه]
[ریاضی]
root
ریشه
[ریاضی]
to extract a root
جذرگرفتن
[ریاضی]
domain
گستره
[ریاضی]
exponent
توان
[ریاضی]
exponent
قوه
[ریاضی]
radical
ریشه
[ریاضی]
root
جذر
[ریاضی]
set
مجموعه
[ریاضی]
fractal
فراکتال
[ریاضی]
interval
بازه
[ریاضی]
fractal
برخال
[ریاضی]
radical
جذر
[ریاضی]
multiplication
ضرب
[ریاضی]
determinant
دترمینان
[ریاضی]
cube
مکعب
[ریاضی]
face
وجح
[ریاضی]
operator
عملگر
[ریاضی]
matrix
ماتریس
[ریاضی]
interval
فاصله
[ریاضی]
antiderivative
پادمشتق
[ریاضی]
calculus
حسابان
[ریاضی]
face
طرف
[ریاضی]
generalized function
توزیع
[ریاضی]
Distribution
توزیع
[ریاضی]
mapping
بازنمایی
[ریاضی]
transformation
بازنمایی
[ریاضی]
arithmetic operation
عمل ریاضی
algorism
[rare]
افماریک
[ریاضی]
arithmetic
حساب
[ریاضی]
algorism
[rare]
حساب
[ریاضی]
digit
رقم
[ریاضی]
digit
عدد
[ریاضی]
mathematically
بقانون ریاضی
arithmetic
افماریک
[ریاضی]
n-sphere
ابرکره
[ریاضی]
arithmetic progression
تصاعد ریاضی
sine
[sin]
سینوس
[ریاضی]
norm
نرم
[ریاضی]
golden ratio
عدد فی
[ریاضی]
arithmetic register
ثبات ریاضی
cosine
[cos]
سینوس
[ریاضی]
quadrant
چارک
[ریاضی]
polynomial
چندجمله ای
[ریاضی]
Lattice
[order]
شبکه
[ریاضی]
guntersscale
خطکش ریاضی
map
نگاشت
[ریاضی]
mapping
نگاشت
[ریاضی]
transformation
نگاشت
[ریاضی]
analysis
انالیز ریاضی
equation
معادله
[ریاضی]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com