Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 140 (7 milliseconds)
English
Persian
azoth
علاج کلیه دردها
Other Matches
nostrum
دارویی که علاج هر درد باشد علاج هر چیز
nephrogenic
ایجادشده در کلیه منشعب از کلیه
hottest
کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند
hot
کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند
hotter
کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند
cure
علاج
cured
علاج
cures
علاج
remedy
علاج
remedied
علاج
remedying
علاج
remedies
علاج
cureless
بی علاج
medicative
علاج بخش
bootless
بی مصرف بی علاج
acology
علم علاج
curative
علاج بخش
irremediableness
علاج ناپذیری
incurability
علاج ناپذیری
operable
قابل علاج
remediless
علاج ناپذبر
remediable
قابل علاج
curability
علاج پذیری
incurable
علاج ناپذیر
curable
علاج پذیر
panacea
علاج عام اسقولوفندریون
panaceas
علاج عام اسقولوفندریون
ischuretic
علاج حبس پول
incurably
بطور علاج ناپذیر
sanative
علاج کننده بهبودی دهنده
sanatory
علاج کننده بهبودی دهنده
contra indicate
راه علاج راجوردیگرنشان دادن
The remedy may be worse than the disease.
<proverb>
گاهى علاج بدتر از بیمارى است.
acute dose
دز دریافتی حاد و غیر قابل علاج
nurse a cold
سرما خوردگی را ماندن درخانه علاج کردن
a stitch in time saves nine
<proverb>
علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد
it is past cure
از علاجش گذشته است مافوق انست که بتوان علاج کرد
kidneys
کلیه
reins
کلیه ها
kidney
کلیه
all
کلیه
all-
کلیه
renal gravel
ریک کلیه
entireforce
کلیه نیرو
renal gravel
حصات کلیه
renal calculus
ریگ کلیه
entireforce
کلیه قوا
nephroptosis
کلیه متحرک
renal
وابسته به کلیه ها
paranephric
مجاور کلیه
all arms
کلیه نیروها
reniform
شبیه کلیه
reniform
کلیه مانند
floating kidney
کلیه متحرک
nephralgia
قولنج کلیه
all men
کلیه مردم
all hands
کلیه پرسنل
tenantary
کلیه مستاجرین یک ملک
against all risks
در براب کلیه خطرات
paranephros
غده روی کلیه
reins
محل کلیه در بدن
ornis
کلیه مرغان یک سرزمین
the t. population
کلیه جمعیت همه مردم
nephrolith
سنگ کلیه
[پزشکی]
[بیماری]
renal calculus
[Calculus renalis]
سنگ کلیه
[پزشکی]
[بیماری]
kidney stone
[Calculus renalis]
سنگ کلیه
[پزشکی]
[بیماری]
chronic kidney failure
[CKF]
نارسایی مزمن کلیه
[پزشکی]
syngraph
سندی که به مهر و امضا کلیه
The ship and all its crew were lost .
کشتی با کلیه سر نشینانش گه ( مفقود ) شد
Chronic kidney disease
[CKD]
نارسایی مزمن کلیه
[پزشکی]
chronic renal disease
[CRD]
نارسایی مزمن کلیه
[پزشکی]
chronic renal failure
[CRF]
نارسایی مزمن کلیه
[پزشکی]
the total population
تمامی نفوس کلیه جمعیت
demesne
کلیه زمین مایملک یک شخص
disclaim all liability
کلیه بدهیها را انکار کردن
all available
کلیه توپخانه حاضر به تیر
adrenal
مشتق از غده یا ترشح غددفوق کلیه
fauna
کلیه جانوران یک سرزمین یایک زمان
flora
کلیه گیاهان یک سرزمین گیاه نامه
nephrosis
بیماری کلیه که بیشترلولههای کلیوی را مبتلامیکند
To sweep the board .
کلیه موانع واشکالات را از سر راه برداشتن
avifauna
کلیه مرغان یک سرزمین پرندگان یک ناحیه
adrenocortical
وابسته به قشر غدهء فوق کلیه
tenantry
اجاره داری کلیه مستاجرین یک ملک
corporative state
حکومتی که صاحبان کلیه مشاغل در ان شریک باشند
showdown
چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
All thing considered.
باتوجه به کلیه مسایل (تمام جوانب امر )
cortin
ماده فعاله قشر غده فوق کلیه
To pool resources to gether .
کلیه منابع وامکانات موجود را یک کاسه کردن
All wages were scaled up to 15 per cent .
کلیه دستمزدها به میزان 15درصد افزایش یا فتند
showdowns
چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
Cicim
جاجیم و یا کلیه بافت های ساده کفپوش
suet
چربی سخت دور کلیه وکمر گوسفند
troop test
ازمایش یکانها از کلیه نظرات تاکتیکی و تجهیزاتی
gentelmen's agreement
کلیه توافقهایی که مستند به اسنادرسمی و امضا شده نباشد
banc
جلسهای که با حضور کلیه قضات یک دادگاه تشکیل شود
comprehensive job
کاری که کلیه اجزا ان در رشته واحدی مجتمع شود
formalism
اعتقاد به حفظ فاهر وقالبهای موجود در کلیه امور
We ought to (should)examineit in all itsaspects.
باید کلیه جهات وجوانب آنرا بررسی کنیم
watershed management
کلیه عملیات مربوط به اصلاح و نگهداری و بهره برداری از انجیرها
identity matrix
ماتریسی مربع که در ان کلیه عناصرقطر اصلی یک و سایر عناصرصفر باشند
This is contray to all moral principles ( codes ) .
این کار مخالف کلیه اصول وضوابط اخلاقی است
farraginous
تلفیق کننده کلیه شرایط واخلاقهای متفاوت وجنسهای مخالف
garrison forces
قوای پادگانی کلیه یکانهای مستقردر یک پایگاه یا منطقه یاتاسیسات
rio treaty
پیمان منعقد بین کلیه کشورهای نیمکره غربی به استثناء کانادا
we underwrite the company
ما تعهد میکنیم که کلیه موجودی شرکت رادرصورتیکه مردم نخرندخریداری کنیم
grand slams
علامت اینکه کلیه هواپیماهای دیده شده مورد اصابت قرارگرفتند
grand slam
علامت اینکه کلیه هواپیماهای دیده شده مورد اصابت قرارگرفتند
pure interest
سود ویژه منافعی که پس از کسر کلیه استهلاکات به سرمایه گذارپرداخت میشود
executed contract
قرارداد انتقال مالکیت درحالتی که کلیه حقوق متعلقه ان را نیز شامل شود
legalism
اعتقاد به این که کلیه مسائل باید از طرق قضایی وحقوقی حل و فصل شود
adrenaline
هورمون قسمت مرکز غده فوق کلیه که بالا برندهء خون و فشارخون است
historcicism
فرضیهای که معتقداست کلیه پدیدههای اجتماعی وفرهنگی باید از لحاظ تاریخی مطالعه شود
ideology
روش فکری وسیاسی و اجتماعی واقتصادی خاص با کلیه نظریات و هدفها و مسائل مربوط به ان
ejectment
باز پس گرفتن زمین غصبی ازغاصب بعلاوه کلیه خسارات وارده به مالک اصلی
ideologies
روش فکری وسیاسی و اجتماعی واقتصادی خاص با کلیه نظریات و هدفها و مسائل مربوط به ان
member banks
در ایالات متحده کلیه بانکها براساس اساسنامه خود بایستی عضونظام فدرال رزرو در ایند
anarthritic
علاج نقرس دوای نقرس
water cure
علاج بااب معالجه بااب
cosmopolitanism
سیستم " جهان وطنی " اعتقاد به لزوم حسن تفاهم واحترام متقابل بین کلیه ملل واقوام عالم
codress procedure
روش ذکر گیرندگان به صورت رمزی روش رمز کردن کلیه پیام
brood
کلیه جوجه هایی که یکباره سراز تخم درمیاورند جوجههای یک وهله جوجه کشی
brooded
کلیه جوجه هایی که یکباره سراز تخم درمیاورند جوجههای یک وهله جوجه کشی
broods
کلیه جوجه هایی که یکباره سراز تخم درمیاورند جوجههای یک وهله جوجه کشی
reported
گزارش تفصیلی وتاریخی جریان محاکمات که متضمن کلیه استدلالات وکلای طرفین و ادله ابرازیه است ودر CL از اهم منابع حقوق محسوب میشود
reports
گزارش تفصیلی وتاریخی جریان محاکمات که متضمن کلیه استدلالات وکلای طرفین و ادله ابرازیه است ودر CL از اهم منابع حقوق محسوب میشود
report
گزارش تفصیلی وتاریخی جریان محاکمات که متضمن کلیه استدلالات وکلای طرفین و ادله ابرازیه است ودر CL از اهم منابع حقوق محسوب میشود
delivered duty paid
یکی از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کلیه اقدامات لازم از جمله پرداخت عوارض را بعمل اورده و کالای مورد معامله را در محل خریدار به اوتحویل میدهد
reputed owner
در CL تاجرورشکسته مالک اعتباری کلیه اموالی که در تصرف داردتلقی میشود ولو اینکه واقعا" مالک انها نباشد و این از نظر حفظ حقوق غرماء است
codress
نوعی پیام که کلیه متن ان فقط به رمز ارسال میشود گیرندگان رمزی پیام باادرس رمزی
splash
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashing
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashes
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
cross examination
به طور کلی در CL کلیه شهود وکارشناسان و مامورین کشف جرم در موقع محاکمه بایدعلنا" و حضورا" اطلاعات خودرا بیان دارند و دادستان ووکیل متهم حق سوال کردن از ایشان را دارند
attainder
سلب و نفی کلیه حقوق مدنی شخص در موقعی که به علت ارتکاب خیانت یا جنایت به مرگ محکوم میشود محرومیت کامل از حقوق اجتماعی و مدنی
nuclide
کلیه مواد داخل هسته اتم اجزای شیمیایی داخل هسته
fourteen points
طرح برنامهای برای صلح که "وودرو ویلسن " رئیس جمهور امریکا در 8 ژانویه 8191 ضمن خطابهای به کنگره امریکا اعلام کرد و درواقع پیامی به کلیه ملل ودول جهان تلقی شد
quantity equation of exchange
یعنی حاصلضرب حجم پول در سرعت گردش پول باارزش پولی کلیه تولیدات برابر است معادله مقداری مبادله که براساس نظریه مقداری پول است و اولین بار توسط ایروینگ فیشر عنوان شد .این معادله بصورت زیراست :PQ = V
armistise
متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com