Dictiornary-Farsi | علامت ساحلی بدون چراغ فار دریایی روزانه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (14 milliseconds)

English	Persian
daymark	علامت ساحلی بدون چراغ فار دریایی روزانه


Other Matches

sea mark	راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
intracoastal sealift	سیستم حمل و نقل دریایی ساحلی در عملیات
sea frontiers	مرزبانی دریایی پایگاه فرماندهی دفاع ساحلی
lanterns	چراغ دریایی
hurricane lamp	چراغ دریایی
beacon	چراغ دریایی
hurricane lamps	چراغ دریایی
light house	چراغ دریایی
lantern	چراغ دریایی
beacons	چراغ دریایی
occulting light	چراغ ناپیوسته دریایی
light period	دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
flare	چراغ یانشان دریایی نمایش
speed light	چراغ سرعت نمای دریایی
flares	چراغ یانشان دریایی نمایش
stoplight	چراغ علامت توقف وسائط نقلیه
Red light is a signal for danger .	چراغ قرمز علامت خطر است
stoplights	چراغ علامت توقف وسائط نقلیه
lighthouses	چراغ خانه برج فانوس دریایی
lighthouse	چراغ خانه برج فانوس دریایی
beach marker	علامت یا وسیله مشخص کننده ساحل یا تاسیسات ساحلی شاخص خط ساحل
beach group	گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
laying up	تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی
asymptomatic	بدون علامت
day fighter	هواپیمای رهگیری روزانه جنگنده رهگیر مخصوص عملیات روزانه
unsigned integer	عدد صحیح بدون علامت
unsigned real number	عدد حقیقی بدون علامت
absolute address	مقدار یک خطا بدون توجه به علامت
valuing	مقدار یک عدد بدون توجه به علامت آن
values	مقدار یک عدد بدون توجه به علامت آن
value	مقدار یک عدد بدون توجه به علامت آن
freedom of seas	ازادی رفت وامد کشتی ها در خارج ازابهای ساحلی کشور مجاوردر زمان صلح بدون اینکه کسی بتواند به نحوی از انحامعترض انها بشود
absolute address	اندازه یا مقدار یک عدد بدون توجه به علامت آن
machine address	اندازه یا مقدار یک عدد بدون توجه به علامت آن
shore patrol	انتظامات ساحلی یا گشتی ساحلی
contiguous zone	منطقهای ازابهای متصل به ابهای ساحلی کشور را گویند که هرچند قواعد مربوط به ابهای ساحلی در مورد انها رعایت نمیشود ولی برای کشورمجاور در محدوده ان حقوق استیلایی خاص و محدودی وجود دارد
defense coastal area	منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
seabee	گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
beach diagram	طرح نمودار بارانداز ساحلی طرح نمودار قسمت ساحلی
coast pilot	کتاب راهنمای ساحلی راهنمای ساحلی
midshipman	افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
piratic	درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
pilot chart	نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
kites	کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
kite	کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
oceanography	تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
running lights	فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
petty officer	معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
petty officers	معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
c & f	قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
chine	عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
symbol	اختصار علامت اختصاری علامت تجسمی
stadimeter	مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea cucumber	حلزون دریایی از جنس راب دریایی
symbol	علامت ترسیمی علامت فرمولی
sea power	قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
character	نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
characters	نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
convoy joiner	ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
marines	تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
terns	پرستوک دریایی چلچله دریایی
naval activity	تاسیسات دریایی قسمت دریایی
marine	تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
tern	پرستوک دریایی چلچله دریایی
task unit	نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
attack director	وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
summary areas	مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
light lists	کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
without any reservation	بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
informally	بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
knot	گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot	میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
unformed	بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
day in, day out <adv.>	روزانه
diurnally	روزانه
by d.	روزانه
day by day	روزانه
per day	روزانه
everyday <adj.>	روزانه
each day <adv.>	روزانه
every day <adv.>	روزانه
every single day <adv.>	روزانه
on a daily basis <adv.>	روزانه
quotidian	روزانه
day-to-day <adj.>	روزانه
perdiem	روزانه
daily <adj.> <adv.>	روزانه
diurnal	روزانه
dailies	روزانه
workaday	روزانه
maritime	ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
bingo	علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
habitude	عادت روزانه
day school	مدرسهی روزانه
purchase journal	دفترخرید روزانه
journals	دفتروقایع روزانه
diurnal load	بار روزانه
journal	گزارش روزانه
day schools	مدرسهی روزانه
diurnal tide	کشند روزانه
daily storage	مخزن روزانه
mean daily	متوسط روزانه
day in, day out <adv.>	بطور روزانه
duily bread	نان روزانه
journal	دفتروقایع روزانه
day hospital	بیمارستان روزانه
way of life	فعالیتهای روزانه
workouts	ورزش روزانه
daily pay	دستمزد روزانه
workout	ورزش روزانه
daily round	گردش روزانه
daily wage	مزد روزانه
morning orders	برنامه روزانه
morning orders	دستورات روزانه
every single day <adv.>	بطور روزانه
journals	گزارش روزانه
on a daily basis <adv.>	بطور روزانه
each day <adv.>	بطور روزانه
order of the day	برنامه روزانه
dailgy food allowance	جیره روزانه
daily round	کارهای روزانه
daily <adj.> <adv.>	بطور روزانه
victualling allowance	جیره روزانه
every day <adv.>	بطور روزانه
inshore water	اب ساحلی
bridge head	سر پل ساحلی
beach head	سر پل ساحلی
offing	اب ساحلی
coastlines	خط ساحلی
coastal	ساحلی
inshore	ساحلی
sea board	خط ساحلی
bridgehead line	خط سر پل ساحلی
strandline	خط ساحلی
coastline	خط ساحلی
seasider	ساحلی
flattest	ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flat	ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
independently	آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
of no interest	بدون اهمیت [بدون جلب توجه]
naval aviation	قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
rear commodore	سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
bureau of naval personnel	اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
diary	دفتر خاطرات روزانه
day of supply	روز امادتدارکات روزانه
ration	مقدار جیره روزانه
log book	دفتر رخدادهای روزانه
diaries	دفتر یادداشت روزانه
rationed	مقدار جیره روزانه
daily bread	نان یارزق روزانه
daily flood peak	بیشینه روزانه سیل
diaries	دفتر خاطرات روزانه
semidiurnal tide	کشند نیم روزانه
diary	دفتر یادداشت روزانه
dailgy food allowance	جیره غذایی روزانه
daily flood peak	حداکثر سیل روزانه
utilization	کاربرد روزانه استفاده
daily routine	عادت جاری روزانه
log books	دفتر رخدادهای روزانه
logbook	گزارش روزانه سفرکشتی
plan of the day	برنامه روزانه ناو
average daily traffic [ADT]	متوسط ترافیک روزانه
journal book	دفتر گزارش روزانه
rations	مقدار جیره روزانه
working day	ساعت کار روزانه
extern	کمک پزشک روزانه
breviary	کتاب نمازوادعیه روزانه
watch and ward	حق نگهبانی روزانه و شبانه
shorelines	خط ساحل یا خط ساحلی
boat telephone	تلفن ساحلی
shore stablishment	تاسیسات ساحلی
beach exit	گذرگاه ساحلی
shore patrol	دژبان ساحلی
territorial waters	ابهای ساحلی
tidewater	خط ساحلی کشند اب
shore patrol	پلیس ساحلی
over the beach operations	عملیات ساحلی
links	تپه ساحلی
costal frontier	مرز ساحلی
beach matting	کف پوش ساحلی
shoreline	خط ساحل یا خط ساحلی
sea dike	دیوار ساحلی
beach obstacle	مانع ساحلی
beach organization	یکان ساحلی
beach patrol	گشتی ساحلی
beach patrol	نگهبان ساحلی
beach reserves	ذخایر ساحلی
beach face	کمربند ساحلی
beach exit	معبر ساحلی
littoral	ناحیه ساحلی
landing craft	کرجی ساحلی
land breeze	باد ساحلی
barrier light	نورافکن ساحلی
foreshores	کمربند ساحلی
groyne	سد یا دیواره ساحلی
coastguards	گارد ساحلی
dune	توده شن ساحلی
coastal route	مسیر ساحلی
coastguard	گارد ساحلی
marinas	تفرجگاه ساحلی