English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (15 milliseconds)
English Persian
arithmetic عمل ریاضی انجام شده توسط ALU
Search result with all words
arithmetic عمل ریاضی انجام شده توسط پردازنده همزمان
Other Matches
robot وسیلهای که برای انجام یک سری امور تولیدی که مشابه کارهای انجام شده توسط افراد است برنامه ریزی میشود
robots وسیلهای که برای انجام یک سری امور تولیدی که مشابه کارهای انجام شده توسط افراد است برنامه ریزی میشود
groupware نرم افزاری که توسط گروهی از افراد استفاده میشود که به شبکه وصل اند و به آنها کمک میکند تا کار خاصی را انجام دهند. حاوی توابع مفید مثل پست الکترونیکی است که توسط تمام کاربران قابل دستیابی است
driven انجام شده توسط چیزی
self-inflicted انجام شده توسط خود شخص
manual انجام شده توسط اپراتور و بدون کمک ماشین
outwork قسمتی از کار شرکت که توسط افرادخارجی انجام میگیرد
audits توجه کردن به کارهای انجام شده توسط کامپیوتر
audited توجه کردن به کارهای انجام شده توسط کامپیوتر
auditing توجه کردن به کارهای انجام شده توسط کامپیوتر
audit توجه کردن به کارهای انجام شده توسط کامپیوتر
arithmetic توانایی یک وسیله برای انجام توابع ریاضی
operation درستور العمل ریاضی که بر روی داده انجام میشود
script مجموعه دستوراتی که تابعی را انجام می دهند که توسط یک زبان ماکرو یا دستهای استفاده میشود
fortran یک زبان سطح بالابرای انجام محاسبات ریاضی علمی و مهندسی
OCP پردازندهای که عملیات ریاضی و منط قی را طبق کد برنامه انجام میدهد
languages دستوراتی که منابع لازم برای یک کار که باید توسط کامپیوتر انجام شود را مشخص می کنند
language دستوراتی که منابع لازم برای یک کار که باید توسط کامپیوتر انجام شود را مشخص می کنند
National Center for Supercomputing Applications سازمانی که معرفی و ایجاد شبکه جهان گستر را توسط جستجوگر Moscuic Web انجام میدهد
jcl دستوری که مشخصات را شرح میدهد و نیز منابع لازم برای انجام کار توسط کامپیوتر
centralized امکانات پردازش داده که در یک محل متمرکز و قابل دستیابی توسط سایر کاربران انجام می شوند
crunch بیان فرفیت کامپیوتر برای پردازش اعداد و انجام اعمال ریاضی
crunches بیان فرفیت کامپیوتر برای پردازش اعداد و انجام اعمال ریاضی
crunched بیان فرفیت کامپیوتر برای پردازش اعداد و انجام اعمال ریاضی
electronic journal فایل خلاصه شرح وقایع دریک ترتیب زمانی فعالیتهای پردازشی انجام شده توسط کامپیوتر
arithmetic بخش سخت افزاری CPU که تمام توابع ریاضی و منط قی را انجام میدهد
order پردازندهای که عملیات ریاضی و منط قی را کدگشایی کند و انجام میدهد مط ابق کد برنامه
coprocessor پردازندهای که نتایج عملیات ریاضی را سریع تر از بخش ALU از CPU انجام میدهد
math CI مخصوص که به سیستم اضافه میشود تا توابع ریاضی را سریع تر از CPU استاندارد انجام دهد
maths CI مخصوص که به سیستم اضافه میشود تا توابع ریاضی را سریع تر از CPU استاندارد انجام دهد
go to sleep اصطلاحی برای توقف کامیپوتریا عدم امکان انجام عملی توسط کامپیوتر به دلیل گرفتار شدن در یک حلقه نامحدود
electronic cottage مفهوم اجازه دادن به کارگران برای اینکه در خانه بمانند و کارها را توسط بکارگیری ترمینالهای کامپیوتر که به یک دفترمرکزی متصل میباشد انجام دهند
ULA قطعهای که حاوی تعداد مدار منط قی جدا و دروازه هایی که سپس توسط مشتری وصل می شوند تا تابع مورد نظررا انجام دهند
source مجموعه کدهای نوشته شده توسط برنامه نویس که مستقیماگ توسط کامپیوتر اجرا نمیشوند و باید به برنامه که هدف ترجمه شوند توسط کامپایلر یا منر
master ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
mastered ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
masters ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
suffix notation عملیات ریاضی که به صورت منط ق نوشته میشود و نشانه پس از عددی که عمل روی آن انجام میشود می آید
Mercerization مرسیزاسیون [این عمل شیمیایی بر روی نخ های پنبه ای توسط مواد قلیائی و در محیط تحت فشار انجام گرفته تا علاوه بر افزایش استحکام نخ، حالتی درخشنده نیز به آن افزوده شود.]
nsfnet یک شبکه گسترده تهیه شده توسط دفتر محاسبات علمی پیشرفته در موسسه ملی علوم برای انجام عملیات غیرنظامی طراحی وزارت دفاع طراحی شد که بخاطردلایل امنیتی در دسترس عمومی نمیباشد
trojan horse برنامه وارد شده در سیستم توسط سک شخص کلاهبردار. یک تابع نامناسب انجام میدهد درحین کپی کردن اطلاعات در فایل با اولویت کمتر که از آن پس آن شخص بدون اجازه کاربر به آن دسترسی خواهد داشت
dim نرم افزاری که به کاربر اجازه میدهد متن چاپ شده را به صورت دیجیتالی ذخیره کند این کار توسط اسکنر و رسانه ذخیره سازی با حجم بالا مثل CDROM قابل ضبط انجام میشود
dims نرم افزاری که به کاربر اجازه میدهد متن چاپ شده را به صورت دیجیتالی ذخیره کند این کار توسط اسکنر و رسانه ذخیره سازی با حجم بالا مثل CDROM قابل ضبط انجام میشود
dimmed نرم افزاری که به کاربر اجازه میدهد متن چاپ شده را به صورت دیجیتالی ذخیره کند این کار توسط اسکنر و رسانه ذخیره سازی با حجم بالا مثل CDROM قابل ضبط انجام میشود
processor وارد کردن داده توسط اپراتور که توسط کامپیوتر اجرا میشود
readable آنچه توسط کسی یا توسط یک وسیله الکترونیکی قابل خواندن و فهمیدن باشد
digital read out نمایش داده ها توسط الات دقیق بصورت دیجیتالی و نه توسط حرکت عقربه روی صفحه مدرج
air turbine starter استارتری در موتورهای توربینی که توسط هوای فشرده توربین کوچکی را که توسط چرخدنده هایی باکمپرسور درگیراست میچرخاند
pull down menu فهرستی که میتواند توسط تیک کردن اشاره گر ماوس بر روی عنوان ان و یا توسط فشردن دکمه صفحه کلیدنمایش داده
gas plasma display صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas discharge display صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
environment متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
environments متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
menus برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
menu برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
virtual که موجود نیست ولی توسط کامپیوتر شبیه سازی شده است و توسط کاربر به صورت مجازی قابل استفاده است
fail انجام ندادن کاری که باید انجام شود درست کار نکردن
failed انجام ندادن کاری که باید انجام شود درست کار نکردن
fails انجام ندادن کاری که باید انجام شود درست کار نکردن
like a duck takes the water [Idiom] کاری را تند یاد بگیرند انجام بدهند و از انجام دادن آن لذت ببرند
qui facit per alium facit perse کسی که کاری را بوسیله دیگری انجام بدهد خودش ان را انجام داده است
automates نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
automating نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
automated نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
automate نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
failures انجام ندادن کاری که باید انجام شود
failure انجام ندادن کاری که باید انجام شود
self propulsion حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
gurantee عبارت از ان است که دولت یا دولتهایی طی معاهدهای متعهد شوند که انچه را قادر باشند جهت انجام امر معینی انجام دهند
mathematical notation نشانه گذاری ریاضی [ریاضی]
scratch one's back <idiom> کاری را برای کسی انجام دادن به امید اینکه اوهم برای تو انجام دهد
lost cluster تعداد شیارهای دیسک که بیت شناسایی آنها خراب شده است . سیستم عامل این ناحیه را علامت گذاری کرده تا توسط فایل استفاده شود ولی داده آنها توسط فایل مشخصی قابل شناسایی نیست
upward compatible اصلاحی به این معنی که یک سیستم کامپیوتری یا غستگاه جانبی قادر است هر کاری راکه مدل قبلی انجام می داده انجام داده و علاوه بر ان عملکردهای بیشتری هم داشته باشد سازگاری رو به پیشرفت
mathematical logic منطق ریاضی [ریاضی]
von neuman morgensterm utility index شاخص مطلوبیت ون نیومن مورگن استرن منظورشاخص عددی برای مطلوبیت مورد انتظار استکه دروضعیت ریسک و نامطمئنی ازاین شاخص استفاده میشود .ازنظر ریاضی این شاخص درحقیقت امید ریاضی مژلوبیت کل است
retention money مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود
query 1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود
queries 1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود
querying 1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود
queried 1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود
continues ادامه دادن چیزی یا انجام دادن چیزی که زودتر انجام می دادید
continue ادامه دادن چیزی یا انجام دادن چیزی که زودتر انجام می دادید
mission , oriented لازم برای انجام ماموریت ضروری برای انجام ماموریت
perprep توسط
per توسط
via توسط
care of توسط
c/o توسط
by favour of توسط
by convention توسط کنوانسیون
default by the principal نکول توسط واگذارنده
powder cutting برش توسط شعله
producer advertising تبلیغ توسط سازنده
machine recognization بازشناختی توسط ماشین
top-level توسط افراد عالیرتبه
machine readable خواندنی توسط ماشین
compression ingition احتراق توسط فشار
radiocast توسط رادیو گستردن
generate تولید شده توسط کامپیوتر
equipping مین توسط ماشین یا وسایل
FMS یا کنترل ماشین توسط کامپیوتر
computer flicks فیلمهایی که توسط کامپیوترساخته میشود
monitor تولید شده توسط کامپیوتر
lift on بارگیری کشتی توسط جرثقیل
adp پردازش داده توسط کامپیوتر
mails ارسال چیزی توسط پست
mail ارسال چیزی توسط پست
computer numerical control کنترل عددی توسط کامپیوتر
document پردازش متن توسط کامپیوتر
documented پردازش متن توسط کامپیوتر
documenting پردازش متن توسط کامپیوتر
eustachian پیداشده توسط پزشک ایتالیایی
machine readable قابل خواندن توسط ماشین
equips مین توسط ماشین یا وسایل
monitors تولید شده توسط کامپیوتر
generated تولید شده توسط کامپیوتر
monitored تولید شده توسط کامپیوتر
electrothermic وابسته به ایجادحرارت توسط برق
generates تولید شده توسط کامپیوتر
generating تولید شده توسط کامپیوتر
confiscation مصادره و ضبط توسط دولت
equip مین توسط ماشین یا وسایل
market acceptance پذیرش کالا توسط بازار
magnetic delay تاخیر توسط حافظه مغناطیسی
machine sensible قابل درک توسط کامپیوتر
computer assisted diagnosis تشخیص بیماری توسط کامپیوتر
machine readable information اطلاعات خواندنی توسط کامپیوتر
lift-off تخلیه کشتی توسط جرثقیل
confirmed by documents <adj.> تایید شده توسط اسناد
electrothermal وابسته به ایجادحرارت توسط برق
residual thrust تراست تولیدشده توسط موتورجت
user defined تعریف شده توسط کاربر
distributed flood ligh system روشنائی کلی توسط پروژکتور
presentation manager برای 2/OS که بطورمشترک توسط شرکتهای
Ships from and sold by Amazon فروش و ارسال توسط آمازون
eolian خراب شده توسط باد
user supplied تامین شده توسط کاربر
marquee فضای انتخابی توسط وسیله انتخاب
cae Engineering ComputerAided مهندسی توسط کامپیوتر
overlap processing پردازش و خروجی توسط یک سیستم کامپیوتری
quota کمیت تعیین شده توسط دولت
shares توسط کاربران دیگر شبکه است
lan و توسط کابل بهم وصل می شوند
quotas کمیت تعیین شده توسط دولت
self excited تحریک شده توسط جریان دینام
air seasoned wood چوب خشک شده توسط هوا
independent آزاد یا کنترل شده توسط کسی
server توسط کاربران متعدد در یک زمان است
process کنترل خودکار فرآیند توسط کامپیوتر
consular invoice سیاهه تائید شده توسط کنسولگری
aromatherapy معالجه توسط ماساژ با روغن معطر
newton محدوده PDAتوسعه یافته توسط Apple
to avoid distortion of the results [produced] by ... برای جلوگیری از اعوجاج نتایج توسط ...
operand که باید توسط عملگرا اجرا شود
share توسط کاربران دیگر شبکه است
comma delimited file فایل مجزا توسط واوک یاویرگول
berkeley unix گونهای از UNIX که توسط دانشگاه کالیفرنیا
absorption میزان جذب آب توسط پنبه یا پشم
static propeller thrust تراستی که توسط یک ملخ تولید میشود
reentrant code برنامههای اسمبلی تولیدشده توسط ماشین
marquees فضای انتخابی توسط وسیله انتخاب
processes کنترل خودکار فرآیند توسط کامپیوتر
self blinded گمراه شده توسط نفس خود
fallopian پیداشده توسط فلوپیوس کالبدشناس ایتالیایی
shared توسط کاربران دیگر شبکه است
windmills چرخش موتور خاموش توسط ملخ
theonomous توسط خدا حکومت واداره شده
windmill چرخش موتور خاموش توسط ملخ
tasks کاری که باید توسط کامپیوتری اجرا شود
task کاری که باید توسط کامپیوتری اجرا شود
double click احضار یک فرمان توسط دکمه دستگاه OUSE
The details of the report were verified by the police. جزییات گزارش توسط پلیس تصدیق وتأیید شد
selectable آنچه توسط کاربر قابل انتخاب است
natural زبانی که توسط بشر استفاده و فهمیده میشود
self selection انتخاب کالا توسط مشتری خود گزینی
I was bitten by a dog. من توسط [بوسیله] سگی گاز گرفته شدم.
backwards ارسال داده کنترل شده توسط گیرنده
civil military action عملیات کمک رسانی به مردم توسط ارتش
radiation cooling سرد شدن توسط تابش مستقیم از سطح
computer printout مطالبی که توسط کامپیوتر چاپ شده است
diapositive تولید حرارت توسط جریانهای با فرکانس زیاد
scanned بخشی از تصویر که توسط اسکنر خوانده میشود
scans بخشی از تصویر که توسط اسکنر خوانده میشود
stationery یات دیگر توسط چاپگر وارد آن می شوند
Green Book مشخصات رسمی استاندارد I-CD که توسط Philips منتشر شد
hot zone ناحیه تعریف شده توسط استفاده کننده
fully حروف ایجاد شده توسط چاپگر در یک عمل
microsoft ه شده توسط ماکروسافت برای تامین اطلاعات
gas trubine توربینی که توسط گاز کار وحرکت میکند
machined عمل پردازش دستورات در برنامه توسط کامپیوتر
correspondence quality چاپ با کیفیت بالا توسط چاپگرهای لیزری
fermata تطویل وکشش قسمتی ازموسیقی توسط نوازنده
scan بخشی از تصویر که توسط اسکنر خوانده میشود
truck trailer ارابه بی موتوری که توسط کامیون برده شود
wall-to-wall [مفروش کردن کل اتاق توسط یک تخته فرش]
Type cable مشخصات کابل معرفی شده توسط IBM
machine عمل پردازش دستورات در برنامه توسط کامپیوتر
source که بعداگ توسط کامپایلر به کد ماشین تبدیل میشود
interpretative کدی که توسط نامه مفسر به کار می رود
bonding چسباندن دو یا چند قطعه چوبی توسط چسب
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com