Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 189 (10 milliseconds)
English
Persian
logic element
عنصر لاجیک
Other Matches
circulars
لیستی که در آن هر عنصر حاوی داده آدرس عنصر دیگر در لیست است و آخرین عنصر حاوی اولین عنصر است
circular
لیستی که در آن هر عنصر حاوی داده آدرس عنصر دیگر در لیست است و آخرین عنصر حاوی اولین عنصر است
logic
لاجیک
chains
لیستی که در آن هر عنصر شامل داده و آدرس عنصر بعدی در لیست است
chain
لیستی که در آن هر عنصر شامل داده و آدرس عنصر بعدی در لیست است
list
لیستی که هر عنصر حاوی داده و آدرس عنصر بعدی در لیست باشد
atom
کوچکترین قسمت یک عنصر که همان خصوصیات آن عنصر را دارد
atoms
کوچکترین قسمت یک عنصر که همان خصوصیات آن عنصر را دارد
not stage
مدار یا جزئی در یک سیستم لاجیک که وجود یا عدم وجودخروجی برعکس حالت ورودی و یا نقیض ان میباشد
airlift control element
عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
isomeric
هم عنصر
agent
عنصر
element
عنصر
elements
عنصر
members
عنصر
member
عنصر
components
عنصر
component
عنصر
agents
عنصر
masurium
عنصر 34
accommpanying element
عنصر همراه
cryotron
عنصر برودتی
shunt element
عنصر موازی
absorbing element
عنصر جذب
abiotic element
عنصر نازیوه
abiotic element
عنصر بیجان
ingredients
عنصر سازنده
ingredient
عنصر سازنده
acid forming element
عنصر اسیدی
acid forming element
عنصر اسیدساز
active element
عنصر فعال
biotic element
عنصر زیستی
coupling element
عنصر اتصال
coupling element
عنصر پیوست
chemical element
عنصر شیمیایی
aqueous element
عنصر ابی
alloying element
عنصر الیاژ
alloying element
عنصر الیاژی
alloying agent
عنصر الیاژی
active element
عنصر عامل
active element
عنصر کنشی
code element
عنصر رمز
data element
عنصر داده
print element
عنصر چاپ
processing element
عنصر پردازشی
service element
عنصر اداری
signal element
عنصر علامتی
start element
عنصر شروع
stop element
عنصر ایست
symmetry element
عنصر تقارن
tactical element
عنصر تاکتیکی
thermocouple
عنصر حرارتی
threshold element
عنصر استانهای
transition element
عنصر واسطه
wallydraigle
سست عنصر
weak minded
سست عنصر
Elementarism
عنصر نگری
primordial element
عنصر ازلی
primitive element
عنصر اولیه
picture element
عنصر تصویر
delay element
عنصر تاخیری
disafected person
عنصر نامطلوب
tracer element
عنصر ردیاب
electronic element
عنصر الکترونیکی
guest element
عنصر کم مقدار
trace element
عنصر کم مقدار
identity element
عنصر یکسانی
inverse element
عنصر وارون
minor constituent
عنصر فرعی
minor constituent
عنصر جزئی
nand element
عنصر نقیض و
passive element
عنصر غیرعامل
logic element
عنصر منطقی
part
عنصر اصلی
abundant element
عنصر فراوان
weakling
سست عنصر
elements
عنصر عملیاتی
elements
عنصر اساس
weak kneed
سست عنصر
element
عنصر عملیاتی
weaklings
سست عنصر
titanium
عنصر فلزی
weak-kneed
سست عنصر
element
عنصر اساس
strontium
عنصر سبک دو فرفیتی
pyrogen
عنصر قابل اشتعال
metal cutting element
عنصر براده برداری
heating element
المان یا عنصر حرارتی
silicon
سیلیسیوم عنصر شش بنیانی
macronutrient
عنصر غذایی پر مصرف
micronutrient
عنصر غذایی کم مصرف
disafected person
عنصر غیرقابل اعتماد
fire support element
عنصر پشتیبانی اتش
exclusive or element
عنصر یای انحصاری
pixel
نقطه عنصر تصویری
physical element of crime
عنصر مادی جرم
mental element of crime
عنصر روانی جرم
active element
عنصر عمل کننده
asterium
عنصر ویژه ستارگان
task element
عنصر اجرای عملیات
air defense element
عنصر پدافند هوایی
primordial
عنصر نخستین اساسی
Gothic Survival
[ادامه عنصر سبک گوتیک]
boron water
ابی که عنصر شیمیایی بردارد
parametron
عنصر با عدم تقارن مغناطیسی
fabric
بافته عنصر تار و پود
two up
تک با دو عنصر در جلوو بقیه در عقب
two up
ارایش حرکت با دو عنصر درجلو
characteristically
اندازه گیری مشخصات یک عنصر
terbium
عنصر فلزی کمیاب بعلامت Tb
characteristic
اندازه گیری مشخصات یک عنصر
fabrics
بافته عنصر تار و پود
quintessence
عنصر پنجم یعنی "اثیر" یا "اتر"
queued
ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
queue
ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
microprocessors
واحدی که عنصر اصلی ریزپردازنده را می سازد
microprocessor
واحدی که عنصر اصلی ریزپردازنده را می سازد
jelly bean
ادم حساس و بی اراده و سست عنصر
transmitter signal element timing
زمان گیری عنصر سیگنال فرستنده
head
اولین عنصر داده در لیست بودن
thallium
عنصر فلزی مشتق از الومینیوم بعلامت TI
chip
طراحی و مشخصات یک عنصر روی یک قطعه
elements
یک عنصر منحصر به فرد داده در آرایه
queues
ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
element
یک عنصر منحصر به فرد داده در آرایه
queueing
ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
chips
طراحی و مشخصات یک عنصر روی یک قطعه
searchingly
بررسی میشود تا به عنصر مورد نظر برسیم
atoms
کوچکترین جزء یک عنصرکه خواص ان عنصر را داراباشد
atom
کوچکترین جزء یک عنصرکه خواص ان عنصر را داراباشد
atomic energy
تبدیل جرم به نیرو در تبادلات اتمی یک عنصر
corpus delicti
عنصر مادی جرم وعمل خلاف قانون
searched
بررسی میشود تا به عنصر مورد نظر برسیم
searches
بررسی میشود تا به عنصر مورد نظر برسیم
osmium
عنصر فلزی سخت و ابی مایل بسفید
search
بررسی میشود تا به عنصر مورد نظر برسیم
charges
1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
ring
لیست داده که آخرین عنصر آن به اولین اشاره کند
sequential
بررسی میشود تا عنصر مورد نظر بدست آید
lifo
سیستم صف که آخرین عنصر ذخیره شده را اول می خواند
capacitance
توانایی یک عنصر برای ذخیره سازی بار الکتریکی
charge
1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
capacitor
عنصر الکترونیکی که میتواند بار الکتریکی ذخیره کند
phosphide
ترکیب دو فرفیتی که ازترکیب فسفر با یک عنصر یاریشه بدست اید
forward
نشانه گری که حاوی آدرس عنصر بعدی لیست است
declarative statement
نوع و اندازه یک عنصر یا عدد ثابت یا متغیر بخصوص را میدهد
combinational
مدار الکترونیکی که از چندین عنصر متصل تشکیل شده است
forwarded
نشانه گری که حاوی آدرس عنصر بعدی لیست است
chaining
جستجوی یک عنصر فایل که در لیست زنجیره مرتب شده است
declarations
نوع و اندازه یک عنصر یا عدد ثابت یا متغیر به خصوص را میدهد
declaration
نوع و اندازه یک عنصر یا عدد ثابت یا متغیر به خصوص را میدهد
last in first out
نوعی سیستم صف که آخرین عنصر ذخیره شده را در اول می خواند
bypass
روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
bypasses
روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
bypassed
روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
bypassing
روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
fet
Transistor Effect Field نیمه هادی که به عنوان یک عنصر حافظه بکار برده میشود
typeball
یک عنصر ضربه زننده ماشین تحریر که شامل تمام کاراکترهای قابل استفاده میباشد
standalone
ترمینال کامپیوتر با پردازنده و حافظه که مستقیماگ به مودم وصل میشود و بدون اینکه عنصر شبکه یا انشعابی از آن باشد
finder
عنصر مرکزی یک محیط عملیاتی و برنامهای که میان سایر چیزها فایلهای ذخیره شده روی دیسک ها رانشان میدهد
voter
عنصر منطقی باینری که شرایط سیگنال را در دو یاچند کانال مقایسه کرده و درصورت وقوع ناسازگاری حالت انرا عوض میکند
voters
عنصر منطقی باینری که شرایط سیگنال را در دو یاچند کانال مقایسه کرده و درصورت وقوع ناسازگاری حالت انرا عوض میکند
capital stock
عنصر مالکیت شرکت که بصورت سهام وگواهی نامه سهام درامده
softie
پسر ضعیف وزن نما ادم ضعیف وسست عنصر
softy
پسر ضعیف وزن نما ادم ضعیف وسست عنصر
gram atom
وزن یک عنصر شیمیایی بگرم که معادل وزن اتمی انست
softies
پسر ضعیف وزن نما ادم ضعیف وسست عنصر
first in first out
صف موقت که در آن اولین عنصر در اولین محل خواندن ذخیره میشود
wetzel
عنصر تصویری که به تصویرروی ترمینال نمایش اضافه شده و دقت نمایش را بهبودمی بخشد
search
روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
searched
روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
searches
روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
searchingly
روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
blitter
عنصر الکترونیکی که برای حرکت دادن یک تصویر از یک ناحیه حافظه به ناحیه دیگر طراحی شده است
test element
دستگاه ازمایش کننده عنصر ازمایش مدار
chips
وسیلهای که حاوی قط عات کوچک نیمه هادی ها است که روی آنها چندین عنصر مانند تراتریستورها محفظه هاو... برای انجام یک عمل قرار دارند
chip
وسیلهای که حاوی قط عات کوچک نیمه هادی ها است که روی آنها چندین عنصر مانند تراتریستورها محفظه هاو... برای انجام یک عمل قرار دارند
triad
1-سه عنصر یا حرف یا بیت 2-شکل سه ضلعی که از نقاط فسفری رنگی قرمز و سبز وآبی در هر پیکسل درصفحه نمایش رنگی RGB تشکیل شده است
triads
1-سه عنصر یا حرف یا بیت 2-شکل سه ضلعی که از نقاط فسفری رنگی قرمز و سبز وآبی در هر پیکسل درصفحه نمایش رنگی RGB تشکیل شده است
fifo
روش ذخیره سازی خواندن و نوشتن به طوری که اولین عنصر در اولین فراخوانی ذخیره میشود
atomic weight
وزن اتمی یک عنصر که برمبنای 61 وزن اتمی اکسیژن قرار داده شده است
stacks
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stack
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stacked
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
flashed
عنصر حافظه الکترونیکی که حاوی داده است و معمولاگ فقط خوانده میشود ولی اجازه میدهد داده در حافظه ذخیره شود. با استفاده از سیگنال الکتریکی مخصوص
flash
عنصر حافظه الکترونیکی که حاوی داده است و معمولاگ فقط خوانده میشود ولی اجازه میدهد داده در حافظه ذخیره شود. با استفاده از سیگنال الکتریکی مخصوص
flashes
عنصر حافظه الکترونیکی که حاوی داده است و معمولاگ فقط خوانده میشود ولی اجازه میدهد داده در حافظه ذخیره شود. با استفاده از سیگنال الکتریکی مخصوص
range component
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com