English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (27 milliseconds)
English Persian
to readdress a letter عنوان نامهای را عوض کردن
Other Matches
an open letter نامهای که بوسیله روزنامه به کسی عنوان شود
recredential نامهای است که بعضی اوقات رئیس دولتی که سفیر نزد ان ماموریت دارد در جواب احضار نامه سفیر به رئیس دولت فرستنده سفیر می نویسد و در واقع این نامه پاسخی است به استوار نامهای که سفیر در شروع ماموریتش تقدیم داشته است
title صفحه عنوان کتاب عنوان نوشتن
titles صفحه عنوان کتاب عنوان نوشتن
eponym عنوان دهنده عنوان مشخص
epistolary نامهای
the underwritten names نامهای زیرین
letter-bomb بمب نامهای
letter-bombs بمب نامهای
send a letter نامهای بفرستید
i had a lettr from him نامهای از او داشتم
letter of recall نامهای است که رئیس یک کشور به رئیس کشور دیگرنوشته و از او تقاضای مرخص کردن سفیری را که کارش در مملکت مرسل الیه پایان یافته میکند
dictionary sort ترتیب واژه نامهای
acknowledges وصول نامهای را اشعار داشتن
acknowledging وصول نامهای را اشعار داشتن
to act [as somebody] عمل کردن [به عنوان رتبه ای]
to prove a will درستی و اعتباروصیت نامهای را محقق نمودن
blind letter نامهای که نام ونشان روشن ندارد
to act [as somebody] عمل کردن [به عنوان نماینده کسی]
keep in trust به عنوان امانت نگهداری کردن چیزی
book message نامهای که سایر گیرندگان دران قید نمیشود
pasquinade جرشفت هجو نامهای که درجایگاه عمومی بزنند
represented عمل کردن به عنوان فروشنده برای یک محصول
represent عمل کردن به عنوان فروشنده برای یک محصول
to speak on behalf of [as representative] از طرف [کسی] صحبت کردن [به عنوان نماینده]
represents عمل کردن به عنوان فروشنده برای یک محصول
p sanction حکم سلطنتی یاتصویب نامهای که صورت قانون راپیدامیکند
officinal names of drugs نامهای داروها چنانکه درکتاب داروسازی امده است
open cover بیمه نامهای که جهت حمل محمولههای متعدد تهیه میشود
round robin (letter) <idiom> نامهای که دست جمعی نوشته شود (هرگوشه آن بوسیله شخصی)
open policy بیمه نامهای که جهت حمل مجموعههای متعدد تهیه میشود
noting نامهای که به وسیله نماینده سیاسی به حکومت خارجی تسلیم میشودaide-memoire
letter de chancellerie نامهای است که در مناسبات مهم جهانی مورد استفاده قرار می گیرد
notes نامهای که به وسیله نماینده سیاسی به حکومت خارجی تسلیم میشودaide-memoire
consular convention عهد نامهای که جهت مبادله کنسول بین دو کشور منعقد میشود
note نامهای که به وسیله نماینده سیاسی به حکومت خارجی تسلیم میشودaide-memoire
letters patent نامهای است که به وسایل مختلفه به مردم عرضه میشود تا ازمضمون ان همگان اگاه شوند
floppy disks دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه
floppy دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه
floppy discs دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه
floppy disk دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه
floppies دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه
letters patent نامهای که ازطرف دولت برای کسی فرستاده میشود تافورا بازنموده وبرای همه بخواند
broach ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaching ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broached ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaches ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
compounding a felony سازش کردن در دعوی ناشی از جنایت با پرداخت مبلغی به عنوان غرامت به مجنی علیه یا قائم مقام او
streaming tape drive دستگاهی که یک کارتریج نوارپیوسته را نگهداری کردن واساسا" به عنوان پشتیبان گردانندههای دیسک سخت بکار می رود
wild card روشی که به یک سیستم عامل امکان میدهد تا روی چندین فایل با نامهای مرتبط عملکرد مفیدی داشته باشد
stbtitle عنوان فرعی عنوان فرعی مقاله
bill of health گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
continuance تمدید یا تجدید وقت دادگاه دادگاه را به عنوان تنفس موقتا" تعطیل کردن
modes وارد کردن دستور به عنوان خط ی از برنامه و پس اجرای برنامه
mode وارد کردن دستور به عنوان خط ی از برنامه و پس اجرای برنامه
onomasticon فرهنگ نامهای خاص فرهنگ اسامی مردم
open policy بیمه نامهای که در ان قیمت کالای بیمه شده معین نشده ودر وقت تلف شدن تعیین میشود
to engage somebody as somebody کسی را به عنوان کسی [در پیشه ای] استخدام کردن
standard نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
standards نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
pull down menu فهرستی که میتواند توسط تیک کردن اشاره گر ماوس بر روی عنوان ان و یا توسط فشردن دکمه صفحه کلیدنمایش داده
urban bundle بقچه شهری [این روش گرچه قدیمی است ولی هنوز هم به عنوان معیاری جهت وزن کردن کلاف های پشم بکار می رود.]
return گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returns گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returning گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returned گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
use and occupation عنوان دعوی که مالک علیه مستاجری که پس از انقضاء مدت اجاره ازملک استیفاء منفعت کردن به منظور مطالبه اجرت المثل این انتفاع و تصرف اقامه میکند
envelopes نام داده که حاوی پیام پستی است به همراه اطلاعات آدرس مقصد بسته کاغذ که حاوی نامهای است
envelope نام داده که حاوی پیام پستی است به همراه اطلاعات آدرس مقصد بسته کاغذ که حاوی نامهای است
names عنوان ها
appellative عنوان
titles عنوان
titles عنوان ها
head line عنوان
capitulary عنوان
life peers عنوان
ground عنوان
epithets عنوان
heading عنوان
prints عنوان و..
printed عنوان و..
headline عنوان
print عنوان و..
title عنوان
name عنوان
headlines عنوان
epithet عنوان
life peer عنوان
rubrics عنوان
subject [topic] عنوان
rubric عنوان
themes عنوان ها
by way of remainder به عنوان رد
topics عنوان ها
subjects عنوان ها
topic عنوان
caption عنوان
headwords عنوان
headings عنوان
headword عنوان
captions عنوان
title عنوان
implied trust امانت فرضی حالتی است که کسی به حکم مندرج در قانون و یاجمع شدن شرایطی که قانون پیش بینی کردن عنوان امین می یابد و یا در موردی مسئول تلقی میشود بدون انکه شخصا" به این امرتمایل داشته باشد
topic عنوان سرفصل
topics عنوان سرفصل
Under the title ( heading) of … تحت عنوان ...
surnames لقب عنوان
doctorates عنوان دکتری
honorifics عنوان تجلیلی
naturals حرکت در عنوان
honorific عنوان تجلیلی
headings عنوان سرصفحه
natural حرکت در عنوان
head سالار عنوان
Distinguished . Titled. صاحب عنوان
head عنوان مبحث
surname لقب عنوان
doctorate عنوان دکتری
possessory title عنوان مالکیت
titlist دارای عنوان
nowise به هیچ عنوان
start of heading شروع عنوان
berthing کسب عنوان
in a topic form بصورت عنوان
berthed کسب عنوان
brand عنوان تجارتی
berth کسب عنوان
brands عنوان تجارتی
the hoy f. عنوان پاپ
guize روبند عنوان
intitule عنوان دادن به
branding عنوان تجارتی
berths کسب عنوان
untitled بدون عنوان
appropriation title عنوان اعتبار
for example به عنوان مثال
superscrible عنوان روی
heading عنوان سرصفحه
message heading عنوان پیام
captions عنوان دادن
appropriation title عنوان سپرده
heading عنوان گذاری
exempli gratia [e.g.] به عنوان مثال
caption عنوان دادن
on loan به عنوان قرض
headings عنوان گذاری
exercise term عنوان مانور
streamers عنوان چشمگیر مقاله
titles دارنده عنوان قهرمانی
misdirection گمراهی عنوان غلط
rubricize دارای عنوان قرمزکردن
superscription عنوان روی پاکت
rubricate دارای عنوان قرمزکردن
streamer عنوان چشمگیر مقاله
language برنامهای که به عنوان مترجم
title واگذارکردن عنوان دادن به
titles واگذارکردن عنوان دادن به
title دارنده عنوان قهرمانی
defending shampion مدافع عنوان قهرمانی
lords عنوان لردی دادن به
short title عنوان کوتاه شده
title block قسمت عنوان نامه
subhead عنوان جزء یا فرعی
languages برنامهای که به عنوان مترجم
lord عنوان لردی دادن به
clinching کسب عنوان قهرمانی
clinch کسب عنوان قهرمانی
head line عنوان سرصفحه روزنامه
donna عنوان مودبانه بانوان
title page صفحه عنوان کتاب
running head خط عنوان هرصفحه در متن
clinches کسب عنوان قهرمانی
subhead عنوان فرعی مقاله
possession by title of ownership تصرف به عنوان مالکیت
clinched کسب عنوان قهرمانی
challenge round مبارزه با صاحب عنوان
heading عنوان یا نام متن در فایل
heading سمت سینه ناو عنوان
headings سمت سینه ناو عنوان
short title عنوان یارمز مخفف یا کوتاه
nontitle مسابقه بدون عنوان قهرمانی
superscription عنوان نوشته روی چیزی
headings عنوان یا نام متن در فایل
dominie عنوان کشیشان کلیسای هلند
Take it as a souvenir! این را به عنوان سوغاتی بردار!
running title عنوان کوچک هر یک ازصفحات کتاب
residentship اقامت سیاسی به عنوان نمایندگی
letterhead عنوان چاپی بالای کاغذ
What is the title of the book ? عنوان این کتاب چیست ؟
letterheads عنوان چاپی بالای کاغذ
to function as something به کار رفتن به عنوان چیزی
to serve as something به کار رفتن به عنوان چیزی
pabulum [هر چیزی که بشود به عنوان غذا خورد]
to have a title [ to be titled] لقب دار [صاحب عنوان] بودن
He works as engineer. او [مرد] به عنوان مهندس کار می کند.
hold down نصرف به عنوان مالکیت تصرف مالکانه
dauphin عنوان پسر ارشد پادشاه فرانسه
defacto recognition به عنوان یک کشورموجود و مستقل عمل کند
prifixal پیشوند عنوان قبل از اسم شخص
prifix پیشوند عنوان قبل از اسم شخص
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com