English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (10 milliseconds)
English Persian
rigging warrant فهرست وسایل
Search result with all words
manifest فهرست بارها لیست وسایل
manifested فهرست بارها لیست وسایل
manifesting فهرست بارها لیست وسایل
manifests فهرست بارها لیست وسایل
Other Matches
vehicle summary فهرست پیاده شدن خودروها فهرست ترتیب و مشخصات خودروهای ستون
blacklisting فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
blacklist فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
blacklisted فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
blacklists فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
concordances فهرست الفبایی کلمات وعبارات در نوشته فهرست راهنما
concordance فهرست الفبایی کلمات وعبارات در نوشته فهرست راهنما
rota صورت فهرست نگهبانی فهرست اسامی یا ادرس
rotas صورت فهرست نگهبانی فهرست اسامی یا ادرس
active list فهرست افراد اماده به خدمت فهرست سربازان
picking list فهرست کالاهای انتخابی فهرست انتخاب
part list فهرست قطعات فهرست لوازم یدکی
waiting lists فهرست منتظران مشاغل فهرست داوطلبان
waiting list فهرست منتظران مشاغل فهرست داوطلبان
glossary فهرست معانی فهرست لغات
glossaries فهرست معانی فهرست لغات
beach gear وسایل پیاده کردن بار وسایل تخلیه کشتی تجهیزات اسکله
prevention of stripping ممانعت از کار وسایل اکتشافی دشمن یا اکتشاف وسایل مخابراتی و رادارخودی
cpu سیگنالهای واسط بین CPU و وسایل جانبی یا وسایل ورودی / خروجی
tackle درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackled درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackles درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackling درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
recover جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
recovers جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
recovering جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
mounting وسایل سوار شده روی یک دستگاه سر هم کردن وسایل
excess property وسایل اضافه بر سازمان وسایل اضافی
indexed فهرست فهرست اعلام
indexes فهرست فهرست اعلام
index فهرست فهرست اعلام
channeled واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channelled واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channels واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeling واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channel واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
pipeline assets وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
map نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
maps نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
bios توابع سیستم که واسط بین زمان برنامه نویسی سطح بالا و وسایل جانبی سیستم است تا ورودی خروجی وسایل استاندارد را بررسی کند
service test ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
computation of replacement factors محاسبه عمر قانونی وسایل محاسبه زمان تعویض وسایل
dispersal lays محوطههای تفرقه وسایل وخودروها محوطههای پناهگاه وسایل و خودروها
red concept جدا کردن وسایل مخابراتی ارسال پیامهای طبقه بندی شده و رمز از وسایل ارسال پیامهای کشف
pioneer tools وسایل حفاری و تهیه استحکامات وسایل مهندسی حفاری
cryptoancillary equipment وسایل و تجهیزات رمز وسایل تامین ارسال رمز
landing aids وسایل کمک ناوبری فرودهواپیما وسایل کمکی فرودهواپیما
basic توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basics توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic issue items وسایل همراه اقلام عمده اقلام شارژ انبار وسایل عمده
kit جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
kits جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
index فهرست
inventory فهرست
indexless بی فهرست
indexes فهرست
kalendar فهرست
cataloged فهرست
cataloging فهرست
catalogue فهرست
catalogued فهرست
catalogues فهرست
cataloguing فهرست
catalogs فهرست
rosters فهرست
roster فهرست
phraseology فهرست
tabled فهرست
b.d catalogue فهرست بی . دی
rolls فهرست
slip فهرست
directories فهرست
repertory فهرست
directory فهرست
rolled فهرست
slips فهرست
indexed فهرست
slipped فهرست
list فهرست
tabling فهرست
tables فهرست
catalog فهرست
filed فهرست
concordance فهرست
table فهرست
concordances فهرست
checklist فهرست
file فهرست
roll فهرست
parts list فهرست قطعات
timetables گاه فهرست
black list فهرست سیاه
cargo manifest فهرست بار
messir catalogue فهرست مسیه
part list فهرست اجزاء
nominal list فهرست نامها
schedules صورت فهرست
scheduled صورت فهرست
schedule صورت فهرست
nomenclauture فهرست اصطلاحات
nomenelature فهرست اصطلاحات
glossaries فهرست معانی
glossary فهرست معانی
indexes فهرست شاخص
timetable گاه فهرست
requirements list فهرست نیازمندیها
timetabling گاه فهرست
cataloged فهرست کردن
terrier فهرست ما یملک
terriers فهرست ما یملک
bill of goods فهرست تجارتی
tariff فهرست نرخها
bill of material فهرست مواد
bill of materials فهرست مواد
bill of quantites فهرست مقادیر
bill of quantities فهرست مقادیر
problem checklist فهرست مشکلات
tariffs فهرست نرخها
price list فهرست قیمت
indexes فهرست راهنما
display menu فهرست نمایش
tables در فهرست نوشتن
tabling در فهرست نوشتن
directories فهرست راهنما
list price فهرست قیمتها
load manifest فهرست بار
directory فهرست راهنما
catalog به فهرست بردن
cataloguing فهرست کردن
tabled در فهرست نوشتن
handlist فهرست مختصر
handlist فهرست دستی
data dictionary فهرست داده ها
cross index فهرست تقابلی
elench ردمنطقی فهرست
excused list فهرست معاف ها
file index فهرست پرونده
contents directory فهرست محتویات
inventory فهرست موجودی
table در فهرست نوشتن
cataloguing کتاب فهرست
catalogs کتاب فهرست
catalog فهرست کردن
cataloging فهرست کردن
cataloging کتاب فهرست
tabulate فهرست کردن
tabulated فهرست کردن
tabulates فهرست کردن
cataloged کتاب فهرست
catalogs فهرست کردن
rolls فهرست پیچیدن
rolled فهرست پیچیدن
catalogues فهرست کردن
catalogues کتاب فهرست
catalogued فهرست کردن
catalogued کتاب فهرست
roll فهرست پیچیدن
timetabled گاه فهرست
catalogue فهرست کردن
catalogue کتاب فهرست
catalog کتاب فهرست
indexed فهرست شاخص
vocabularies فهرست لغات
hit list فهرست ضربه
short-list فهرست کوتاه
short-listed فهرست کوتاه
short-listing فهرست کوتاه
subdirectory فهرست فرعی
listings فهرست نویسی
menus فهرست انتخاب
listing فهرست نویسی
short-lists فهرست کوتاه
menus فهرست خوراک
mailing lists فهرست پستی
vocabulary فهرست لغات
list در فهرست نوشتن
registering لیست یا فهرست
table of replaceable partes فهرست قطعات
list فهرست کردن
menu فهرست انتخاب
mailing list فهرست پستی
star catalogue فهرست ستارگان
hit lists فهرست ضربه
registry دفتر فهرست
register لیست یا فهرست
menu فهرست خوراک
indexing فهرست سازی
index فهرست راهنما
registers لیست یا فهرست
index فهرست شاخص
indexed فهرست راهنما
gloss فهرست معانی
subject index فهرست موضوعی
registries دفتر فهرست
list در فهرست واردکردن
who's who فهرست رجال
volume table of constants فهرست راهنما
schedule فهرست راهنمای قانون
abstracting فهرست خلاصه براورد
key list فهرست کلید رمز
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com