Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
deformed reinforcing steel
فولاد تقویت شده تغییر شکل یافته
Other Matches
characteristic diagram for the steel
دیاگرام مشخصه فولاد دیاگرامی که تغییر شکلهای فولاد را برحسب مقادیرمشخصه تنشهای نظیر انهانشان میدهد
generalized reinforcer
تقویت کننده تعمیم یافته
reborn
تغییر حالت روحانی یافته
after image
یک کپی از داده که تغییر یافته است.
decalescence point
دمایی که در ان تغییر شکل کریستالی در فولاد صورت میگیرد
gametophore
سلول تغییر یافته و منشعب جنسی قابل لقاح
ripple through effect
نتایج یا تغییرات یا خطاهای صفحه گسترده که به عنوان نتیجه یک مقدار تغییر یافته در یک خانه فاهر میشود
carbon steel
فولاد کربن یا فولاد سخت
end strings
نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
unclocked
مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
transitions
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
transition
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
income effect
اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
hangovers
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
hangover
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
varies
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
vary
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
structured programming
برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته
plastic
تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
telephone repeater
دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
radar picket
ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
variable area nozzle
نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
change
تغییر کردن تغییر دادن
changes
تغییر کردن تغییر دادن
change over
تغییر روش تغییر رویه
changed
تغییر کردن تغییر دادن
changing
تغییر کردن تغییر دادن
steels
فولاد
oxygen converter steel
فولاد ال دی
steeled
فولاد
bevelled steel straight edge
فولاد کج بر
steel
فولاد
steeling
فولاد
cementite
فولاد
crucible steel
فولاد بوتهای
silicon steel
فولاد سیلیکاتی
shear steel
فولاد قیچی
shaped iron
فولاد نیمرخ
electric steel
فولاد ابکاری
tempered steel
فولاد ابداده
crucible cast steel
فولاد بوتهای
engineering steel
فولاد مهندسی
composite steel
فولاد مرکب
overblown steel
فولاد با دم زیاد
killed steel
فولاد کشته
stainless steel
فولاد ضد زنگ
free cutting steel
فولاد خوش تراش
magnet steel
فولاد مغناطیسی
magnet steel
فولاد اهنربا
manganese steel
فولاد منگان
merchant bar
فولاد تجارتی
molten metal
فولاد ریختگی
hypo eutectoid steel
فولاد هیپواوتکتوئیدی
hypereutectoid steel
فولاد هیپراوتکتوئیدی
puddle steel
فولاد پودل
forging grade steel
فولاد اهنگری
machinery steel
فولاد ماشینی
free cutting steel
فولاد اتومات
refined steel
فولاد مصفا
hardened steel
فولاد ابدار
hardened steel
فولاد اب دیده
high grade steel
فولاد قیمتی
quenching of steel
اب دادن فولاد
high speed steel
فولاد تندبر
quenched and tempered steel
فولاد بهساخته
quench and temper
بهسازی فولاد
mild steel
فولاد نرم
angle steel
فولاد نبشی
cast steel
فولاد ریخته گی
cast steel
فولاد ریختگی
cast steel
فولاد خشکه
cast iron
فولاد فشرده
flat steel
فولاد تخت
beaded flats
فولاد تخت
thomas steel
فولاد توماس
basic converter steel
فولاد توماس
ingots steel
فولاد شمش
bar steel
فولاد شمش
alloy steel
فولاد فشرده
alloy steel
فولاد الیاژی
austenic steel
فولاد استنیت
austenic steel
فولاد استنیتیکی
alloy treated steel
فولاد کم الیاژ
annealed steel
فولاد تابدیده
alloy steel
الیاژ فولاد
cold work steel
فولاد کارسرد
toll steel
فولاد ابزار
structural steel
فولاد سازهای
structural steel
فولاد ساختمانی
structrual steelwork
فولاد ساختمانی
steelwork
فولاد کاری
corrosion resistent steel
فولاد ضد زنگ
clad steel
فولاد نرم
wrought steel
فولاد نرم
chrome steel
فولاد کروم
steel aloy
الیاژ فولاد
steel aloy
فولاد فشرده
structrual steelwork
فولاد سازهای
crude steel
فولاد خام
copper bearing steel
فولاد مس دار
findings
یافته
finding
یافته
hot working steel
فولاد عملیات حرارتی
clad steel
فولاد روکش شده
high carbon steel
فولاد با کربن زیاد
heat treating
تشویه حرارتی فولاد
channels
ناودان فولاد "یو" شکل
chrome moly steel
فولاد کروم - مولیبدن
automatic screw steel
فولاد برش- ازاد
chrome nickl steel
فولاد کروم - نیکل
high grade steel
فولاد درجه بالا
channel
ناودان فولاد "یو" شکل
channeled
ناودان فولاد "یو" شکل
channeling
ناودان فولاد "یو" شکل
mild sheet steel
فولاد ورق نرم
channelled
ناودان فولاد "یو" شکل
high quality steel
فولاد با کیفیت خوب
cast steel
فولاد ریخته گری
gold worked steel
فولاد اصلاح شده
i beam
تیر اهن یا فولاد
hot pressing steel
فولاد پرسکاری داغ
ingot iron
فولاد خیلی نرم
commercial structural steel
فولاد ساختمان تجارتی
blister steel
فولاد جوش دار
iron and steel working industry
صنعت اهن و فولاد
bulb angle steel
فولاد نبشی غلطکی
iron and steel works
ذوی اهن و فولاد
killed steel
فولاد ارام شده
damask
موج روی فولاد
basic bessemer steel
فولاد مقدماتی بسمر
stainless steel
فولاد زنگ نزن
high temperature steel
فولاد با ثبات حرارتی
high strength steel
فولاد با استحکام عالی
open hearth steel
فولاد زیمنس مارتین
nickel steel
فولاد نیکل دار
plain carbon tool steel
فولاد ابزار غیرالیاژی
plain carbon steel
فولاد کربن غیرالیاژی
permanent magnet steel
فولاد اهنربای دائمی
rolled iron or steel
فولاد نورد خورده
steel foundry
ریخته گری فولاد
tungsten steel
فولاد تنگستن دار
temper steel
نرم کردن فولاد
semi killed steel
فولاد نیمه ارام
siemens martin steel
فولاد زیمنس مارتین
engineering steel
فولاد ماشین سازی
structural steel sheet
ورق فولاد ساختمانی
silico manganese steel
فولاد منگنز سیلیسیومی
steel fabric
بافت فولاد ساختمانی
forged steel
فولاد اهنگری شده
steel engraving
گراور سازی با فولاد
puddle steel
فولاد ذغال گیری
muck mill
دستگاه نورد فولاد
tuned
وفق یافته
expanded
بسط یافته
organized
سازمان یافته
extended
تمدید یافته
instinct with force
نیرو یافته
glorified
تجلیل یافته
linked
پیوند یافته
transferred
انتقال یافته
depauperate
تقلیل یافته
downfallen
زوال یافته
awakened
اگاهی یافته
porrect
بسط یافته
full fledged
تکامل یافته
full-fledged
تکامل یافته
endrgized
انرژی یافته
transmissive
انتقال یافته
allocated
اختصاص یافته
done
وقوع یافته
due out
خاتمه یافته
wany
کاهش یافته
applied
<adj.>
<past-p.>
گسترش یافته
appointed
<adj.>
<past-p.>
گسترش یافته
mature economy
تکامل یافته
matched
تطبیق یافته
abroad
گسترش یافته
deployed
<adj.>
<past-p.>
گسترش یافته
nascent
پیدایش یافته
instinct with life
روح یافته
inserted
<adj.>
<past-p.>
گسترش یافته
waney
کاهش یافته
installed
<adj.>
<past-p.>
گسترش یافته
deployed
گسترش یافته
past
پایان یافته
structured
ساخت یافته
generalized
تعمیم یافته
nee
تولد یافته
fm
فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
self hardening steel
فولاد خود سخت گردانی
steel casting foundry
ریخته گری پروفیل فولاد
ages
سرد وسخت کردن فولاد
structural steel
تیر فولاد یا اهن ساختمانی
super high speed tool steel
فولاد ابزار بر فوق تند بر
air hardening steel
فولاد هوا سخت شده
concrete cover
پوشش بتنی روی فولاد
longitudinal reinforcement
[فولاد گزاری طولی در بتن]
age
سرد وسخت کردن فولاد
e c s c (european coal & steel commissio
جامعه ذغالسنگ و فولاد اروپا
bessemer
یکی از روشهای تهیه فولاد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com