Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (30 milliseconds)
English
Persian
steamboat
قایق بخاری باکشتی بخارسفر کردن
Other Matches
ships
باکشتی فرستادن یا حمل کردن
ship
باکشتی فرستادن یا حمل کردن
sail
باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
sailings
باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
sailed
باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
stow away
مسافرت قاچاقی کردن باکشتی وغیره
canopy
روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
canopies
روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
poking
کنجکاوی کردن بهم زدن اتش بخاری
poke
کنجکاوی کردن بهم زدن اتش بخاری
space heater
بخاری مخصوص گرم کردن فضای ازاد
pokes
کنجکاوی کردن بهم زدن اتش بخاری
poked
کنجکاوی کردن بهم زدن اتش بخاری
waterline
خط بر خورد اب باکشتی
imbark
باکشتی بودن
embarcation
حمل باکشتی
embarcation
عزیمت باکشتی
to sail a sea
باکشتی عبورکردن ازدریا
shippable
قابل حمل باکشتی
chimney sweeps
کسی که کارش پاک کردن لولهی بخاری و شومینه است
chimney sweep
کسی که کارش پاک کردن لولهی بخاری و شومینه است
shipper
حمل کمننده کالا باکشتی
shipments
کالای حمل شده باکشتی
shipment
کالای حمل شده باکشتی
floating cargo
باری که باکشتی حمل میشود
how many day's sail is it?
چند روز راه است باکشتی
lubber's line
علامت روی قطبنمای قایق نشاندهنده قسمت جلو و عقب قایق
shipments
ارسال کالا باکشتی کالای ارسالی با کشتی
shipment
ارسال کالا باکشتی کالای ارسالی با کشتی
backwind
حرکت قایق در وضعی که باداثر نامساعد نسبت به بادبان قایق بعدی داشته باشد
tack
سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacked
سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacking
سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacks
سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
swamped
غرق کردن قایق
swamping
غرق کردن قایق
swamp
غرق کردن قایق
capsized
واژگون کردن قایق
boats
قایق رانی کردن
capsizing
واژگون کردن قایق
swamps
غرق کردن قایق
capsizes
واژگون کردن قایق
boat
قایق رانی کردن
broached
سوراخ کردن قایق
broach
سوراخ کردن قایق
barged
با قایق حمل کردن
barge
با قایق حمل کردن
barges
با قایق حمل کردن
broaches
سوراخ کردن قایق
capsize
واژگون کردن قایق
broaching
سوراخ کردن قایق
ground tackle
وسیله مهار کردن قایق
bail
عمل خارج کردن اب قایق
ship water
نفوذ کردن اب بداخل قایق
scow
با قایق چهارگوش حمل کردن
cast off
باز کردن طناب قایق
mooring
نقطه مهار کردن قایق به ساحل
lighters
با قایق باری کالا حمل کردن
lighter
با قایق باری کالا حمل کردن
mooring line
طناب برای مهار کردن قایق به ساحل
head down
دور کردن قسمت جلوی قایق از باد
port
بزرگ کردن لوله اگزاست سمت چپ قایق
foldboat
قایق قابل جدا کردن قطعات وبستن ان
head off
دور کردن قسمت جلوی قایق از باد
boat space
فضای بار موجود در قایق محوطه بار قایق
spill wind
سست کردن بادبان برای جلوگیری از تمایل قایق به یک سمت
cable
طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
cabled
طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
gaseous
بخاری
radiators
بخاری
radiator
بخاری
chimney
بخاری
chimneys
بخاری
heater
بخاری
halituous
بخاری
heaters
بخاری
stoves
بخاری
steam lance
یخ اب کن بخاری
stove
بخاری
fire-irons
لوازم بخاری
fender
پیش بخاری
fireplace
بخاری منقل
electric heater
بخاری برقی
mantlepieces
نمای بخاری
radiator
خنک کن بخاری
fireplaces
بخاری منقل
firesides
پای بخاری
chimney breasts
سینه بخاری
tun
لوله بخاری
chimney breast
سینه بخاری
mantelpieces
نمای بخاری
turn cap
خفه کن بخاری
fire guard
پیش بخاری
chimney piece
پیش بخاری
chimneypiece
نمای بخاری
chimneypiece
گچ بری بخاری
mantelpiece
نمای بخاری
radiators
خنک کن بخاری
fire place
بخاری دیواری
steam pile driver
دنگ بخاری
grate
بخاری تو دیواری
vapoury
بخاری بخارمانند
grate
بخاری پنجرهای
soot
دوده بخاری
poker
سیخ بخاری
fire side
بخاری دیواری
steamship
کشتی بخاری
steam brake
ترمز بخاری
steam hammer
چکش بخاری
pokers
سیخ بخاری
stoker
سیخ بخاری
grated
بخاری پنجرهای
steam pile driver
شمعکوب بخاری
mantel board
در بالای بخاری
grates
بخاری پنجرهای
fireside
پای بخاری
andiron
پیش بخاری
fire screen
پنجره بخاری
interior heater
بخاری اتومبیل
grates
بخاری تو دیواری
chimneys
بخاری دیواری
stovepipe
لوله بخاری
grated
بخاری تو دیواری
chimney
بخاری دیواری
fire side
پای بخاری
traveler
میله فلزی عقب قایق با حلقه برای وصل کردن طناب بادبان
chimney-back
صفحه پشت بخاری
mantel
طاقچه بالا بخاری
ingle-nook
[گوشه لوله بخاری]
fireguard
سپر جلو بخاری
inglenook
گوشه لوله بخاری
fireguards
سپر جلو بخاری
mantelpieces
گچ بری دور بخاری
mantel piece
گچبری دور بخاری
abat vent
کلاهک دودکش بخاری
wood stove
بخاری هیزمی یا چوبی
steam shovel
خاک انداز بخاری
kitchener
بخاری خوراک پزی
mantlepieces
گچ بری دور بخاری
franklin stove
بخاری اختراعی فرانکلین
mantlepieces
طاقچه بالا بخاری
mantelpieces
طاقچه بالا بخاری
louver
فانوس دودکش بخاری
mantelpiece
طاقچه بالا بخاری
firescreen
سپر جلو بخاری
fire irons
لوازم پای بخاری
capital
سرستون سرلوله بخاری
louvers
فانوس دودکش بخاری
mantelpiece
گچ بری دور بخاری
hearth rug
قالیچه پیش بخاری
battery steamer
کوره باتری بخاری
chimney piece
ارایش روی بخاری
louvre
فانوس دودکش بخاری
firedog
سه پایه پیش بخاری
showboat
قایق دارای صحنه نمایش نمایش در قایق
heaters
بخاری دستگاه تولید گرما
heater
بخاری دستگاه تولید گرما
andiron
سه پایهای که کنار بخاری می گذاشتند
yachts
کرجی بادی یا بخاری مخصوص تفرج
fire irons
سیخ و سه پایه وسایراسبابهای جلو بخاری
yacht
کرجی بادی یا بخاری مخصوص تفرج
inhalator
اسبابی که با ان بخاری رادرشش فرو برند
chimney-mantle
[قسمت افقی پیش بخاری تزئینی]
overmantel
ارایش طاقچه دار در روی نمای بخاری
chimney sweeper
کسی که دوده لوله بخاری راپاک میکند
chimney-corner
[گوشه یا کناره ی عقب نشین بخاری یا شومینه]
steeplejacks
بنا یا تعمیر کار برج و مناره و دود کش بخاری
paddle boat
کرجی بخاری که با چرح پره دار رانده میشود
steeplejack
بنا یا تعمیر کار برج و مناره و دود کش بخاری
paddle boats
کرجی بخاری که با چرح پره دار رانده میشود
scooters
روروک مخصوص بچه ها قایق موتوری ته پهن روروک سواری کردن
scooter
روروک مخصوص بچه ها قایق موتوری ته پهن روروک سواری کردن
tackle
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackles
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackled
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackling
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
snag boat
کشتی بخاری کوچک که با ان بستر رودخانه هارا ازموانع پاک می کنند
non condensing
ماشین بخاری که بخار کارکرده رابجای اینکه تبدیل به اب کند بهوامی فرستد
back pressure turbine
توربین بخاری که تمام بخارخروجی ان با فشار به داخل شبکه گرم کننده جذب میشود
backlog
کنده بزرگی که پشت اتش بخاری گذارده میشود موجودی جنسی که بابت سفارشات درانبارموجوداست جمع شدن
backlogs
کنده بزرگی که پشت اتش بخاری گذارده میشود موجودی جنسی که بابت سفارشات درانبارموجوداست جمع شدن
barges
قایق
ferry boat
قایق
barged
قایق
outboard
قایق
barge
قایق
boat
قایق
boats
قایق
boatdeck
پل قایق
bilge
کف قایق
boat tail
دم قایق
ark
قایق
lighter
قایق
caique
قایق
lighters
قایق
fore end aft
درطول قایق
hulls
بدنه قایق
capsized
برگشتن قایق
life boad
قایق نجات
hull
بدنه قایق
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com