English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
lot قرعه محوطه
Other Matches
taxiway محوطه حرکت هواپیماها برای گرم شدن محوطه تاکسی کردن
open storage انبار کردن کالاها در محوطه باز انبارداری در محوطه روباز
Open-plan <adj.> سالن باز، محوطه وسیع، ساختمانی که هرطبقه آن فقط دارای یک محوطه وسیع است و اتاق ندارد
aprons محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
apron محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
clear way محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
classification yard محوطه مانور قطارها محوطه تقسیم مسیر قطارها
machinery space محوطه موتورخانه ناو محوطه ماشین الات ناو
graces قرعه
gracing قرعه
graced قرعه
lot قرعه
grace قرعه
by lot با قرعه
lottery قرعه
lotteries قرعه
drawing lots قرعه کشی
ballot قرعه کشیدن
sortition تقسیم با قرعه
sortition قرعه کشی
draw lots قرعه کشیدن
sortition قرعه اندازی
drawing قرعه کشی
dy drawing lots قرعه کشیدن
dy drawing lots به طریق قرعه
drawings قرعه کشی
draws قرعه کشی
draw قرعه کشی
draw lot قرعه کشیدن
balloted قرعه کشیدن
balloting قرعه کشیدن
to draw lots قرعه کشیدن
lotteries قرعه کشی
ballots قرعه کشیدن
lottery قرعه کشی
draws کشش قرعه کشیدن
draw کشش قرعه کشیدن
draw sheet فهرست رسمی قرعه کشی
the lot fell upon me قرعه بنام من اصابت کرد
enclosures محوطه
hawing محوطه
hawed محوطه
haw محوطه
enclosure محوطه
haws محوطه
zone محوطه
wards محوطه
compounded محوطه
space محوطه
precincts محوطه
precinct محوطه
spaces محوطه
area محوطه
zones محوطه
compounds محوطه
ground محوطه
compound : محوطه
compound محوطه
ward محوطه
garth محوطه
compounded : محوطه
areas محوطه
compounds : محوطه
ambit وسعت محوطه
penalty areas محوطه پنالتی
clear way محوطه صعود
courtyard محوطه محصور
area of probability محوطه احتمالات
area of visibility محوطه دید
buffer distance محوطه امنیت
cubby محوطه مکعب
chill space محوطه سردخانه
enceinte محوطه قلعه
environment architecture معماری محوطه
goal crease محوطه دروازه
god's acre محوطه کلیسا
out port بندرخارج از محوطه
freeze space محوطه سردخانه
run way محوطه فرود
runout محوطه دویدن
dock yard محوطه لنگرگاه
dock yard محوطه بارانداز
stockyard محوطه دامداری
yard man متصدی محوطه
Inc مخفف محوطه
cincture حلقه محوطه
embarkation area محوطه بارگیری
penalty area محوطه پنالتی
aprons محوطه بارگیری
trap محوطه کوچک
closes چهاردیواری محوطه
closer چهاردیواری محوطه
close چهاردیواری محوطه
lawns محوطه چمن
lawn محوطه چمن
yard محوطه یا میدان
runs ترتیب محوطه
yard حیاط محوطه
yards محوطه یا میدان
yards حیاط محوطه
run ترتیب محوطه
apron محوطه بارگیری
farmyard محوطه مزرعه
closest چهاردیواری محوطه
farmyards محوطه مزرعه
wards حیاط محوطه زندان
fabrique [ساختمانی در محوطه باغ]
landscape architecture معماری محوطه سازی
ward حیاط محوطه زندان
plain میدان یا محوطه جنگ
quarterdeck محوطه تشریفات ناو
back judge داور در محوطه دفاعی
run way محوطه دویدن هواپیما
sites محل محوطه کار
plainer میدان یا محوطه جنگ
outdoor lighting fixtures چراغهای روشنائی محوطه
site محل محوطه کار
side lines محوطه بیرون از خط کناری
sited محل محوطه کار
loculus محوطه یاحفره کوچک
plains میدان یا محوطه جنگ
impark در محوطه نگاه داشتن
plainest میدان یا محوطه جنگ
holding ground محوطه نگهدارنده لنگر
magazine space محوطه زاغه مهمات
quarterdecks محوطه تشریفات ناو
area of uncertainity محوطه عدم امنیت
catcher's box محوطه مخصوص توپگیر
chill space محوطه سرد انبار
parking محوطه پارک کردن
back boundary line محوطه پشت خط سرویس
backcourt محوطه پشت یک سوم
cubbyhole محوطه کوچک ومحصور
tank farm محوطه مخازن نفت وغیره
ping pong court محوطه بازی پینگ پنگ
batter's box محوطه مستطیل نزدیک پایگاه
base hit ضربه به داخل محوطه باامتیاز
outer fix محوطه توقف خارجی هواپیما
tree farm محوطه درخت کاری جنگل
arresting sheave span محوطه ریل و سرسره مهارهواپیما
outland زمینهای خارج از محوطه ملک
pickup field محوطه سوار شدن درهواپیما
back room محوطه بین خط پایانی ودیوار
nets محوطه تمرین محصوربا تور
gulleys محوطه کنار و کمی عقبترازمیله ها
gully محوطه کنار و کمی عقبترازمیله ها
arresting system runout محوطه دویدن سیستم مهارهواپیما
front court محوطه جلو خط سرویس اسکواش
loculus محوطه یا قسمت کوچک اطاقک
net محوطه تمرین محصوربا تور
nett محوطه تمرین محصوربا تور
departure end انتهای محوطه دویدن هواپیما
clearance inwards ورود کشتی به محوطه گمرک
broken field محوطه دفاعی فراسوی خط تجمع
gullies محوطه کنار و کمی عقبترازمیله ها
border break ادامه محوطه نقشه تا حاشیه ان
embarkation area محوطه سوار شدن در کشتی یاخودرو
covered position محوطه تحت پوشش موضع مخفی
yardmaster رئیس محوطه بارانداز راه اهن
Green architecture [ساختمان با محوطه هایی با مناظر بدیع]
regions محوطه بسیار وسیع وبی انتها
region محوطه بسیار وسیع وبی انتها
land scaping محوطه سازی و ایجاد فضای سبز
ball hawk مدافع خوب بازیگر در محوطه دوردست
open ice قسمتی از محوطه بازی که حریف در ان نیست
navy yard محوطه مخصوص لنگر اندازی ناوگان
marshalling yard محوطه تفکیک و دسته بندی کالاها
drylot محوطه محصور ومحدودی برای زراعت وغیره
yard track ریل موقت در داخل محوطه انبارها و یا باراندازها
threshholds نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
holding station محوطه نگهداری زخمیها وبیماران بطور موقت
Genius Loci نابغه [واژه لاتین در معماری یا محوطه سازی]
thresholds نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
threshold نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
bloop ضربه به توپ به قسمت داخلی محوطه بیس بال
solocross مسابقه در محوطه پارکینگ برای کشف مهارت راننده
lumberyards محوطه یاحیاط تیر فروشی که الوار در ان انباشته شده
lumberyard محوطه یاحیاط تیر فروشی که الوار در ان انباشته شده
City Beautiful [جنبش طراحان، محوطه سازان آمریکایی در دفاع از زیبایی شهرها]
tolls حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
tolling حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
toll حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
short lot کالایی که مقدار موجود از ان کم است و در محوطه کوچک انبار میشود
rack space محوطه کف چینی شده انباربرای استقرار پالتها یا جعبههای مهمات
chutes چترنجات محوطه کوچک گاو پیش از ورود به میدان بادبان سه گوش بزرگ
winner's circle محوطه نزدیک خط پایان درمسیر سوارکار و اسب برنده برای گرفتن جایزه
chute چترنجات محوطه کوچک گاو پیش از ورود به میدان بادبان سه گوش بزرگ
desert [طراحی محوطه سازی در قرن هجدهم میلادی با نگاه کردن به طبیعت وحشی و دست نخورده]
y site نوعی محوطه انبار مهمات روباز موقت که اطراف ان باسدهای خاکی احاطه شده باشد
holiday تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
noncontiguous facility تاسیسات دور از یکان یاقسمت مربوط تاسیسات خارج از محوطه قسمتی
holidays تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
approach end نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
outfield محوطه زمین کریکت دورترین قسمت از توپزن کریکت
tie down وسیله مهار هواپیما در محوطه پارکینگ وسیله بستن
compounded انبار موقت پادگان محوطه پادگان مخلوط
compounds انبار موقت پادگان محوطه پادگان مخلوط
compound انبار موقت پادگان محوطه پادگان مخلوط
squash tennis بازی شبیه به اسکواش درهمان محوطه بین 2 نفر که امتیاز فقط بوسیله سرویس کننده به دست می اید و توپ وراکت فرق دارند
teleran system نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com