Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (10 milliseconds)
English	Persian
march unit	قسمتی ازستون راهپیمایی
Other Matches
route march	راهپیمایی در روی جاده راهپیمایی پیاده فرمان قدم راه
route marches	راهپیمایی در روی جاده راهپیمایی پیاده فرمان قدم راه
motor march	راهپیمایی موتوری راهپیمایی با خودرو
helicopter breakup point	نقطه رهایی هلیکوپترها ازستون
march outpost	نگهبان ستون راهپیمایی پاسدار ستون طلایه یا جلودارستون راهپیمایی
travelling overwatch	راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
march	راهپیمایی کردن قدم رو کردن موزیک نظامی راهپیمایی
trail formation	ارایشات ستون راهپیمایی ارایش حرکت در ستون راهپیمایی
marching	راهپیمایی کردن قدم رو کردن موزیک نظامی راهپیمایی
marches	راهپیمایی کردن قدم رو کردن موزیک نظامی راهپیمایی
marched	راهپیمایی کردن قدم رو کردن موزیک نظامی راهپیمایی
approach march	راهپیمایی برای تقرب به دشمن راهپیمایی برای تماس با دشمن
shank	ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
hiked	راهپیمایی
road movement	راهپیمایی
travelling	راهپیمایی
hiking	راهپیمایی
hikes	راهپیمایی
hike	راهپیمایی
route column	ستون راهپیمایی
road movement table	جدول راهپیمایی
race walking	مسابقه راهپیمایی
road movement graph	گرافیک راهپیمایی
drill marching	راهپیمایی تمرینی
march order	ترتیب راهپیمایی
rate of march	نواخت راهپیمایی
quick march	راهپیمایی تند
march unit	یکان راهپیمایی
foot race	مسابقه راهپیمایی
administrative march	راهپیمایی اداری
walks	مسابقه راهپیمایی
travelling	راهپیمایی کردن
walk	مسابقه راهپیمایی
march column	ستون راهپیمایی
walked	مسابقه راهپیمایی
double staggered column	ستون راهپیمایی دوبله
columns	صف ستون راهپیمایی یاموتوری
road movement graph	منحنی مسیر راهپیمایی
road movement table	جدول حرکت و راهپیمایی
column	صف ستون راهپیمایی یاموتوری
walkers	شرکت کننده در مسابقه راهپیمایی
release point	نقطه رهایی ستون راهپیمایی
walker	شرکت کننده در مسابقه راهپیمایی
serials	سریال راهپیمایی یااب خاکی سری
serial	سریال راهپیمایی یااب خاکی سری
partite	قسمتی
triploidy	سه قسمتی
triplex	سه قسمتی
portions	قسمتی
portion	قسمتی
flattest	قسمتی از یک عمارت
flat	قسمتی از یک عمارت
leg	قسمتی از مسابقه
double cloister	راهرو دو قسمتی
plank	قسمتی ازبرنامه
split second	قسمتی از ثانیه
esprit	حمیت قسمتی
haxamerous	شش بخشی شش قسمتی
legs	قسمتی از مسابقه
esprit de corps	روحیه قسمتی
tripartition	سه قسمتی کردن
esprit de corps	حمیت قسمتی
spirit de corps	حمیت قسمتی
sectors	قسمتی ازجبهه
pate	سر یا قسمتی از سرانسان
another guess	قسمتی دیگر
triploid	سه قسمتی سه بخشی
sector	قسمتی ازجبهه
spiriting	حمیت قسمتی
spirit	حمیت قسمتی
partial	بخشی قسمتی
spirit de corps	روحیه قسمتی
aliquot part charge	خرج چند قسمتی
rebate	پرداخت قسمتی از بدهی
rebates	پرداخت قسمتی از بدهی
lobotomy	برش قسمتی از مغز
module	قسمتی از سفینه فضایی
modules	قسمتی از سفینه فضایی
lobotomies	برش قسمتی از مغز
expansion joint	اتصال چند قسمتی
creased	قسمتی از زمین کریکت
fraction	کسر درصدی از قسمتی از
fractions	کسر درصدی از قسمتی از
neck of the woods <idiom>	ناحیه یا قسمتی از کشور
ram's horn	قسمتی ازاستحکامات خندق
striking out pleading	حذف قسمتی از مدافعات
crease	قسمتی از زمین کریکت
creases	قسمتی از زمین کریکت
creasing	قسمتی از زمین کریکت
helmeted	دارای قسمتی که مانندخودباشد
wing	قسمتی از یک بخش یا ناحیه
winging	قسمتی از یک بخش یا ناحیه
part [ial] payment of a fine	پرداخت قسمتی از جریمه
section charge	خرج چند قسمتی
zap	پاک نمودن قسمتی از برنامه
zapped	پاک نمودن قسمتی از برنامه
zapping	پاک نمودن قسمتی از برنامه
aft flap	آخرین قسمت فلپهای سه قسمتی
zaps	پاک نمودن قسمتی از برنامه
pneumonectomy	قطع وبرداشتن ریه با قسمتی از ان
baron	شخص مهم وبرجسته در هر قسمتی
slot charter	اجاره قسمتی از وسیله نقلیه
barons	شخص مهم وبرجسته در هر قسمتی
necks	قسمتی از سر چوب گلف ولاکراس
neck	قسمتی از سر چوب گلف ولاکراس
hash mark	قسمتی از زمین پس از عبوراز خط یک یاردی
freeboard	قسمتی از قایق که بیرون اب است
displacement hull	قسمتی از بدنه قایق که در اب می ماند
whips	پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
whipped	پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
lobectomy	برداشتن قسمتی ازیک عضو
whip	پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
fractional damage	خسارت وارده به قسمتی از وسیله
aliquot propelling charge	خرج پرتاب چند قسمتی
group rendezvous	نقطه الحاق گروهی یا قسمتی
gastrectomy	عمل برداشتن تمام یا قسمتی از معده
tail skid	قسمتی که وزن دم هواپیما رامتحمل میشود
table flap	قسمتی از میزکه خوابانیده یابلند میشود
faubourg	قسمتی ازشهر که بیرون دروازه باشد
saddleback	قسمتی از پشته کوه که مانندزین گاواست
fat bits	بزرگ کردن قسمتی از صفحه نمایش
judea	یهودیه که قسمتی از جنوب فلسطین بوده
alethiology	قسمتی از منطق که باحقیقت سروکار دارد
cymric	وابسته به سیمر قسمتی ازبریتانیای کبیر
lectionary	ایات منتخبه یا قسمتی از کتاب مقدس
open ice	قسمتی از محوطه بازی که حریف در ان نیست
paleocene	قسمتی از دوران سوم زمین شناسی
contract termination	فسخ یا خاتمه تمام یا قسمتی از قرارداد
cropped	حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
flushes	خالی کردن قسمتی از حافظه و محتویات ان
crop	حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
crops	حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
flushing	خالی کردن قسمتی از حافظه و محتویات ان
dairies	قسمتی ازمزرعه که لبنیات تهیه میکند
dairy	قسمتی ازمزرعه که لبنیات تهیه میکند
flush	خالی کردن قسمتی از حافظه و محتویات ان
scrapped	عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
pokes	فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
poked	فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
poke	فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
skip	ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
skipped	ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
fermata	تطویل وکشش قسمتی ازموسیقی توسط نوازنده
skips	ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
vacuity	قسمتی از بشکه یا هر فرف دیگری که خالی باشد
scrap	عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
poking	فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
targum	ترجمه زبان ارامی قسمتی از عهد عتیق
Please let me take a share in the expenses.	اجازه بدهید منهم قسمتی از هزینه را بدهم
footprint	قسمتی از سطح لاستیک که بامسیر تماس دارد
footprints	قسمتی از سطح لاستیک که بامسیر تماس دارد
parish	قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
main yard	قسمتی از عرشه که بادبان اصلی در ان واقع است
parishes	قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
leg side	قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپزن
wrists	قسمتی لباس یا دستکش که مچ دست رامی پوشاند
wrist	قسمتی لباس یا دستکش که مچ دست رامی پوشاند
appendixes	قسمتی در انتهای کتاب حاوی اطلاعات اضافی
headstock	قسمتی ازماشین که میله گردندهای روی ان قرارمیگیرد
dower	قسمتی ازدارایی مرد که پس از فوتش به همسر وی می رسد
scrapping	عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
baying	قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
slabs	گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD
slab	گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD
back order	قسمتی از کالای مشتری که به علتی تحویل نشده
bays	قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
beaver	قسمتی از کلاه خود که پایین صورت را میپوشاند
beavers	قسمتی از کلاه خود که پایین صورت را میپوشاند
warhead	قسمتی از موشک که حاوی مواد منفجره میباشد
warheads	قسمتی از موشک که حاوی مواد منفجره میباشد
bay	قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
accessory of section	قسمتی از موتور که متعلقات روی ان نصب شود
bayed	قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
entablature	قسمتی از سر ستون که شامل کتیبه وگلویی است
almonry	[قسمتی از ساختمان که خیرات و صدقات را در آنجا می دادند.]
appendix	قسمتی در انتهای کتاب حاوی اطلاعات اضافی
descender	قسمتی از حروف کوچک که پایین تر از خط شروع می شوند
scraps	عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
hypotrachelion [um]	[در معماری کلاسیک قسمتی بین سرستون و میله ستون]
footing	قسمتی از پی ساختمان که بارها رامستقیما" به خاک منتقل میکند
file handing routine	قسمتی از یک برنامه کامپیوترکه داده را از یک فایل خوانده و در ان می نویسد
ullage	قسمتی از حجم بشکه یا هرفرف دیگری که خالی باشد
but for income	قسمتی از درامد که به علت دخالت عامل بخصوصی عایدشده
daisy ham	قسمتی از گوشت یا استخوان دود داده شانه خوک
land tie	تیر یا جرزی که قسمتی ازدیوار را بزمین اتصال میدهد
nose piece	قسمتی از ریز بین که حامل عدسی شیئی است
check point	نقطهای است برای زمانگیری قسمتی از مسابقه اتومبیلرانی
outwork	قسمتی از کار شرکت که توسط افرادخارجی انجام میگیرد
plateform	بلندی قسمتی از کف سالن یا محلی بنیاد یا اساس چیزی
bundles	دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
aeromedicine	قسمتی از طب که دربارهء بیماریها و اختلالات ناشی از پرواز گفتگو میکند
bundling	دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
qube	تسهیلات اطلاعاتی که قسمتی از یک سیستم پیشرفته کابل تلویزیونی است
aprons	چمن کوتاه اطراف سوراخ گلف قسمتی از کف رینگ بوکس
germinal area	قسمتی از پلاستودرم که جنین اصلی مهره داران را تشکیل میدهد
virtual inertia	قسمتی از نیروی اینرسی که روی جسم در حال نوسان اثرمیکند
loft	زاویه سطح قسمتی از سرچوب گلف دور از قسمت عمودی
lofts	زاویه سطح قسمتی از سرچوب گلف دور از قسمت عمودی
metencephalon	قسمتی از مغز جنین که سازنده مخچه وبصل النخاع است
herpetology	قسمتی ازجانور شناسی که درباره خزندگان وذوحیاتین بحث میکند

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com