Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (10 milliseconds)
English
Persian
tram
[British E]
قطار برقی خیابان
tramcar
[British E]
قطار برقی خیابان
streetcar
[American E]
[old-fashioned]
قطار برقی خیابان
trolleycar
[American E]
[old-fashioned]
قطار برقی خیابان
trolley
[American E]
[old-fashioned]
قطار برقی خیابان
Other Matches
electric train
قطار برقی
to limber up a gun carriage
پیش قطار و پس قطار توپ رابهم بستن
to limber up
پیش قطار و پس قطار توپ رابهم بستن
bystreet
خیابان کناری خیابان فرعی
vacuumed
جاروی برقی باجاروی برقی تمیز کردن
vacuuming
جاروی برقی باجاروی برقی تمیز کردن
vacuum
جاروی برقی باجاروی برقی تمیز کردن
vacuums
جاروی برقی باجاروی برقی تمیز کردن
oil gear
جعبه دنده برقی و هیدرولیکی دستگاه جعبه دنده روغنی برقی
multigage
قطار راه اهن چند ریله قطار چند ریله
power traverse
مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
avenues
خیابان
avenue
خیابان
SS
خیابان
St
خیابان
street
خیابان
pavements
کف خیابان
pavement
کف خیابان
lane
خیابان
lanes
خیابان
avenuse
خیابان
road
خیابان
streets
خیابان
roads
خیابان
roadbed
کف خیابان
road bridge
پل خیابان
parkway
خیابان درختدار
runways
خیابان پرواز
runway
خیابان پرواز
alley
خیابان کوچک
alleys
خیابان کوچک
alleyways
خیابان کوچک
carriage drive
خیابان پارک
roadways
وسط خیابان
parkway
خیابان مشجر
stop street
خیابان فرعی
roads
طریق خیابان
asphaltum
قیر خیابان
road
طریق خیابان
street lighting
روشنایی خیابان
drive way
جاده خیابان
slum
خیابان پرجمعیت
avenue
خیابان اصلی
slums
خیابان پرجمعیت
up the street
بالای خیابان
Downing Street
خیابان داونینگ
roadway
وسط خیابان
At the end of the street.
درته خیابان
the open of a street
دهنه خیابان
avenues
خیابان اصلی
asphalt
قیر خیابان
Fleet Street
خیابان فلیت
kennels
جوی مجرای اب خیابان
to stroll through the streets
در خیابان ها قدم زدن
kennel
جوی مجرای اب خیابان
lay out
نقشه خیابان بندی
in normal situations on public roads
در ترافیک معمولی خیابان
toby
خیابان جاده اصلی
orderly bin
صندوق زباله در خیابان
cardo
خیابان اصلی
[در رم باستان]
to lay out
خیابان بندی کردن
road traffic
امد وشد خیابان
main drag
<idiom>
مهمترین خیابان شهر
bituminous road
جاده یا خیابان اسفالت
crossroads
تقاطعدر جاده یا خیابان
It's one-way street.
آن خیابان یک طرفه است.
a low-traffic road
خیابان کم رفت و آمد
The store across the street.
فروشگاه آنطرف خیابان
road side
کنار جاده یا خیابان
road traffic
رفت و امد خیابان
street lightning
روشنی راه و خیابان
glade
خیابان یا کوچه جنگل درختستان
glades
خیابان یا کوچه جنگل درختستان
avenuse
خیابان وسیع راهرو باغ
The cab neared
[approached]
20th Street.
تاکسی به خیابان بیستم نزدیک شد.
curbstone
سنگ جدول پیاده رو خیابان
I was standing at the street corner .
درگوشه خیابان ایستاده بودم
to pave the street with stone
خیابان را سنگ فرش کردن
Where does this street lead on to ?
این خیابان یکجا می خورد ؟
macadam
سنگ فرش کردن خیابان
roadways
وسط خیابان زمین جاده
i walked a cross the street
از این سر خیابان قدم زدم به ان سر
roadway
وسط خیابان زمین جاده
street gutter
نهر کنار خیابان و راه
erfuge
پناهگاه روی زمینی در وسط خیابان
double-parked
نگاهداشتن اتومبیل در دوردیف در کنار خیابان
street traffic
رفت و آمد
[مثال در جاده یا خیابان]
double-parking
نگاهداشتن اتومبیل در دوردیف در کنار خیابان
double-parks
نگاهداشتن اتومبیل در دوردیف در کنار خیابان
jaywalk
با بی توجهی از وسط خیابان راه رفتن
safety zone
بلندی وسط خیابان مخصوص عابرین
to walk around the block
دور بلوک خیابان راه رفتن
drinking fountain
محل عمومی در خیابان برای اب نوشیدن
drinking fountains
محل عمومی در خیابان برای اب نوشیدن
sagfety island
بلندی وسط خیابان مخصوص عابرین
traffic on public roads
رفت و آمد
[مثال در جاده یا خیابان]
double park
نگاهداشتن اتومبیل در دوردیف در کنار خیابان
double-park
نگاهداشتن اتومبیل در دوردیف در کنار خیابان
compeer
هم قطار
file
قطار
conpanion
هم قطار
trains
قطار
string
قطار
train
قطار
tandems
قطار
tandem
قطار
row
قطار
colleague
هم قطار
colleagues
هم قطار
trained
قطار
filed
قطار
rows
قطار
rowed
قطار
boulevards
خیابان پهنی که دراطراف ان درخت باشد بولوارد
safety island
سکوی وسط خیابان برای ایستادن پیاده رو
boulevard
خیابان پهنی که دراطراف ان درخت باشد بولوارد
blacktop
موادی که برای اسفالت خیابان بکار میرود
traffic island
بلندی وسط خیابان مخصوص توقف پیاده رو
trucked
واگن قطار
train driver
راننده قطار
trucks
واگن قطار
error burst
قطار خطاها
primers
پیش قطار
primer
پیش قطار
trucking
واگن قطار
When does the train arrive?
قطار کی می رسد؟
freight trains
قطار باری
The train ran off the rails.
قطار از خط خارج شد
trained
پیش قطار
freight train
قطار باری
railway station
ایستگاه قطار
train
پیش قطار
trains
پیش قطار
wagon master
رئیس قطار
train operator
[American E]
راننده قطار
locomotive operator
[British E]
راننده قطار
wave train
قطار موج
train of waves
قطار موج
locomotive driver
[British E]
راننده قطار
prime movers
پیش قطار
sleeping carriage
خوابگاه قطار
rows
قطار راسته
ranked
قطار رشته
ranks
قطار رشته
rowed
قطار راسته
row
قطار راسته
pulse train
قطار تپشها
prime mover
پیش قطار
cross belt
قطار حمایل
goods train
قطار باربری
rank
قطار رشته
in a row
قطار شده
truck
واگن قطار
goods trains
قطار باربری
locomotive engineer
[American E]
راننده قطار
i lost the train
به قطار نرسیدم
light engineh
لوکوموتیو بی قطار
train ride
گردش با قطار
railroad engineer
[American E]
راننده قطار
island
محل میخکوبی شده وسط خیابان و میدان وغیره
street offences
اعمالی که هر گاه در خیابان صورت پذیرد جرم است
islands
محل میخکوبی شده وسط خیابان و میدان وغیره
power
برقی
powered
برقی
powering
برقی
galvanic
برقی
powers
برقی
before you know it
برقی
electric
برقی
electrical
برقی
electricians mate
برقی
goods trains
قطار حمل کالا
buggie
پیش قطار توپ
streamliner
قطار سریع وشیک
for
تحویل روی قطار
time bill
برنامه حرکت قطار
dining car
واگن رستوران قطار
caboose
اطاق کارگران قطار
i lost the train
قطار را از دست دادم
dining cars
واگن رستوران قطار
the train runs without a stop
قطار بدون ایست
goods train
قطار حمل کالا
parlor car
سالن استراحت قطار
When wI'll the train arrive ?
چه وقت قطار می آید ؟
a thorugh train
قطار بدون توقف
intercity train
قطار بین شهری
train journey from ... over ... to ...
مسافرت با قطار از ... از راه ... به ...
buffer-bar
[railway]
ضرب خور
[قطار]
jaywalker
پیاده ایکه از وسط مناطق ممنوعه خیابان عبور میکند
jaywalkers
پیاده ایکه از وسط مناطق ممنوعه خیابان عبور میکند
escalator
پله برقی
single ignition
احتراق تک برقی
power turret
برجک برقی
moving staircase
پله برقی
thermoelectric
گرما برقی
moving stairway
پله برقی
power blower
دمنده برقی
electrical circuit
مدار برقی
vulcanizer
جوشکار برقی
vulcanization
جوش برقی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com