Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
finger plate
قطعهای ازفلزیاچینی یاشیشه که بالاوپایین دسته درمیگذارندکه از
Other Matches
bleb
حباب هوا دراب یاشیشه
ups and downs
<idiom>
بالاوپایین
tessera
قطعات کوچک مرمر یاشیشه مخصوص اجر موزاییک
fluctuability
امادگی برای بالاوپایین رفتن
crapaudiue door
دری که بالاوپایین ان محورگردنده دارد
to look one up and down
بالاوپایین کسیرا نگاه کردن
bobber
کسی یا چیزی که متصل بالاوپایین رود یا داخل وخارج شود
lobar
قطعهای
trilobate
سه قطعهای
piece work
کار قطعهای
intersegmental
میان قطعهای
mounting
دسته و پشت بند دسته شمشیر
continuous
قطعهای پایان ناپذیر از نوار ضبط
modelled
قطعهای که برای به نمایش گذاشن به کار می رود
gimbal
سوارکردن قطعهای بریک حلقه نگهدارنده ازاد
head stock
قطعهای که قسمت مهم دستگاه بر ان قرار دارد
duett
قطعهای که برای دوخواننده یادونوازنده ساخته باشند
NOR function =
مدار الکترونیکی یا قطعهای که تابع NOR را انجام میدهد
model
قطعهای که برای به نمایش گذاشن به کار می رود
modeled
قطعهای که برای به نمایش گذاشن به کار می رود
models
قطعهای که برای به نمایش گذاشن به کار می رود
nosegay
دسته گل یایک دسته علف
doped
قطعهای که به آن ماده شیمیایی خاصی اضافه شده است
bracing
قطعهای که عمل کشش را درساختمان یا چوبست انجام میدهد
built up frog
قطعهای شبیه به قلب که برای ریلها به کار برده میشود
demonstrations
قطعهای در مغازه که به مشتری نحوه کار آن وسیله را نشان میدهد
logs
:کنده قطعهای ازدرخت که اره نشده سرعت سنج کشتی
demonstration
قطعهای در مغازه که به مشتری نحوه کار آن وسیله را نشان میدهد
demo
قطعهای در مغازه که به مشتری نحوه کار آن وسیله را نشان میدهد
log
:کنده قطعهای ازدرخت که اره نشده سرعت سنج کشتی
footprint
شکل و سطح لازم برای قطعهای از تجهیزات جای کامپیوتر
footprints
شکل و سطح لازم برای قطعهای از تجهیزات جای کامپیوتر
lorgnette
ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
lorgnettes
ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
diagnostic
قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی سایر مدارها یا قط عات است
recorders
قطعهای که قادر به ارسال سیگنالهای ورودی به رسانه ذخیره سازی است
recorder
قطعهای که قادر به ارسال سیگنالهای ورودی به رسانه ذخیره سازی است
labelled
قطعهای کاغذ یا کارت متصل به چیزی برای نمایش دستورات استفاده یا یک آدرس
hands on
تعیین یک فعالیت یا اموزش که باعملکرد واقعی قطعهای ازسخت افزار درگیر است
quartets
قطعه موسیقی مخصوص چهارتن خواننده یا نوازنده گروه چهارتنی که قطعهای رابسرایند.
labels
قطعهای کاغذ یا کارت متصل به چیزی برای نمایش دستورات استفاده یا یک آدرس
labeling
قطعهای کاغذ یا کارت متصل به چیزی برای نمایش دستورات استفاده یا یک آدرس
label
قطعهای کاغذ یا کارت متصل به چیزی برای نمایش دستورات استفاده یا یک آدرس
quartet
قطعه موسیقی مخصوص چهارتن خواننده یا نوازنده گروه چهارتنی که قطعهای رابسرایند.
hands-on
تعیین یک فعالیت یا اموزش که باعملکرد واقعی قطعهای ازسخت افزار درگیر است
quartette
قطعه موسیقی مخصوص چهارتن خواننده یا نوازنده گروه چهارتنی که قطعهای رابسرایند.
spline
در گرافیک کامپیوتری کثیرالجملهای چند قطعهای با تدوام مرتبه اول بین قطعههای ان
monitored
مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
monitors
مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
powers
قطعهای که اگر برای مدت زمان مشخص استفاده نشود خود را خاموش میکند
powering
قطعهای که اگر برای مدت زمان مشخص استفاده نشود خود را خاموش میکند
plugs
قطعهای که با سیستم دیگر کار میکند وقتی به آن وصل شود توسط اتصال یا کابل
powered
قطعهای که اگر برای مدت زمان مشخص استفاده نشود خود را خاموش میکند
power
قطعهای که اگر برای مدت زمان مشخص استفاده نشود خود را خاموش میکند
monitor
مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
plugging
قطعهای که با سیستم دیگر کار میکند وقتی به آن وصل شود توسط اتصال یا کابل
plug
قطعهای که با سیستم دیگر کار میکند وقتی به آن وصل شود توسط اتصال یا کابل
boilerplate
قطعهای از متن که بارهاکلمه به کلمه در سندهای گوناگون استفاده میشودورق اهن دیگ بخار
universal
قطعهای که توسط CPU دستور می گیرد تا با رشتههای بیت سنکرون و آسنکرون یا خط وط ارسال لازم است
dongle
مدار کد گذاری شده یا قطعهای که پیش از اجرای نرم افزاری حق کپی باید در سیستم باشد
USART
قطعهای که توسط CPU هدایت میشود تا با رشتههای بیت سنکرون و آسنکرون یا خط وط داده موازی کار کند
fugal
وابسته به قطعهای موسیقی که دران چند تن پشت سرهم دنباله اواز را میگیرند نوعی ماشین پشم خشک کن
kelly
قطعهای از لوله حفاری که باعث میشود علاوه برحرکت دورانی مته در جهت عمود نیز حرکت نماید
blade cuff
قطعهای که با متصل شدن به ساقه تیغه ملخ باعث افزایش عبور جریان هوا از روی موتور میشود
assort
دسته دسته شدن
regiment
دسته دسته کردن
sects
دسته دسته مذهبی
sect
دسته دسته مذهبی
assort
دسته دسته کردن
trooped
دسته دسته شدن
they came in bands
دسته دسته امدند
sorts
دسته دسته کردن
in detail
مفصلا دسته دسته
regiments
دسته دسته کردن
sort
دسته دسته کردن
sorted
دسته دسته کردن
streams of people
دسته دسته مردم
groups
دسته دسته کردن
trooping
دسته دسته شدن
windrow
دسته دسته کردن
scores of people
دسته دسته مردم
shoals of people
دسته دسته مردم
troop
دسته دسته شدن
distribute
دسته دسته کردن
group
دسته دسته کردن
classify
دسته دسته کردن
part
قط عات کوچک ماشین برای جابجایی قطعهای که شکسته شده یا گم شده است
components
1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
component
1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
to form into groups
دسته دسته کردن طبقه بندی کردن
coaction
عمل دسته جمعی همکاری دسته جمعی
chip
قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
chips
قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
ULA
قطعهای که حاوی تعداد مدار منط قی جدا و دروازه هایی که سپس توسط مشتری وصل می شوند تا تابع مورد نظررا انجام دهند
lies
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
uart
قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
bare board
تخته مدار بدون هیچ عنصری معمولاگ به تخته حافظه گفته میشود که هنوز هیچ قطعهای روی آن نصب نشده است
bundle
متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundles
متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundling
متمرکز کردن دسته کردن دسته
components
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
dead
آنچه کار نمیکند. کامپیوتر یا قطعهای که کار نمیکند
universal
قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
skein
دسته
helm
دسته
ranged
دسته
sections
دسته
ranges
دسته
bunched
دسته
helms
دسته
bunch
دسته
hilt
دسته
skeins
دسته
processions
دسته
crank
دسته
stems
دسته
hilts
دسته
section
دسته
clique
دسته
tussock
دسته مو
tussocks
دسته مو
cliques
دسته
bracket
دسته
nib
دسته
procession
دسته
helve
دسته
work team
دسته
ilk
دسته
stem
دسته
bunching
دسته
stemmed
دسته
stemming
دسته
bunches
دسته
range
دسته
cranked
دسته
tufts
دسته
clan
دسته
clans
دسته
ringleaders
سر دسته
ringleader
سر دسته
category
دسته
nosegay
دسته گل
sheaf
دسته
bail arm
دسته
hosts
دسته
hosted
دسته
host
دسته
A bouquet (bunch)of flowers.
دسته گه
gangs
دسته
tuft
دسته
pitman
دسته
nibs
دسته
parcel
دسته
parcels
دسته
shook
دسته
passel
دسته
lever
دسته
levers
دسته
gang
دسته
wisp
دسته
platoons
دسته
platoon
دسته
assortment
دسته
assortments
دسته
kindest
دسته
kind
دسته
droves
دسته
drove
دسته
handles
دسته
hosting
دسته
bouquets
دسته گل
bouquet
دسته گل
cranks
دسته
cranking
دسته
kinds
دسته
team
دسته
clusters
دسته
cluster bombs
دسته
A bunch ( bouquet ) of flowers .
دسته گل
cluster bomb
دسته
cluster
دسته
wisps
دسته
handle
دسته
teams
دسته
batches
دسته
horde
دسته
ear
دسته
ears
دسته
corps
دسته
rabble
دسته
fasciculate
دسته دسته
fascicled
دسته دسته
fascicle or cule
دسته
lugs
دسته
bevy
دسته
fascicle
دسته
lot
دسته
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com