English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (6 milliseconds)
English Persian
fragment قطعه باقیمانده
fragmenting قطعه باقیمانده
fragments قطعه باقیمانده
Other Matches
segmentation تقسیم بچند قسمت یا قطعه قطعه قطعه سازی
zero insertion force socket [قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
lobation قطعه قطعه شدگی مقطع زائده اویخته
companion part لنگه قطعه متقابل قطعه راهنما
planar روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
fast قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fasts قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fastest قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fasted قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
residuum باقیمانده
reminder باقیمانده
remainder باقیمانده
residue باقیمانده
relict باقیمانده
rests باقیمانده
rest باقیمانده
loose end باقیمانده
loose ends باقیمانده
leavings باقیمانده
long residue باقیمانده
remaining باقیمانده
reminders باقیمانده
residues باقیمانده
residual باقیمانده
remainder of the period باقیمانده مدت
well-preserved خوب باقیمانده
balance of the amount باقیمانده مبلغ
reliquix اثار باقیمانده
distillation residue باقیمانده تقطیر
residual drawdowm افت باقیمانده
residual unemployment بیکاری باقیمانده
survivor باقیمانده بازمانده
ort باقیمانده غذا
odds and ends چیز باقیمانده
surviving dependent فرد باقیمانده
residue of the state باقیمانده ترکه
split میلههای باقیمانده
residual term جمله باقیمانده
residual variable متغیر باقیمانده
residual volume حجم باقیمانده
reliquaries محفظه عتیقه باقیمانده
gleaning خده خوشههای باقیمانده پس از
remain مانده اثر باقیمانده
functional residual capacity فرفیت باقیمانده عملی
reliquary محفظه عتیقه باقیمانده
remained مانده اثر باقیمانده
land tail باقیمانده زمینی یکان
sum of squares of residual مجموع مربعات باقیمانده
residuary legatee باقیمانده ماترک پس از تقسیم
dismantling shot تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
segments قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
segment قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
oddment تکه و پاره چیز باقیمانده
subsidiaries باقیمانده در محل برای حفافت
subsidiary باقیمانده در محل برای حفافت
after image [آثار باقیمانده درچشم پس ازدیدن چیزی]
converts انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
convert انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
converted انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
converting انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
fragmenting قطعه قطعه کردن
segment قطعه قطعه کردن
fritter قطعه قطعه کردن
sectional قطعه قطعه بخشی
fragmentation قطعه قطعه شدن
fragment قطعه قطعه کردن
mainland قطعه اصلی قطعه
fragments قطعه قطعه کردن
segments قطعه قطعه کردن
fritters قطعه قطعه کردن
blowdown خروج باقیمانده سوخت توسط فشار گاز
traces علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
stay behind باقی گذاشته شده نیروی باقیمانده در منطقه دشمن
bye hole سوراخهای باقیمانده پس ازمعلوم شدن نتیجه مسابقه گلف
traced علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
trace علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
par in پایان دادن بازی گلف با کسب امتیاز استاندارد در بخشهای باقیمانده
remanence چگالی شار باقیمانده در یک ماده بعد از از بین رفتن نیروی مغناطیس کننده
what state در رهگیری هوایی یعنی میزان سوخت و مهمات واکسیژن باقیمانده خود راگزارش کنید
vortex trail دنباله مرئی باقیمانده از نوک بال یا ملخ و غیره ناشی ازجریانهای حلقوی شدید
carbon tracking باقیمانده بسیار ناچیز کربن که در اثر تخلیه الکتریکی درداخل دینام دلکو یا محفظه شمع باقی میماند
anatomize قطعه قطعه کردن تجزیه کردن
under lease وقتی مستاجر اصلی ملک برای مدتی کمتر از مدت باقیمانده اجاره خودش ملک را اجاره دهد
deferred share سهامی که دارندگان ان پس از تقسیم سود سهام بین دارندگان سهام عادی باقیمانده سهام را طبق مفاد اساسنامه وشرکتنامه دریافت می دارند
bloc قطعه
members قطعه
chunks قطعه
block قطعه
blocked قطعه
blocks قطعه
chunk قطعه
member قطعه
panes قطعه
pane قطعه
segmental قطعه قطعه
segments قطعه
nugget قطعه
segment قطعه
nuggets قطعه
goblets قطعه
goblet قطعه
tract قطعه
tracts قطعه
extent قطعه
stretched قطعه
stretches قطعه
piece قطعه
pieces قطعه
plank قطعه
doit قطعه
blocs قطعه
internode قطعه
line segment قطعه خط
stretch قطعه
sections قطعه
fragments قطعه
plot قطعه
plots قطعه
plotted قطعه
fragmenting قطعه
fragment قطعه
calligraph قطعه
morceau قطعه
section قطعه
panel قطعه
panels قطعه
components قطعه
smidgin قطعه
item قطعه
snip قطعه
wodges قطعه
copyslip قطعه
snipped قطعه
wodge قطعه
snippy قطعه
small scale integration قطعه
very large scale integration قطعه
scale قطعه
smidgen قطعه
lobes قطعه
lobe قطعه
slabs قطعه
slab قطعه
smidgeon قطعه
part قطعه
trilobation سه قطعه
component قطعه
snipping قطعه
items قطعه
hexastich قطعه شش فردی
work part قطعه کار
workholder نگهدارنده قطعه
icicles یخ پاره قطعه یخ
icicle یخ پاره قطعه یخ
mechanisms قطعه ماشینی
lobectomy قطعه برداری
in sections د رچند قطعه
mechanism قطعه ماشینی
lot پارچه قطعه
dabs قطعه تکه
dabbed قطعه تکه
unit assembly یک قطعه مجزا
piece part قطعه یک پارچه
pericope قطعه منتخب
partitura قطعه کامل
partitur قطعه کامل
versicle قطعه کوچک
part number شماره قطعه
parietal lobe قطعه اهیانهای
vlsi قطعه روی یک IC
lot قطعه زمین
part قطعه یدکی
overlay segment قطعه جایگذاشت
midsection قطعه میانی
major assembly قطعه عمده
magnetic component قطعه مغناطیسی
lobule قطعه کوچک
dab قطعه تکه
occipital lobe قطعه پس سری
frontal lobe قطعه پیشانی
handsets تلفن در یک قطعه
blank flange قطعه- ایکس
berg قطعه عظیم یخ
pickling قطعه شویی
stiffener قطعه تقویتی
stiffeners قطعه تقویتی
opus قطعه موسیقی
opuses قطعه موسیقی
concerto قطعه موسیقی
concertos قطعه موسیقی
passages تصویب قطعه
handset تلفن در یک قطعه
worked قطعه کار
work قطعه کار
equuleus قطعه الفرس
equulei قطعه الفرس
electric component قطعه الکتریکی
clearing block قطعه بازدارنده
replacement part قطعه یدکی
replacement part قطعه جایگزینی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com