Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (3 milliseconds)
English
Persian
leader
قطعه ریسمان بین نخ اصلی و قلاب ماهیگیری
leaders
قطعه ریسمان بین نخ اصلی و قلاب ماهیگیری
Search result with all words
dropper
قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
droppers
قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
Other Matches
fishline
ریسمان ماهیگیری
fly line
ریسمان کلفت ماهیگیری
angle
قلاب ماهیگیری
angles
قلاب ماهیگیری
fishhook
قلاب ماهیگیری
fish hook
قلاب ماهیگیری
squids
قلاب سنگین ماهیگیری
double hook
قلاب ماهیگیری دو طرفه
barbs
انحنای قلاب ماهیگیری
squid
قلاب سنگین ماهیگیری
barb
انحنای قلاب ماهیگیری
treble hook
قلاب ماهیگیری سه طرفه
sportfishing
ورزش ماهیگیری با قلاب ونخ
false cast
پرتاب تمرینی قلاب ماهیگیری
snell
وصل کردن نخ به قلاب ماهیگیری
gang hook
دو یا سه قلاب ماهیگیری متصل بهم
bellies
کلفت ترین قسمت قلاب ماهیگیری
lures
وسیلهای برای ماهیگیری باچند قلاب
lure
وسیلهای برای ماهیگیری باچند قلاب
spin casting
پرتاب قلاب ماهیگیری باوسایل چرخان
lured
وسیلهای برای ماهیگیری باچند قلاب
jig
نوعی طعمه ماهیگیری مرکب از قلاب و پر
jigs
نوعی طعمه ماهیگیری مرکب از قلاب و پر
luring
وسیلهای برای ماهیگیری باچند قلاب
belly
کلفت ترین قسمت قلاب ماهیگیری
backhand cast
انداختن قلاب ماهیگیری ازپشت دست
spinning
پرتاب نخ و قلاب ماهیگیری باوسایل چرخان
curvecast
پرتاب قوسی شکل قلاب ماهیگیری
trolls
بستن نخ و قلاب ماهیگیری به پشت قایق متحرک
bottom bouncing
ماهیگیری با قایق و تکان دادن پی درپی قلاب
fly tying
گره زدن طعمه مصنوعی به قلاب ماهیگیری
live lining
ماهیگیری در رودخانه که نخ و قلاب با جریان اب حرکت می کنند
surfcasting rod
چوب ماهیگیری برای قلاب اندازی در موج
troll
بستن نخ و قلاب ماهیگیری به پشت قایق متحرک
bait
خوراک دادن طعمه رابه قلاب ماهیگیری بستن
traces
علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
dipsey sinker
نوعی وزنه برای فرو بردن قلاب ماهیگیری
baits
خوراک دادن طعمه رابه قلاب ماهیگیری بستن
trace
علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
traced
علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
baited
خوراک دادن طعمه رابه قلاب ماهیگیری بستن
still fishing
ماهیگیری با روش ثابت نگهداشتن نخ و قلاب تا ماهی بسراغ ان بیاید
plugs
اسب مسابقه از نوع پست ونامناسب نوعی طعمه ماهیگیری با چند قلاب
plug
اسب مسابقه از نوع پست ونامناسب نوعی طعمه ماهیگیری با چند قلاب
plugging
اسب مسابقه از نوع پست ونامناسب نوعی طعمه ماهیگیری با چند قلاب
nail knot
گره بین نخ فرعی و اصلی ماهیگیری
mainland
قطعه اصلی قطعه
masters
قطعه کار اصلی
master
قطعه کار اصلی
mastered
قطعه کار اصلی
terra firma
قطعه اصلی خطه بدون جزیره
inhaul
ریسمان ریسمان بادبان کشی
shank
ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
segmentation
تقسیم بچند قسمت یا قطعه قطعه قطعه سازی
biaxial deformation
خمشی که در یک قطعه مستقیم الخط ایجاد میشودموقعی که تحت تاثیر زوج نیرویی که صفحه ان باهیچیک از سطوح اصلی اینرسی منطبق نباشد
uninterruptable power supply
منبع تغذیه که میتواند یک منبع متناوب برای قطعه تولید کند حتی پس از یک خرابی اصلی
zero insertion force socket
[قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
SDRAM
قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی سکردن شده است و زمان بین عملیات حافظه را حذف میکند
lobation
قطعه قطعه شدگی مقطع زائده اویخته
hooked medallion
ترنج قلاب شکل
[در این ترنج سر قلاب ها می تواند به سمت خارج و یا ترکیبی از داخل و خارج طراحی شود.]
VL local bus
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL bus
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
crane hook
قلاب سرکابل بالابر جرثقیل قلاب یا چنگک جرثقیل
companion part
لنگه قطعه متقابل قطعه راهنما
synchronised
قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند
synchronizes
قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند
synchronises
قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند
synchronising
قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند
synchronize
قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند
level two cache
حافظه پنهان سریع که مناسب با تخته اصلی کامپیوتر است بجز کامپیوتر با پردازنده Pentium Pro که حافظه بخشی از طراحی قطعه پردازنده است
planar
روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
fastest
قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fasts
قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fast
قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fasted
قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
mastered
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master data file
پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
master
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
masters
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
acciaccatura
نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود
guy
ریسمان
lines
ریسمان
thread
ریسمان
line
ریسمان
guys
ریسمان
string
نخ ریسمان
marline spike
ریسمان وا کن
chord
ریسمان
cords
ریسمان
inhauler
ریسمان
small stuff
ریسمان
cord
ریسمان
chords
ریسمان
ropes
ریسمان
threads
ریسمان
racking
ریسمان
rope
ریسمان
roped
ریسمان
dismantling shot
تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
segments
قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
segment
قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
on board
که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
warps
طناب ریسمان
warp
طناب ریسمان
rope dancer
ریسمان باز
marlinespike
ریسمان واکن
corded
ریسمان دار
twined
ریسمان چند لا
crane rope
ریسمان جرثقیل
lazy painter
ریسمان تیرک
twining
ریسمان چند لا
twines
ریسمان چند لا
twine
ریسمان چند لا
warped
طناب ریسمان
purse strings
ریسمان سر کیسه
avalanche cord
ریسمان بهمن
plumb line
ریسمان شاغول
inhauler
ریسمان بادبان کش
acrobatism
ریسمان بازی
chalkline
ریسمان خط کشی
halliard
ریسمان بادبان
halyard
ریسمان بادبان
twist
نخ یا ریسمان تابیده
twisting
نخ یا ریسمان تابیده
plumb lines
ریسمان شاغول
parrel
حلقه ریسمان
marlinspike
ریسمان واکن
rope dancing
ریسمان بازی
ropedancer
ریسمان باز
mason's line
ریسمان کار
hoisting rope
ریسمان بالابر
boulter
ریسمان چندقلابه
twists
نخ یا ریسمان تابیده
sectional
قطعه قطعه بخشی
segments
قطعه قطعه کردن
fritters
قطعه قطعه کردن
fritter
قطعه قطعه کردن
fragmentation
قطعه قطعه شدن
fragments
قطعه قطعه کردن
fragment
قطعه قطعه کردن
segment
قطعه قطعه کردن
fragmenting
قطعه قطعه کردن
headline
در بالای صفحه ریسمان
pull the bell
ریسمان زنگ رابکشید
warps
ریسمان پیچ و تاب
fish line
ریسمان ماهی گیری
warped
ریسمان پیچ و تاب
warp
ریسمان پیچ و تاب
torsade
یراق یا ریسمان تابیده
fishing line
ریسمان ماهی گیری
strinker
ریسمان بستن ماهی
headlines
در بالای صفحه ریسمان
chalk-line
[ریسمان اشباع شده با گچ]
bowstring
ریسمان دار زه کمان
stapling
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
prototypic
وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
initial reserves
ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
stapled
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
main guard
نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
first generation computer
کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
staple
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
prototypal
وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
generation
کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
generations
کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
as different as chalk and cheese
<idiom>
مثل آسمان و ریسمان
[متفاوت]
gimp
نوعی ریسمان ماهی گیری
night line
ریسمان ماهی گیری شبانه
auriga
ممسک الاعنه گیرنده ریسمان اوریگا
aurigae
ممسک الاعنه گیرنده ریسمان اوریگا
once bitŠtwice shy
مارگزیده از ریسمان سیاه وسفیدمی ترسد
bug taper
ریسمان مناسب برای استفاده از طعمه زیر اب
mainstays
مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstay
مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
anastylosis
[واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
base camp
پایگاه اصلی کمپ اصلی
master file
فایل اصلی پرونده اصلی
fundamental unit
یکای اصلی واحد اصلی
base unit
یکای اصلی واحد اصلی
expansion slots
شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
check string
ریسمان درشکه که مسافربوسیله ان راننده رابه ایست کردن اگاهی
matters
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattered
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattering
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matter
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
DIMM
سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
externals
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
external
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
elegant
یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند
angle
ماهیگیری
angling
ماهیگیری
fishing
ماهیگیری
angles
ماهیگیری
piscary
حق ماهیگیری
fishing
ماهیگیری حق ماهیگیری
handline
ماهیگیری با نخ
keepers
ریسمان کوچک وصل به بالای کمان ماهی بزرگ و مجاز برای سید
junk
ریسمان پاره که برای بافتن بور یا درست کردن پوشال بکار می رود
keeper
ریسمان کوچک وصل به بالای کمان ماهی بزرگ و مجاز برای سید
piscatorial
وابسته به ماهیگیری
fishing rods
چوب ماهیگیری
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com