English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 156 (9 milliseconds)
English Persian
spice rack قفسه ادویه
Other Matches
locker قفسه قفل دار قفسه قفل دار مخصوص دانش اموزان و دانشجویان
lockers قفسه قفل دار قفسه قفل دار مخصوص دانش اموزان و دانشجویان
spiced ادویه
spice ادویه
spicery ادویه
spices ادویه
condiments ادویه
spicing ادویه
condiment ادویه
pungent پر ادویه
spicery ادویه [آشپزی]
spices ادویه زدن به
spicing ادویه زدن به
seasoning ادویه زنی
seasoner ادویه زننده
spicy ادویه زده
spicy ادویه دار
spicery ادویه جات
spice ادویه زدن به
spice box قوطی ادویه
spiced ادویه زدن به
chutney یک نوع ترشی با ادویه
condiments چاشنی ادویه زدن
condiment چاشنی ادویه زدن
piccalilli ترشی ادویه وسبزیجات
emmenagogues ادویه مدره طمث
emmenagogue ادویه قاعدگی اور
chili خوراک لوبیای پر ادویه
Chile خوراک لوبیای پر ادویه
abortive medicines ادویه مسقط جنین
chilies خوراک لوبیای پر ادویه
chillies خوراک لوبیای پر ادویه
chilli خوراک لوبیای پر ادویه
methglin نوشابه انگبینی ادویه دار
castor :تنگ کوچک ادویه یا سرکه
highly seasoned پرادویه ادویه زده شده
castors :تنگ کوچک ادویه یا سرکه
purled ابجو دارای ادویه معطر
sangaree باده قرمز ادویه زده
herb spice blend آمیخته ای از ادویه و سبزیجات معطر
purl ابجو دارای ادویه معطر
to powder meat نمک یا ادویه بگوشت زدن
caster تنگ کوچک ادویه یا سرکه
purling ابجو دارای ادویه معطر
purls ابجو دارای ادویه معطر
to garble spices ادویه رابازرسی وپاک کردن
casters :تنگ کوچک ادویه یا سرکه
seasons ادویه زدن معتدل کردن
seasoned ادویه زدن معتدل کردن
season ادویه زدن معتدل کردن
spicery انباری ادویه [واژه قدیمی]
hippocras شرابی که بان ادویه زده باشند
vinaigrette سس دارای سرکه و روغن زیتون و ادویه
wassail ابجو یاشراب مخلوط با ادویه وشکر
pastrami گوشت ادویه زده ودودی شده شانه گاو
aniseed تخم بادیان رومی که بصورت ادویه بکار میرود
pot pourri کوزهای که برگهای چندین جورگل رابا ادویه خوشبوامیخته دران میریزند
presses قفسه
cages قفسه
cage قفسه
etagere قفسه
racks قفسه
racked قفسه
bay قفسه
shelf قفسه
shelving rack قفسه
rack قفسه
press قفسه
encasement قفسه
baying قفسه
bayed قفسه
bays قفسه
cupboards قفسه
cupboard قفسه
wardrobes قفسه
wardrobe قفسه
cabinets قفسه
armarium قفسه
cabinet قفسه
wracked قفسه
wracks قفسه
squirrel cage قفسه محافظ
thoracopods قفسه محافظ
pigeonhole خانه قفسه
thoracic cage قفسه صدری
wall mounting cabinet قفسه دیواری
switch gear cabinet قفسه کلیدها
thoracic cage قفسه سینه
shelver در قفسه گذار
meat safe قفسه توری
bookshelf قفسه کتاب
rib-cage قفسه سینه
rib-cage قفسه صدری
rib-cages قفسه صدری
chest قفسه سینه
chests قفسه سینه
thoraces قفسه سینه
thorax قفسه سینه
rib-cages قفسه سینه
rib cage قفسه صدری
rib cage قفسه سینه
shelved در قفسه گذاردن
bookshelves قفسه کتاب
desktop قفسه فایلها
stacked قفسه کتابخانه
stacks قفسه کتابخانه
cabinet maker قفسه ساز
cabinet-maker قفسه ساز
cabinet-makers قفسه ساز
bookcase قفسه کتاب
shelve در قفسه گذاردن
bookcases قفسه کتاب
thoraxes قفسه سینه
cabinetmaker قفسه ساز
cabinetwork قفسه سازی
cabin scooter قفسه متحرک
stack قفسه کتابخانه
credenza قفسه یا جا کتابی
cabinet clamp گیره قفسه
gasoem قفسه سینه
kist قفسه سینه
hot cabinet قفسه گرما
tallboy قفسه پایه دار
side board میز قفسه دار
shelved قفسه دار کردن
show case قفسه جلو مغازه
racks قفسه مهمات و وسایل
rack قفسه مهمات و وسایل
shelve قفسه دار کردن
racked قفسه مهمات و وسایل
buffeted قفسه جای فرف
chiffonier قفسه کوچک کشودار
wracks قفسه مهمات و وسایل
wracked قفسه مهمات و وسایل
first aid cabinet قفسه کمکهای اولیه
thoracic وابسته به قفسه سینه
buffets قفسه جای فرف
buffeting قفسه جای فرف
buffet قفسه جای فرف
I cannot reach the shelf. قدم به قفسه نمی رسد
drop type switchboard قفسه کلیدهای نوع سقوطی
I cant reach the shelf . دستم به قفسه نمی رسد
Put the books back on the shelf. کتابها را بگذار توی قفسه سر جایش
Where are the luggage lockers? قفسه های ویژه بار کجاست؟
telephone switchboard قفسه اتصالات مراکز تلفن خودکار
ready rack قفسه مهمات حاضر برای تیراندازی
credence [قفسه یا میز در حرم مقدس کلیسا]
presternum قسمت جلو قفسه سینه پستانداران
meat safe قفسه گوشت که باتورسیمی درست می کنند
Where are the luggage lockers? قفسه های ویژه اسباب و اثاثیه کجاست؟
what not قفسه گنجه طاقچه دار کتاب دان جا کتابی
ark [نوعی قفسه برای آویزان کردن پوشاک کشیشان در کلیسا]
airing cupboard قفسه یا کمدی که لباسهای شسته شده را برای خشک شدن در آن قرار میدهند
catalogue library محل نگهداری کاتالوگها قفسه کاتالوگها
bin storage انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com