English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
luminescent screen tube لامپ تصویر روشن
Other Matches
image dissector tube لامپ تجزیه کننده تصویر لامپ دیسکتور تصویر
projection tube لامپ تصویر
picture tube لامپ تصویر
single gun color tube لامپ تصویر تک لولهای
dark trace tube لامپ تصویر تاریک
lawrence color tube لامپ تصویر لارنس
black face tube لامپ تصویر سیاه
image converter tube لامپ تصویر مبدل
image dissector لامپ تقطیع تصویر
image iconoscope لامپ تصویر ایکونوسکپ
iconoscope لامپ تصویر ایکونوسکوپ
image orthicon لامپ تصویر اورتیکون
image viewing tube لامپ مبدل تصویر
three gun picture tube لامپ تصویر سه لولهای
tricolor picture tube لامپ تصویر سه لولهای
electron image tube لامپ تبدیل تصویر
crt plot لامپ تصویر تولید سیگنال
image camera tube لامپ تصویر میانی دوربین
documentary photography تصویر روشن
eidetic imagery تصویر ذهنی روشن
luminescent screen صفحه تصویر روشن
picturing که تولید تصویر میکند با روشن کردن فسفر پوشیده شده روی صفحه
pictures که تولید تصویر میکند با روشن کردن فسفر پوشیده شده روی صفحه
pictured که تولید تصویر میکند با روشن کردن فسفر پوشیده شده روی صفحه
picture که تولید تصویر میکند با روشن کردن فسفر پوشیده شده روی صفحه
incandescent lamp لامپ برقی دارای نور سیمابی لامپ نئون
illumination by diffusion روشن کردن منطقه از طریق انعکاس نور غیر مستقیم یاسایه روشن
crop کاهش اندازه یا حاشیه یک تصویر یا بریدن بخش مستط یلی تصویر
cropped کاهش اندازه یا حاشیه یک تصویر یا بریدن بخش مستط یلی تصویر
crops کاهش اندازه یا حاشیه یک تصویر یا بریدن بخش مستط یلی تصویر
tweening محاسبه تصاویر میانی که از تصویر ابتدایی شروع تا تصویر دیگر برسد
image [سیستم الکترونیکی یا کامپیوتری پردازش تصویر و بدست آوردن اطلاعات تصویر]
images سیستم الکترونیکی یا کامپیوتری پردازش تصویر و بدست آوردن اطلاعات تصویر
picture آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
pictures آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
pictured آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
picturing آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
videoing متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
videos متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
acrobat که یک تصویر گرافیکی را شرح میدهد و نمایش تصویر را در سخت افزارهای مختلف ممکن میکند
acrobats که یک تصویر گرافیکی را شرح میدهد و نمایش تصویر را در سخت افزارهای مختلف ممکن میکند
video متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
videoed متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
images تجزیه اطلاعات یک تصویر به وسیله الکترونیکی با کمک کامپیوتر که مشخصات و خصوصیات شی را در تصویر شامل میشود
image [تجزیه اطلاعات یک تصویر به وسیله الکترونیکی با کمک کامپیوتر که مشخصات و خصوصیات شی را در تصویر شامل میشود.]
flickers تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
flicker تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
flickered تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
spherization جلوه ویژه برنامه گرافیک کامپیوتری که تصویر را به کره تبدیل میکند یا تصویر را حول یک شکل کروی می چرخاند
lossless compression روشهای فشرده سازی تصویر که تعداد بیتهای هر پیکس در تصویر را کاهش میدهد بدون از دست دادن اطلاع یا کیفیت
flash روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
flashes روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
flashed روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
daylit روز روشن روشن کردن
daylight روز روشن روشن کردن
illuminati روشن ضمیران روشن فکران
auto الگویی از برخی برنامههای گرافیکی که یک تصویر بیتی را به برداری تبدیل میکند به این ترتیب که لبههای شکل را در تصویر قرار میدهد و اطراف آن خط می کشد
autos الگویی از برخی برنامههای گرافیکی که یک تصویر بیتی را به برداری تبدیل میکند به این ترتیب که لبههای شکل را در تصویر قرار میدهد و اطراف آن خط می کشد
refresh بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
refreshes بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
refreshed بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
persistence مدت زمان یک CRT یک تصویر را نمایش میدهد پس از توقف دنبال کردن مسیر اشعه تصویر روی صفحه نمایش
hypertext روش اتصال کلمه یا تصویر به صفحه بعد پس از انتخاب کلمه یا تصویر توسط کاربر
pen drawing تصویر خطی تصویر مدادی
tube tester دستگاه ازمایش لامپ ازمایش کننده لامپ
half tone screen صفحه سایه روشن زدن درعکاسی پرده سایه روشن
tracings تابع برنامه گرافیکی یک تصویر bitmap می گیرد و پردازش میکند تا لبههای آنرا پیدا کند و آنها را به یک تصویر با خط عمودی تبدیل کند که راحت تر اجرا شود
tracing تابع برنامه گرافیکی یک تصویر bitmap می گیرد و پردازش میکند تا لبههای آنرا پیدا کند و آنها را به یک تصویر با خط عمودی تبدیل کند که راحت تر اجرا شود
orthographic تصویر یا نقشه که در ان خطوط مصور برسطح تصویر یا نقشه عموداست
vignetting سایه روشن زدن به نقشه یاعکس هوایی نمایش عوارض نقشه با سایه روشن تدریجی
background تصویر نمایش داده شده به عنوان صفحه پشتی در برنامه یا ویندوز GUI. این تصویر حرکت نمیکند و اختلافی در برنامه ایجاد نمیکند
backgrounds تصویر نمایش داده شده به عنوان صفحه پشتی در برنامه یا ویندوز GUI. این تصویر حرکت نمیکند و اختلافی در برنامه ایجاد نمیکند
images نقش کردن تصویر کردن نشان دادن تصویر
raster scan ردیابی افقی محل تصویر پیمایش محل تصویر
flares گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
illuminating چراغانی کردن موضوعی را روشن کردن روشن
illuminate چراغانی کردن موضوعی را روشن کردن روشن
illuminates چراغانی کردن موضوعی را روشن کردن روشن
flare گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
image formation تولید تصویر تصویر
scanned درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
scan درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
scans درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
explained روشن کردن باتوضیح روشن کردن
explains روشن کردن باتوضیح روشن کردن
explain روشن کردن باتوضیح روشن کردن
explaining روشن کردن باتوضیح روشن کردن
valve لامپ
diode لامپ
limiter لامپ اف ام
lamp bulb لامپ
lamp لامپ
lamps لامپ
valves لامپ
tube لامپ
tubes لامپ
electric lamp لامپ
side contact شاخک لامپ
lampholder سرپیچ لامپ
selectron لامپ گزینش
top cap شاخک لامپ
single contact lamp لامپ تک کنتاکتی
spot lamp لامپ با نورمتمرکز
h lamp لامپ هیدروژنی
spot lamp لامپ موضعی
signal lamp لامپ سیگنال
stroboscopic tube لامپ چشمک زن
grid glow tube لامپ کنتاکتی
hard tube لامپ سخت
stroboscopic tube لامپ استروبوسکپی
loktal base لامپ قفلی
gate tube لامپ دریچهای
soft tube لامپ نرم
gassy tube لامپ نرم
gas tube لامپ گازی
tetrode لامپ تترود
thermionic tube لامپ گرمیونایی
gas lamps لامپ گازی
thypatron لامپ گازی
gas flame لامپ گازی
all metal type tube لامپ فلزی
metal type tube لامپ فلزی
geissler tube لامپ گایسلر
glow discharge cold cathode tube لامپ مشتعل
glow tube لامپ کنتاکتی
strobotron لامپ چشمک زن
fog lamps لامپ مه شکن
strobotron لامپ استروبوسکپی
fog lamp لامپ مه شکن
glow tube لامپ مشتعل
glow lamp لامپ کنتاکتی
glow lamp لامپ نئون
glow discharge tube لامپ مشتعل
lock in base tube لامپ قفلی
table lamp لامپ استاندارد
loctal base لامپ قفلی
tantalum filament lamp لامپ تانتالی
sealing in اببندی لامپ
instrument lamp لامپ سنجه ها
nernst lamp لامپ نرنست
nitrogen lamp لامپ ازت
tank لامپ مخزنی
mercury pool tube لامپ مایع
mercury lamp لامپ جیوه
output tube لامپ خروجی
power output tube لامپ خروجی
mcnally tube لامپ مکنلی
tubes لامپ بی سیم
tubes لامپ الکترونی
tube لامپ بی سیم
mazda lamp لامپ مزدا
tube لامپ الکترونی
neon lamp لامپ نئون
miniature lamp لامپ مینیاتوری
inspection lamp لامپ کنترل
industrial tube لامپ تجارتی
indicator tube لامپ سیگنال
indicator light لامپ سیگنال
incandescent lamp لامپ رشتهای
incandescent lamp لامپ روشنایی
metal lamp لامپ فلزی
mercury vapor lamp لامپ جیوهای
pool tube لامپ مایع
image storing tube لامپ ایکونوسکپ
pool cathode tube لامپ مایع
multiple unit valve لامپ مرکب
lamps لامپ چراغ
light bulb لامپ برق
flashlight لامپ عکاسی
flashlights لامپ عکاسی
lamp bulb efficiency بازده لامپ
projector lamp لامپ پروژکتور
radio tube لامپ رادیو
high vaccum tube لامپ خلاء
reactance tube لامپ راکتانس
hexode لامپ شش قطبی
hexod لامپ شش قطبی
helium lamp لامپ هلیومی
roentgen tube لامپ رونتگن
lamp connector رابط لامپ
lamp cord سیم لامپ
pool rectifier لامپ مایع
pocket lamp لامپ کوچک
peanut tube لامپ بادامی
pins خار لامپ
light bulbs لامپ برق
pentode لامپ پنتود
lamp لامپ چراغ
valve لامپ سوپاپ
valves لامپ سوپاپ
lamp bulb adapter تبدیل لامپ
pilot lamp لامپ خبر
pilot lamp لامپ پیلوت
ignitorn لامپ ایگنیترون
lamp bulb base پایه لامپ
vaccum tube lamp لامپ خلاء
lamp holder سرپیچ لامپ
tungar tube لامپ تانگار
vacumm tube لامپ خلاء
vacuum tube لامپ خلاء
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com