English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English Persian
visor لبه پیش امده کلاه
visors لبه پیش امده کلاه
vizor لبه پیش امده کلاه
Other Matches
phyrgian cap یکجور کلاه مخروطی که اکنون انرا با کلاه ازادی یکی میدانند
glengarry نوعی کلاه شبیه کلاه بره که کوهستانیهای اسکاتلند بسرمیگذارند
To live on borrowed money . To play for time . این کلاه آن کلاه کردن ( کلاه کلاه کردن )
cask کلاه جنگی کلاه خود
casks کلاه جنگی کلاه خود
get round the law با کلاه شرعی از اجرای قانون طفره رفتن کلاه شرعی سرچیزی گذاشتن
jasey کلاه گیس کلاه گیس تهیه شده از پشم تابیده
modiste کلاه فروش زنانه کلاه دوز زنانه
incoming امده
who came? که امده
who came? کی امده
fordone از پا در امده
gibbous بر امده
ridgy بر امده
protrusile جلو امده
protrusive جلو امده
protrudent جلو امده
exserted پیش امده
exopathic ازبیرون امده
enthetic ازبیرون امده
protractive جلو امده
worker ازکار در امده
saleint بیرون امده
unbred بدببار امده
underhung پیش امده
leavened bread نان ور امده
red hot تاب امده
jamb تیربیرون امده
left over زیاد امده
red-hot تاب امده
saleintiant بیرون امده
overshot پیش امده
worked up ازکار در امده
peregrin or rine از خارجه امده
landed فرود امده
new come تازه امده
getting بدست امده
gets بدست امده
get بدست امده
impassionate به جنبش امده
aggregates جمع امده
aggregate جمع امده
overdue دیر امده
in- :رسیده امده
prognathic پیش امده
in :رسیده امده
prognathous پیش امده
jutting پیش امده
jambs تیربیرون امده
exserted بیرون امده
projective جلو امده
projecting jaw ارواره پیش امده
bay windows پنجره پیش امده
neoteric تازه بدنیا امده
bay window پنجره پیش امده
take steps اقدامات بعمل امده
inchoate تازه بوجود امده
peregrine ازخارجه امده مسافر
ecstatic بوجد امده نشئهای
ecstatically بوجد امده نشئهای
petiolar از برگدم بیرون امده
self born از خود بوجود امده
you might have come باید امده باشید
cantilever تیر پیش امده
born in the purple در نازونعمت بدنیا امده
beetle brow پیشانی پیش امده
apogean از زمین بالا امده
unhandy مشکل بدست امده
twinborn دوقلو بدنیا امده
bucktooth دندان گراز یا پیش امده
rimrock لبه بر امده صخره مزبور
lug هر عضو جلو امده چیزی
lugged هر عضو جلو امده چیزی
venose دارای رگهای متعددوبر امده
ramus قسمت بر امده واطاله یافته
hardly earned money پول سخت بدست امده
extrusive اخراج کننده بیرون امده
his stomach sticks out شکمش پیش امده است
prognathous دارای ارواره پیش امده
prognathic دارای ارواره پیش امده
lugs هر عضو جلو امده چیزی
bow windows پنجره پیش امده کمانی
to run short زیر short امده است
flanges لبه بیرون امده چرخ
bow window پنجره پیش امده کمانی
to t. to account زیر account امده است
weather worn تحت تاثیر هوا در امده
flange لبه بیرون امده چرخ
lugging هر عضو جلو امده چیزی
air landed فرود امده از راه هوا
instances have occurred that مواردی پیش امده است
ill gotten با وسایل غیر مشروع بدست امده
oversailing of facade قسمت برجسته یا پیش امده بنا
nook قطعه زمین پیش امده برامدگی
ventricous بادکرده دارای شکم پیش امده
the bird took its perch مرغ فرود امده بر چوب قرارگرفت
whyŠthere is the answer شرط در امده تقریبا معنی میدهد
forestage قسمت جلو امده صحنه نمایش
kid glove ازلای زرق وبرق بیرون امده
biologic بدست امده اززیست شناسی عملی
bay windows پنجره جلو امده شاه نشین ساختمان
lyophil بدست امده در اثرخشک شدن بوسیله انجماد
lyophiled بدست امده در اثرخشک شدن بوسیله انجماد
bay window پنجره جلو امده شاه نشین ساختمان
post edit ویرایش داده بدست امده ازمحاسبه قبلی
it is of doubtful proveance معلوم نیست اصلا از کجا امده است
industrial wealth مالی که از راه پیشه و هنربدست امده باشد
round shouldered دارای شانههای جلو امده شانه گرد
dormer پنجره جلو امده زیر سقف ساختمان
round-shouldered دارای شانههای جلو امده شانه گرد
dormers پنجره جلو امده زیر سقف ساختمان
ribby دارای دندههای بیرون امده شبیه دنده
officinal names of drugs نامهای داروها چنانکه درکتاب داروسازی امده است
rimrock صخره پیش امده فلات بشکل جبهه عمودی
brown major براون مقدم یاانکه زودتر به اموزشگاه امده است
grilse ماهی ازادکوچک که برای نخستین بارازدریابرودخانه امده باشد
prize courts به دست امده عنوان غنیمت جنگی اعطا نمیشود
straight arm حریف را با مشت جلو امده ازخود دور کردن
matriculated students شاگردانی که ازدبیرستان بیرون امده دردانشگاه نام نویسی میکنند
yardage تعداد یاردهای بدست امده بازیگر یا تیم فوتبال امریکایی
odontolite دندانی که تبدیل به سنگ شده و برنگ فیروزه در امده است
soever واژهای که انراپس صفتی که what or how پیش ازان امده باشد میاورند
catches ذخایر به دست امده ازدشمن تصرف وسایل و سلاح دشمن
ventriloquism سخن گفتن انسان بطوریکه شنونده نداند صدا ازکجابیرون امده
apomict کسی یا چیزی که بوسیلهء تکثیر بدون لقاح بوجود امده باشد
escarpments پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
escarpment پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
pandects خلاصه قانون مدنی رم که درسده ششم بفرمان در05جلد امده است
lobe اویز بخش پهن وگردی که بچیزی اویخته یا پیش امده باشد لخته
lobes اویز بخش پهن وگردی که بچیزی اویخته یا پیش امده باشد لخته
vampire روح تبه کاران وجادوگران که شب هنگام ازقبربیرون امده و خون اشخاص رامیمکد
vampires روح تبه کاران وجادوگران که شب هنگام ازقبربیرون امده و خون اشخاص رامیمکد
microsoft word یک برنامه پردازش کلمه که توسط شرکت microsoft به وجود امده است مایکروسافت ورد
margin productivity نسبت بین محصول بدست امده وعوامل تولیدی که در صرف ایجاد ان شده است
capped کلاه
cappa کلاه
ice cap یخ کلاه
ice-cap یخ کلاه
ice-caps یخ کلاه
beau کج کلاه
bilk کلاه سر
head piece کلاه
cap کلاه
chapeau کلاه
hat کلاه
aigret گل کلاه
jack a dandy کج کلاه
pretty fellow کج کلاه
pompom گل کلاه
opera hat کلاه له شو
headgear کلاه
nightcap شب کلاه
nightcaps شب کلاه
panache پر کلاه
hats کلاه
wind aided اگر سرعت باد در ساعت بیش از 74/4متر باشد رکورد بدست امده قابل قبول نیست
stetsons کلاه کابوی
cockade نشان کلاه
crush hat کلاه بازیگرخانه
d's cap کلاه قیفی
hatpin گیرهی کلاه
hatpins گیرهی کلاه
pitch cap کلاه زفت
tricorn کلاه سه ترک
rip-off کلاه برداری
rip-offs کلاه برداری
stetson کلاه کابوی
door lintel کلاه چهارچوب
casque کلاه خود
stetsons کلاه وسترن
trilbies کلاه شاپو
belvedere کلاه فرنگی
rug [American E] کلاه گیس
belvidere کلاه فرنگی
avant-sorps کلاه فرنگی
black cap کلاه سیاه
rain hat کلاه بارانی
rain cap کلاه کریلی
hairpieces کلاه گیس
hairpiece کلاه گیس
postiche کلاه گیس
hat block قالب کلاه
hat in hand کلاه دردست
hat tree کلاه اویز
petasus کلاه بالدار
helmet liner کلاه فیبری
helmet liner کلاه کاسک
high hat کلاه بلند
peruke کلاه گیس
periwig کلاه گیس
mutch کلاه کتانی
miyred کلاه دار
snowcap برف کلاه
service cap کلاه خدمت
steel cap کلاه فولادی
steel helmet کلاه اهنی
hoods کلاه اهنی
crash helmets کلاه ایمنی
bathing caps کلاه حمام
fools cap کلاه قیفی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com