Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (16 milliseconds)
English
Persian
courier
ماهواره مخابراتی رله کننده
couriers
ماهواره مخابراتی رله کننده
Other Matches
communication satellite
ماهواره مخابراتی
excitation
انتشار امواج مخابراتی تغذیه لامپ دستگاههای مخابراتی پخش موج درفرستنده
spurious signal
علایم مخابراتی مزاحم خارجی در یک دستگاه مخابراتی
high class communication set
دستگاه مخابراتی با کلاس بالادستگاه مخابراتی پر ارزش
transponder
تقویت کننده مستمر روی یک ماهواره که سیگنالها را ازیک ایستگاه زمینی دریافت کرده و انها را به ایستگاه گیرنده منعکس میکند
communication link
رابطه مخابراتی ربط مخابراتی
auto cat
هواپیمای رله کننده هواپیمای واسطه مخابراتی
communication security monitoring
کنترل تامین مخابراتی نظارت در امر تامین مخابراتی
communication security account
میزان تامین مخابراتی اندازه تامین مخابراتی
controlled net
شبکه مخابراتی کنترل شده مدار کنترل شده مخابراتی
artificial satellite
ماهواره
communication
ماهواره
lunette
ماهواره
satellite
ماهواره
satellites
ماهواره
foixed satellite
ماهواره ثابت
equatorial satellite
ماهواره استوایی
communications satellite
ماهواره ارتباطاتی
satellite
ماهواره قمر مصنویی
satellite
قمر مصنوعی ماهواره
satellites
ماهواره قمر مصنویی
satellites
قمر مصنوعی ماهواره
sput nik
قمر مصنوعی ماهواره
uplink
خط ارسال از ایستگاه زمینی به ماهواره
moonlet
قمر یا ماه کوچک ماهواره
satellites
ماهواره اقمار یک کشور یا کشورهای وابسته سیاسی و نظامی
satellite
ماهواره اقمار یک کشور یا کشورهای وابسته سیاسی و نظامی
wheel mode
ماهواره یا بخشی از ان که اغلب با سرعت کم بمنظورپایدارسازی وضعیت دوران میکند
footprint
فضای پوشیده شده توسط وسیله ارسال مثل ماهواره یا آنتن
footprints
فضای پوشیده شده توسط وسیله ارسال مثل ماهواره یا آنتن
circularization
تصحیح مدار ماهواره برای رسیدن یا نزدیک شدن ان به دایره کامل در ارتفاع لازم
wide area network
شبکهای که ترمینالهای مختلف آن دور هستند و از طریق رادیو , ماهواره و کابل بهم وصل اند
communication line
خط مخابراتی
communication deception
فریب مخابراتی
communication network
شبکه مخابراتی
communication security
تامین مخابراتی
communication link
تسلسل مخابراتی
communication cover
پوشش مخابراتی
additive
پیوند کد مخابراتی
additives
پیوند کد مخابراتی
communications link
پیوند مخابراتی
communications system
سیستم مخابراتی
communications channel
کانال مخابراتی
communications satellite
ماهوارههای مخابراتی
signal communications
ارتباطات مخابراتی
signal flag
پرچم مخابراتی
telenet
شبکه مخابراتی
communications protocol
پروتکل مخابراتی
signal services
خدمات مخابراتی
signal services
قسمتهای مخابراتی
signal security
تامین مخابراتی
communication signal
سیگنال مخابراتی
copied
نگهبان مخابراتی
copies
نگهبان مخابراتی
copy
نگهبان مخابراتی
copying
نگهبان مخابراتی
communications processor
پردازنده مخابراتی
communication relay ship
ناو تقویتی مخابراتی
volume
قدرت دستگاه مخابراتی
volumes
قدرت دستگاه مخابراتی
common user net work
شبکه مخابراتی مشترک
phonetic alphabet
کلمات قراردادی مخابراتی
communications server
سرویس دهنده مخابراتی
communications software
نرم افزار مخابراتی
selsyn
سیستم سینکرونیزه مخابراتی
standing signal instructions
دستورات ثابت مخابراتی
communication standing instructions
دستورات ثابت مخابراتی
way station
ایستگاه رله مخابراتی
communication security
برقراری تامین مخابراتی
signal
علایم مخابراتی مخابرات
signaled
علایم مخابراتی مخابرات
signalled
علایم مخابراتی مخابرات
ace high
سیستم مخابراتی قمرمصنوعی
communications control unit
واحد کنترل مخابراتی
approved circuit
مدار تصویب شده مخابراتی
communication security custodian
مسئول وسایل تامین مخابراتی
fire direction net
شبکه مخابراتی هدایت اتش
signal security
حفافت امور مخابراتی یا ارتباطات
directed net
شبکه توجیه شده مخابراتی
relay
ایستگاه واسطه مخابراتی رله
relayed
ایستگاه واسطه مخابراتی رله
station log
دفتر وقایع ایستگاه مخابراتی
programmable communications interface
رابط مخابراتی برنامه پذیر
phase jitter
اعوجاجهای ناخواسته در یک سیگنال مخابراتی
relays
ایستگاه واسطه مخابراتی رله
spot net
شبکه مخابراتی دیدبان یادیدبانی
tie line
کانال مخابراتی کرایه داده شده
simplex circuit
مدار سیمپلکس مخابراتی یایک خطه
lock on
باعلائم مخابراتی و رادارچیزی را تعقیب کردن
cover
دریچه نگهبان مخابراتی پست بگوش
coverings
دریچه نگهبان مخابراتی پست بگوش
covers
دریچه نگهبان مخابراتی پست بگوش
station log
دفتر ثبت وقایع پست مخابراتی
ground waves
امواج سطحی رسیده به رادار یادستگاههای مخابراتی
monitors
به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
monitor
به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
way station
ایستگاه واسطه مخابراتی تله تایپ و تلگرافی
single line
مدار یک خطه مخابراتی درخواست مستقیم یا یک طرفه
monitored
به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
symbolic form
علایم رمز مخابراتی هواسنجی و هواشناسی بین المللی
parrots
وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
parroting
وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
parroted
وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
parrot
وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
clocking
روشی برای همزمان کردن دو دستگاه فرستنده و گیرنده مخابراتی
communication security custodian
مسئول شمارش و تحویل و تحول و نگهداری وسایل تامین مخابراتی
cirvis
دستورات مخابراتی که برای گزارش مشاهدات اطلاعاتی تهیه می شوند
corrector
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
fan marker
نوعی برج مراقبت مخابراتی که تشعشعات امواج ان به صورت دایره قائم است
communications stallite corporation
یک شرکت تحت مالکیت خصوصی است که امتیاز ان توسط کنگره ایالات متحده امریکا به منظور مخابره سیگنالهای صوتی وتلویزیونی و تصویری ماهواره صادر شده است
pogo
در رهگیری هوایی یعنی چانل مخابراتی را که بعد از این کلمه اعلام می کنم بگیرید
ecom
Oriented ElectronicComputer فرایند ارسال ودریافت پیامها به صورت دیجیتالی در تسهیلات مخابراتی ail
common carrier
شرکتی دولتی که تلفن تلگراف و سایر امکانات مخابراتی را جهت عموم تهیه میکند حامل مشترک
multidrop line
پیکربندی سیستم مخابراتی که یک کانال یا خط منفرد رابرای سرویس دادن به ترمینالها بکار می برد خطی با چند افت
telpak
سرویسی که توسط شرکتهای همگانی مخابراتی برای اجاره کانالهای با پهنای باندزیاد بین دو یا چندین نقطه ارائه می گردد
prevention of stripping
ممانعت از کار وسایل اکتشافی دشمن یا اکتشاف وسایل مخابراتی و رادارخودی
station number
شماره پست مخابراتی شماره ترتیب محل بارها درداخل هواپیما
compromising emanation
پیام خطرناک از نظر تامین مخابراتی ارتباط خطرناک
demodulator
دستگاهی که سیگنالهای انتقال یافته در یک اتصال مخابراتی را دریافت کرده وانها را به پالسهای الکتریکی یا بیتها که قابل ورود به ماشین داده پردازباشند
helical wave guide
لوله فلزی که از فیبرهای نازک شیشهای و سیم هائی که توانایی انتقال هزاران پیام در خطوط مخابراتی رادارند تشکیل شده است
cattage key people
افرادی که در خانه کار می کنند و کار را از طریق سیستمهای مخابراتی فلاپی دیسک یاسایر وسایل به شرکت ارسال می دارند
altitude/height hold
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
inhibitor
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
marshaller
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primer
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
homogeneous computer network
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
changer
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
distractive
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
detonator
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
makgi boowi
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
del credere
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
detonators
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
interceptors
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptor
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
vasomotor
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
steam fitter
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
search jammer
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
claqueur
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
prepossessing
مجذوب کننده جلب توجه کننده
sprining charge
خرج چال کننده یا گود کننده
expostulator
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
padding
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
suppressive
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
paching central
سیستم مرکزی ارتباطات سیستم کنترل فنی مرکزی مدارات مخابراتی
red concept
جدا کردن وسایل مخابراتی ارسال پیامهای طبقه بندی شده و رمز از وسایل ارسال پیامهای کشف
astigmatizer
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
corruptor
فاسد کننده منحرف کننده
vibrator
ارتعاش کننده نوسان کننده
corrupter
فاسد کننده منحرف کننده
vibrators
ارتعاش کننده نوسان کننده
toaster
سرخ کننده برشته کننده
striking force
نیروی تک کننده یا کمین کننده
venerator
تکریم کننده ستایش کننده
lifter
مرتفع کننده برطرف کننده
supplicants
درخواست کننده تضرع کننده
supplicant
درخواست کننده تضرع کننده
suberter
سرنگون کننده تضعیف کننده
modulator demodulator
تلفیق کننده- تفکیک کننده
sniffy
افهار تنفر کننده فن فن کننده
transmitters
منتقل کننده مخابره کننده
toasters
سرخ کننده برشته کننده
cogitator
اندیشه کننده مطالعه کننده
discriminant
تفکیک کننده جدا کننده
whetstone
تیز کننده تند کننده
transmitter
منتقل کننده مخابره کننده
oppressive
خورد کننده ناراحت کننده
preventive
حفافت کننده جلوگیری کننده
accaimer
هلهله کننده تحسین کننده
designative
اشاره کننده تعیین کننده
diverting
سرگرم کننده منحرف کننده
desolator
ویران کننده متروک کننده
desolater
ویران کننده متروک کننده
spell binder
مسحور کننده مجذوب کننده
acknowledger
تصدیق کننده قبول کننده
presentor
ارائه کننده معرفی کننده
presenter
ارائه کننده معرفی کننده
contractive
جمع کننده چوروک کننده
presenters
ارائه کننده معرفی کننده
practicer
تمرین کننده مشق کننده
divider
جدا کننده تقسیم کننده
insulator
جدا کننده عایق کننده
homager
تجلیل کننده کرنش کننده
thickener
غلیظ کننده پرپشت کننده
intermediaries
وساطت کننده مداخله کننده
thickeners
غلیظ کننده پرپشت کننده
favourer
یاری کننده مساعدت کننده
prosecutor
پیگرد کننده تعقیب کننده
thwarter
خنثی کننده مسدود کننده
trimmer
دستکاری کننده صاف کننده
modifiers
اصلاح کننده تعدیل کننده
intermediary
وساطت کننده مداخله کننده
gesticulant
اشاره کننده وحرکت کننده
hanger
اویزان کننده معلق کننده
provisioner
تدارک کننده تهیه کننده
hangers
اویزان کننده معلق کننده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com