English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
hierologist متخصص خواندن خطوط قدیمی مصر
Other Matches
hierology علم خواندن خطوط قدیم مصر
stepped lines خطوط کنگره ای [خطوط شکسته] [در اطراف نگاره ها و اشکال فرش های هندسی باف و روستایی. گاه بجای استفاده از خطوط صاف از این خطوط استفاده می شود.]
image interpreter متخصص خواندن عکس هوایی
fireworker متخصص اتش بازی متخصص مرمیات وموشکهای جنگی متخصص مواد منفجره و اتش زنه
isobar خطوط هم فشار خطوط متحدالفشار هوایی
isotherm خطوط هم حرارت خطوط متحدالحرارت اب دریا
isobars خطوط هم فشار خطوط متحدالفشار هوایی
tactician متخصص کار بردن یکانها متخصص تدابیر جنگی تاکتیسین
tacticians متخصص کار بردن یکانها متخصص تدابیر جنگی تاکتیسین
he was nothing of an expert هیچ متخصص نبود متخصص کجا بود
isohaline خطوط هم نمک خطوط میزان منحنی نمایش غلظت نمک دریا
lilt اهنگ خوش نوا وموزون خواندن شعرنشاط انگیز خواندن باسبکروحی حرکت کردن
lilts اهنگ خوش نوا وموزون خواندن شعرنشاط انگیز خواندن باسبکروحی حرکت کردن
paralleling اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallels اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallelling اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallelled اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
paralleled اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallel اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
radiologists متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
radiologist متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
coragne line خطوط جذر و مد یکسان خطوط کشند یکسان
isobath خطوط میزان منحنی نقشه عمق نما خطوط میزان عمق
isotach خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
auxiliary contours خطوط میزان منحنی واسطه خطوط میزان منحنی تکمیلی
read head هد خواندن راس خواندن
old red sandstone سنگ ماسه قرمز قدیمی ماسه سنگ سرخ قدیمی
head crash برخورد فیزیکی نوک خواندن /نوشتن با سطح دیسک برخورد نوک خواندن ونوشتن با سطح ضبط شونده یک دیسک سخت که نتیجه اش از دست اطلاعات میباشد خرابی هد
extends فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند
extending فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند
extend فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند
tricked خطوط
tricking خطوط
cotidal lines خطوط هم مد
trick خطوط
lines of communication خطوط مواصلاتی
line to line fault تماس خطوط
lines of force خطوط قوا
absorption lines خطوط دراشامی
absorption spectrum خطوط جذبی
lines of force خطوط نیرو
symmetry lines خطوط تقارن
along line در امتداد خطوط
isochromatique خطوط همرنگ
extension lines خطوط دنباله
isocline خطوط هم شیب
equipotential lines خطوط هم پتانسیل
isostatic lines خطوط ایزواستاتیک
curvature lines خطوط مدور
curvature lines خطوط منحنی
isovent خطوط هم باد
line of communications خطوط مواصلات
emission spectrum lines خطوط نشری
line of flux خطوط قوا
line of induction خطوط القا
flow lines خطوط جریان
outside lines خطوط حمله
air way station خطوط هوایی
zigzags خطوط منکسر
grid lines خطوط شبکه
zigzagged خطوط منکسر
street railway خطوط تراموا
stream lines خطوط جریان
line spacing فاصله خطوط
closed traverse خطوط متقاطع
fraunhofer lines خطوط فرانهوفر
spectral lines خطوط طیفی
zigzag خطوط منکسر
front lines خطوط مقدم
flowlines خطوط جریان
balmer lines خطوط بالمر
dark lines خطوط تاریک
zigzagging خطوط منکسر
cotidal lines خطوط مدیکسان
leading فاصله خطوط
dedicated lines خطوط اختصاصی
meridian خطوط نصف النهار
leased line network شبکه با خطوط استیجاری
rivers سفیدی بین خطوط
isohyetal map نقشه خطوط هم باران
zigzagging خطوط جناغی پیوسته
meridians خطوط نصف النهار
river سفیدی بین خطوط
zigzags خطوط جناغی پیوسته
sheetlines خطوط کناره نقشه
magnetic path مسیر خطوط قوا
zigzag خطوط جناغی پیوسته
trackage خطوط راه اهن
vermiculate دارای خطوط موجی
voltage between lines ولتاژ بین خطوط
magnetic lines of force خطوط قوای مغناطیسی
magnetic line of force خطوط قوای مغناطیسی
magnetic lines of force خطوط نیروی مغناطیسی
zigzagged خطوط جناغی پیوسته
phraseogram خط یا خطوط نماینده عبارات
retrace blanking خاموشی خطوط بازگشتی
rivulose دارای خطوط مارپیچی
microwave transmission lines خطوط انتقال ریزموج
line of communications خطوط ارتباطی زمین
sheetlines خطوط حاشیه نقشه
open lines خطوط باز شطرنج
electric line of force خطوط نیروی برق
dark line spectrum طیف خطوط تاریک
gules خطوط موازی عمودی
contours خطوط کناره نما
contours خطوط تراز زمین
diplomatics شناسایی خطوط باستانی
domestic air traffic خطوط هوایی داخلی
hypen ladder خطوط تیره نردبانی
hypen ladder ردیف خطوط تیره
air line of communications خطوط مواصلات هوایی
advance of defensive line در جلو خطوط پدافندی
hoseline خطوط لوله لاستیکی
communications خطوط مواصلاتی ارتباطات
grid interval فاصله خطوط شبکه
cutting line of force قطع خطوط قوا
endline خطوط موازی با 04 مترفاصله
equal cost lines خطوط هزینه برابر
inside lines خطوط حمله شمشیربازی
contour interval فاصله خطوط واصل
collimate منطبق کردن خطوط
contour lines خطوط میزان منحنی
crawl trench خطوط رابط سنگرها
front lines خطوط جلو جبهه
curvilinear ornament زینتکاری با خطوط خمیده
converging تقارب خطوط وجود تشابه
magnetic path length طول مسیر خطوط قوا
converges تقارب خطوط وجود تشابه
converged تقارب خطوط وجود تشابه
sidelining خطوط طرفین میدان بازی
sidelines خطوط طرفین میدان بازی
sidelined خطوط طرفین میدان بازی
sideline خطوط طرفین میدان بازی
paleography شناسایی وکشف خطوط قدیمه
converge تقارب خطوط وجود تشابه
floating lines خطوط مواج عکس هوایی
convergent خطوط متقارب ومتلاقی همگرا
overhead trolley خطوط هوایی ترن برقی
gridiron خطوط یا میلههای فلزی مشبک
boundry lines خطوط اطراف زمین والیبال
lineament خطوط چهره صفات مشخصه
lineaments خطوط چهره صفات مشخصه
lpm تعداد خطوط دردقیقه inutes
lightface حروفی که خطوط ان ریزوفریف باشد
ingrain خطوط وخالهای رنگارنگ کاغذدیواری
lineolate خط دار دارای خطوط ریز
infiltrates در خطوط دشمن نفوذ کردن
infiltrate در خطوط دشمن نفوذ کردن
lineolated خط دار دارای خطوط ریز
infiltrating در خطوط دشمن نفوذ کردن
infiltrated در خطوط دشمن نفوذ کردن
geriatrist متخصص
skilled متخصص
rhinologist متخصص
geriatrician متخصص
specialist متخصص
experts متخصص
stylist متخصص مد
expert متخصص
stylists متخصص مد
specialists متخصص
osteopathist متخصص
adhoc متخصص
au fait متخصص
ring streaked دارای خطوط گرد در روی بدن
agonic line خطوط رسم شده روی نقشه
crawl trench سنگرهای رابط بین خطوط مواضع
contour strip cropping کشت نواری برروی خطوط میزان
ring straked دارای خطوط گرد در روی بدن
stria نوار باریک هریک از خطوط موازی
graticule خطوط مشخصه زمین درعکس هوایی
line engraving گراور سازی با خطوط کوتاه وبلند
t square خطکش مخصوص ترسیم خطوط موازی
image sharpness خطوط مورب تحت زاویه معین
neatline خطوط باریک حدود کناره نقشه
journeymen کارگر متخصص
geophysicist متخصص ژئوفیزیک
geophysicists متخصص ژئوفیزیک
anaesthetist متخصص بیهوشی
theolog متخصص الهیات
journeyman کارگر متخصص
e. advice نظر متخصص
cost accountant متخصص ارزیابی
financial e. متخصص مالی
technician متخصص فنی
actuary متخصص بیمه
actuaries متخصص بیمه
hygienist متخصص بهداشت
hygeist متخصص بهداشت
hydropathist متخصص اب درمانی
hydrologist متخصص اب شناسی
clinician متخصص بالینی
clinicians متخصص بالینی
financiers متخصص مالی
financier متخصص مالی
technician متخصص تکنیسین
technicians متخصص فنی
toxicologist متخصص زهرشناسی
technicians متخصص تکنیسین
computer professional متخصص کامپیوتر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com