Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
drill press
متهای که با فشار دست یاماشین چیزی را حفر میکند مته فشاری
Other Matches
compound compression
فشار مرکب حالت فشاری که دران لنگرپیچشی صفربوده وتمام تنشهای عمودی فشاری میباشند
superincumbent
دارای فشار زیاد فشاری
pushes
فشردن چیزی یا حرکت دادن چیزی با اعمال فشار روی آن
pushed
فشردن چیزی یا حرکت دادن چیزی با اعمال فشار روی آن
push
فشردن چیزی یا حرکت دادن چیزی با اعمال فشار روی آن
pascal's law
هرگاه فشاری بریک نقطه از مایع وارد شود ان فشار عینا" به تمام نقاط مایع منتقل میشود
bored well
چاه متهای
correction
صحیح کردن چیزی تغییری که چیزی را درست میکند
membrane keyboard
احساس کننده فشار را فعال میکند
stripper
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
strippers
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
compressor
دستگاه یاماشین فشردن هوا
compressors
دستگاه یاماشین فشردن هوا
to push for an answer
[in reference to something]
برای پاسخ فشار آوردن
[در رابطه با چیزی]
impressure
اعمال نیرو بر روی چیزی فشار و زور درامری
to tax someone
[something]
بیش از اندازه بارکردن
[فشار آوردن بر]
کسی
[چیزی]
spinner
عنکبوتی که تار می تند کارگر یاماشین نخ ریسی
monitors
1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
monitored
1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
monitor
1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
cartridge actuated device
وسیلهای که با فشار گازفشنگ کار میکند وسیله فشنگی برای پرتاب صندلی خلبان
wrecking
کالای بازیافتی از کشتی یاماشین شکسته یا خانه ویران
wreck
کالای بازیافتی از کشتی یاماشین شکسته یا خانه ویران
wrecks
کالای بازیافتی از کشتی یاماشین شکسته یا خانه ویران
to press the button
دکمه را فشار دادن در راه انداختن چیزی یا کاری پیش قدم شدن
inhibiting
اغشتن سطوح داخلی دستگاه یاماشین با ماده ضدخوردگی قبل از انبار کردن ان
sweepy
چیزی که جارو میکند
barometric altimeter
ارتفاع سنج بارومتری ارتفاع سنجی که با فشار جو کار میکند
spitfire
چیزی که اتش پرتاب میکند
synthesizer
وسیلهای که چیزی تولید میکند
synthesisers
وسیلهای که چیزی تولید میکند
synthesizers
وسیلهای که چیزی تولید میکند
descriptions
کلمهای که مشاخصات چیزی را بیان میکند
pirates
شخصی که چیزی را کپی میکند و می فروشد
whitener
شییی یا کسیکه چیزی راسفید میکند
pirated
شخصی که چیزی را کپی میکند و می فروشد
pirating
شخصی که چیزی را کپی میکند و می فروشد
pirate
شخصی که چیزی را کپی میکند و می فروشد
description
کلمهای که مشاخصات چیزی را بیان میکند
stayer
کسی یا چیزی که توقف میکند نگاهدار
erasers
وسیلهای محتوای چیزی را پاک میکند.
crumpled rose leaf
چیزی که خوشی انسان رامنغض میکند
eraser
وسیلهای محتوای چیزی را پاک میکند.
demagnetizer
وسیلهای که چیزی را از حالت مغناطیسی خارج میکند
point protector
چیزی که نوک مدادراپوشانده ازشکستن حفظ میکند
changer
وسیلهای که چیزی را با چیز دیگر جابجا میکند
mail server
کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
to press against any thing
بر چیزی فشار اوردن بچیزی زور اوردن
forbidden fruit
چیزی که به واسطه ممنوع بودن انسان بدان ارزو میکند
check
بررسی اینکه آیا چیزی به درستی کار میکند یا خیر
wizards
امکان نرم افزاری که در ساختن چیزی به شما کمک میکند
wizard
امکان نرم افزاری که در ساختن چیزی به شما کمک میکند
checked
بررسی اینکه آیا چیزی به درستی کار میکند یا خیر
forbidden fruits
چیزی که به واسطه ممنوع بودن انسان بدان ارزو میکند
checks
بررسی اینکه آیا چیزی به درستی کار میکند یا خیر
variable area nozzle
نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
cabin pressure
فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
pressurized cabin
اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
compensating relief valve
شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
simulations
عملیاتی که کامپیوتر وضعیت جهان واقع یا ماشین را تقلید میکند و نحوه کار چیزی را نشان میدهد
simulation
عملیاتی که کامپیوتر وضعیت جهان واقع یا ماشین را تقلید میکند و نحوه کار چیزی را نشان میدهد
printhead
1-ردیف سوزن ها در چاپگر matrial-dot که حروف را به صورت مجموعهای از نقاط ایجاد میکند. 2-حالت فلزی یک حرف که برای چاپ حرف روی کاغذ در ریبون جوهری فشار داده شده است
pitot static system
سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
pore pressure
فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
cycled
1-مدت زمانی که چیزی موقعیت اصلی خود را ترک میکند تا وقتی به آن برگردد 2-عمل کامل شده در یک فرآیند مکرر
cycles
1-مدت زمانی که چیزی موقعیت اصلی خود را ترک میکند تا وقتی به آن برگردد 2-عمل کامل شده در یک فرآیند مکرر
cycle
1-مدت زمانی که چیزی موقعیت اصلی خود را ترک میکند تا وقتی به آن برگردد 2-عمل کامل شده در یک فرآیند مکرر
nerds
شخصی که صرفا کامپیوتری شده است و به سختی درباره چیزی که مربوط به فناوری نباشد حرف می زند یا فکر میکند
nerd
شخصی که صرفا کامپیوتری شده است و به سختی درباره چیزی که مربوط به فناوری نباشد حرف می زند یا فکر میکند
pneumaticity
خاصیت بادی یا هوایی خاصیت چیزی که با هوای فشرده کار میکند
electronic
مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
trap
وسیله , نرم افزار یا سخت افزار که چیزی مثل متغیر, خطا یا مقدار دریافت میکند
dump
نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند
cabin pressurization safety valve
شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
compressor pressure ratio
نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
isopiestic
دارای فشار یکسان خط هم فشار
compressive
فشاری
komi
فشاری
head pressure
ارتفاع فشاری
snap fastener
دکمه فشاری
compression wave
موج فشاری
compression stress
تنش فشاری
thumbs
دگمه فشاری
thumbing
دگمه فشاری
die cast
ریختن فشاری
thumbed
دگمه فشاری
thumb
دگمه فشاری
compression strength
استحکام فشاری
push button
دکمه فشاری
pressure welding
جوشکاری فشاری
compressive load application
بار فشاری
compressive yield point
حدجهمندگی فشاری
pressure welding
جوش فشاری
pressure device
ماسوره فشاری
constrictor knot
گره فشاری
pressure fraction
کسر فشاری
data compaction
داده فشاری
compressive stress
خستگی فشاری
pressure sweeping
روبیدن فشاری
thrust bolt
پیچ فشاری
compressive stress
تنش فشاری
push shot
ضربه فشاری
head
ارتفاع فشاری
pressure butt welding
جوشکاری لب به لب فشاری
pression pipe
لوله فشاری
push button switch
تکمه فشاری
compression strength
تاب فشاری
compression strength
توان فشاری
pressboard
تخته فشاری
push key
تکمه فشاری
press key
تکمه فشاری
achi komi
دفاع فشاری
push button
کلید فشاری
force pump
تلمبه فشاری
pushes
ضربه فشاری
push
ضربه فشاری
compression flange
عضو فشاری
compression flange
سپر فشاری
hard board
تخته فشاری
compression strength
مقاومت فشاری
compression spring
فنر فشاری
filter press
صافی فشاری
filterpress
پالونه فشاری
duplex pressure proportioner
مخلوط کن دو فشاری
pushed
ضربه فشاری
compression molding
قالبگیری فشاری
force feed oiler
روغندان فشاری
brass pressure casting
برنج ریختگی فشاری
barometric altimeter
ارتفاع سنج فشاری
pressure lubrication
دستگاه روغنکاری فشاری
pressure device
عامل فشاری مین
net push
ضربه فشاری از لب تور
press casting
ریخته گری فشاری
cold pressed forging
اهنگری فشاری سرد
cold pressure welding
جوشکاری فشاری سرد
compression test specimen
نمونه ازمون فشاری
compression riveter
دستگاه پرچ فشاری
compression specimen
نمونه ازمایش فشاری
compressive yield point
نقطه لهیدگی فشاری
thrust hardness
درجه سختی فشاری
press cutting
برش دهنده فشاری
resistance pressure welding
جوشکاری فشاری مقاومتی
mae west
جلیقه نجات فشاری
pressure weldable
قابل جوشکاری فشاری
fumikumi
لگد فشاری به پایین
standard size whole brick
اجر فشاری معمولی
compression molding
ریخته گری فشاری
centralized oil shot system
روغنکاری متمرکز فشاری
firing pressure device
ماسوره فشاری مین
pressure weld
جوش دادن فشاری
repeater
وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
molten metal pressure welding
روش جوشکاری ذوبی-فشاری
thermit pressure welding
روش جوشکاری فشاری حرارتی
tobi komi
ضربه فشاری پا در حال پرش
press cast process
فرایند ریخته گری فشاری
thermit pressure welding
روش جوشکاری فشاری الومینوترمیتی
pressure die casting
ریخته گری حدیدهای فشاری
pitometer log
سرعت سنج فشاری پیتومتری
alumino thermit pressure welding
جوشکاری فشاری الومینو-ترمیتی
pressure casting
قطعه ریخته گری فشاری
pieze
واحد فشاری در سیستم غیرمتریک
drag in
<idiom>
پا فشاری روی موضوع دیگری
pressure die casting machine
دستگاه ریخته گری حدیدهای فشاری
bend
خمش فشاری انحنای لوله زانویی
pressure die casting process
فرایند ریخته گری حدیدهای فشاری
rolling press
الت فشاری برای دراوردن نمونههای چاپی
low head plant
نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
banging
صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
bangs
صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
bang
صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
banged
صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
touch
وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
touches
وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
piezoelectric
ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
energy absorber
مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
braced
گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
brace
گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
high voltage transformer
ترانسفورماتور فشار قوی مبدل فشار قوی
impluse level
سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
to concern something
مربوط بودن
[شدن]
به چیزی
[ربط داشتن به چیزی]
[بابت چیزی بودن]
pages
چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
page
چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
paged
چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
destructive cursor
نشانه گری که متنی را که روی آن حرکت میکند پاک میکند
controllers
را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
critical error
خطایی که پردازش کامپیوتر را با شکل مواجه میکند یا متوقف میکند
faults
برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
fault
برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
faulted
برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
scsi
بیت ارسال داده را پشتیبانی میکند و وسایل را کنترل میکند
edit
کلیدی که تابعی را آغاز میکند که استفاده از ویرایشگر را ساده تر میکند
controller
را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
edited
کلیدی که تابعی را آغاز میکند که استفاده از ویرایشگر را ساده تر میکند
slave
بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
postbyte
بایت داده که کد اصلی ای را بیان میکند که ثابت مورد استفاده را معرفی میکند
slaved
بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
key
کلید خاص یا ترکیب کلیدها که فرآیندی را آغاز میکند یا برنامه ای را فعال میکند
slaves
بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
slaving
بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
million instructions per second
اندازه سرعت پردازنده که تعداد دستوراتی که در ثانیه اجرا میکند را مشخص میکند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com