English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (18 milliseconds)
English Persian
countervailing power مثلااتحادیه کارگران که درواکنش به قدرت تولید کننده انحصاری ایجاد میشود
Other Matches
self- قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان
dictatorship of proletariat اصطلاحی است که بوسیله کارل مارکس برای توصیف مرحلهای از سوسیالیسم بکار برده شد .در این مرحله طبقه بورژوا یا سرمایه داران قدرت را از دست می دهند و کارگران قدرت را دراختیار می گیرند .
monopoly power قدرت انحصاری
form utility در این مواد ازنظر پذیرش بازار و مصرف کننده ایجاد میشود
wrming message پیام تشخیصی که توسط کامپایلر برای اگاهی استفاده کننده تولید میشود
Hayes Corporation تولید کننده مودم که زبان کنترل استاندارد برای مودم ها ایجاد میکند
monopoly output تولید انحصاری
disassembler برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
family محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
component 1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
components 1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
oem شرکتی ه قط عاتی تولید میکند که بخشهای اصلی را تولید کنندههای دیگر ساخته اند و محصول را برای کاربر خاص ایجاد میکند
town fog نوعی مه یخ مانند که دردرجه حرارت خیلی پایین تولید میشود و معمولا درشهرهای پر جمعیت دیده میشود
throughput نرخ تولید ماشین یا سیستم که به عنوان کل اطلاعات مفید که در یک زمان پردازش میشود اندازه گیری میشود
producer's goods هرچیزی که تولید کننده یا صاحب کارخانه در جهت تولید جنس دیگری ازان استفاده کند
authoritarainism نقطه مقابل اندیویدوالیسم و عبارت ازحکومتی است که در ان ازادی فردی به طور کامل تحت الشعاع قدرت دولت قرار گیرد. قدرت دولت معمولا در گروه کوچکی از پیشوایان متمرکز ومتجلی میشود
productivity قدرت تولید بازدهی
derived demand تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود .
phototransistor نیمه هادی حالت جامد که باجذب نور حفره هایی در ان ایجاد میشود و این جریان توسط عمل ترانزیستور تاچندین برابر تشدید میشود
totipotent دارای قدرت تولید یک ارگانیسم از یک جزء ان
totipotency قدرت تولید وایجاد یک ارگانیسم از یک جزء ان
capacity cost هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
monopoly امتیاز انحصاری کالای انحصاری
monopolies امتیاز انحصاری کالای انحصاری
budding تولید مثل غیرجنسی از طریق ایجاد قلمبه شدگی در بخشی از بدن جاندار
cenogenesis ایجاد میشود نسل جدید
spermary غده تولید کننده منی محل تولید منی
power amplifier تقویت کننده قدرت
the producer and the consumer تولید کننده و مصرف کننده
calenture تب نواحی حاره که دراثرگرمازدگی ایجاد میشود تب کردن
chine درز شیارابی که دراثرحرکت کشتی ایجاد میشود
static propeller thrust تراستی که توسط یک ملخ تولید میشود
piece parts قطعاتی که در تولید محصول بکاربرده میشود
magnetic blow out circuit breaker کلید قدرت با خاموش کننده مغناطیسی
zymosthenic تقویت کننده قدرت انزیم یادیاستاز
substrate ماده اصلی که روی آن یک مدار مجتمع ایجاد میشود
solid خطایی که همیشه در حین استفاده از یک وسیله ایجاد میشود
solids خطایی که همیشه در حین استفاده از یک وسیله ایجاد میشود
smog مه غلیظی که در اثر دود یا بخارهای شیمیایی ایجاد میشود
jake leg فلجی که به علت استعمال مشروبات الکلی ایجاد میشود
originative ایجاد کننده
worker ایجاد کننده
causer ایجاد کننده
delaying دوباه تولید میشود و به ورودی برمی گردد
delay دوباه تولید میشود و به ورودی برمی گردد
delays دوباه تولید میشود و به ورودی برمی گردد
cycle stock موجودی که جهت تولید در انبار نگهداری میشود
turtles تصویر گرافیکی که توسط یک turtle و مجموعه دستوراتی ایجاد میشود
turtle تصویر گرافیکی که توسط یک turtle و مجموعه دستوراتی ایجاد میشود
search jammer تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
word تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
worded تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
swisher ایجاد کننده صدای فش فش
recreative دوباره ایجاد کننده
thallogenous ایجاد کننده تالیوم
goiterogenic ایجاد کننده گواتر
goitrogenic ایجاد کننده گواتر
siliciferous ایجاد کننده سیلیکون
check plot یک ترسیم قلمی که به طورخودکار توسط سیستم CADقبل از ایجاد خروجی نهایی برای اصلاح و ویرایش تصویری تولید شود
metacompilation کامپایل که برای تولید کامپایلر دیگر انجام میشود
feed stock مواد اولیه که جهت تولید به کارخانه وارد میشود
grandfather file دوره زمانی که در آن فایل اصلی پدربزرگ بهنگام سازی میشود تا فایل پدر جدید تولید کند و فایل پدر قدیمی پدربزرگ میشود
voltages خیر زمانی دو وسیله که با هم تنظیم می شوند یا به علت اختلال در خط ایجاد میشود
mechanical mouse وسیله چاپ که با حرکت دادن آن روی سطح صاف ایجاد میشود
bell character کد کنترلی که باعث میشود ماشین یک سیگنال قابل شنیدن ایجاد کند
playback rate scale factor و توسط برنامه دیگری هدایت میشود تا جلوه ویژهای ایجاد کند. 2-
bronchial asthma تنگی نفس که بعلت انقباض عضلات جدارقصبه الریه ایجاد میشود
cells خط ضخیم تری که اطراف خانهای که باید در آن نوشته شود ایجاد میشود
cell خط ضخیم تری که اطراف خانهای که باید در آن نوشته شود ایجاد میشود
voltage خیر زمانی دو وسیله که با هم تنظیم می شوند یا به علت اختلال در خط ایجاد میشود
producers تولید کننده
productive تولید کننده
progenitive تولید کننده
producer تولید کننده
manufacturers تولید کننده
manufacturer تولید کننده
neurogenic ایجاد کننده بافت عصبی
genesis پسوند بمعنی ایجاد کننده
hypnogenetic ایجاد کننده خواب هیپنوتیزم
integrator ایجاد کننده ائتلاف یا انضمام
seminiferous ایجاد کننده بذر یا نطفه
season cracking ترکی که بعلت عمر زیاد دروسایل یا مهمات تولید میشود
generations مسافت بین فایل و گونه اصلی آن که در حین ایجاد پشتیبان استفاده میشود
value added اضافه قیمتی که در مواد خام در نتیجه عملیات صنعتی و تولیدی ایجاد میشود
switching خط و مدار ارتباطی که در صورت نیاز ایجاد میشود و تا زمان لازم باقی می ماند
generation مسافت بین فایل و گونه اصلی آن که در حین ایجاد پشتیبان استفاده میشود
catastrophic error مشکلی که باعث ایجاد آسیب در برنامه یا پاک شدن ناگهانی فایل ها میشود
gonocyte سلول تولید کننده
producer's risk ریسک تولید کننده
producer surplus مازاد تولید کننده
rational producer تولید کننده منطقی
reproducer دوباره تولید کننده
producers تولید کننده مولد
genies تولید کننده تناسلی
pistillate تولید کننده مادگی
marginal producer تولید کننده نهائی
producer تولید کننده مولد
supplier شرکت تولید کننده
manufacturer تولید کننده سازنده
genie تولید کننده تناسلی
manufacturers تولید کننده سازنده
suppliers شرکت تولید کننده
half جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد
snow machine ماشین ایجاد کننده برف مصنوعی
goitrogenic ایجاد کننده تورم غده تیروئید
tetanic داروی ایجاد کننده تشنجات کزازی
rope chaff وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار که با طناب سیمی درست میشود
thermal wax روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
bad break مشکلی که گاهی در نرم افزار کلمه پرداز با اعمال خودکار فاصله ایجاد میشود
thermal wax transfer printer روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
thermal transfer روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
electromagnetic wave موجی که دراثر تاثیرشدت میدان الکتریسته و مغناطیسی یا تناوب همزمان برروی هم ایجاد میشود
fuel cooled oil cooler خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
producer surplus اضافه ارزش تولید کننده
smokey the bear وسیله تولید کننده دود
absorbefacient تولید کننده عمل جذب
toxicogenic تولید کننده محصولات سمی
grey scale سایه هایی که از نمایش بخشهای رنگی روی صفحه تک رنگ تولید میشود
terminator ثباتی که در آخرین وسیله SCSI قرار می گیرد در یک زنجیره و باعث ایجاد جریان اکتریکی میشود
pitting corrosion سوراخهائی که در سطح بتن یا فلز در اثر خوردگی ایجاد میشود و به کرم خوراکی معروف است
producer شخص یا شرکت یا کشور تولید کننده
oil rich countries کشورهای ثروتمند تولید کننده نفت
bilge blocks قسمتهای تولید کننده فشار دریایی
producers شخص یا شرکت یا کشور تولید کننده
homogonous تولید کننده اولاد شبیه به والدین
g.d.p deflator تعدیل کننده تولید ناخالص داخلی
carries خیر ناشی از جمع کننده در وام ایجاد شده
carrying خیر ناشی از جمع کننده در وام ایجاد شده
signing on فرایند ایجاد یک ارتباط مابین کامپیوتر و استفاده کننده
carry خیر ناشی از جمع کننده در وام ایجاد شده
carried خیر ناشی از جمع کننده در وام ایجاد شده
transputer - بیتی که سرعت حدود Mips دارد. که بهم وصل میشود تا سیستم پردازش موازی ایجاد کند.
word موضوع زبان مجزا که با بقیه استفاده میشود تا نوشتار یا سخنی را ایجاد کند که قابل فهم است
reflex یک برنامه تحلیلی پایگاه داده که برای ایجاد و کنترل اطلاعات به شکل یک لیست بکار برده میشود
worded موضوع زبان مجزا که با بقیه استفاده میشود تا نوشتار یا سخنی را ایجاد کند که قابل فهم است
reflexes یک برنامه تحلیلی پایگاه داده که برای ایجاد و کنترل اطلاعات به شکل یک لیست بکار برده میشود
atari نام نوعی از کامپیوترهای شخصی و وسائل جانبی مشهور که توسط شرکت ATARI تولید میشود
generals کامپیوتری که قدرت پردازش آن روی برنامههای مختلفی اعمال میشود طبق دستورات نرم افزاری و سخت افزاری آن
general کامپیوتری که قدرت پردازش آن روی برنامههای مختلفی اعمال میشود طبق دستورات نرم افزاری و سخت افزاری آن
feep صدایی که ترمینال برای جلب توجه استفاده کننده ایجاد میکند
glitch یک اشکال کوچک که خصوصا" به وسیله موج ولتاژ یا اختلال الکتریکی که باعث خطایی درارسال داده میشود ایجاد می گردد
glitches یک اشکال کوچک که خصوصا" به وسیله موج ولتاژ یا اختلال الکتریکی که باعث خطایی درارسال داده میشود ایجاد می گردد
homogamous تولید نسل کننده بوسیله مقارت باهم جنس خود
middlemen کسی که کالارا از تولید کننده خریده به مغازه دار می فروشد
homogamic تولید نسل کننده بوسیله مقارت باهم جنس خود
middleman کسی که کالارا از تولید کننده خریده به مغازه دار می فروشد
BNC connector متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
variable discharge turbine توربین گازی که جرم جریان ان توسط شیرها یا دریچه هایی کنترل میشود و قدرت توربین را با ارتفاع ومتغیرهای دیگر سازگارمیکند
quotation marks کاماس برعکس , که در ابتدا و انتهای متن چاپ گرفتنی ایجاد میشود تا مشخس شود از منبع دیگر جدا شده است
jaggies لبههای دندانه دار که در امتداد خط وط منحنی ایجاد میشود که به علت اندازه هر پیکس است و روی صفحه نمایش دیده نمیشود
glitches یک اشتباه کوچک که باعث ایجاد اشتباه در انتقال اطلاعات میشود
glitch یک اشتباه کوچک که باعث ایجاد اشتباه در انتقال اطلاعات میشود
motorola تولید کننده قط عات الکترونیکی شامل پردازندههای کامپیوتری Apple Macintosh
tare and tret وزن بسته یا لفاف یا جعبه محموله و مقدار کمبود وزنی که در نتیجه حمل و نقل درمحموله ایجاد میشود وقابل قبول است
spanning tree روش ایجاد توپولوژی شبکه که حلقهای ندارد و در صورت شکل یا خطای شبکه باعث افزونگی میشود
write protect tab حفافت دیسک لغزان از نوشته شدن اطلاعات جدید به وسیله یک شکاف که روی دیسک ایجاد میشود
COMPAQ شرکت کامپیوتر شخصی آمریکایی که اولین تولید کننده برای IBMPC بود
pcm شرکت تولید کننده تختههای جانبی که سازگار کامپیوتر تولیدکننده دیگر باشند
homogeneous computer network شبکهای که از ماشینهای مشابه ساخته شده است که با هم سازگارند یا از یک تولید کننده هستند
Novell شرکت بزرگ که نرم افزار شبکه تولید می :ند. و برای سیستم عامل Netware معروف است که روی سرور PC اجرا میشود
magneto electricity نیروی کهربایی که بوسیله نیروی اهن ربایی تولید میشود
native کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
natives کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
skin paint نوعی علایم راداری روی صفحه رادار که از انعکاس امواج رادار تولید میشود
bow wave موجی که از سینه کشتی تولید میشود موج سینه
licenses اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
licence اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
licences اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
drummed رسانه خروجی کامپیوتر که حاوی یک قطعه متحرک و یک کاغذ است که می چرخد و باعث ایجاد الگوهاو متن هایی میشود وقتی که هر دو در جهت مختلف می چرخند
viewer امکانی که کاربر داده میشود تا محتوای یک تصویر یا فایل متن فرمت شده را ببیند بدون نیاز به اجرای برنامهای که آنرا ایجاد کرده بود
viewers امکانی که کاربر داده میشود تا محتوای یک تصویر یا فایل متن فرمت شده را ببیند بدون نیاز به اجرای برنامهای که آنرا ایجاد کرده بود
drum رسانه خروجی کامپیوتر که حاوی یک قطعه متحرک و یک کاغذ است که می چرخد و باعث ایجاد الگوهاو متن هایی میشود وقتی که هر دو در جهت مختلف می چرخند
generate محلی که توسط برنامه استفاده میشود که طبق دستورات درون برنامه تولید شده است
generated محلی که توسط برنامه استفاده میشود که طبق دستورات درون برنامه تولید شده است
generating محلی که توسط برنامه استفاده میشود که طبق دستورات درون برنامه تولید شده است
generates محلی که توسط برنامه استفاده میشود که طبق دستورات درون برنامه تولید شده است
card مجموعهای از شیارهای فلزی در انتهای لبه و روی سطح کارت که باعث ورود آن دراتصال لبه و ایجاد تماس الکتریکی میشود.
smiley فاهری که با حروف متن ایجاد میشود که به پیام پست الکترونیکی معنای واقعی دهد مثلاگ به معنای خنده و - غیگین است
cards مجموعهای از شیارهای فلزی در انتهای لبه و روی سطح کارت که باعث ورود آن دراتصال لبه و ایجاد تماس الکتریکی میشود.
no drop image [تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
empowering صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empowered صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empower صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empowers صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
railings امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود
railing امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود
ymck تعریف رنگ بر پایه چهار رنگ که در نرم افزار DTP هنگام ایجاد فیلم رنگی مختلف برای چاپ استفاده میشود
boomerange دلیلی که به ضرر استدلال کننده تمام میشود
this work is palling on me اینکاردارد برای من خسته کننده یابیمزه میشود
digitize تصویری که برای تولید سیگنال آنالوگی که بعد به دیجیتال تبدیل میشود و روی کامپیوتر ذخیره شود یا نمایش داده شود
hologram تصویر سه بعدی که توسط الگوهای میانی ایجاد میشود وقتی که بخشی از منبع نور مثل لیزر از یک شی منعکس شود و با اشعه اصل ترکیب شود
holograms تصویر سه بعدی که توسط الگوهای میانی ایجاد میشود وقتی که بخشی از منبع نور مثل لیزر از یک شی منعکس شود و با اشعه اصل ترکیب شود
telephony مجموعه استانداردها که نحوه کار کامپیوترها باسیستم تلفن را بیان میکند که باعث ایجاد پست الکترونیکی صوتی , پاسخ به تلفن و سرویس فکس میشود
zone محل متن در سمت چپ حاشیه راست متن کلمه پرداز , اگر کلمهای به درستی در انتهای خط جا نشود , یک فضای خالی به صورت خودکار ایجاد میشود
zones محل متن در سمت چپ حاشیه راست متن کلمه پرداز , اگر کلمهای به درستی در انتهای خط جا نشود , یک فضای خالی به صورت خودکار ایجاد میشود
text وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند
texts وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند
carries وام ایجاد شده در جمع کننده ناشی از سیگنال وام ورودی
carry وام ایجاد شده در جمع کننده ناشی از سیگنال وام ورودی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com