English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (2 milliseconds)
English Persian
nomanclature مجموعه اصطلاحات
Search result with all words
terminologies لفظ گذاری مجموعه اصطلاحات
terminology لفظ گذاری مجموعه اصطلاحات
nomenclature مجموعه اصطلاحات نامگذاری
computerese استفاده کنندگان از کامپیوتر مجموعه اصطلاحات کامپیوتری
terminological وابسته به مجموعه اصطلاحات
Other Matches
subset مجموعه کوچک داده ها که خود بخشی از یک مجموعه بزرگتر هستند
scrapbooks مجموعه عکسها وقطعاتی که از کتب مختلف بریده شده مجموعه
scrapbook مجموعه عکسها وقطعاتی که از کتب مختلف بریده شده مجموعه
restatement of the law مجموعه قواعد حقوقی مجموعه اخرین تفسیرهای ارائه شده برای قوانین
universal مجموعه کامل عناصر که یک مجموعه قوانین تشکیل میدهد
burster block مجموعه منفجر کننده مجموعه خرج تلاش
character set دخشگان مجموعه دخشه ها مجموعه کاراکترها
terminology اصطلاحات
terminologies اصطلاحات
grammatical term اصطلاحات دستوری
nautical terms اصطلاحات دریایی
architectural terms اصطلاحات معماری
turkism اصطلاحات ترکی
nomenelature فهرست اصطلاحات
nomenclauture فهرست اصطلاحات
briticism اصطلاحات خاص انگلیس
minaei از اصطلاحات داوری کاراته
italicism عبارات و اصطلاحات ایتالیایی
technical اصطلاحات وقواعد فنی
jargon اصطلاحات مخصوص یک صنف
inkhorn دارای اصطلاحات قلنبه
technic اصطلاحات وقواعد فنی
terminology اصطلاحات علمی یافنی
terminologies اصطلاحات علمی یافنی
botanical terms اصطلاحات گیاه شناسی
medical terminology اصطلاحات پزشکی یا طبی
terminological وابسته به اصطلاحات علمی وفنی
cant اصطلاحات مخصوص یک صنف یا دسته
gallicism اصطلاحات و لغات ویژه فرانسوی
germanism اصطلاحات ویژه زبان المانی
nomenclature فهرست واژه ها و اصطلاحات یک علم یا یک فن
nomenclature نام گذاری فهرست اصطلاحات
souithernism لغت و اصطلاحات مخصوص جنوب
anglicist متخصص اصطلاحات و قواعدزبان انگلیسی
patavinity لهجه ولایتی اصطلاحات محلی
technicalization استفاده از اصطلاحات یاروشهای فنی
law french اصطلاحات امیخته با فرانسه که در زبان حقوقی بکارمیرود
ink hard terms اصطلاحات غلنبه که حاکی ازعلم فروشی باشد
lingua زبان یا عضو زبانی شکل اصطلاحات خاص
This dictionary has many examples of how idioms are used . این فرهنگ مثالهای زیادی از کاربرد اصطلاحات دارد
pidgin انگلیسی دست وپا شکسته ومخلوط با اصطلاحات چینی
pidgins انگلیسی دست وپا شکسته ومخلوط با اصطلاحات چینی
cisc مجموعه دستورات پیچیده کامپیوتری طرحی از CPU که مجموعه دستورات آن شامل تعدادی دستورات طولانی و پیچیده است که نوشتن برنامه را ساده تر ولی سرعت اجرا را کندتر میکند
king's english اصطلاحات و لغات خاص انگلیسی علمی مصطلح درجنوب انگلیس
wimp آدم دست و پا چلفته [شمال آلمان] [خفت آور ] [اصطلاحات نوجوانان]
gynoecium مجموعه الت مادگی گل مجموعه مادگی
cable assembly مجموعه کابل و پیچ مجموعه کابل
jargonize بزبان غیر مصطلح یا امیخته در اوردن یا ترجمه کردن بقالب اصطلاحات خاص علمی یافنی مخصوص در اوردن
special drawing rights این اصطلاحات شامل افزودن قدرت وام دهی صندوق وافزایش میعان پولی جهان در این زمینه بوده است
technicality اصطلاحات فنی نکته فنی
technicalities اصطلاحات فنی نکته فنی
yardage مجموعه
set مجموعه
batch مجموعه
batches یک مجموعه
series مجموعه
batches مجموعه
setting up مجموعه
combination مجموعه
sets مجموعه
batch یک مجموعه
assemblies مجموعه
repertory مجموعه
aggregate مجموعه
bundling مجموعه
bundles مجموعه
bundle مجموعه
aggregates مجموعه
repertoire مجموعه
caboodle مجموعه
assortment مجموعه
assortments مجموعه
partial sum پاره مجموعه
product of sums حاصلضرب مجموعه ها
codex مجموعه قوانین
proper subset زیر مجموعه
code set مجموعه رمز
regular set مجموعه منظم
complexes گروهه مجموعه
end product مجموعه قطعات
triads مجموعه سه تایی
complex گروهه مجموعه
set مجموعه [ریاضی]
triad مجموعه سه تایی
subset زیر مجموعه
style sheet مجموعه تعاریف
instruction set مجموعه دستورالعمل
bibliotheca مجموعه کتب
use case مجموعه ای از رویدادها
library مجموعه فایل ها
library routine روال مجموعه ها
cable block مجموعه کابل
dynamics مجموعه نیروها
cluster of galaxies مجموعه کهکشانی
set theory تئوری مجموعه ها
set theory نظریه مجموعه ها
MAPI مجموعه استانداردها
bijouterie مجموعه جواهرات
null set مجموعه پوچ
mail application programming interface مجموعه استانداردها
libraries مجموعه فایل ها
orthogonal set مجموعه متعامد
omnium gatherum مجموعه اشخاص
omnium gatherum مجموعه اشیا
character set مجموعه علائم
systems مجموعه سازمان
system مجموعه سازمان
canonical ensemble مجموعه بندادی
null set مجموعه تهی
master plan نقشه مجموعه
data set مجموعه داده ها
collections اجتماع مجموعه
gymnasiums مجموعه ورزشی
working set مجموعه کاری
posts مجموعه پستی
post- مجموعه پستی
post مجموعه پستی
working set مجموعه دایر
universal set مجموعه فراگیر
universal set مجموعه جهانی
void set مجموعه تهی
gymnasium مجموعه ورزشی
setting up دوره مجموعه
set دوره مجموعه
wiring مجموعه سیم ها
sets دوره مجموعه
master plans نقشه مجموعه
collection اجتماع مجموعه
nomenclature مجموعه لغات
code مجموعه قوانین
igniter train مجموعه چاشنی
test battery مجموعه ازمون
television set مجموعه تلویزیونی
cuspidation مجموعه تیزه ها
posted مجموعه پستی
empty set مجموعه تهی
data set ready امادگی مجموعه داده ها
null مجموعه حاوی صفرها
ranged مجموعه مقادیر مجاز
microprogram مجموعه زیر دستورات
machine instruction set مجموعه دستورالعمل ماشین
general aptitude test battery مجموعه ازمون استعدادعمومی
gatb مجموعه ازمون استعدادعمومی
ranges مجموعه مقادیر مجاز
tools مجموعه برنامههای کاربردی
dsn نام مجموعه داده
data set organization سازماندهی مجموعه داده ها
data set label برچسب مجموعه داده ها
penal code مجموعه حقوق کیفری
consolidated pack ice مجموعه یخهای شناور
condensation trail مجموعه وسایل انجماد
thesauruses قاموس مجموعه اطلاعات
thesaurus قاموس مجموعه اطلاعات
computer instruction set مجموعه دستورالعمل کامپیوتر
hayes command set مجموعه فرمانهای هیز
achievement battery مجموعه آزمون پیشرفت
collecting system مجموعه جمع کننده
language subset زیر مجموعه زبان
ascii character set مجموعه کاراکترهای اسکی
penal codes مجموعه حقوق کیفری
data set name نام مجموعه داده ها
generation data set مجموعه دادههای تولیدی
ribbing مجموعه رگبرگهای برگ
convex set مجموعه کوژ [ریاضی]
series [مجموعه نقش و نگاره ها]
temporary data set مجموعه داده موقتی
union [set theory] اجتماع [مجموعه] [ریاضی]
Intersection [set theory] اشتراک [مجموعه] [ریاضی]
set diagram [e.g. Euler or Venn diagram] نمودار مجموعه [ریاضی]
set theory نظریه مجموعه ها [ریاضی]
convex set مجموعه محدب [ریاضی]
superset مجموعه مرجع [ریاضی]
universal character set مجموعه کاراکترهای جهانی
sequential data set مجموعه ترتیبی داده
condominium مجموعه های آپارتمانی
gear assembly مجموعه چرخ دنده ها
numeric مجموعه کلیدها با اعداد
element اعضا [مجموعه] [ریاضی]
finite set مجموعه متناهی [ریاضی]
infinite set مجموعه نامتناهی [ریاضی]
range مجموعه مقادیر مجاز
set-theoretic difference تفاضل [مجموعه] [ریاضی]
number مجموعه مقادیر مجاز
software مجموعه کامل برنامه ها
school figures مجموعه 96 حرکت در اسکیت
numbers مجموعه مقادیر مجاز
relative complement تفاضل [مجموعه] [ریاضی]
fascicule دسته یا مجموعه کوچک الیاف
catenate ترکیب دو یا چند مجموعه از داده
fasciculus دسته یا مجموعه کوچک الیاف
chorale دسته سرایندگان مجموعه خوانندگان
contrasts بررسی تفاوتهای دو مجموعه اطلاعات
contrasting بررسی تفاوتهای دو مجموعه اطلاعات
concatenated data set مجموعه داده ها متصل شده
complex instruction set computer کامپیوتر مجموعه دستورالعملهای پیچیده
data set control block بلاک کنترل مجموعه داده ها
achievement of arms مجموعه ای از نشان های زرهی
cadre مجموعه یک طبقه ازصنوف اجتماعی
cisc کامپیوتر مجموعه دستورالعملهای پیچیده
cadres مجموعه یک طبقه ازصنوف اجتماعی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com